سه راه معنی بخشیدن به زندگی!
پارسینه: موضوع: انسان و معنی زندگی
ویکتورفرانکل روان شناس معنا گرا برای معنا بخشیدن به زندگی سه را پیشنهاد می کند:
1- اگر انسان چیزی خلق کند،زندگی اش می تواند با معنا باشد، (در اینجا انسان از خود سئوال می کند : من برای چه زنده هستم؟)
2- انسان معنا را در شیوه تجربه کردن زندگی ، یا کسی را دوست داشتن،می بیند.(در اینجا انسان از خود می پرسد:من برای چه کسی زنده هستم؟ )
3- انسان معنا را در بحبوحهٔ مشکلات سنگین در می یابد.طرز برخوردی که ما نسبت به رنج انتخاب میکنیم.
در جایی که ما با یک سرنوشت غیر قابل تغییر روبرومی شویم.مثلاً(یک بیماری غیر قابل علاج،مرگ یک عزیز، یک موقعیت ناامید کننده،...)در این جاست که زندگی را معنا میکنیم.(در اینجا انسان از خود می پرسد: چرا نگرش مثبت در برابرسرنوشت غیر قابل تغییر و اجتناب ناپذیر نداشته باشم؟) ویکتور فرانکل معتقد است که درست در جایی که ما با یک موقعیت روبه رومی شویم که به هیچ روی نمی توانیم آن را تغییر دهیم از ما انتظار می رود که خود را تغییر دهیم،رشد کنیم ،بالغ شویم واز خود فراتر رویم...
گوردون آلپورت در مقدمه ی کتاب « انسان در جستجوی معنی » فرانکل می نویسد :
اگر زندگی کردن رنج بردن است ، پس برای زنده ماندن باید ناگزیر معنایی در رنج بردن یافت . اگر اصلا زندگی خود هدفی داشته باشد ، رنج و مرگ نیز معنا خواهد یافت .
اما هیچ کس نمی تواند این معنا را برای دیگری بیابد . هرکس باید معنای زندگی خود را ، خود جستجو کند و مسئولیت آن را پذیرا باشد . اگر موفق شود ، با وجود همه تحقیرها به زندگی ادامه میدهد.
منبع: انسان در جستجوی معنی؛ ویکتور فرانکل (ترجمه ی دکتر نهضت صالحیان و مهین میهنی)
10 راه ساده برای آرامش بخشیدن به زندگی
زندگی در بهترین حالت خود، آشفته و پرهرج و مرج است. همه ما همیشه در عجله هستیم، چند کار را به طور همزمان انجام می دهیم و سعی می کنیم برای همه آدم ها همه کار بکنیم و ندرتاً وقت کافی برای خودمان می گذاریم. همه ما در جستجوی آرامشیم اما معمولاً آنچه که لازمه دستیابی به آن است را انجام نمی دهیم و دنبال راه هایی برای به دست آوردن آرامش می رویم که فقط هرج و مرج زندگیمان را بیشتر می کنند. در این مقاله راه های ساده ای برای ایجاد آرامش در زندگی به شما دوستان پیشنهاد می کنیم.
• 1. بدانید که کنترل هیچ چیز در دنیا به جز خودتان در دست کسی نیست.
خودتان تنها چیزی هستید که کنترل کامل روی آن دارید. وقتی این مسئله را درک کنید، و براساس آن دیدگاه و عملکردهایتان را تغییر دهید، زندگیتان بیش از پیش آرام خواهد شد. وقتی سعی می کنید آدم های دیگر یا موقعیت هایی که فرای کنترل شماست را کنترل کنید، فقط زمانتان را هدر می دهید و بر آشفتگی زندگیتان اضافه می کنید.
• 2. برخی روابطتان را قطع کنید و روابط جدید ایجاد کنید.
این کار چندان ساده نیست اما اگر زندگی آرامی می خواهید، باید اینکار را انجام دهید. در زندگی اکثر ما یکی دو نفر هستند (یا شاید هم بیشتر) که تاثیر چندانی روی زندگیمان ندارند. البته این به معنی پیدا کردن دوستانی که هیچ کاری برایتان نکرده اند نیست.
موضوع این نیست که این افراد چه کاری برای شما انجام داده اند. مسئله این است که از نظر احساسی چه کمکی به شما کرده اند و چقدر سطح انرژیتان را بالا برده اند. منظور ما دوستانی است که مشکلات بیشماری در زندگیشان دارند و هربار که شما را می بینند فقط در مورد آن مشکلات منفی بافی می کنند. قطع رابطه با افراد کار سختی است. در برخی موارد نمی توانید آنها را کاملاً از زندگیتان خارج کنید اما می توانید میزان رابطه تان را محدود کنید که کنترل آن کاملاً در دست خودتان است. می توانید این افراد را با دیگرانی جایگزین کنید که به رابطه و زندگیتان ارزش میدهند و مطمئن باشید که خودتان هم تعجب می کنید سطح انرژیتان، آرامش خاطرتان، خوشبختیتان و زندگیتان به طور کلی بعد از این جابجایی چه تغییر شگرفی می کند.
• 3. درهم و برهمی زندگیتان را کمتر کنید.
این به آن معنی نیست که همه وسایلتان را بیرون بریزید. نه، منظورمان این است که کمدها، طبقه ها و اثاثیه منزل و محل کارتان را مرتب کنید. در این مرتب کردن خودتان را از شر هر چیزی که به دردتان نمی خورد، لازم ندارید، استفاده نمی کنید و می توانید به راحتی بدون آن زندگی کنید خلاص کنید. می توانید این وسایل را به دیگران ببخشید، بفروشید یا در سطل آشغال بریزید.
• 4. اگر در روابط شخصیتان اختلافاتی دارید و هنوز از آن ناراحتید، رابطه تان را بهبود بخشید.
بروید و با فرد مورد نظر صحبت کنید و احساستان را با او در میان بگذارید. اگر لازم باشد، عذرخواهی کنید و بخشش بخواهید یا از طرفتان معذرت خواهی طلب کنید و او را ببخشید. اگر آن رابطه ارزش نگه داشته شدن را داشته باشد، مطمئن باشید که می توانید آن را حفظ کنید. درغیراینصورت موجب ایجاد ناسازگاری و اختلاف می شود که بعد مجبور می شوید آن را قطع کنید.
• 5. بودجه و خرج و مخارجتان را از نو ارزیابی کنید.
پول همه چیز را خیلی پیچیده می کند و برایتان آرامش نمی آورد. از قدیم گفته اند که پول خوشبختی نمی آورد اما لزوماً این جمله صحیح نیست. اگر نتوانید اجاره خانه را پرداخت کنید و صاحبخانه بیرونتان کند، خوشبت خواهید بود؟ مسلماً نه. اگر نتوانید هزینه تحصیلات فرزندانتان را فراهم کنید، خوشبخت خواهید بود؟ نه. اگر نتوانید قبض ها و مالیات ها را پرداخت کنید، سالی یکبار به مسافرت بروید یا برای فرزندانتان لباس نو بخرید خوشبخت خواهید بود؟ معلوم است که نه.
پول برایتان امنیت و راحتی می آورد و نقش خیلی مهمی در خوشبختی کلی ما دارد. خرج و مخارج های غیرضروری را قطع کنید و پول بیشتری پس انداز کنید. دنبال شغل های پردرآمدتری باشید و مطمئن شوید که امنیت مالی خانواده فراهم باشد.
• 6. خودتان را ببخشید. به اشتباهات گذشته تان فکر کنید.
ببینید کجای کارتان غلط بوده است و خودتان را ببخشید و بعد آن را به کلی از مغزتان بیرون کنید. ما از اشتباهاتمان درس می گیریم اما این به آن معنی نیست که باید همیشه این اشتباهات را در ذهنمان نگه داریم. همه ما انسانیم و حتی باهوش ترین انسانها هم اشتباه می کنند. پس خودتان را ببخشید و به زندگی ادامه دهید.
• 7. اخبار را خاموش کنید. مطمئناً نیاز دارید از آنچه که در دنیا می گذرد مطلع باشید.
اکثر ما هر روز و گاهاً هر ساعت در پی اخبار جدید هستیم. از اینترنت استفاده کنید و از سرویس هایی مثل گوگل بخواهید که اخبار را به ایمیلتان پست کنند. فقط یک یا دو بار در هفته به سراغ این اخبار بروید و آنها را مطالعه کنید و دقت کنید که این زمان اصلاً عصرها نباشد که می خواهید خستگی آن روزتان را برطرف کنید.
• 8. برای هر هفته تان برنامه ریزی کنید.
تا آنجا که در توانتان است آن برنامه را کامل جلو ببرید اما این را هم باید بدانید که بعضی اوقات لازم است که برنامه تغییر کند. اوقات فراغتتان را مشخص کنید و برنامه ریزی کنید که در آن اوقات سرگرمی های محبوبتان را انجام دهید.
• 9. استفاده از تکنولوژی را در زندگیتان محدود کنید.
تکنولوژی آرامش نمی آورد. کامپیوتر بااینکه خیلی معصوم به نظر می رسد اما وقتی قرار باشد همه روز با انگشت روی دکمه های کیبورد بزنید چندان معصوم نیست. اگر کمی درمورد آن فکر کنید، کاری طاقت فرسا به نظر می رسد. عادت کنید که کامپیوتر، تلویزیون، و تلفن همراه را خاموش کنید و با آرامش خیال بیرون بروید و از زندگیتان لذت ببرید.
• 10. برای خودتان وقت بگذارید.
خیلی ها اهمیت این مسئله را فراموش می کنند. وقتی زمانی را فقط مخصوص خودمان کنار بگذاریم و هیچ چیز دیگری ذهنمان را به خود مشغول نکند، می توانید به رویاها و آرزوهایمان فکر کنیم و از آن لذت ببریم و ریلکس شویم. این بالاترین آرامش را نصیبتان می کند.
در هیاهوی دنیای امروز، زندگی همانقدر پیچیده می شود که خودتان بخواهید. این به خودتان بستگی دارد که چه چیزهایی را در زندگیتان قبول کنید، اینکه دنیا را چطور ببینید و درمورد کارهای خودتان چه فکری بکنید. اما باوجود همه هرج و مرج ها می توانید آرامش را به زندگیتان برگردانید.
20 روش برای طراوت بخشیدن به زندگی
هیچ داروی یک شبه ای برای این که انرژی خود را باز بیابید، وجود ندارد، ولی می توان روش هایی را به کار برد که در بلند مدت به زندگی تازگی ببخشند.
در سنتهای مختلف از انرژی به نام های مختلف qi، پرانا، نیروی زندگی و روح یاد میشود. انرژی ناب، ذاتی است که شما از آن هستید. اگرچه به اندازه راههای مصرف انرژی، راه برای بازیابی آن وجود دارد، ما با الهام از سنتها و اصول مختلف، بهترین پیشنهاداتمان را برای بهره بردن بدن، ذهن و روح گرد هم آوردهایم. سعی کنید به یک یا چند مورد از آنها در زندگی روزمره خود عمل نمایید. به این روشها به عنوان یک جعبه کمکهای اولیه برای خستگی نگاه نکنید، بلکه به آن به چشم یک استراتژی کل نگر برای ایجاد تعادل و اعتبار بلند مدت در زندگی خود بیاندیشید.
۱. با آب سرد و گرم دوش بگیرید
اعتقاد بر این است که آبدرمانی سرد و گرم که مدت ۲۰۰۰ سال توسط فنلاندیها به انجام میشده است، ایمنی را تقویت میکند، گردش خون را افزایش میدهد و تاثیر مهیجی بر بدن دارد. اگرچه این تشریفات باستانی شامل دوش – یا لوله کشی مدرن برای این منظور – نمیشده، ولی شما هم احتمالا دسترسی فوری هم به سونا یا پشته ای از برف را ندارید. بعد از دوش گرفتن، آب را تا حدی سرد کنید که میتوانید به مدت ۳۰ ثانیه آن را تحمل نمائید، بعد آن را گرم کنید و در پایان دوباره آب سرد را باز کنید. پشت گردن، پشت و سینه خود را در معرض آب قرار دهید. این کار را دو یا سه بار تکرار کنید.
۲. مشروبات الکلی نخورید
روز خود را با یک لیوان آب گرم، آب یک چهارم لیوان با نصف لیمو و کمی فلفل هندی (و کمی عسل اگر میخواهید) شروع کنید. چرا این ترکیب؟ مادهای سم زدا است؟ کتی وانگ میگوید از نظر تئوریک این ترکیب میتواند سوخت چربی را افزایش دهد و از این رو سموم حلال چربی را از سلولهای چربی آزاد میکند. تفسیر: باعث تحرک همه چیز میشود.
