گوناگون

چند اصطلاح عرفانی


علم حقایق:
یعنی علم به حق، از جهت ارتباط آن به خلق؛ و انشاء علم از او به حسب طاقت بشری.
مار:
در اصطلاح با توجه به داستان آدم و حوا و فریب ابلیس، مار کنایه از نفس اماره است. عطار گوید:
یار شد با من به یک جا مار زشت / تا بیفتادم به خاری از بهشت
ساهی:
اگر کسی از حق غافل بود و تأثیرات و تأثرات افعال را به وسائط حواله کند، او را ساهی و لاهی و مشرک خفی خوانند.
راجعان:
کسانی را گویند که از طریقت باز گردند و برای ارشاد خلق سیر من الحق الی الخلق کنند.
ارباب ریاضت:
کسانی را گویند که ترک شهوات کرده و کم خورند و نوشند و با نفس مجاهده کنند و دائماً ذکر گویند و خود را از قیود مادی حجب ظلمانی دنیوی مستخلص گردانند و در نتیجه بر آنها انوار روحانی ظاهر گردد و امور غریبۀ غیبی برای آنان آشکار گردد و به واسطۀ مشاهدۀ اشباح روحانی حوادث و معلومات را دریابند و آنچه را بخواهند بدانند.
اصحاب کیاست :
کسانی که هوشمند و با فراستند. اولیاء الله را اهل کیاست گویند. در روایات ، از صفات مؤمن ، یکی کیاست است.
نفحات ربانی :
کنایه از تجلیات رحمانی است.
یوسف قدسی :
مراد روح شریف انسانی است که گرفتار بند ظلمتکدۀ تن شده است.
الا ای یوسف قدسی برآ از چاه ظلمانی / به مصر عالم جان شو که مردِ عالم جانی
کلمات الهی :
همۀ موجودات را از آن رو که مظاهر حقند ، کلمات الهی گویند.
بیضاء :
جهان فرشتگان و مکان ملکوتیان اعلی است.
اهل اشارت :
کسانی را که از مقام علم گذشته و به مقام شهود رسیده باشند و از مقام اسارت عبور و به مقام اشارت وقوف کرده اند ؛ اهل اشارت گویند ، در مقابل اهل عبارت.

ارسال نظر

  • آریوبرزن کهگیلویه

    درود...این اصطلاحات خیلی برای دانشجویان ادبیات ضروریه..

  • ناشناس

    اینها نزد هر عارف و شاعری متفاوت است و هیچ جدول مشخصی وجود ندارد...

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار