گوناگون

روسيه پوتين این گونه است!

روسيه پوتين این گونه است!

پارسینه: لیبرالیسم هر عیبی که دارد، دست‌کم یک حسن مهم دارد و آن هم این است که نقش فرد در نظامات سیاسی را به حداقل رسانده است و مجال ظهور این خودکامگی‌های فردی را از ماجراجویان سلب کرده است، چرا که هماره اندکی عقلانیت جمعی وجود دارد که بر شهوت آنان مهار زند!

به روسيه نگاه كنيد كه ماجراجوی قلدری چون پوتين آن را می‌راند. سالها پيش از اكونوميست، مقاله‌ای می‌خواندم در خصوص رقابت ميان هند و پاكستان. نويسنده به زيبايی گفته بود در اين مسابقه نسبت به هند، پاكستان هر دو پايش در گذشته است. هم اقتصادش ضعيف‌تر و كوچک‌تر و عقب مانده‌تر از هند است هم نظام سياسی‌اش در برابر كشوری كه بزرگترين دموكراسی جهان لقب گرفته است(دست كم به واسه جمعيتش و البته كوتادهايی كه در آن صورت نمی‌گيرد).

روسيه پوتين هم همين گونه ست. اقتصاد اين قدرت جهانی! وابسته به صادرات مواد خام (نفت و گاز) است. كشور را او و عده معدودی از دار و دسته‌اش از سال 2000 در چنگ خود گرفته‌اند و مخالفان را به حيلتهای گوناگون از سر راه برمی‌دارند.

می‌دانيم كه روسيه و غرب در رقابت با هم به سر می‌برند، می‌دانيم كه ناتو در حال نزديک شدن به مرزهای روسيه است. می‌دانيم كه در اوكراين، يعنی بيخ گوش روسيه، غرب به سرنگونی دولتی كه با انتخابات بر سر كار آمده بود، كمک كرد. اما پوتين برای مقابله چه كرده است؟

به شيوه‌ای قرن هفدهمی، كريمه را به خاک روسيه پيوست كرد!

ديديم جورج بوش به عراق حمله كرد و برای آن يک حاكم نظامی تعيين كرد آن هم برای چند ماه اما الحاق بخشی از خاک يک كشور مستقل به خاک خود آن هم در قرن بيست و يكم، كاری ست كه احتمالاً فقط از عهده پوتين بر می‌آيد. حالا هم برای تحت فشار قراردادن دولت غربگرای اوكراين، همه جور سلاح را در اختيار ساكنان شرق اوكراين قرار داده است و در آتش جنگ داخلی اين كشور می‌دمد. مگر اين اولين بار است كه در اوكراين يک دولت غربگرا با حمايت غرب بر سر كار می‌آيد؟

كشورهای شرق اروپا اينک چنان از ماجراجويی‌های اين قلدر به وحشت افتاده‌اند كه جملگی به دامان آمريكا و ناتو پناه برده‌اند. البته حق هم دارند. سال 2008 همين قلدر به گرجستان لشگركشی كرد و تا 40 كيلومتری تفليس پيش رفت و اگر مداخله غرب نبود، شايد اكنون علاوه بر آبخازيا و اوستيای جنوبی، خود گرجستان هم بخشی از قلمروی امپراتوری پوتين محسوب می‌شد.

پس فقط غرب نيست كه با ارائه مشوق و حيلت به خرج دادن، در صدد جذب كشورها به اردوگاه خود است، پوتين هم نابخردانه آنها را به سمت غرب هل می‌دهد.

محافظه‌كاران هزينه تصميمات و اقدامات خود را در نظر می‌گيرند. كشورها را در یک پيچ تاريخی قرار نمی‌دهند كه صرف هر هزينه‌ای برای سياستهايشان را توجيه كنند. محتاطانه و آرام گام برمی‌دارند. از تعميق نفرت و دشمنی استقبال نمی‌كنند. خطرپذيری بالا و بلندپروازی شاید در عرصه فردی، کسی چون استیو جابز را در صدر اپل کامیاب سازد، اما برای سياستمداران بسیار مهلک است.

لیبرالیسم هر عیبی که دارد، دست‌کم یک حسن مهم دارد و آن هم این است که نقش فرد در نظامات سیاسی را به حداقل رسانده است و مجال ظهور این خودکامگی‌های فردی را از ماجراجویان سلب کرده است، چرا که هماره اندکی عقلانیت جمعی وجود دارد که بر شهوت آنان مهار زند!

ماجراجویان سیاستهایی را در پیش می‌گیرند که دیگران را آنقدر به هراس می‌اندازد که امکان بی‌طرفی را از دست می‌دهند و به دامان رقبای ماجراجویان پناه می‌برند. به همین جهت دوستی و برقراری رابطه با محافظه‌كاران در قياس با ماجراجويان یک حسن مهم دارد: "دوستی با آنها به معنای دشمنی با بقيه نيست"!

بهمن محیطی

ارسال نظر

  • ناشناس

    استدلالات شما خنده دار است، هر دو شرق و غرب دقيقا يك هدف را دنبال مي كنند و آن سلطه است، فقط روش آنها تفاوت دارد، غربي ها يك نوكر ميگذارند تا كشور تحت سلطه را برايشان بچرخاند، خيلي شيك، با ظاهري دموكراسي مآبانه، هر دو قلدر هستند، به نظر من غرب بدتره كه از اون سر دنيا تو منطقه ي ما فضولي مي كنه

  • ناشناس

    اصلاً تابلو نیست لنگ زیر پای غرب پهن کردید

  • ناشناس

    استدلال بسیار ضعیف است کریمه قبلا جرو روسیه بود که استالین از روسیه جدا و به اوکراین داد .نویسنده مطالعه تاریخی ضعیفی داره

  • ناشناس

    معلومه از دست پوتین خیلی عصبانی هستی!!

  • ایران

    هر چیز هر کس هر کار هر عمل در راه حفظ حکومت اسلامی توجیه پذیر و حلال است ...تمام ....

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار