کنایه آیت الله مصباح به شهید مطهری
پارسینه: شهید مطهری تنها منبع تحقیقاتشان کتاب فارسی سیر حکمت در اروپا بود که این در نوع خود از عجائب عالم پژوهش است.
آیتالله محمدتقی مصباح یزدی در همایش تجلیل از پژوهشگران برتر و رونمایی از 25 جلد کتاب از الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در سالن همایشهای این مؤسسه، گفت: از بهترین برکاتی که در سایه انقلاب اسلامی شامل مردم ایران و مسلمانان و بشریت شد برکات علمی و معنوی انقلاب بوده است.
این استاد برجسته حوزه علمیه قم با تاکید بر اینکه «حوزه به برکت انقلاب اسلامی تعالی پیدا کرده است» خاطرنشان کرد: در زمان پهلوی و دوران طلبگی ما از بهترین افتخارات حوزه این بود که یک مقاله و یادداشتی در یکی از مطبوعات به چاپ برسد که بعدها سالنامهای تشکیل شد که در سال چند مقاله از روحانیون در آن به چاپ میرسید و در اواخر ماهنامهای با عنوان مکتب اسلام از قم منتشر میشد اما امروز به برکت انقلاب اسلامی شاهد فعالیت بسیار زیاد روحانیت در تولید علم دینی هستیم.
وی با تشریح شخصیت شهید مطهری تصریح کرد: یکی از ستارگان عالم تحقیق در بین روحانیت استاد شهید مطهری بودند که برجستهترین بعد پژوهشهای ایشان تحقیقات فلسفی بود و بقیه موضوعات فرع آن بود، شهید مطهری تنها منبع تحقیقاتشان کتاب فارسی سیر حکمت در اروپا بود که بر اساس همان یک کتاب نظرات فلاسفه غربی را به چالش میکشید که این در نوع خود از عجائب عالم پژوهش است.
مصباح یزدی به بیان برکات علمی انقلاب اسلامی پرداخت و اظهار کرد: امروز به سبب فداکاریهای امام خمینی(ره) و شهدا و رهبر عزیز انقلاب روحانیون و حوزه علمیه در حال پژوهش و تحقیق در سطح جهانی است تا جایی که امروز برخی از تحقیقات برخی روحانیون در دانشگاههای آلمان و اتریش در سطح دکترا در حال تدریس است.
این استاد فلسفه حوزه علمیه قم اظهار کرد: امروز به جرأت میتوان گفت که تحقیقات و پژوهشهای دینی و فلسفی روحانیت از ضروریات مهم است، اما به سبب عدم تبلیغات نسبت به این امر، ناشناسی در این امر در جامعه وجود دارد.
به گزارش پارسینه، سیر حکمت در اروپا کتابی از محمدعلی فروغی است که جلد اول آن در سال ۱۳۱۰ منتشر شد. جلد دوم و سوم به ترتیب در سالهای ۱۳۱۸ و ۱۳۲۰ انتشار یافت. این کتاب نخستین اثر دقیق و منظم از فلسفه غرب در ایران است.
این کتاب در واقع شامل سه جلد و یک ضمیمهاست. جلد اول شامل یازده فصل است. دراین جلد فروغی تاریخ فلسفه و علم را از حکمای پیش از سقراط تا دکارت و سده هفدهم میلادی به شکلی مجمع توضیح و تشریح میکند.
فصل اول به حکمای پیش از سقراط مانند تالس، آنکسیمنس، هراکلیت، فیثاغورس و... میپردازد. فصول دوم و سوم تشریح دیدگاههای سقراط، افلاطون و ارسطو هستند. فصل سوم به بررسی ارسطو میپردازد. فصل چهارم دوران یونانی گری یا هلنیسم را که شامل فلسفه اپیکور، کلبی، رواقی و شکاکان است بررسی میکند. فصول هفتم و هشتم به بررسی ظهور مسیحیت و فلسفه مدرسی (اسکولاستیک) پرداخته که اندیشههای آباء اولیه کلیسا قبل آنسلم و آلبرت کیسر مطرح شده و شرحی مختصر از فلسفه آکوینامس آمدهاست.
نکته جالب اینکه از آگوستین جز نامی اشارهای به آراء او نشدهاست. فصل نهم بحث رنسانس و تجدید حیات علمی اروپاست که در فصل دهم یکی از فیلسوفان تجربی که آغاز گر تحولی مهم در علم و فلسفه باشد. به نام فرانس بیکن بررسی میشود. تاکید بیکن بر علوم تجربی و کسب علم به منظور کاربرد آن است. فلسفه دکارت به شکلی مفصل تر در فصل یازدهم تشریح میشود. بخش ضمیمه کتاب نیز ترجمه رساله دکارت به نام گفتار در روش راه بردن عقل را شامل میشود. مختصراً میتوان گفت که دکارت در این رساله به روش شناسی میپردازد و اینکه انسان چگونه میتوان کسب علم و دانش کند.
دقیقا کدوم تحقیقات روحانیون در دانشگاههای آلمان و اتریش در سطح دکترا در حال تدریسه؟ یکی دو موردشو مثال می زدین بدونیم
و منابع شما اصول تفرقه و فرافکنی
همون فروغی نخست وزیر هر دو پهلوی که سریالهای ورزی سعی کردن ازش یک هیولا بسازن هه
اگر شبهاهمه قدربودی شب قدر بیقدربودی .جناب همان چهارتا مقاله که با ایمان نگاشته میشد چنان تاثیری میگذاشت که مردم کرورکرور بصف انقلاب اسلامی میپیوستند امروز که مثل نقل ونبات کتاب ومقاله چاپ میشود چندتا کتابخوان داریم؟/؟
در مورد شهید مطهری حق با ایشان است؛ اما فقط تا حدودی. یکی از ظلمهایی که به این شهید بزرگوار شد و او نیز با روی باز آن را پذیرفت آن بود که بسیاری از تحقیقاتش صرف مبارزه قلمی با ناسیونالیستها و مارکسیستها شد و در واقع بسیاری از کتابهایش پاسخ به این دو گروه است (پاسخی که در آن زمان هم لازم بود و هم به موقع) و وقت چندانی برای این شهید بزرگوار نماند تا نظرات خود را در زمینه فلسفه به کمال بیان کند (به بیان دیگر بسیاری از نوشته های او واکنش به نظرات دیگران بود و نه بیان مستقل نظرات خود). با این همه گفتن (و پز دادن به) این که او منابع چندانی نداشت و ما داریم، اگر در نظر بگیریم در زمان او اینترنت و دسترسی لحظه ای به منابع عملاً بی پایان معرفت در کار نبود، دور از انصاف است.