گوناگون

خود را بشناس و حرکت کن

پارسینه: یکی از اصول پذیرفته شده در دنیای دانش و فلسفه، اصل حرکت است.

«وَفِی أَنفُسِکُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ»
چرا به خود نمی نگرید؟ (قرآن کریم)
ای مرکز دایره امکان
ای زبنده خلقت کون و مکان
تو شاه جواهر ناسوتی
خورشید مظاهر لاهوتی
تا کی به علایق جسمانی
در چاه طبیعت خودمانی
تا چند به تربیت بدنی
قانع به خذف زد در عدنی
جهان سراسر حرکت است، هیچ چیز در هیچ کجای عالم، ایستایی و توقف ندارد، تحولات و تنوعات هستی و کهنه و نو شدن ها نتیجه حرکت است، اعم از اینکه بطئی و نامحسوس باشد، یاسریع و محسوس، از کوچکترین ذرات عالم خلقت چون اتم ها و الکترونها و کازارها گرفته تا عظیم ترین کهکشانها در جنب و جوش و حرکتند، ارسطو از اصل حرکت به وجود خداوند استدلال کرده و گفته است، عالم متحرک است و هر متحرک محّرک می خواهد، محرک عالم خداوند است، علمای علم کلام نیز می گویند همه موجودات جهان در حال دگرگونی و تغییرند، تغییر دلیل حدوث است، بنابراین عالم حادث است و حادث محدث می خواهد و محدث عالم خداوند متعال است.
منظور از این دو بیان این بود که روشن شود فلاسفه و علمای کلام، در وجود و اصل حرکت در جهان هستی اتفاق نظر دارند.
زمین ما نیز حرکت می کند برای کره زمین چهارده نوع حرکت شمرده شده که سه حرکت آن عبارتند از: حرکت به دور خود که بر اثر آن شب و روز پدید می آید، حرکت انتقالی که زمین در مسیر و مدار معین به دور خورشید می چرخد و بر اثر آن چهار فصل ایجاد می شود و حرکت همراه منظومه شمسی، در دل کهکشانها. قرآن کریم از زمین به عنوان گهواره نام برده است و می فرماید: «الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْداً»
تعبیر زمین به گهواره تعبیر بسیار زیبایی است زیرا گهواره در عین حال که جنبش دارد محل آرامش و پرورش است.
در آیه دیگری می فرماید: «هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِی مَنَاکِبِهَا وَکُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَإِلَیْهِ النُّشُورُ»
ـ او (خداوند) کسی است که زمین را برای شما مرکبی راهوار و رام قرار داد بر شانه های آن راه بروید و از روزی خداوند‏ بخورید و بازگشت به سوی اوست. این مرکب، (زمین) به قدری رام است که در عین حرکات گوناگون و سریع خود، گویا هیچ حرکتی ندارد و ساکن است «وَ عَدَّلَ حَرَکاتِها بِالرَّاسِیاتِ فَسَکَنَتْ مِنَ الْمَیدانِ بِرُسُوبِ الْجِبالِ فِی قِطَعِ اءَدِیمِها،» خداوند حرکتهای زمین را بوسیله کوههای بلند تعدیل نمود و زمین به علت وجود کوهها در گستره آن که ریشه های آنها در اعماق زمین فرورفته است آرامش یافت. (نهج البلاغه خطبه 90)‏
حضرت در جای دیگری می فرماید: «وَأَرَّزَهَا فِیهَا أَوْتَاداً، فَسَکَنَتْ عَلَی حَرَکَتِهَا مِن أَنْ تَمِیدَ بِأَهْلِهَا» (پروردگار) کوهها را چون میخها بر زمین کوبید و زمین با حرکتهای گوناگونش آرام گرفت تا ساکنانش را به اضطراب نیندازد. (نهج البلاغه خطبه 202) ‏
این بسیار جالب و شایان توجه و دقت است که قرآن شریف و حضرت مولا علی علیه السلام قرنها قبل از اینکه دانشمندان غربی از حرکت زمین سخنی به میان آورند و زمانی که باور همگانی این بود که زمین مرکز عالم و ثابت است به جنبش زمین و حرکات آن اشاره فرموده اند.
به هرحال، ما به عنوان انسان 2 نوع حرکت داریم: یکی حرکت طبیعی و خودکار، بدون اینکه ما اراده و یا حتی توجه داشته باشیم، سلولها در بدن ما تکثیر می شوند خون در رگها گردش می کند، قلب می طپد و کبد و کلیه، جهاز هاضمه کار و فعالیت می کنند، اینها حرکات طبیعی و خودکار بدن ما است.
نوع دوم حرکت در ما حرکت ارادی است، حرکت دست برای کارکردن، پا برای رفتن، مغز برای اندیشیدن، چشم و گوش برای دیدن و شنیدن و زبان برای سخن گفتن حرکت این اعضا با اراده و اختیار ما است، مسئولیت ما نیز در همین قلمرو است.
قرآن شریف می فرماید: «إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً» اکنون سئوال این است که آیا در شرایطی که جهان ما از بی نهایت کوچک ها تا بی نهایت بزرگها، چون دریایی متلاطم و خروشان در جنبش و حرکتند، می شود با جهان هماهنگ نباشیم و حرکت و تلاشی نداشته باشیم؟
پس با جهان هماهنگ شوید و به تلاش و کار بپردازید، کار مفید.
ادامه دارد...
*منبع: روزنامه اطلاعات

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار