گوناگون

تاج اصفهانی؛ هنرمندی بصیر و نکته یاب

پارسینه: جلال تاج اصفهانی هنرمندی بصیر و نکته یاب بود که در موسیقی به علم وعمل احاطه کامل داشت و همواره هنرش را رایگان در اختیار مشتاقان خویش نهاد.

به گزارش سایت خانه موسیقی، 14 آذرماه مصادف با سی و سومین سالگرد درگذشت جلال تاج اصفهانی، خواننده و استاد آواز ایرانی است. به همین مناسبت از سوی بهزاد مقوم(پژوهشگر موسیقی) مطلبی برای سایت خانه ارسال شده که آن را با هم می خوانیم:

در سال 1282شمسی خداوند به "شیخ اسماعیل واعظ اصفهانی" (تاج الواعظین) فرزندی عطا کرد که نام او را "جلال " گذاستند. شیخ اسماعیل علاوه بر منبر گرم و گیرا از حنجره داوودی و صدای دلنشین برخوردار بود و طبق مرسوم آن زمان در اثر حشر و نشر با مردم اهل ذوق دورانش با گوشه های و ردیف های آواز آشنایی پیدا کرده بود.

جلال صدای خوش را از پدر به ارث برده بود و به همین علت در مدرسه قرائت قرآن کریم و اذان به عهده او بود ولی پدرش از این موضوع اطلاعی نداشت و جلال به احترام پدرش هرگز در حضورش نمی خواند تا این که روزی از مدرسه زمزمه کنان وارد خانه شد و پدر که برخلاف معمول آن روز زود تر از وی به خانه آمده بود از صدای زیبا پسرش حیرت کرد و به سراغش رفت.

جلال از دیدن پدر حیرت کرد و شرمسار شد ولی پدرش با ملاطفت و مهربانی اورا تشویق کرد و گفت: تو صدای خوبی داری ولی تنها صدای خوب کافی نیست بلکه باید نزد استاد تعلیم ببینی. از این پس جلال نه ساله که بخاطر پدرش "تاج زاده" اطلاق می شد، ابتدا نزد پدر و سپس در محضر مرحوم "سید عبدالرحیم رضوی" به فرا گیری آواز پرداخت.


پس از درگذشت سید عبدالرحیم پدر تاج برای آشنایی بیشتر به فنون آواز وی را نزد شادروان"نایب اسدالله نی زن" برد و مدت زیادی در خدمت آن استاد شاگردی کرد.

جلال تاج اصفهانی هنرمندی بصیر و نکته یاب بود که در موسیقی به علم وعمل احاطه کامل داشت و همواره هنرش را رایگان در اختیار مشتاقان خویش نهاد.

مرحوم "میرزا حسین ساعت ساز" (خضوعی) آخرین استادی بود که تاج به توصیه پدر برای تکمیل دانسته های آواز نزد وی شاگردی کرد و پس از مدتی سرآمد زمان خود شد و اندک اندک در محافل می خواند و همه از آوای خوش و تسلط وی به این فن سخن می گفتند.
تاج در جوانی با مرحوم "حسین خان اسماعیل زاده" استاد کمانچه آشنا شد و برای نخستین بار با ساز وی آواز خواند ولی از آنجا که تا کنون با ساز نخوانده بود نمی توانست کاملا خود را با کمانچه آن استاد هماهنگ نماید که این مشکل بزودی با راهنمایی های حسین خان برطرف شد.از آن پس علاوه بر صوت خوش و قدرت در بیان گوشه ها طمانینه خاص در صدای خواننده جوان دیده می شد.

تاج تا پایان عمر از آواز شادروانان سید عبدالرحیم رضوی و میرزا حسین ساعت ساز تعریف و تمجید می کرد و می گفت: صوت داوود نبی در حنجره و صدای آنان تجلی می کرد.

از جمله هنرمندانی که با تاج همکاری داشتند می توان از "سید حسین طاهر زاده اصفهانی"،"سید اسماعیل قراب"، "قربان خان شاهی"،"تجلی"،"حاج محمد علی"،"حبیب شاطر حاجی"، "شهاب" (گوشه شهابی در بیات زند منسوب به اوست)،"نایب اسدالله نی زن"، "شکری"(ادیب السلطنه)، "ابوالحسن صبا"، "رضا محجوبی"، "مرتضی محجوبی"، "حسین یاحقی"، "ارسلان درگاهی"، "اکبرخان نوروزی"، "غلامرضا خان سارنگ"، "شعبان خان اصفهانی"،"علی اکبر شهنازی"، "سرپاس مختار"(رکن الدین مختاری)،"حسن کسایی"، "جلیل شهناز"،"احمد عبادی" و "علی تجویدی" نام برد.

"منوچهر قدسی" یکی از دوستان تاج از سی سال دوستی نزدیک با تاج در وصف لطایف اخلاقی و عزت نفس او خاطرات وحکایات زیادی دارد. وی می گوید: اجداد تاج از چند نسل قبل به کاشی سازی اشتغال داشتند و از بهترین کاشی ساز های اصفهان بودند. اما پدرش اهل وعظ، منبر و خطابه بود، لحن گرم داشت، موسیقی می دانست و از علاقه مندان و آگاهان شعر و ادب به شمار می رفت و در واقع نخستین مدرسۀ جلال، دامان تربیت این پدر بود.

به گفتۀ وی تاج تحصیلات خود را در مدرسۀ علمیه اصفهان انجام داد و موسیقی را نزد سید رحیم اصفهانی فرا گرفت و در اثر معاشرت و مجالست سالیان دراز با اکابر، دانشمندان، شاعران، هنرمندان و موسیقیدانان به معارف و فضایل تجربیات گرانقدری نایل شد و برای ضبط صفحه چندین بار به اروپا سفر کرد.

او با ریاضت و ممارست تمام دوره آواز ایرانی را طی کرد و در مناسب خوانی و انتخاب شعر تبحر خاصی داشت.

تاج از زبان هنرمندان

محمد رضا شجریان می گوید: با مرگ تاج صدایی خاموش شد که بیش از 70سال در پهنه ایران زمین به ویژه اصفهان شهر نور و گنبدهای فیروزه رنگ طنین افکن بود. صدایی که سالیان متمادی در محافل انس وخلوت یاران صاف دل و پاک دل به سادگی و صداقت جاری بود. این صدا در بیشه زارها و باغ های حاشیه زاینده رود از آبریز"چلگرد" بر ناحیه زرد کوه تا کشتزارهای "ورزنه" در کنار بستر زنده رود یعنی مرداب گاوخونی همانسان جاری بود که در روستاهای خشک و بی آب وعلف حاشیه کویر تا مرز همسایگی یزد. این صدا همان صدای آشنایی بود که برگلدسته های آستان ملک خراسان ثناگوی سلطان عارفان جهان بود. این صدا صدای تاج است که هنوز هم در دل ها و سینه ها بانگ می دهد.

زنده یاد احمد عبادی نوازنده صاحب نام سه تار می گوید: من صدای تاج را 50 سال قبل از گرامافون هیرمسترویس و بولیفون که در آن زمان مرسوم مجامع عمومی و مخصوص قهوه خانه ها بود، شنیده بودم. فوق العاده تحت تاثیر صدای این خواننده قرار گرفتم و چون این صفحات با ساز استادان آن زمان همراهی می شد بیشتر در شنونده تاثیر می گذاشت.همه جا صحبت از تاج بود و بسیاری مایل به ملاقات حضوری وی، شنیدن صدا و دیدن قیافه اش بودند از جمله خود من بسیار مایل بودم او را ببینم اما به دلیل این که تاج مقیم تهران نبود و سیاح وار گرد ایران می گشت موفق به دیدارش نشدم. تا این که روزی یکی از دوستان مرا به منزل خود دعوت کرد و تعدادی از موسیقیدانان از جمله تاج اصفهانی نیز حضور داشتند از همانجا دوستی ما آغاز شد و چندین بار به اتفاق یکدیگر قطعاتی را اجرا کردیم.


عبادی می افزاید: آخرین باری که تاج را دیدم هفته های آخر عمرش بود و در منزل شاطر همراه با حسن کسایی بود و تعدادی از موسیقیدانان حضور داشتند. آن روز قطعاتی با نی استاد کسایی اجرا کرد و من از قدرت صدای وی حیرت کردم.

به اعتقاد زنده یاد "علی تجویدی" در 50 سال اخیر هرگاه صحبت از آواز اصیل ایرانی به میان می آید نام تاج اصفهانی در نظرها مجسم می شود. صدای گرم و گیرای و شفاف و از همه مهمتر سلیقه و ذوق آن روان شاد در انتخاب اشعار و تلفیق شعر و موسیقی و به کار گیری تحریرهای مناسب باعث اعجاب است.

تجویدی می افزاید: به راستی تاج اصفهانی از جمله چهره های درخشان عالم هنر و خوانندگی است که شاید سالیان دراز مادر دهر چنان فرزندی نزاید. تاج اصفهانی صرف نظر از هنر و هنرمندی واجد شرایط صفات برجسته ای بود.از مکارم اخلاقی، مناعت طبع و بزرگ منشی وارستگی، گرفته تا ظرافت طبع و خوش صحبتی همه دست به دست هم داده و از تاج انسانی نمونه به وجود آوردند تا جایی که هیچ کس پیدا نمی شود که او را دیده باشد و شیفته اش نشود.

محمد طاهر زاده(طاهر پور) پیشکسوت آواز مکتب اصفهان در بارۀ تاج می گوید:وی هرگز تقلید نمی کرد به همین لحاظ در موسیقی به مقامی رسید که شایسته اش بود. انتخاب شعر مناسب با زمان و مکان و محفل انس، درست خواندن، قدرت حنجره در تفهیم والقای مفاهیم شعر، تحریر های مناسب و بجا از ویژگی های هنری تاج است.

مرتضی شریف شاگرد تاج در کتاب "یاد نامه تاج" می نویسد:آخرین باری که در خدمت تاج بودم 14 آبان 1360 درست یک ماه قبل از در گذشت وی بود. در آن روز که استادان "حسن کسایی"،"محمد موسوی"،"پرویز مشکاتیان"، "ناصر فرهنگ فر" و چند تن از هنرمندان دیگر حضور داشتند استاد کسایی قطعاتی را در دشتی نواخت سپس تاج با اندوهی فراوان با شعری از سعدی این خواند:
تاجم نمی فرستی تیغم برسرمزن /مرهم نمی گذاری زخمم دگر مزن

وی می افزاید: زنده یاد تاج مردی سلیم النفس و با مناعت طبع بود و هرگز در طول زندگانیش به خاطر مال دنیا و مشکلات مادی به کسی کرنش نکرد و مدح کسی را نگفت. او از همه تعریف و تمجید و با نام خیر یاد می کرد.
شادروان "ذبیح الله مقوم" نوازنده ویولن در روزهای آخر عمر تاج قطعاتی را در همایون، افشاری و ابوعطا با او نواخت.مقوم که این ملاقات و همکاری را از بزرگترین افتخارات هنری خود می داند، می گوید:تاج برغم کهولت سن به سادگی گوشه ها و تحریرها ی آواز ایرانی را اجرا می کرد به طوری که موجب حیرت حاضران شده بود.
وی که در گذشت استاد تاج اصفهانی را ضربه جبران ناپذیری بر پیکر موسیقی ایرانی قلمداد کرد همواره می گفت: تاج نه تنها از نظر هنر بلکه به لحاظ رفتار اجتماعی سرآمد زمان خود بود.

مقوم معتقد بود تاج تمام 86 سال عمر گرامیش را در میان مردم سپری کرد و شریک غم و شادی آنان بود و لحظه ای از یادشان غافل نشد.

شاگردان تاج

تاج شاگردان فراوانی داشت که با همۀ آنان با مهربانی و حوصله رفتار می کرد و آنچه می دانست در اختیارشان می گذاشت و معمولا آنان را دوست و رفیق خود خطاب می کرد.
وی هرکسی را که دودانگ صدا داشت تشویق به خواندن می کرد و اغلب خودش نیز برای ترغیب و تشویق آنان بی هیچ تکبری آواز می خواند.

از شاگردان برجسته تاج اصفهانی می توان به "حسین خواجه امیری"(ایرج)،" موذن زاده اردبیلی"،" محمد رضا شجریان"،"علی رضا افتخاری" و"مرتضی شریف " اشاره کرد.

مکتب آواز در اصفهان
هنر آواز خوانی در ایران پیشینه ای دراز دارد. نیاز اجتماعی به این هنر با توجه به فشار روز افزونی که نظام های اجتماعی مبتنی بر بهره کشی بر جسم و روان توده های زحمتکش می گذاشت، همواره این شعبه از هنر موسیقی را از دیگر شعبه ها متمایز می کرد. ستم کشان روستا که بیشترین فشار اقتصادی بر دوش آنان سنگینی می کرد، دردها، رنج ها و حرمان های خود را با زمزمه های آهنگین، گاه به صورت جمعی و گاه به صورت فردی با بیانی واقع گرا و شعر گونه به یکدیگر منتقل می کردند که حراست و تداوم موسیقی سنتی ایران را با توجه به حملات اقوام بیگانه باید مرهون این توده زحمتکش دانست چرا که هنر آواز خوانی در نگهداری دستگاه ها و گوشه ها نقشی بس ارزنده داشته و دارد.
هنر آواز بر اساس لهجه بر مکتب های اصفهان، تبریز، تهران و مشهد تقسیم بندی شده که مکتب مشهد در حال حاضر منسوخ شده است.

صاحب نظران بر این عقیده اند که مکتب اصفهان به دلیل رعایت هفت اصل "انتخاب شعر"، "تلفیق شعر وموسیقی"، "ابداع و تنوع ملودی"، "ادوات و تنوع تحریر"، "جمله بندی"، "هم سازی وهمنوایی " و "ابداع وخلاقیت" از جایگاه رفیع تری نسبت به سایر مکاتب آواز برخوردار است .

"ابراهیم آقاباشی"، "سید رحیم اصفهانی"، "میرزا حسین ساعت ساز"، "سید حسین طاهر زاده"، "علی خان دهکی"، "میرزا حبیب اصفهانی"، "ادیب خوانساری"، "نور علی برومند" و تاج اصفهانی از جمله هنرمندان شاخص و صاحب نام در مکتب اصفهانند.
تاج اصفهانی به مثابه آخرین بازمانده این مکتب همواره کوشید تا ارزش های این مکتب را در شیوه آواز خوانی خود مراعات کند. او همواره می کوشید تا با دیدار و تعامل بهترین هنرمندان دوران خویش و بهره گیری از محضر شان، هنر خود را تعالی بخشد.

استاد جلال تاج اصفهانی سحرگاه چهاردهم آذر 1360 در سن 86 سالگی در خانه پدری اش دارفانی را وداع گفت.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار