گوناگون

نگاه یک بلاگر/ خوراک جدید ایرانی ها: توهین به کوروش کبیر!

نامه ی بزرگمهر حسین پور در دفاع از برنامه ی طنز مهران مدیری را همان روز اول توی کانال تلگرامش خواندم. روزهای بعد که متن نامه و نظر موافقین و مخالفین فراگیر شد داشتم به حال قضاوت هایمان تاسف می خوردم تا برخوردم به پستی در همین رابطه در اینستاگرام. فکر می کنم آنچه شگفت زده ام کرد واکنش آدمها در نقد این نامه بود. بعضی پیشنهاد داده بودند نام پدر نگارنده برای سگ ها مناسب است و عده ای مدعی شده بودند روی فرهنگ این آب و خاک متعصبند و از آن دفاع می کنند و لعنت فرستاده بودند به کارگردان بیچاره. جالب نیست؟ ما به خون پاک آریایی مان که بعد از گذشت قرن ها و کلی اختلاط ژنتیکی و حضور اقوام و غیره رسماً یک عنوان بیشتر نیست حساسیت داریم. به فرهنگ عزیزمان حساسیت داریم، به قومیت و جنسیت و ملیت و موجودیتمان حساسیت داریم و از آن دفاع می کنیم البته تا جایی که قضیه در حد چند تا فحش و بد بیراه زیر صفحه ی فلان بازیکن فوتبال یا فلان داور یا بهمان هنرمند بیچاره مان باشد. رودخانه هایمان خشک می شوند، دریاچه هایمان نابود، خشکسالی سرزمینمان را تهدید میکند و آب و خاک و هوایمان را آلاینده ها پر کرده اند. البته که ما برای حفظ اینها حاضر نیستیم یک لیوان آب در روز کمتر مصرف کنیم، کمتر از ماشین شخصی مان استفاده کنیم یا یک نهال بکاریم . حاضر نیستیم در حفظ آثار باستانی یا اقلیم شهرمان شریک باشیم. حواسمان به ادبیات روزمره مان، به راه یافتن کلی بد و بیراه در مکالماتمان به تمام اخلاقیات و آداب و رسوم زیر پا گذاشته مان نیست. ولی خوب بلدیم با فحاشی و توهین از فرهنگمان دفاع کنیم. حالا یکی بیاید و بگوید فرهنگ 2500 ساله ای که کمک نمی کند به حریم خصوصی هم احترام بگذاریم، سالی چند صفحه کتاب بخوانیم، قبل از حرف زدن کمی فکر کنیم،هر تصادف کوچکی را توی خیابان به دعوا و کتک کاری تبدیل نکنیم، کمتر دروغ بگوییم، اینهمه عصبی و پرخاشگر نباشیم، با بوی سیر و پیاز نهار ظهر به دندان پزشک بیچاره مان مراجعه نکنیم، اسید پاشی و آمار بالای خشونت علیه زنان نداشته باشیم، تبعیض جنسیتی نداشته باشیم، عقده ی خود کم بینی و توهم توهین نداشته باشیم، به چه دردی میخورد دقیقاً؟!

به امید خدا همینطور پیش برویم از هنر و نقد و طنز توی سرزمینمان چیز خاصی به جا نمی ماند.


منبع: وبلاگ «چراغی در دست»

ارسال نظر

  • ناشناس

    میخوام اسم سگم بزارم بزرگمهر

  • ناشناس

    مگه میشه همه عوامل سازنده یهوئی با هم یادشون بره که کوروش شخصیت تاریخیه و بخشی از جامعه ایران رو اون حساسه ؟ پس چرا دست به همچین کاری زدن؟ غیر از اینه که عمدیه؟ اونم با فاصله کمی از توهین فیتیله ای ها به ترکها؟ نخیر ملت خر نیستن . تابلوئه همه اینا برنامه ریزی شده هست و البته مهران مدیری هم در نقش مجری طرح ظاهر شده و دستور از جای دیگه صادر شده .

  • خسته

    پارسینه جون منم نزدیک 7 سال وبلاگ مینویسم وجدانی منم اراجیف بنویسم تیترش میکنی؟

    اون آقای کارکاتوریست یادمه برای سگش تولد گرفته بود
    خب معلومه همچین کسی اسم سگشو اسم آدمم میزاره
    من سگ ندارم ولی اگر روزی خواستم سگ نگه دارم حتما اسمشو یا بزرگمهر میزارم یا مهران
    اونایی که خر دارن هم میتونن به این دو تا اسم فکر کنن

  • ناشناس

    چه استدلال مزخرفی ، از زمان آفرینش آدم و حوا هم خیلی گذشته پس یعنی دیگه ما فرزند آدم و حوا نیستیم ؟ از خیلی چیزای دیگه هم 1400 سال گذشته ، این بلاگره دیگه خیلی ماله کشیش ضعیفه . من اسم سگمو بذارم مهران مدیری ناراحت نمیشه؟

  • ناشناس

    نخست: به مدت 8 سال سردبیران روزنامه‌ها و مجله‌ها به من اجازه نمی‌دادند تا نام شخصیت داستان‌هایم «محمود» باشد، چون تداعی‌گر یک «محمود» معروف بود. اما انگار در آن دوران فقط یک محمود در کشور وجود داشت.

    دوم: بیشتر کسانی که اثر مکتوب، صوتی یا ویدئویی تولید می‌کنند، می‌دانند که باید خودسانسوری کنند تا مشکلی پیش نیاید، بنابراین با حساسیت و دقت بیشتری به بیان موضوعات می‌پردازند.

    سوم: کوروش، نامی خاص است که با تاریخ ایران پیوند خورده.

    چهارم: این دیالوگ در سکانسی از سریال عطسه رد و بدل شد:
    نیما فلاح : «مرد؟! روحش شاد! «کوروش»، پسر گل چتی بود. آخی! کوروش از دم در خونه ما جنب نمی‌خورد. خیلی با وفا بود.»
    سیامک انصاری: «خیلی بچه وفاداری بود. خیلی بچه وفاداری بود. نگهبان خیلی خوبی بود. من دوبرمن مثل این ندیده بودم. همه‌اش یاد تو می‌افتادم؛ چه نوستالژی و چه شباهتی.»

    پنجم: این که نام کوروش را روی یک سگ گذاشتند، گاف نیست. گاف، تعریف مشخصی دارد. این که نام یک چهره بزرگ تاریخ را روی سگ بگذاریم و برای شادی روح او دعا کنیم، گاف نیست. گاف، اتفاقی است که بدون اطلاع باعث رخ دادن آن شوند. اما ماجرایی که در عطسه رخ داد، گاف نبود.

    ششم: مگر می‌شود نویسنده و کارگردان و عوامل پشت‌صحنه و بازیگران و منشی صحنه و مونتور عطسه، همه آنها همزمان با هم فراموش کنند که کوروش نام یک چهره تاریخی است؟

    هفتم: عوامل عطسه، با آگاهی و هوشیاری کامل سکانس جنجالی را ضبط کرده‌اند.

    هشتم: تاکنون چند چهره مشهور‌ به طرفداری از سازندگان عطسه تلاش کرده‌اند تا با بیان دلایل مختلف اثبات کنند که گذاشتن نام کوروش روی یک حیوان، گاف بوده. اما این اتفاق، گاف نبود، اما دلایلی که آنها اکنون مطرح می‌کنند، گاف است.

    نهم: اگر به تاریخ کشورمان احترام نمی‌گذاریم، کاش حداقل به آن بی‌احترامی نکنیم.

    دهم: امیدوارم که هسته این اتفاق مانند برخی ماجراهای مشابه دیگر که توسط بعضی‌ها رخ داده، «پشت پرده» نداشته باشد.

    فرورتیش رضوانیه /روزنامه نگار

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار