متن سخنرانی آیت الله صادق لاریجانی در همایش قوه قضاییه

بسم ا... الرحمن الرحیم . الحمد ا... رب العالمین الصلاه و السلام علی محمد و آله الطاهرین.

خداوند را شاکریم که توفیق حضور در این مجلس گرامی و این محفل نورانی در ماه مبارک رمضان را نصیب این حقیر فرمود. فرصت مغتنمی است از خداوند متعال می خواهیم در این ایام پر برکت قلوب همه مارا به انوار معرفت و محبت خودش منور و منورتر بفرماید. درود می فرستیم به ارواح طیبه شهدا،شهدای هفتم تیر و خصوصاً شهید مظلوم آیت ا... بهشتی و دیگر شهدای قوه قضاییه.

تشکر می کنم از همه میهمانان گرامی، همکاران گرانقدر قضایی مقامات ارجمند کشوری ولشکری، خصوصاً ریاست محترم جمهور و ریاست محترم مجلس، دبیر محترم شورای نگهبان، ریاست محترم دفتر مقام معظم رهبری و وزرای محترم ، نمایندگان محترم مجلس و استادان گرانقدر و همه حضار گرامی که لطف کردند و این مجلس را منور کردند. خب البته این از مظلومیت قوه قضاییه است که آخر نوبت به آن می رسد و می دانم که همه حضار هم خسته هستند من تلاش می کنم کوتاه کنم سخن را ولکن در عین حال ما در این هفته بناست گزارشی از وضعیت قوه قضاییه ارائه کنیم من تلاش می کنم بین اتنا و تفصیل یک حد وسطی را اختیار کنم برخی از مطالب را گزینش شده تقدیم محضر عزیزان کنم. قبل از اینکه این چند مطلب را بیان کنم دو تا مقدمه می خواهم بیان کنم که اینها موثر است در فهم مطالبی که ان شاء ا... تقدیم محضر عزیزان می شود.

مقدمه اول این است که قوه قضاییه و سایر قوای کشور فهم اختیاراتشان و فهم ساختارشان حتماً بستگی به فهم کل نظام جمهوری اسلامی دارد. به تعبیر دیگر چه قوه قضاییه چه قوه مجریه چه قوه مقننه این که چه هستند چه اختیاراتی دارند چه مسئولیت هایی دارد در چارچوب فهم نظام سیاسی کشور قابل فهم هست و این در همه نظامات سیاسی دنیا هست. به تعبیر ما طلبه ها بسیاری از اوصاف و خصوصیاتی که ماهیت جمهوری اسلامی را تشکیل می دهد مثل حیثیات تقییدیه و تعليليه در فهم قوای کشور دخیل هست. خب من از این مقدمه این استفاده را می خواهم بکنم که در نظام جمهوری اسلامی، نظامی است از سنخ مردم سالاری منتها مقید به مردم سالاری دینی و این مسئله ای بسیار مهمی است نظام جمهوری اسلامی نظام لیبرال دموکراسی نیست. گرچه استوار است بر رأی مردم ولکن مقید است بر اینکه بر چارچوب ارزش های الهی و در چارچوب معنویات عمل می کند. ببینید در اصل دوم قانون اساسی تصریح می کند جمهوری اسلامی نظامی است بر پایه یک ، ایمان به خدای یکتا یعنی مضمون لااله الا الله و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر او. دو وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین . سه و چهار که الان ما به آنها کاری نداریم. ببینید اینجا مرز جدایی مردم سالاری دینی از نظام های لیبرال دموکراسی است. در آنجا گفته می شود که ارزش هایی را که یک نظام سیاسی را معین می کند خود مردم تعیین می کنند و حکومت ها در مسیر زندگی انسان ها تضییقی وارد نمی کنند مگر آن مقداری که از باب اضرار به هم باشد یا تعدی به حقوق دیگر باشد. و ارزش ها را خود جوامع تعیین می کنند در حالی که در جمهوری اسلامی بنیان نظام سیاسی جمهوری اسلامی که حقیقتش مردم سالاری دینی است بر اساس اختصاص حاکمیت و تشریع به خداوند است و وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین است. اینجا مرز ما از لیبرال دموکراسی جدا شده است و این نکته بسیار مهمی است این نکته گرچه در قانون اساسی در واقع برای تبیین نظام سیاسی جمهوری اسلامی بیان شده ولکن مثل یک شاخصه ای تمام قوای کشور را ماهیت این قوا را، مسئولیت ها و اختیاراتشان را تبیین می کند. در این چارچوب خاص قوا باید فهم بشوند و لذا همانطور که در پاره ای مطالب آتی خواهد آمد عرض من این است که ما باید استقلال قوه قضاییه ، مسیر حرکت قوه قضاییه، اعمال و رفتارش را همان طور که در قوه مجریه هم این را عرض می کنیم در این چارچوب ببینیم و فهم کنیم. این که هم اکنون در برخی از رسانه های ما در کلام برخی حتی از مدیران ما حرف هایی تکرار می شود که اینهابرای ساختار لیبرال دموکراسی است حرف خطایی است. ما در چارچوب نظام جمهوری اسلامی که شاخصه اصلی اش انحصار حاکمیت و تشریع برای خداوند است و نقش بنیادین وحی در تقنین است این شاکله را باید پذیرفته باشیم. ورود به نظام سیاسی جمهوری اسلامی با پذیرش این اقلام صورت می گیرد این یک مقدمه است برای فهم برخی از مطالب. مقدمه دوم بحث استقلال دستگاه قضایی است .خب این مسئله ای است که مکرر گفته شده در قانون اساسی در مواطن و مواضع مختلفی به این نکته تصریح شده در صدر اصل یکصد و پنجاه وششم فرمودند که قوه قضاییه قوه ای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت و عهده دار وظایف زیر است که وظایف را بیان کردند. در ذیل اصل پنجاه و هفتم بعد از نام بردن از سه قوه گفته است که این قوا مستقل از یکدیگر هستند .خب حفظ استقلال قوه قضاییه که منصوص در قانون اساسی است لوازمی دارد. اقتضائاتی دارد ما می دانیم اصحاب ثروت و مکنت و قدرت حتماً تلاش می کنند برای حفظ این امور بر دستگاه قضایی در پرونده هایی که تشکیل می شود فشار وارد کنند. خب کمابیش هم شنیدید در مورد برخی از پرونده ها ولی قوه قضاییه بحمدالله تلاش خیلی خوبی داشته مدیران دستگاه ما، مسئولین دستگاه ما استقامت کردند و از خودشان یک نقش بسیار خوبی نشان داده اند در مقابله با این فشارها و در مقابل این دخالت ها در نظام قضایی کشور و ما توصیه مان هم همیشه هست به همه مسئولین عزیز که باید در این امور پایمردی کرد و از هیچ هم نهراسید ما می دانیم اگر کار عادلانه باشد با متانت باشد خداوند کمک می کند. این که من عرض می کنم در پرونده ها باید با استقلال عمل کرد معنایش این نیست که به طرف دیگر اجحاف کنیم قوه قضاییه قوه عدالت و متانت است ان شاء ا... همه این را رعایت خواهند کرد.

بعد از این دو مقدمه من چند مطلب را به عرض می رسانم. مطلب اول وسعت حجم رسیدگی ها در مراجع قضایی است .همانطور که در برخی از گزارشها مطرح شد مجموعه پرونده هایی که در محاکم تشکیل شده به اضافه آنچه که در شورای حل اختلاف هست و در اجرای احکام قریب 15 میلیون پرونده است و این وسعت عظیم خب نیروی بسیاری می طلبد. ما معتقدیم این حجم رسیدگی در قوه قضاییه یک افتخاری است برای دستگاه قضایی گرچه کثرت پرونده ممکن است دغدغه هایی مطرح کند که قابل توجه هم هست بحث پیشگیری از جرم و غیرو در این بستر مطرح می شود اما کثرت پرونده یک علامت دیگر هم هست از جهت دیگری و آن این است که مردم به قوه قضاییه اعتماد دارند که مراجعه می کنند. میزان مراجعه و تشکیل این پرونده ها حتماً به روشنی بیان می کند که مردم این اعتماد را دارند والا به قوه قضاییه مراجعه نمی کردند .ببینید ما بر حسب معیارهایی که در دنیا مطرح است حتماً تعداد نیروی انسانی مان کم است بر حسب برخی از گزارش ها در برخی از کشورها مثل آلمان و غیرو به ازای هر صد هزار نفر بیست و چند نفر قاضی دارند. در برخی از کشورها هیجده قاضی است بعضی کشورها چهارده قاضی است د رکشور ما بین هشت تا نه قاضی است. به علاوه این نکته را هم باید اشاره کنم که تعداد قضات بر حسب کثرت جمعیت یک مسئله است یک مولفه و پارامتر دیگر هم مطرح است و آن کثرت تشکیل پرونده است در بسیاری از کشورها میزان پرونده های تشکیل شده بسیار کمتر از کشور است به لحاظ متوسط . بنابراین حجم پرونده ها با میزان نیروی انسانی که فعلاً ما داریم با امکاناتی که در کشور هست این حجم از رسیدگی واقعاً یک افتخار است برای دستگاه قضایی من همین جا تشکر می کنم از همه قضات شریف، کارمندان دستگاه قضایی، مدیران و مسئولانی که کمک می کنند به تمشیت امور در این باب از باب زحمات فوق العاده ای که در این بستر متحمل می شوند. خداوند درعوض این مجاهده ان شاء ا... اجر فراوان نصیب همه این عزیزان بنماید.

همانطور که در گزارش ها گفته شد آمار پرونده های خالص ما یا پرونده هایی که آمار به اصطلاح یونیک دارند و یکتا دارند کمتر از پانزده میلیون است حدود نه میلیون و خرده ای است با احتساب شورای حل اختلاف پنج میلیون و خرده ای در محاکم است. همین حجم هم بسیار زیاد است. چون ببینید بالاخره وقتی ما می گوییم نمره یکتا داشته باشد یک کد یکتا داشته باشد مقصود این است که یک پرونده وقتی می رود در دادسرا در بدوی کیفری در تجدید نظر در دیوان عالی اعاده دادرسی یک پرونده محسوب بشود ولی واقع امر این طور نیست. این پرونده در تمام این مراجع مختلف قضایی دستگاه قضایی را مشغول می کند بنابراین حرف این است که همان پانزده میلیون پرونده قریباً و حدوداً این دستگاه قضایی را در پانزده میلیون نقطه مشغول کرده و نیرو طلب می کند امکانات مادی طلب می کند و لذا ما باید تلاش بکنیم برای بهبود این وضعیت و همین جا من از دولت محترم از مجلس محترم می خواهم که به حسب این وضعیتی که مشاهده می کنند کمک بکنند به دستگاه قضایی در اعتباراتش که بهبود به این وضع ببخشد. ببینید قضات ما واقعاً فرسوده می شوند با این فشار کاری. بسیاری از قضات بعد از وقت اداری باز هم مشغول رسیدگی به پرونده هستند و این واقعاً دشواری کار قضا را دو چندان کرده . علی ایحال ما معتقدیم که این میزان و وسعت حجم پرونده و رسیدگی هایش واقعاً یک کار بسیار مهمی است در دستگاه قضایی دارد انجام می گیرد. میزان رسیدگی ها در اکثر مراجع بیش از ورودی ها بوده و لذا بخشی از پرونده های مانده هم مورد رسیدگی قرار گرفته.

مطلب دوم تلاش برای دسترسی آسان و همگانی به عدالت هست. خب ببینید ما در کنار رسیدگی ها باید این نکته را هم توجه بکنیم که کسانی که گمان می کنند مورد تعدی قرار گرفته اند یا دعوای حقوقی دارند بتوانند به آسانی و سهولت مراجعه کنند و توقع عدالتشان هم برآورده بشود. این کار ساده ای نیست .همه شما که بحمدا... مطلع هم هستید از وضعیت دستگاه قضایی می دانید که ایجاد چنین وضعیتی حتماً نیاز به مولفه های متعدد دارد ما تلاشهای بسیار زیادی کردیم که این مولفه ها را ارتقا ببخشیم از جمله جذب نیروی جدید به دستگاه قضایی که مکرر گفته شده ما در طول این پنج سال که امسال سال آخرش هست برنامه پنجم چهارهزار قاضی را به دستگاه قضایی وارد کردیم یعنی دوره کارآموزی هم تمام کردند تا سال پیش دو هزار و نهصد و خرده ای امسال هم هزار و صد نفر تا پایان سال .چهار هزار قاضی که در برنامه پنجم مجوز داشتیم اینها را وارد کار در دستگاه قضایی کردیم. و این حتماً یک تحول بسیار خوبی را در نو سازی نیروی انسانی در قوه قضاییه ایجاد خواهد کرد. این البته علاوه برمجوزی است که از محضر مقام معظم رهبری کسب کردیم که از قضات بازنشسته هم کسانی که واجد شرایط هستند اینها هم بتوانیم در دستگاه قضایی استفاده کنیم تا نیروهای باتجربه از دست نروند و از تجربه هایشان استفاده بشود. تلاش برای اتقان رسیدگی ها از طریق نظارت های مستمر هم باز در همین مسیر بوده، تلاش برای عدم تبعیض در برخوردها ، تلاش برای حفظ سلامت دستگاه قضایی و سلامت رسیدگی ها، استفاده از فناوری های نوین و پیش خوان های خدمت و دفاتر خدمات الکترونیک، ارشاد مراجعین از طریق مرکز پاسخگویی قوه قضاییه مرکز 129، اینها مواردی است به اضافه موارد دیگر که هر کدام توضحیش بابی را مستقلاً می طلبد و اختصار بر بنده فرض می کند که خیلی وارد باز کردن این بحث ها نشوم. غرض این بود که ما از جهات مختلف و با مکانیزم های مختلف در تلاشیم که دسترسی مردم را به دستگاه قضایی سهل کنیم و اطمینان بخشی را در این جا ارتقا ببخشیم اطمینان داشته باشند مردم که در حد معقول و منطقی دستگاه قضایی عادلانه رفتار می کند.

مطلب سوم تشدید نظارت هاست که یکی از خواسته های به حق مردم هست خواسته های بحق رهبری است که در سال گذشته که در محضرشان مشرف بودیم تصریح کردند که مسئله سلامت و ارتقا سلامت در دستگاه قضایی را باید جدی بگیریم. البته این نکته مد نظر بوده دستگاه های نظارتی در دستگاه قضایی به صورت منظم و به اصطلاح سیستماتیک دارند مسئله نظارت را دنبال می کنند .ولکن تشدید نظارتها خب یک مسئله جدیدی است ما از دادسرای انتظامی قضات خواستیم در این مسئله کمک بکنند همین طور حفاظت و اطلاعات قوه قضاییه و کارهای بسیار خوبی انجام گرفته من اینجا عرض بکنم بدنه دستگاه قضایی را قضات شریف و کارکنان پاک دست قوه قضاییه تشکیل می دهند. متاسفانه تخلفاتی صورت می گیرد این تخلفات در همه دستگاه ها هست منتهی در دستگاه قضایی توقع نیست دستگاه قضایی برای برخورد با تخلفات است و واقعاً توقع نیست که در این دستگاه تخلفاتی مشاهده بشود. لذا از دستگاه های نظارتی خواسته شده که با کمال جدیت بحث نظارت را دنبال کنند و با قضات متخلف هم برخورد کنند مواردی از برخورد در همین سال جاری داشتیم و من دفاع می کنم از اینکه دستگاه قضایی باید خودش برای ارتقا سلامت دستگاه پیش قدم باشد.

مطلب چهارم بحث تحول در ساختارهای قوه قضاییه است. هر دستگاهی اگر بخواهد نیازهای خودش را برطرف کند طبیعتاً باید تحول ساختاری داشته باشد بنابر نیازهای متعددی که در دستگاه قضایی دیده شد ما تحولاتی را در تشکیلات جدید ایجاد کردیم از جمله معاونت راهبردی بود معاونت منابع انسانی بود که سال پیش انجام گرفت معاونت فرهنگی است معاونت پیشگیری از جرم است و مراکزی مثل مرکز آمار و فناوری اطلاعات، مرکز رسانه، مرکز امور پزشکی هر کدام از این تاسیسات و تشکیلات برای برطرف کردن یک نیازی است در قوه و من گمان می کنم اگر امکانات مادی اجازه می داد بسیار تحولات خوبی در سطح قوه و در سطح کلان کشور انجام می پذیرفت. بحث پیشگیری از جرم یک بحث بسیار مهمی است بحث فرهنگی و تاثیر امور فرهنگی و اخلاقی در قوه، بحث بسیار مهم و سرنوشت سازی است. ما نمی توانیم برای هر قاضی و کارمندی یک مامور بگماریم باید حاجزی از درون و اراده ای از درون وجود داشته باشد و این با تذکرات با پیشرفت در امور اخلاقی است با توسعه فرهنگ دینی و ارزشی است و این البته یک جایی می خواهد که اصلاً مسئولیتش همین مسئله باشد ارتقا سطح اخلاقی و فرهنگی درون قوه ای و همین طور مراکز دیگر هر کدام بنا به نیازی بوده. تحول در قوانین هم مقتضی این بوده است که تشکیلات قوه قضاییه تغییری پیدا کند. در همین قانون مجازات اسلامی در آیین دادرسی جدید که از اول همین تیر ماه اجرایی شد تشکیلات قوه قضاییه را تا حدی متغیر کرده و متحول کرده .ما از سال پیش به فکر این تحول بودیم به همه استانها گفته شده معاونت های مربوطه اقدامات خودشان را کردند و ان شاء ا... امیدواریم در مقام اجرا مشکلی پیدا نکنیم البته این آیین دادرسی جدید نکات مهم زیاد دارد نکات جدید دارد برخی از آن باید در صحنه عمل تجربه بشود ببینیم پاسخ مثبتی می دهد یا نه ، پاسخ روشنی دارد برای معضلات یا نه. ولی از پیش هم معلوم است که ابهاماتی فی الجمله وجود دارد ما تلاش کردیم چند نقطه از ابهام را از این آیین دادرسی بزداییم با کمک مجلس محترم، خصوصاً کمیسیون حقوقی مجلس که من همین جا باید تشکر واقعاً صمیمانه داشته باشم از دوستان در آنجا که کمک می کنند به دستگاه قضایی در همه موارد در اینجا هم به سرعت عمل کردند شورای محترم نگهبان هم کمک کردند و پاره ای از این اصلاحات که خیلی کم هم بود نسبت به کل آن چیزهایی که گمان می کردیم از نقاط ابهام خیز این قانون هست اصلاح شد. ما امیدواریم در مسیر عمل نکات برجسته بشود اشکالات و همان طور که در قانون های دیگر هم تذکر داده شده سالانه ما بتوانیم اینها را عرضه کنیم به مجلس محترم برای اصلاحات آتی.

اینجا من یک نکته ای را عرض بکنم البته من در صحبت رسانه ای که داشتم یعنی از صدا و سیما عرض کردم که ما از انتقادهای سازنده حتماً استقبال می کنیم واضح است که کارهای همه ما ممکن است دچار نقیصه باشد بحث تقنینش یک طور است بحث عمل ما اجرای ما همین طور است و لذا برخی گفتند از همین اجازه ای که شما دادید ما می خواهیم انتقاد کنیم از این قانون جدید آیین دادرسی خصوصاً این اصلاحیه اخیری که در ماده 48 انجام گرفت. ماده 48 من این تذکر را عرض بکنم راجع به مواردی است که بحث های امنیتی و غیرو مطرح است در آنجا گفته شده است که در تبصره قبل این بود که تا یک هفته می تواند دستگاه قضایی در دادسرا و غیرو در تحقیقات مقدماتی می تواند وکیل را احضار نکنند و لزومی ندارد و بعد از یک هفته الزامی است. ما در آنجا یعنی هم دوستان در کمیسیون حقوقی هم قضات محترم در استان ها روسای کل پیشنهاد کردند که در بحث های امنیتی مخصوصاً امنیت خارجی وقتی پرونده های مهمی مطرح است خب اگر بنا باشد هر وکیلی بتواند بیاید چگونه می شود تحفظ کرد بر بسیاری از اموری که واقعاً نباید انتشار پیدا کند و نشر پیدا کند و لذا این تبصره ذیل ماده 48 اصلاح شد به اینکه حتی آن یک هفته را هم حذف کردند گفتند در همه موارد باید متهم دسترسی به وکیل داشته باشد این نکته هم به او تفهیم بشود که می تواند وکیل داشته باشد البته این در ماده دیگری آمده و فقط این نکته را اضافه کردند در این خصوص این جرایم امنیتی حالا داخلی یا خارجی و برخی جرایم خاص دیگر از میان وکلایی باید باشد که رئیس قوه به اصطلاح تجویز می کند این مورد انتقاد واقع شده این البته تصویب شد در مجلس و شورای نگهبان هم تایید کرده است اما مورد اعتراض واقع شده .در این پیشنهادهایی که داده شده تحت عنوان پیشنهادهای اصلاحی که الان برخی از آنها را مطرح می کنم گرچه حالا وقت هم تنگ هست و تعجب می کنم ما تقاضا کردیم که انتقادهای سازنده باشد نه انتقادهایی که برخی از آنها واقعاً می شود گفت سخیف است. یک آقای بزرگواری نوشته است که قوه قضاییه می تواند چیزی پس بگیرد بعد هم این پیشنهاد پیشنهاد رسمی قوه قضاییه نبوده کاری بوده که در خود کمیسیون حقوقی مطرح بوده البته قوه قضاییه مشورت هایش را داده با جمع کردن پیشنهادها از سرتاسر کشور این کار انجام داده منتها پس گرفتن پیشنهاد ما نفهمیدیم یعنی چه. این طوری قرار نبود که انتقاد بکنند و حرف بی مبنایی مطرح بشود. برخی گفتند که این با اصل سی و پنجم این را تقریباً اکثر وکلا گفتند با اصل سی و پنجم قانون اساسی که به همه حق می دهد که وکیل داشته باشند منافات دارد. عرض می کنم اصل سی و پنجم گفته است که در همه دادگاه ها طرفین دعوا حق دارند برای خود وکیل انتخاب نمایند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم گردد. ببینید من اولین سوالم از کسانی که می گویند این نحوه اصلاح با اصل سی و پنجم منافات دارد که البته اینهایی که ذکر کردم همه وکیل بودند که این اشکال را مطرح کردند. من سوالم این است که آیا واقعاً در اصل سی و پنجم آورده است که اینها عضو کانون وکلا باشند یا مرکز مشاوران قوه قضاییه. این تضییق و این تقیید را چه طور بر این اصل قانون اساسی تحمیل کردید. اینجا در اصل سی و پنجم گفته است که می توانند وکیل انتخاب کنند. کجا گفتند وکیل باید جزو کانون وکلا باشد یا مرکز مشاوران؟ اگر بناست خلاف قانون اساسی باشد اولین خلاف قانون اساسی همین تضییقی است که وارد شده. این مسئله در شورای محترم نگهبان مکرر بحث بود و شورای محترم نگهبان پذیرفته است که وکیل وکیل رسمی دادگستری باشد. تنها استدلالی که داشتند این بود که اگر وکلا را نگوییم وکیل رسمی این موجب می شود وقت دادگاه ها گرفته می شود چون وارد نیستند می روند وقت دادگاه ها را می گیرند انصافاً این استدلال قوی نیست. حالا من نکته ای که می خواهم عرض کنم این است که اگرقرار شد از روی مصلحت اصل سی و پنجم قانون اساسی تضییق بخورد به خصوص وکلای دادگستری که رسمی هستند از کانون وکلا یا مرکز مشاوران اعتبار خودشان را گرفتند چه اشکال دارد بر اساس همین مصلحت سنجی بگوییم که مهمترین اسرار کشور وقتی در یک پرونده ای مطرح است قاضی حق داشته باشد وکیلی را که راه می دهد به این پرونده وکیلی باشد که ماطمن باشد مورد اطمینان باشد بدانیم که این مسائل را به جای دیگری منتقل نمی کنند برخی از این بزرگواران فرمودند که اصل بر برائت است چیز عجیبی است چه ربطی دارد؟ اصل بر برائت است یعنی ما وکیل محترمی را بی جهت متهم نکنیم خب متهم نمی کنیم اما در حفظ اسرار یک نظام که به وجود نظام برمی گردد به حفظ نظام چه کسی گفته است اصل برائت است اینجا اصل احتیاط است نه اصل برائت است. و بنابراین این حرف های من درآوردی را ما کنار بگذاریم اصلاحیه، اصلاحیه معقول و منطقی بوده .یکی از این بزرگواران فرموده است که ما در فقه جز بصیرت وکیل در دعاوی شرط دیگری برای انتخاب وکیل پیش بینی نشده است. این بصیرت را شما از کجا آوردید؟ ما مثلاً فرض کنیم تحریرالوسیله حضرت امام در بحث وکالت در آنجا در مسئله بیست و چهارم کجا ایشان همچنین چیزی دارند. یجوز التوکیل فی الخصومه و المرافعه لکل من المدعی و المدعی علیه؛ بل یکره لذوی المروءات من أهل الشرف و المناصب الجلية أن يتولوا المنازعة والمرافعة بأنفسهم. اینجا گفته است که توکیل در خصومت و مرافعه برای مدعی و مدعی علیه این است جایز است هیچ بصیرتی هم در آن نیاورده که از درون بصیرت امضای کانون وکلا را ما بخواهیم یا مرکز مشاوران قوه قضاییه را، بعد یک حرف عجیبی زدند. گفتند که مضافاً به اینکه اگر ما اینطوری که اصلاح شده است ذیل ماده چهل و هشت آیین دادرسی مضافاً ماده چهل و هشت و تبصره ذیل آن با اطلاق و عموم ماده صد و نود همین قانون جدید و دو تبصره ذیل آن که می گوید کذا معارض است. و من تعجب می کنم وکیل دادگستری که علی القاعده باید در این امور تبحر داشته باشد این چه طور استدلالی است؟ اولاً با عموم و اطلاق ماده ، مگر عموم و اطلاق باهم جمع می شود؟ حالا یا عموم است یا اطلاق دیگر. این حرف کاملاً غیرفنی و غیر دقیق است. ما یا در یک ماده عموم داریم یا اطلاق و ماده صد و نود اطلاق است می گوید متهم کذا است متهم اطلاق است نه عموم. عموم ادات می خواهد. بله برخی از مصالح در باب عموم می گوید در متعلق عموم اطلاق جاری بشود، نه اینکه در خود این مسئله عموم یا اطلاق داریم. حالا از این بگذریم. اصل این حرف را شما ببینید قانونگذار یک حرف عام یا مطلقی را در یک ماده دارد در یک ماده هم خاص می آورد و تقیید می زند،این اشکالی دارد؟ گفتند در تعارض است عام و خاص معارضند. آنهایی که اسم تعارض آوردند به آن می گویند تعارض غیر مستقر یعنی عام و خاص وقتی دست عرف بدهید با هم جمع می کنند می شود یک قانون. این اصلاً شیوه قانونگذاری است که ما یک قانون را می دهیم به صورت کلی به دست مخاطبین بعد تقییداتی را در طول زمان یا در خود قانون برایش وارد می کنیم. کجا تعارض یعنی چه؟ تقیید می زند تقیید هم یک چیز طبیعی است. به نظر من این اشکالات واقعاً وارد نیست. اما از لحاظ اینکه منافات با اصل سی و پنجم دارد عرض کردم مصالح کشور اقتضا می کند که ما نیاییم در همه پرونده های مهم امنیتی اسرار نظام را همه جا منتشر کنیم . یک پیشنهاد جالبی که دادند این است. گفتند حالا که قانون تصویب شده و شورای نگهبان پذیرفته رئیس قوه بیاید تمام وکلا را اعلام کند که ما قبول داریم یعنی یک طوری بی خاصیت کند قانون را. این هم یک حرف عجیبی است. علی ایحال ببینید به نظر من این اصلاح کاملاً اصلاح معقول و منطقی است و این معنایش عدم اعتماد نیست بحث بحث احتیاطی است ما در میان وکلا نباید انکار کنیم کسانی داشتیم که بر خلاف این نظام اقدام عملی کردند در همین جریان فتنه وکلایی بودند که بر علیه نظام نوشتند ، بر علیه نظام گفتند هنوز هم هستند . یعنی چه ما تمام اینها را ماطمن بدانیم در بحث رسیدگی در امور مهام امنیتی. علی ایحال به نظر من این قانون آیین دادرسی جدید از این جهت هیچ اشکالی ندارد و ان شاء ا... قوه قضاییه باید مراتبی را که در قانون ذکر شده عملیاتی بکند.

مطلب پنجم مسئله قوه قضاییه و رسانه است. اطلاع رسانی در قوه قضاییه با یک چالش هایی روبرو است و روبرو بوده یعنی چیز جدیدی نیست ما واقعاً از این جهت گمان می کنم یک نقیصه ای داریم دستگاه قضایی مطالب خودش را و آنچه که لازم است برای اینکه پرونده های خاصی تشکیل نشود نتوانسته به طور روشن و به صورت فراگیر در رسانه ها مطرح کند و یک ارتقا سطح عمومی در دانش حقوقی قضایی فراهم بیاورد. البته این کار کار صرفاً قوه قضاییه نیست بقیه دستگاه ها هم ملزمند کمک کنند ولکن یکی از وظایف دستگاه قضایی بود . حتی اطلاع رسانی از کارهایی که خود قوه قضاییه انجام می دهد با کاستی های فراوانی روبرو است ما برای حل این خلأ یک مرکز رسانه ای را ایجاد کردیم اما یک کار خیلی ابتدایی است هنوز تا بخواهد به یک جایی برسد که این نقیصه را کلاً برطرف کند فاصله زیاد هست. ما در واقع توقعمان از رسانه ملی این است که کمک بکند در این مسئله، مسئله آگاهی های حقوقی و قضایی برای مردم ما یک مسئله واجبی است بسیاری از این مشکلاتی که برای خانواده ها پیش می آید ناشی از عدم آگاهی از قانون هست از حقوق خودشان هست ما برای این ارتقا حتماً به رسانه ها نیاز داریم از همه مهمتر رسانه ملی است. من اینجا واقعاً باید اذعان کنم که رسانه ملی در این سالهای اخیر برنامه های خوب قضایی و حقوقی هم داشته و خصوصاً در موارد و زمان هایی مثل همین هفته قوه قضاییه تلاش بسیار خوبی دارند . من تشکر می کنم از همه مسئولین خصوصاً ریاست محترم صدا و سیما، از همه مدیرانشان که تلاش بسیار خوبی دارند در ارائه برنامه های هفته قوه قضاییه و در وقت های دیگر. البته یک گلایه ای هم مسئولان عالی قضایی مطرح کردند خوب است همین جا هم من طرح کنم چون اینجا خانواده دستگاه قضایی است. عرض بکنم که گاهی در نحوه انعکاس اخبار دستگاه قضایی و خصوصاً جلسات مسئولان عالی یا گاهی اخبار رئیس قوه واقعاً یک نحوه برخورد مناسبی نمی شود بلکه می شود گفت هتک آمیز است من از مسئولین صدا و سیما می خواهم که این مسئله را چاره ای بکنند. برای این موارد متعدد هست در جلسه مسئولان عالی قضایی چند بار مطرح شده یک برنامه قرآنی بود بسیار خوب معاونت محترم فرهنگی زحمتش را کشیده بود که از ایشان تشکر می کنم از جناب آقای قرائتی خواسته بودیم یک روز تمام ایشان وقت گذاشته بود غرض این بود که دستگاه قضایی بسیج بشوند روحانیون دستگاه قضایی برای بحث های قرآنی، بحث قرآنی بحث مهمی است همه دستگاه ها باید به آن اهمیت بدهند در دستگاه قضایی به نظر بنده علاوه بر اینکه قرآن خودش نورانیت دارد ممارس با قرآن کسی است که با کلام خدا انس پیدا می کند قلب و دلش نورانی خواهد شد حتماً آثار مهم اخلاقی و فرهنگی دارد و برای ارتقا سلامت دستگاه قضایی ارزشمند است. یک برنامه ای بود برای اینکه یک جریانی در دستگاه قضایی راه بیافتد برای بحث قرآنی. خب بنده هم فرصتی گذاشتم دوستان زحمت کشیده بودند تلاش کرده بودند خب انعکاس درستی پیدا نکرد . من که حوصله ندارم همه اینها را تعقیب کنم اما بعضی از دوستان فرمودند که در یکی از شبکه ها بعد از اخبار تکدی گری در تهران خبر قرآنی رئیس قوه مطرح شد. واقعاً شایسته نیست این. من این را فکر می کنم مقبول نیست . اخبار مسئولان عالی قضایی خبر بیست و چندم یکی از شبکه هاست. ریاست محترم صدا و سیما با نمایندگان مجلس لرستان جلسه می گذارند پخش می شود چند نوبت بعد از او چند خبر بعد از او خبر مسئولان عالی قضایی پخش می شود توجیح این واقعاً روشن نیست ببینید من برای شخص خودم عرض نمی کنم افراد می آیند و می روند اما دستگاه قضایی باید محترم باشد در کشور .دستگاه قضایی باید محترم باشد رئیس قوه با نمایندگان مجلس برنامه دارد با وزرا برنامه دارد هیچ وقت ما توقع و انتظار نداشتیم که اینها منعکس بشود اما جلسه مسئولان عالی قضایی یک جلسه رسمی است مثل جلسه هیئت دولت است گرچه این جلسه در قانون دیده نشده اما واقعاً جلسه مهمی است برای حل و فصل مشاکل قوه قضاییه. خب نباید این طور هتک آمیز با آن برخورد بشود. علی ایحال مسئله فرهنگ مسئله اخلاق مسئله قرآن به این اهمیت بعد از اخبار تکدی گری در تهران. ما اینها را توجیح پذیر نمی دانیم ما در عین حال که هم تقدیر و تشکر می کنیم از صدا و سیما به خاطر برنامه های متنوعی که دارد ما نمی خواهیم یک چالشی با صدا و سیما راه بیاندازیم به اندازه کافی خودشان مشکلات دارد باید همه کمکش کنیم که یک دانشگاهی بشود برای همه مردم کشور ولکن در کنار اهتمام به این سریال های مکرر و متعدد و... که حالا معلوم نیست چقدر فواید در آن نهفته است یک مقداری هم باید به جهات دیگر توجه داشت. ابعاد نظارتی دستگاه قضایی هم در شورای نظارت بر صدا وسیما هست ما نمی خواهیم مسئله به این جاها منتهی بشود بحث را باید معقول دنبال کرد ما از این جهت واقعاً گلایه داریم امیدواریم که این مسئله مورد اهتمام قرار بگیرد.

مطلب ششم اهتمام به مسئله محیط زیست هست و پدیده زمین خواری و مسائل مربوط به تغییر کاربری اراضی کشاورزی که ما راجع به این بحث زیاد کردیم تکرار نمی خواهم اینجا بکنم. فقط این نکته را عرض می کنم که اصل پنجاهم قانون اساسی بحث محیط زیست را مطرح کرده یعنی آن مقدار برای تدوین کنندگان قانون اساسی مهم بوده که بحث محیط زیست را در قانون اساسی آوردند در جمهوری اسلامی حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسل های بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند وظیفه عمومی تلقی می گردد. از این رو فعالیت های اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا کند ممنوع است.یک ممنوعیت صریح برای مورد یا موضوع خاص. مسئله محیط زیست را همه باید جدی بگیریم بحث آلودگی هوا همین طور. این بحث مربوط به قوه قضاییه بخصوص نمی شود من فراموش نمی کنم در بحث آلودگی هوا برخی مدعی بودند که قوه قضاییه باید ورود قضایی پیدا کند.اما واقعاً ورود قضایی قوه قضاییه هوای پاک تحویل مردم می دهد می شود با برخی از مدیران متخلف برخورد کرد . هوای پاک که نیاز مردم هست باید با کمک همه دستگاه های اجرایی قوه مقننه و قوه قضاییه شکل بگیرد همه باید به هم کمک بکنند با متخلف باید برخورد کرد در آنچه که آلودگی برای هوا درست می کند در بحث تخریب محیط زیست در تصرف عدوانی در اراضی ملی در تغییر کاربری ها در اراضی شمال که شاید بدیعی نداشته باشد از نظر کشت و کار . خب همه دارد تبدیل به ساختمان می شود اینها متاسفانه بسیاری اوقات مجوزهایی را از همان نواحی و منطقه خودشان به دست می آورند اینها باید حل و فصل بشود چرا ما اجازه بدهیم که دهیار در یک ده اجازه ساخت و ساز در حریم آن ده را بدهد که تبدیل بشود تمام قرای مازندران همه نزدیک به هم هستند وقتی شما در حریمش اجازه می دهید خب همه اینها می شود تبدیل به ساختمان. اراضی آنجا را شاید با پانصد سال هم نشود آن اراضی را درست کرد. ما اراضی که برای کشت شالیزارهای ما است این را داریم تبدیل می کنیم به ساختمان و برای استفاده گهگاهی در طول سال و این کار واقعاً اشتباهی است اینجا باید دستگاه قضایی ، قوه مقننه و مجریه همه دست به دست هم بدهند و از همه مهمتر این است این سخن مکرر را باز تکرار می کنیم دستگاه اجرایی قبل از رسیدن به یک جرم باید جلویش را بگیرد. خب دستگاه اجرایی مجوز می دهند یک ساختمان پانزده طبقه ساخته می شود بعد به قوه قضاییه می گویند این خلاف است تخریبش کنید خب نمی شود این کارها را انجام داد این هم بازتاب اجتماعی بدی دارد البته ما داریم تخریب را انجام می دهیم به خاطر اینکه جاهایی که بلامجوز باشد به حسب قانون موظفیم به قلع و قمع منتها این کیفیت که مجوز از دستگاه هایی بگیرند یا بی اجازه با آسودگی خاطر بسازند بعد قوه قضاییه مسئول باشد بیاید تخریب بکند. من نمی خواهم بار را از دوش قوه قضاییه بردارم عرض می کنم که حتی اگر دستگاه های اجرایی هم عمل نکردند دادستان ها به عنوان مدعی العموم باید ورود پیدا کنند اما محدودیت امکانات قوه قضاییه را هم باید توجه داشت. محدودیت نیروی انسانی در قوه قضاییه باید توجه داشت و لذا بحث محیط زیست که بحث مهمی است و قوه قضاییه هم تلاش خودش را دارد می کند حتماً سرمنشا های بیرونی دارد که همه باید تعامل کنند. من گزارشی داشتم که در همین استان تهران در چند ماه اخیر بیش از دو هزار مورد تخریب صورت گرفته و رفع تجاوز صورت گرفته رفع تصرف صورت گرفته و یک رقم قابل توجهی است ولکن باید بدانیم که مسئله تخریب منابع طبیعی و محیط زیست بسیار فراتر از این ارقامی است که ما گمان می کنیم پس همه باید دست به دست هم بدهند دستگاه های اجرایی و دولت قوه قضاییه و قوه مقننه که ما بتوانیم ریشه ای با این مسائل برخورد کنیم.

مطلب هفتم در باب مفاسد اقتصادی است. من راجع به اصل این مطلب نمی خواهم زیاد توضیحی بدهم در صحبتم توضیحاتی دادم دوستان ما در سراسر کشور روسای کل دادگستری مسئولین دیگر بحث هایی داشتند که فکر می کنم کافی است. آن که می خواهم تذکر بدهم همان چیزی است که هم رئیس جمهور محترم مطرح کردند و هم رئیس محترم مجلس ما در بحث معوقات بانکی معتقدیم که باید کمک بکنیم به نظام بانکی برای استیفای معوقات ولکن اولین مطلبی که از ابتدای این جریان مد نظر قوه قضاییه تفکیک معوقات بانکی بود و این نکته ای که در کلام رئیس محترم مجلس بود را ما انجام دادیم اتفاقاً عدم تصریح در فشار برای استیفای معوقات همین بود که ما از دستگاه های اجرایی خواستیم کمک بکنند آنها به ما بگویند کدام یکی از این ها معوقاتشان یک معوقه طبیعی است در اثر وضع کشور هست در اثر عدم استحصال سرمایه اولیه است و مشکلاتی از این طریق و ما از آنها خواستیم شما کمک بکنید به خود بانک ها گفتیم کمک بکنید برای تشخیص این مطلب، متاسفانه نظارت های بانک ها کافی نیست آن جاهایی که سرمنشا مفاسد است را ما دنبالش هستیم معوقاتی که ناشی از روش های نادرست بوده وامی را گرفته تسهیلاتی را اخذ کرده وثایق کافی نگذاشته بعد هم این را برده در ساخت و ساز مصرف کرده در حالی که باید در کارخانه ای وارد می کرد. اینها مسائلی است که هم باید گزارش بشود در نظارت ها و هم ما بتوانیم با صلابت و قدرت برخورد کنیم ما انصافش این است که یک جاهایی را به ما اعلام می کنند ما می رویم جلو بعد می گویند که شما دارید تولید را می خوابانید. خب دستگاه های نظارتی به ما می گویند یک آقایی شش هزار و پانصد میلیارد تومان معوقه دارد من نگفتم این اختلاس است که برخی از قول من نقل کردند معوقه دارد حتی من نمی گویم فساد بانکی است، معوقه است اما معوقه ای است که بدون نظارت های کافی صورت پذیرفته. چرا به چنین کسی پشت سر هم تسهیلات دادید و این تسهیلات هنوز استیفا نشده تسهیلات دیگری وثایق کافی هم ندارد. خب این شخص بازداشت شد مدتی در قوه قضاییه هم بود. خب حالا یک راهی برای استیفای این معوقات هم پدید آمده همکاری هم دارد می کند. بعد به ما گفتند خب آن را بازداشت کردید کارخانه هایش می خوابد چندین هزار کارگر دارد خب حرف حقی هم هست. ببینید ما خودمان دغدغه مان این است که برخوردهای دستگاه قضایی موجب نشود چرخه تولید بخوابد ما قدمی برنداریم که بحث تولید یا یک حدی با چالش مواجه بشود و این هم مشکله بود حالا ببینید شما انصاف را ، از یک طرف تبلیغات وسیع که قوه قضاییه ورود پیدا نمی کند از یک طرف فشار برای اینکه شما برخوردهایتان موجب کاهش تولید می شود. واقع این است که مسئله ظریفی است همه باید کمک بکنند و در تشخیص کسانی که معوقاتشان به صورت ناسالم بوده و کسانی که معوقاتشان به نحو طبیعی بوده باید دستگاه های اجرایی و نظارتی و بانکی کمک بکنند.

این نکته را هم اضافه کنم که بحث حمایت از سرمایه گذاری سالم یک نکته ای بوده که همیشه مدنظر مسئولین قوه قضاییه بوده چه دوره های قبل، چه این دوره. در بسیاری از استان ها در زیر مجموعه رئیس کل یک واحدی هست برای همین حمایت ها،غرض این است که ما برنامه مان این است برای تشویق و ترویج تولید در کشور حتماً به سرمایه گذاری سالم احترام بگذاریم و حمایت بکنیم و این اطمینان را بنده عرض می کنم همین جا و هم سابق عرض کردیم به همه کسانی که بخواهند به نحو سالم در کشور خدمت رسانی کنند سرمایه گذاری کنند انتفاع هم ببرند ولی به نحو سالم باشد ما حتماً مورد حمایتمان قرار خواهیم داد و حتماً کمک خواهیم کرد برای این کار ، این کار خدمت است به جامعه به مردم ما و مسلماً جلوی بعضی از تعدیات نسبت به این اشخاص هم خواهیم گرفت.

مطلب هشتم اهتمام به امنیت مردم هست که در کلام ریاست محترم مجلس هم بود. خب همه می دانند که ما از چندین سال پیش تابحال برخوردهای قاطعی داشتیم به کسانی که به حدود و نوامیس مردم تجاوز می کنند به سارقین مسلح، قاچاقچیان مواد مخدر و کسانی که سرقت مسلحانه دارند برخوردهای قوه قضاییه واقعاً برخوردهای قابل توجیه و منطقی بوده و قابل دفاع است و ما معتقدیم همین برخوردها بازدارندگی داشته. در برهه هایی نیروی انتظامی اعلام می کرد تا پنجاه درصد این جرایم خشن افت پیدا کرده خب برخورد قاطعانه باشد این طور است . گرچه قوه قضاییه همیشه مورد بعضی توبیخ ها و انتقادات هم هست که برخوردهایتان خیلی خشن است تند است نمی دانم بحث اعدام ها ما گمان می کنیم اعدام ها هم روی حساب بود روی موازین بوده این طور هم نیست که دلبخواهی کسی بخواهد در باب اعدام ها تصمیم گیری کند.

مطلب نهم دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی در چارچوب قانون هست. ببینید ما با جرایم وظیفه داریم برخورد کنیم اما برخی از جرایم مربوط می شود به امنیت کلان کشور. مثل بحث فتنه ای که در سال 88 مطرح شده بود. در مقدمه قانون اساسی یک عبارت خیلی جالبی است مسئله قضا در رابطه با پاسداری از حقوق مردم در خط حرکت اسلامی به منظور پیشگیری از انحرافات موضعی در درون امت اسلامی امری است حیاتی. این در داخل متن قانون اساسی نیست امادر مقدمه که مقدمه متینی هم هست در قانون اساسی تصریح می کند قوه قضاییه علاوه بر وظایف دیگری که دارد پاسداری از حقوق مردم در خط حرکت اسلامی به منظور پیشگیری از انحرافات موضعی در درون امت اسلامی. ما گاهی مورد انتقاد واقع می شویم از برخوردی که قوه قضاییه با جریان فتنه داشته به نظر من این انتقادها هم وارد نیست. البته من معتقدم که دستگاه قضایی همیشه باید با متانت با عدالت رفتار کند همانطور که در کلام رئیس جمهور محترم هم مطرح شد خط سیاسی و عرض می کنم چپ و راست و جناح ها در کشور نباید هیچ تاثیری در بحث رسیدگی قضایی داشته باشد این مطلب واقعاً حقی است عدالت اقتضای همین می کند. منتها جریان فتنه یک جریانی بود همانطور که در کلام مقام معظم رهبری به فتنه تعبیر شد واقعاً فتنه بود.فتنه یک نحوه با جرایم توام است ما نمی توانیم بگوییم نسبت به این بی طرف باشیم . ببینید ما مهم است که چه تحلیلی راجع به این جریان داشته باشیم . پاره ای از انتقادات ناشی از تحلیل نادرست است. جریان فتنه واقعاً به نحوی شبیه یک شبه کودتا بود. من نمی خواهم بگویم آنهایی که اعتراض را شروع کردند قصدشان کودتا بود من این را ادعا نمی کنم نمی خواهم بگویم آنها قصد براندازی داشتند ولکن بستری را فراهم کردند که افراد ضدانقلاب که فریاد می زنند علیه ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی بر این بستر سوار شدند. فراموش کردیم که رئیس جمهور آمریکا، وزیر خارجه اش و روسای کشورهای غربی چه خوشحالی می کردند و فریاد می زدند که ما از افراد در خیابان حمایت می کنیم. یعنی ما کشور را در معرض واقعاً یک خطرات مهمی قرار دادیم. البته خیال باطلی کردند خیال اشتباهی کردند آنها دنبال انقلاب های مخملی بودند در همین اطراف کشور ما صورت دادند مگر چگونه واقع شد. ببینید یک انتخاباتی واقع شد کسی برنده اعلام شد و کسی هم رای نیاورد اعلام شد از طریق نهادهای رسمی کشور، اعتراضی واقع شد همه اینها طبیعی است. اینکه ادعای تقلب شد این هم واقعاً حق اطراف بود که ادعای تقلب بکنند منتها رسیدگی به این ادعاها در چارچوب های خاص خودش باید باشد توسط نهادهایی که موءد برای این کار هستند و اینکه فراتر از این با زور بخواهیم ما حرف خودمان را به کرسی بنشانیم این واقعاً چیزی شبیه کودتا است کودتا مگر اسمش یک قدری بد است کودتا عبارت است شما از طریق قدرت و زور بخواهید بر خلاف قانون تغلب پیدا کنید بر بعضی از نهادها . حالا یک وقتی کودتا برای این است که کل یک نظام سیاسی را برطرف کنید یک وقتی برای این است که برای پایین تر از آن است. باز تکرار می کنم من نمی خواهم این اتهام را متوجه کسانی کنم که اعتراض کردند یا مردم را گفتند که اعتراض بکنید آنها شاید دنبال اعتراض صرف بودند ولی داشتند می دیدند که بر روی این اعتراض یک جریان فاسدی که کشور را به آشوب دارد می کشاند سوار شد. مگر ندیدید شهرها را به آشوب کشیدند تهران را، اصفهان را، مشهد را شیراز را. مگر ندیدیم آتش می زدند مساجد را پایگاه های بسیج را . عده ای را کشتند در خیابان ها. من عرضم این است که این یک بستر بسیار فتنه انگیزی بود خب من عرضم این است که چرا ما باید توجه نکنیم که کسانی از بیرون و کسانی از داخل دنبال براندازی بودند و انقلاب های مخملی مدلشان بود در اطراف کشور ما و نتوانستند . چون درست تحلیل نکرده بودند مخصوصاً افرادی مثل آقای اوباما و خانم کلینتون که خیلی بزم راه انداخته بودند خوشحال بودند که این کشور حالا دارد نظامش عوض می شود. نفهمیده بودند که یک پیوند معنوی دینی در میان مردم برقرار هست و بین مردم و رهبری و نمی گذارد آن انقلاب های مخملی آنها سر و سامان پیدا کند. عرض من این است که نسبت به این جریان که داشت کشور را به یک پرتگاهی می برد باید تحلیل روشن داشته باشیم مخصوصاً مسئولان کشور، انتقادها به قوه قضاییه را در پرتو تحلیل باید ببینیم خب بله اگر یک کسی بگوید خیلی اعتراض های خوبی بود مدنی بود حق مردم بود بله. اما اگر ما تحلیل دیگری داشته باشیم بگوییم که اعتراض به هر انگیزه ای که بود یک دفعه شد بستری برای سوار شدن ضدانقلاب برای سوار شدن تمام کسانی که در دور و بر ما و در نقاط دور دست آنهایی که ادعای حاکمیت بر جهان دارند برای اینها بستری شد که خوشحال بشوند و دنبال فرو ریختن این نظام باشند. خب ما تحلیلمان خیلی روشن است و سندهای قطعی برای این کار داریم اینها دیگر بین بود ، آشکار بود ، مثل جرم آشکار بود. عرض ما این است که اگر تحلیل از فتنه این باشد برخورد قوه قضاییه معقول است . به هر کسی که بخواهد ترویج فتنه کند خب نمی گذاریم اجازه نمی دهیم دستگاه قضایی وظیفه دارد. شما به علاوه آنچه که در بحث جرایم خاص دیده شده عرض کردم در صدر کلامم برای اینجا بود که قوه قضاییه در چارچوب نظام جمهوری اسلامی معنا پیدا می کند کما اینکه قوه مجریه این چنین است. سوالم این است آیا قوای کشور موظف هستند از کیان جمهوری اسلامی حفاظت کنند یا نه؟ موظف هستند یا نیستند؟ و نسبت به کسانی که دنبال براندازی بودند من نمی گویم چه کسی ولی دیدیم که بودند. ما نباید جهتگیری خاص داشته باشیم؟ و قوه قضاییه اجازه بدهد که ترویج فتنه بکنند در کشور؟ حتماً این چنین نخواهد شد و بدانید که قوه قضاییه مسیرش درست بود ، تحلیلش هم درست بود من بعد هم همچنین است بعضی ها به ما می گویند قضیه فتنه تاریخی بود تمام شد، ما این تحلیل را قبول نداریم. بله فتنه یک جنبه تاریخی داشت تمام شد، یک جنبه سیاسی مهم دارد و آن این است که ما با این کسانی که این جریان را راه انداختند ادامه دادند چه جهت گیری داشته باشیم؟ کسانی که بر سر موضع باقی ماندند یک عده ای با توصیه رهبری رفتند کنار خب آدم های متدینی بودند وقتی فرمایش ایشان را شنیدند رفتند کنار . فهمیدند که این اشتباه است. عده ای باقی ماندند بر موضع. من سوالم این است جای تعارف با کسی وجود ندارد اینجا بحث کیان جمهوری اسلامی است. نباید اجازه داد تکرار بشود این مسائل در کشور و بعد هم خوش و بش کنیم با آنها. کسانی راه بیافتند تحریک کنند مردم را به ریختن در خیابانها، عده ای ضد انقلاب سوار جریان بشوند ، کشور را به آشوب بکشند غربی ها سوار مسئله بشوند بعد هم ما از کنارش عبور کنیم بگوییم یک جریانی بود تمام شد. نه اینطور نیست. به نظر من خیلی روشن است اگر ما تحلیل حقیقی داشته باشیم آن جریانی که این کار را راه انداخت هنوز هم هست. باید با آن جهتگیری روشن داشت خصوصاً در بحث انتخابات دستگاه های نظارتی باید حواسشان جمع جمع باشد. اینجا جای تعارف با کسی نیست. هیچ نظامی اجازه نمی دهد کسی که برای براندازی او اقدام کرده باشد یا بستر فراهم کرده باشد با اغماض از کنارش بگذرند و جمهوری اسلامی هم حتماً اجازه نخواهد داد. قوه قضاییه به سهم خودش حتماً در این مسئله ورود پیدا خواهد کرد و وظیفه خودش را انجام خواهد داد. لذا می خواهم عرض کنم مسائل امنیتی کلان کشور مسائل ارزشی در کشور یک وظیفه عمومی برای همه دستگاه ها است که موظفند و قوه قضاییه در کانون این وظایف قرار دارد و باید وظایف خودش را انجام بدهد. من به دنبال همین یک تعلیقه دیگر هم دارم بر یک بحث دیگری، خب یکی از وظایف ما در همین بحث حفظ ارزش های انقلاب اسلامی برخورد با مظاهر بی قیدی در جامعه است . واقعاً گاهی انسان متأسف می شود از تظاهر بر لاقیدی و ارتکاب محرمات. نص قانون است کسانی که تظاهر می کنندبر ارتکاب حرام جرم است خب این نص قانون است. خب شما چرا به اینها عمل نمی کنید. قوه قضاییه هم باید در حد مقدورش عمل کند به این مسئله. متاسفانه عده ای از آن طرف دفاع می کنند که چرا برخورد می کنید. ببینید ماده ششصد و سی و هشت قانون مجازات اسلامی هر کس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید علاوه بر کیفر عمل به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا هفتاد و چهار ضربه شلاق محکوم می گردد. بعد گفتند که اگر خود عمل دارای کیفر نباشد ولی عفت عمومی را جریحه دار بکند باز هم حبس کذایی دارد. خب واقعاً ما عمل می کنیم به این. برخی از این پارک ها که گزارش می کنند به من در همین تهران ما چه وضعیتی دارد. بعضی از خیابان های ما چه وضعیتی دارد. واقعاً باید دستگاه قضایی در حد میسور خودش وارد بشود به کمک ضابطین ، دارند زحمت می کشند تلاش می کنند، بیشتر تلاش کنند. در راه اقامه شریعت اسلامی و اقامه احکام الهی از هیچ چیزی نهراسید. ما در عین حال که معتقدیم باید اعتدال رعایت بشود و امر به معروف و نهی از منکر باید مراتب خودش را داشته باشد و تعادل باید داشته باشد تبلیغ در کار باشد کار فرهنگی باشد از ناحیه قلب، مردم به دین روی بیاورند، تظاهر به کار حرام و تظاهر به کارهایی که با عفت عمومی مخالفت دارد اینها را باید دستگاه قضایی در حد مقدورش ورود پیدا کند بقیه دستگاه ها هم موظفند. دستگاه اجرایی هم باید در حد خودش جلوی این کار را بگیرد. لااقل از کارمندان خودش توقع داشته باشد درست عمل کنند. من در بحث لغو پاره ای از کنسرت ها توضیح بدهم. من متاسف می شوم شنیدم در یک مجلس یک روحانی بلند شده گفته لغو این کنسرت ها خلاف حقوق مردم است. واقعاً تعجب است حقوق مردم چند طرف دارد؟ یک حقوقش هم این است که بر خلاف موازین شرعی نباشد. اولاً این داستانی که در بحث لغو کنسرت ها در روزنامه ها و رسانه ها پیش آوردند واقعاً کار تبلیغاتی بود. بر حسب گزارشی که در شورای امنیت کشور دادند و در آنجا وزیر محترم ارشاد وزیر محترم کشور هم بودند دادستان محترم تهران هم بود در آنجا توضیح داده شد از میان سیصد و خرده ای کنسرت که در کشور مجوز داشت و اجرا شد نه تای آن لغو شد. نه تا لغو شده. یک عدد این چنین بود. این مقدار واقعاً سر و صدای رسانه ای لازم است. حالا علیه قوه قضاییه نامه پراکنی کنند تضییق حقوق مردم شده این یک نکته . نکته مهمتر این است که یک فکر نادرستی در ذهن برخی از مسئولین اجرایی کشور هست که می گویند اگر ما مجوز دادیم دیگر کسی حق ندارد لغو کند خب این حرف غلطی است حرف اشتباهی است. مجوزهای شما حیثی است یعنی مربوط به آن حیثیت کار خودتان است نه مانع از انجام وظایف دستگاه های دیگر است. دستگاه قضایی به حسب وظیفه خودش در بحث امنیت برخورد با همین مظاهر تظاهر به حرام یا غیرو وظایفی دارد بحث امنیتی هم همین طور است. حالا اگر گیریم در یک سالنی شما مجوز کنسرت دادید اعلام می کنید دستگاه امنیتی که اینجا می خواهد بمب منفجر بشود دادستان ورود نکند نیروی انتظامی ورود نکند نبندند اینجا را. این چه حرفی است شما می زنید که ما مجوز دادیم کسی حق لغو ندارد. لغو اینها تابع قانون است. بفرمایید که لغوی که می کنند حسب موازین باشد. خب این توصیه معقولی است ما هم به شما توصیه می کنیم مجوزهایتان حسب موازین باشد حرف حقی است و در آن موارد ببینید ما کاری الان به بحث کنسرت و موسیقی نداریم آنها را مراجع تعیین می کنند مقام معظم رهبری نظرش را می دهند راجع به بحث حکمی اش را. بحث هایی که به دستگاه قضایی مربوط است جهات دیگر است. اینکه اجازه بدهند مثلاً یک کنسرتی بشود زمینه برای اینکه رقص مشترک جوانها پیش بیاید این را قبول می کنید شما ؟ این کار محرم نیست؟ بحث دستگاه قضایی در برخی از شهرها این بوده که فضا یک طوری است یک طور فضای ابهام آمیزی است که خطر این مسئله است. چون نمونه هایش واقع شده بود. بنابراین لغوش از این جهت بوده خیلی وقت ها با توصیه خود شورای تأمین بوده . خیلی وقت ها با مشورت با دستگاه های امنیتی بوده. علی ایحال من خواستم این خبط و اشتباه را تذکر بدهم که تکرار نکنند دیگر این حرف را که دستگاه اجرایی مثل فرض کنید وزارت ارشاد مجوز داد کسی حق لغو ندارد. این حرف غلط است. هر کسی وظیفه خودش را باید انجام بدهد. دستگاه قضایی و نیروی انتظامی هم همین طور. من مطلب آخر که می دانم همه خسته شدید عرض می کنم و تمام می کنم.

مطلب دهم اهتمام به مسائل فرهنگی و قرآنی و اخلاقی در قوه قضاییه است. بنده از ابتدا اهتمام داشتم به این مسئله. قوه قضاییه برای ارتقا سلامتش نیازمند این مباحث هست. ما همه مان نیازمندیم نه فقط قوه قضاییه. همه ما به نحو شخصی، فردی نیازمند امور اخلاقی هستیم. نیازمند تذکرات اخلاقی هستیم ، نیازمند راه رفتن با سلوک اخلاقی هستیم و این هم راه هایی دارد از جمله انس با قرآن هست. انس با قرآن یک وسیله بسیار مهم برای ترقی است یکی از بزرگان اهل معنا که خیلی از شما هم می شناسید فرموده بود از استادمان پرسیدم که چه چیز برای ترقی سالک مفید تر از چیزهای دیگر است. فرمودند دو چیز یکی قرآن و یکی هم توسل به ائمه اطهار و اباعبدالله الحسین(ع) این است که قرآن عروه الوثقی است این ریسمان اتصال انسان به حق تعالی است اگر هر بعدی از آن را شما نگاه کنید می بینید که یک چیز نویی از آن بیرون می آید. یک بعدش این است کلام حق است. ببینید اگر ما به بزرگی سخنگو و کسی که این کلام از او صادر شده به بزرگی متکلم توجه بکنیم آن وقت می بینیم که این کلام که تجلی اوست ظهور اوست چقدر ارزش دارد و چقدر قابل است که انسان را ترقی بدهد و انس با او در پیشرفت انسان چه تغییراتی ایجاد می کند. از حیث محتوا یک بحثی است دائماً تذکر و تذکیر است به انسان که ای انسان تو مسیر بی نهایتی را داری طی می کنی، بیدار باش و این چیزی است که در کلام ائمه اطهار هم به همین نکته قرآنی مکرر تمسک شده. علی ایحال عرض من این است معاونت محترم فرهنگی که در قوه قضاییه تاسیس شد برای این است که تمرکز کند بر اهمیت این مسائل فرهنگی، قرآنی ، اخلاقی در قوه قضاییه. حالا در محضر مسئولان قوه قضاییه هستیم، روسای کل محترم، دادستان ها، قضات شریف از همه مراجع و مسئولان عالی و دیگر احبایی که در این جلسه حضور دارند من تقاضا از شما می کنم بحث قرآن و اخلاق را هم در حیطه فردی و شخصی خودتان و هم در حیطه بعد کاری جدی بگیرید. برای تضمین سلامت قوه قضاییه همین لازم است. همین کار ما را نگه خواهد داشت و قرآن همه اش اخطار است همه اش بیدار باش است و من حالا فکر می کنم که یک تذکری هم از این باب به خودم و دیگران بدهم خوب است شما ببینید در آیه قرآن در جایی می فرماید وَجَاءتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِكَ مَا كُنتَ مِنْهُ تَحِيدُ ای انسان سکره موت آن مدهوشیت زمان موت، آن فرا می رسد برای همه کس و آن چیزی است که تو از آن فرار می کردی . ای بشر فکر باش این برهه یک برهه کوتاهی است باید قلبمان برادران عزیز خواهران گرامی قلبمان باور کند به زندگی فراتر از این حیات را و باور کنیم که ما در نشات دیگر سیر می کنیم و عوالمی را طی می کنیم و در آنجا خیلی گرفتاری هست. سکره موت اولین بیدار باش است وقتی این بدن را رها کردیم اولین بیدارباش حالا خودت که هستی چه آوردی؟ انسان هر چه تحصیل کرد همان را همراه خودش می برد. هر چه تحصیل کرد و ما باید ببینیم چه کردیم . اگر شب و روزمان به پرداختن به این بدن است همین را اینجا جا می گذاریم و می رویم آن که باقی می ماند چیز دیگری است. بعد از یکی دو آیه حق متعال می فرماید لَقَد كُنتُ فِی غَفلَهٍ مِن هذا فَكَشفنا عَنكَ غَطآئِكَ فَبَصَرُكَ الیَومَ حَدیدٌ.این آیه شریفه اولاً دلالت می کند که انسان بعد از موت هیچ نمی شود نیستی نیست. بلکه بقا است. چون آن وقت خطاب می کنند لقد کنت فی غفله من هذا . به چه کسی خطاب می کنند آن حقیقت باقی که حالا افتاد در یک مسیر دیگری، در یک حرکات در عوالم دیگری به آن خطاب می کنند تو از این در غفلت بودی. اینکه بزرگان اهل معنا اصرار می کنندبر اینکه هواهای نفسانی مشتهیات نفسانی را کم کنید برای اینکه تمرکزی به یک عالم دیگری که الان داریم الان در آن واقعیم معرفت نفسی که غایت اسوای عرفا است و اهل معنا و بزرگان که مثل شناگری است نه مثل گفتن و شنیدن است که باید رفت و دید این را همین الان واقعیم. حقیقت نفس آدمی اینکه از بین نمی رود الان هم هست به آن توجه نداریم. من برای اینکه یک بیدار باش عرض کنم این است که یک لحظه توجه کنید بدنتان نیست چه می بینید هیچی نمی بینید شما. چرا؟ مگر شما ، اگر بدن نباشد روحتان نیست، نفستان نیست؟ کو آن نفستان ؟ همین است که توجه نداریم که اگر ما توجه کنیم به نفسمان که این توجه فکری نیست این آن وقت راه باز می کند . موت این توجه را ایجاد می کند بالاضطرار. اهل معنا بالاختیار می روند با موت ما را همین طور آرام آرام به اضطرار ما را در مراحلی می کشانند به باطن عالم تا قیامت کبری لَقَد كُنتُ فِی غَفلَهٍ مِن هذا فَكَشفنا عَنكَ غَطآئِكَ فَبَصَرُكَ الیَومَ حَدیدٌ.

من یک ختم کلامم هم یک فرمایشی از حضرت امیر (ع) است . در خطبه دویست و چهارم می فرمایند که تَجَهَّزُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ! فَقَدْ نُودِيَ فِيکُمْ بِالرَّحِيلِ ای برادران ایمانی که خدا شما را رحمت کند تَجَهَّزُوا آماده بشوید نُودِيَ فِيکُمْ بِالرَّحِيلِ در میان شما ندای رفتن سرداده اند وَأَقِلُّوا الْعُرْجَةَ عَلَي الدُّنْيَا، روی آوردن به دنیا را کم کنید وَانْقَلِبُوا بِصَالِحِ مَا بِحَضْرَتِکُمْ مِنَ الزَّادِ به آن چیزی که از زاد دارید به او رو کنید فَإِنَّ أَمَامَکُمْ عَقَبَةً کَؤُوداً، در پیش روی شما پیچ های گردنه های بسیار سختی است ببینید حضرت امیر(ع) او ولی است و محیط به عوالم. او دارد به شما خبر می دهد که چه خبر است. او می فرماید که فَإِنَّ أَمَامَکُمْ عَقَبَةً کَؤُوداً، یک گردنه های بسیار سختی در پیش است وَمَنَازِلَ مَخُوفَةً مَهُولَةً، یک منازل ترسناک هول انگیز . لاَبُدَّ مِنَ الْوُرُودِ عَلَيْهَا، وَالْوُقُوفِ عِنْدَهَا. همه را می برند. برادران دل باید داد به این حرف ها. حرفی که امیر المومنین می فرماید حرف غیر حق ندارد او. ما را می برند به این منازل او می فرماید منزل مخوف است او می فرماید منزل مهول است ما را می برند که لاَبُدَّ مِنَ الْوُرُودِ عَلَيْهَا ما را به زور می برند، می کشانند. وَاعْلَمُوا أَنَّ مَلَاحِظَ الْمَنِيَّةِ نَحْوَکُمْ دَانِيَةٌ ببینید این موت نزدیک شده اموراتش کَأَنَّکُمْ بِمَخَالِبِهَا وَقَدْ نَشِبَتْ فِيکُمْ چنگال های موت در درون شما جای گرفته یعنی موت همه ما را احاطه کرده . ما بی خیال بی خبر ، احوال طول و دراز برای گویی صدها سال داریم آماده می کنیم خودمان را. اما غفلت داریم از این چیزی که در یک قدمی ما ایستاده است. بعد می فرمایند که در ادامه فَقَطِّعُوا عَلَائِقَ الدُّنْيَا وَاسْتَظْهِرُوا بِزَادِ التَّقْوَي علایق دنیا را ببرید و به توشه تقوا استظهار کند یعنی پشتیبان بشوید و پرهیزگاری پشتیبان خوبی است فَإِنَّ خَيْرَ الزّادِ التَّقْوى که آیه شریفه است.

امیدواریم خداوند تبارک و تعالی به همه ما توفیق رفتن در راه او در سبل سلام در مسالک حی عنایت کند مسالکی خودش برای ما قرار داده است. مسلک عبودیت . من تشکر می کنم از همه حضار محترم به خاطر تصدیعاتی که شد از اطاله کلام هم عذرخواهی می کنم از همه کسانی که در تشکیل این جلسه زحمت کشیدند از صدا و سیما و بقیه دوستانی هم که برای رساندن این پیام ها در هفته قوه قضاییه تلاش می کنند تشکر مضاعف دارم.

والسلام علیکم و رحمت ا...