«پخش زنده» یک مثلث عشقی در اینستاگرام!
تحریریه پارسینه - باورش سخت است اما در ساعات اخیر جمعی از هموطنانمان پای «پخش زنده» یک مثلث عشقی نشسته بودند. پخش زنده ای متفاوت، آن هم در بستر شبکه اجتماعی اینستاگرام!
احتمالا با ردیف شدن همین کلمات پشت سر هم حدس زدهای که درباره چه موضوعی قرار است با شما سخن بگوییم چراکه بسیاری مان از گوشیهای تلفن همراه هوشمند بهره میبریم و به واسطه امثال تلگرام، در گروه های مختلفی عضو هستیم و هر لحظه از بسیاری از تحولات و اتفاقاتی که پیرامونمان یا حتی فرسخ ها دورتر رخ میدهد، آگاه میشویم.
اتفاقاتی مانند جدا شدن یک خواننده زیرزمینی سابق در کشورمان از دختری که ظاهرا با وی رفاقت داشته. خوانندهای با اسم عجیب و غریب و آهنگ هایی عجیب و غریب تر که به مانند هم مسلکانش توانست در بلبشوی دوره ای کوتاه، خود را به سیستم صوتی خودرو جوانان رسانده و به مدد ایشان برای خود اسم و رسمی دست و پا کند و بعد از کشور خارج شود.
خروجی که به ظاهر او را از ضبط صوت ها و باند و ووفرهای خودروهای وطنی دور کرد اما دیروز مشخص شد که چندان هم این گونه نیست. آن هم نه با رو کردن آلبومی فاخر یا حتی مجموعه شعر و ترانه هایی خاص، که با خبر جدایی این فرد از دختر خانمی که از این خواننده مشهورتر به نظر میرسد. این را میشود از تعداد عجیب فالوئرهای (همان « تعقیب کننده ها » در دنیای مجازی) صفحه این خانم در اینستاگرام فهمید.
جمعیتی حدود ۱.۵ میلیون نفر که نمیدانیم چه زمانی او را شناخته و به پیگیری کنندگان صفحه اش تبدیل شدهاند اما به وضوح شاهد رشدشان هستیم. جوری که میشود برای رشدشان نمودار ترسیم کرد و حتی برای بیان آن از واحدهایی مثل n فالوئر در دقیقه استفاده نمود. اتفاقی که با سرعت کمتر در صفحه اختصاصی دو نفر دیگری که در ماجرای اخیر با وی شریک هستند هم قابل مشاهده و اندازه گیریست.
آن گونه که برخی هموطنان کنجکاومان روایت میکنند، ماجرا از بر هم خوردن دوستی این خانم و رفیقش، یعنی همان خواننده کذایی آغاز شده و از این جدایی زمانی نگذشته، خبر رسیده که خواننده عجیب و غریبِ داستان، با دختر دیگری رل زده است. اصطلاحی که ظاهرا برقرار کردن رابطه معنا میدهد و برای طیف وسیعی از جوانان و حتی نوجوانان بسیار عادی و آشناست!
بر این اساس مثلثی شکل گرفته که یکسوی آن دختری است که شکست عشقی خورده، در راس دوم آن دختر دیگری قرار دارد که احتمالا ظفر یافته و در راس سوم، خواننده ای که تصاویر اینستاگرامی اشت حکایت از برگزاری کنسرت هایش دارد. سه گانه ای که اگر بگوییم هیچ جایش همخوانی خاصی با فرهنگ ایرانی ندارد، به نظر اغراق نکردهایم ولی ظاهرا از دید بسیاری از هموطنانمان این گونه نیست.
این را میشود از سیل کامنت ها و لایک هایی دریافت که به سمت تصاویر و فیلم های ایشان در اینستاگرام روانه است و با هر رفرش، شاهد افزوده شدنشان هستیم. کامنت هایی که به مانند حملات مشهور کاربران ایرانیِ شبکه های اجتماعی به صفحات برخی افراد خاص، مملو از فحاشی های رکیک و توهین و ناسزا هستند و به شدت نگران کننده به نظر میرسند.
اکنون در چنین وضعیت عجیبی کافی است این سه راس مثلث به وجود آمده پست هایی در صفحات خود منتشر کرده، گاه حذفشان کنند، گاه صفحات خود را از حالت عمومی خارج کرده و بازی هایی از این دست را پی بگیرند تا به شدت بر تعقیب کنندگان خود افزوده و جمعیت زیادی را به دنبال خود بکشند. جمعیتی که کمترین فایده شان برای ایشان، رساندن این افراد به شهرت است.
شهرتی که احتمالا هر سه ضلع این مثلث از داشتنش خوشحال خواهند شد، چراکه یکی شان میتواند با کمک آن آگهی های تبلیغاتی بیشتری برای خود بگیرد، دیگری مشتری های بیشتری برای کنسرت هایش خواهد یافت و آخری با تکیه بر آن خواهد از شخصی معمولی به فردی مشهور تبدیل شده و بی آنکه ترانه زیرزمینی خوانده باشد یا مقابل دوربین های عکاسی و تلویزیونی نیمه برهنه شده و پوز گرفته باشد، در اوج آن قرار بگیرد.
شهرتی که مرهون کنجکاوی جمعیت بزرگ فالوئرهای این افراد است که برای پی بردن به آخرین رمز و رازهای زندگی خصوصی و عشق و عاشقی این افراد، صفحات ایشان را فالو (دنبال) میکنند و به مانند پخش زنده تلویزیونی، پای اینستاگرام نشسته و تلاش دارند تصاویر ایشان را ببینند، پیش از حذف احتمالی از وجودشان آگاه شوند و با نصیحت، توهین، منشن کردن یکدیگر، ناسزا گفتن و فحاشی، وقت بگذرانند.
جمعیتی که ظاهرا هیچ نهادی برای سرگرم کردن و هدایتشان برنامه ندارد یا نتوانسته برنامه مناسبی برایشان تهیه کند و به حال خودشان رها شدهاند. جمعیتی میلیونی که پای پخش زنده مثلث عشقی فلان خواننده مینشینند، فحش دادن و استفاده از الفاظ رکیک و بسیار زشت برای بخشی شان نقل و نبات است و اگر از افرادی که دنبال میکنند الگو نگیرند، عجیب است!
احتمالا با ردیف شدن همین کلمات پشت سر هم حدس زدهای که درباره چه موضوعی قرار است با شما سخن بگوییم چراکه بسیاری مان از گوشیهای تلفن همراه هوشمند بهره میبریم و به واسطه امثال تلگرام، در گروه های مختلفی عضو هستیم و هر لحظه از بسیاری از تحولات و اتفاقاتی که پیرامونمان یا حتی فرسخ ها دورتر رخ میدهد، آگاه میشویم.
اتفاقاتی مانند جدا شدن یک خواننده زیرزمینی سابق در کشورمان از دختری که ظاهرا با وی رفاقت داشته. خوانندهای با اسم عجیب و غریب و آهنگ هایی عجیب و غریب تر که به مانند هم مسلکانش توانست در بلبشوی دوره ای کوتاه، خود را به سیستم صوتی خودرو جوانان رسانده و به مدد ایشان برای خود اسم و رسمی دست و پا کند و بعد از کشور خارج شود.
خروجی که به ظاهر او را از ضبط صوت ها و باند و ووفرهای خودروهای وطنی دور کرد اما دیروز مشخص شد که چندان هم این گونه نیست. آن هم نه با رو کردن آلبومی فاخر یا حتی مجموعه شعر و ترانه هایی خاص، که با خبر جدایی این فرد از دختر خانمی که از این خواننده مشهورتر به نظر میرسد. این را میشود از تعداد عجیب فالوئرهای (همان « تعقیب کننده ها » در دنیای مجازی) صفحه این خانم در اینستاگرام فهمید.
جمعیتی حدود ۱.۵ میلیون نفر که نمیدانیم چه زمانی او را شناخته و به پیگیری کنندگان صفحه اش تبدیل شدهاند اما به وضوح شاهد رشدشان هستیم. جوری که میشود برای رشدشان نمودار ترسیم کرد و حتی برای بیان آن از واحدهایی مثل n فالوئر در دقیقه استفاده نمود. اتفاقی که با سرعت کمتر در صفحه اختصاصی دو نفر دیگری که در ماجرای اخیر با وی شریک هستند هم قابل مشاهده و اندازه گیریست.
آن گونه که برخی هموطنان کنجکاومان روایت میکنند، ماجرا از بر هم خوردن دوستی این خانم و رفیقش، یعنی همان خواننده کذایی آغاز شده و از این جدایی زمانی نگذشته، خبر رسیده که خواننده عجیب و غریبِ داستان، با دختر دیگری رل زده است. اصطلاحی که ظاهرا برقرار کردن رابطه معنا میدهد و برای طیف وسیعی از جوانان و حتی نوجوانان بسیار عادی و آشناست!
بر این اساس مثلثی شکل گرفته که یکسوی آن دختری است که شکست عشقی خورده، در راس دوم آن دختر دیگری قرار دارد که احتمالا ظفر یافته و در راس سوم، خواننده ای که تصاویر اینستاگرامی اشت حکایت از برگزاری کنسرت هایش دارد. سه گانه ای که اگر بگوییم هیچ جایش همخوانی خاصی با فرهنگ ایرانی ندارد، به نظر اغراق نکردهایم ولی ظاهرا از دید بسیاری از هموطنانمان این گونه نیست.
این را میشود از سیل کامنت ها و لایک هایی دریافت که به سمت تصاویر و فیلم های ایشان در اینستاگرام روانه است و با هر رفرش، شاهد افزوده شدنشان هستیم. کامنت هایی که به مانند حملات مشهور کاربران ایرانیِ شبکه های اجتماعی به صفحات برخی افراد خاص، مملو از فحاشی های رکیک و توهین و ناسزا هستند و به شدت نگران کننده به نظر میرسند.
اکنون در چنین وضعیت عجیبی کافی است این سه راس مثلث به وجود آمده پست هایی در صفحات خود منتشر کرده، گاه حذفشان کنند، گاه صفحات خود را از حالت عمومی خارج کرده و بازی هایی از این دست را پی بگیرند تا به شدت بر تعقیب کنندگان خود افزوده و جمعیت زیادی را به دنبال خود بکشند. جمعیتی که کمترین فایده شان برای ایشان، رساندن این افراد به شهرت است.
شهرتی که احتمالا هر سه ضلع این مثلث از داشتنش خوشحال خواهند شد، چراکه یکی شان میتواند با کمک آن آگهی های تبلیغاتی بیشتری برای خود بگیرد، دیگری مشتری های بیشتری برای کنسرت هایش خواهد یافت و آخری با تکیه بر آن خواهد از شخصی معمولی به فردی مشهور تبدیل شده و بی آنکه ترانه زیرزمینی خوانده باشد یا مقابل دوربین های عکاسی و تلویزیونی نیمه برهنه شده و پوز گرفته باشد، در اوج آن قرار بگیرد.
شهرتی که مرهون کنجکاوی جمعیت بزرگ فالوئرهای این افراد است که برای پی بردن به آخرین رمز و رازهای زندگی خصوصی و عشق و عاشقی این افراد، صفحات ایشان را فالو (دنبال) میکنند و به مانند پخش زنده تلویزیونی، پای اینستاگرام نشسته و تلاش دارند تصاویر ایشان را ببینند، پیش از حذف احتمالی از وجودشان آگاه شوند و با نصیحت، توهین، منشن کردن یکدیگر، ناسزا گفتن و فحاشی، وقت بگذرانند.
جمعیتی که ظاهرا هیچ نهادی برای سرگرم کردن و هدایتشان برنامه ندارد یا نتوانسته برنامه مناسبی برایشان تهیه کند و به حال خودشان رها شدهاند. جمعیتی میلیونی که پای پخش زنده مثلث عشقی فلان خواننده مینشینند، فحش دادن و استفاده از الفاظ رکیک و بسیار زشت برای بخشی شان نقل و نبات است و اگر از افرادی که دنبال میکنند الگو نگیرند، عجیب است!
نمونه ي بارز يك بي بند و باري كه متاسفانه مخاطب هاي زيادي هم دارند
بدترین استفاده کنندگان این شبکه ها در دنیا ایرانیان هستند
آخر فساد و فحشا در این شبکه ها موج میزنه که شامل هر شخص و سمت و شغلی می شود
دولت باید کاری کنه که بتونه هر چه سریعتر این معضل را بر طرف کنه داستان فیلترینگ نیست باید سرویس این شبکه ها از سوی سازندگان و ارایه کنندگان به ایران بسته و ممانعت بشه
متاسفانه 80 درصد فضای ناسالم و کنونی ایران را این شبکه ها رقم زده اند که با توجه به عدم اطلاعات کافی جهت استفاده و رعایت حریم شخصی و عبارت تازه به دوران رسیدن که در ایران به دلیل انواع فرهنگ و گویشها و شرایط تحریم و ذهنیت فضای خارج از ایران و تعبیر لغت آزادی سبب ناهنجاری بسیاری را برای خود هموطنان ایجاد نموده است.
یادش بخیر چقدر زندگی ها و اخلاق و مردم تا قبل از آمدن این شبکه ها خوب بود چه روزگار خوبی بود گاهی سادگی هر چه بیشتر از شلوغی تکنولوژی بهتر است
با تشکر از پارسینه بابت مقاله های جذاب همیشگیش
بريد زير پستاي اين خ... رو بخونيد
ببينيد چقدر دختر(....) قربون صدقشون ميرن!
من نميدونم شرم و حيا كِي از اين كشور رخت بست
همين امروز يه پست ركيك(الفظ ركيك) ديدم زيرش دخترا همديگرو منشن ميكردن، پستي كه قبلا لايك كرده بودن!
راستي ما هم كه با خودت .... زديم پارسينه
فيلطر نشي يه وقت شكست عشقي بخوريم :|
من به عنوان یک جوان بشینم سریال پدر سالار 20 سال قبل سیمارو تماشا کنم !!! هرگز.... به اینستا می روم و به دنبال خبرهایی میروم که هیچ گاه از آنها مطلع نیستم می گردم .
کار از مثلث گذشته الان مربع و 5ضلعی و... داره میاد
امیدوارم دایره نشه