۳. خود را بکوبید
این تمرین نرم و انرژی بخش را از تمرین انرژی یابی کی گونگ قرض کنید. در حالی که دست خود را شل مشت کردهاید، به آرامی به قسمتهای بیرونی و درونی بازوها، پهلوها و پاهای خود ضربه بزنید؛ بعد داخل ران، گودال شکمی و شبکه عصبى ناحیه زیر معده، گردن و کمر خود را بکوبید. این مشت زدن میتواند جریان انرژی را تسهیل کند و گردش خون را افزایش دهد – به اضافه اینکه احساس واقعا خوبی به شما میدهد.
۴. به موقع و مکرر مواد غذایی بخورید
اگر از صبحانه صرف نظر کنید و یک ناهار ناچیز میل کنید، ممکن است تا نیمههای بعد از ظهر از حال بروید. وقتی که به خانه میرسید، شدیداً گرسنه هستید و در آن نقطه، بدن شما قادر به جبران مواد مغذی که در طول روز از دست داده است، نمیباشد. یک صبحانه کامل شامل کربنها (carbs)، پروتئین و کمی چربی بخورید و در طول روز چندین وعده سبک اما مغذی میل کنید.
۵. تمرینات کششی انجام دهید
دقیقهای وقت گذاشتن برای کشش در هر ساعت یا در سرتاسر روز باعث جلوگیری از خشک شدن بدن و افزایش گردش خون میشود و مقداری انرژی به شما میدهد. همین الان این را امتحان کنید: بلند شوید، یک نفس عمیق بکشید، بازوهای خود را بلند کنید و به سمت بالا بکشید؛ صبر کنید. بعد کشش را رها کنید، بازوهای خود را شل و نفس خود را رها نمائید. با بالای سر خود شروع کنید، آن را به سمت پایین بچرخانید، مهره به مهره تا جایی که بدنتان به سمت جلو آویزان شوید. بگذارید بازوهای شما آویزان باشند. سر خود را به آرامی تکان دهید تا اینکه گردنتان شل شود. بدون قفل کردن زانوهایتان، کشش را در پشت ران خود احساس کنید. از این کشش چند دقیقهای لذت ببرید.
۶. قلب خود را به تپش وادارید
دلیلی وجود دارد که شما بعد از ورزش احساس خوبی دارید. به مدت کوتاه ۱۰ تا ۳۰ دقیقه درگیر شدن با تمرین شدید و پر زحمت، آزاد سازی مواد شیمیایی مربوط به احساسات خوب (سروتونین، آدرنالین و اندروفینها) را در مغز بیشتر میکند و نشان داده شده است که به طور فوق العادهای وضعیت روحی را بهتر میکند. همچنین نشان داده شده است که تمرین مرتب از پایین آوردن فشار خون گرفته تا فرونشاندن افسردگی انجام میدهد – و هیچ یک از رژیمهای مربوط به انرژی بدون آن کامل نمیشود. پس اگر مرتب تمرین نمیکنید، زود این کار را شروع کنید. و اگر در حال حاضر به طور یکنواخت تمرین میکنید، سعی کنید با افزایش تعداد روزهایی که این کار را انجام میدهید یا افزایش شدت آن، تمرین خود را افزایش دهید.
انرژی اجتماعی
۷. یک جرقه انسانی باشید
نخندید. انرژی یک هدیه نیست، یک عادت است. این شیوه را به مدت یک هفته امتحان کنید و ببینید چه میشود. یک منبع درخشان از انرژی باشید و بگذارید بر هر آنچه انجام میدهید اثر داشته باشد. این بدین معنا نیست که یک مقلد بزرگ باشید و مانند یک شخص دیوانه عمل کنید، بلکه بیشتر به این معنی است که هر کاری را به بهترین نحو انجام دهید. در اداره شاد باشید. مردم را بخندانید. افراد دیگر را تشخیص دهید. کمی بیشتر از آنچه مجبور هستید، انجام دهید. این کار را به عنوان یک تجربه در نظر بگیرید و ببینید دیگران چگونه نسبت به شما واکنش نشان میدهند. بعد ببینید در پایان هفته چه احساسی دارید. اگر برایتان غیر قابل تحمل بود، همیشه میتوانید به دوران ترشرویی بازگردید.
۸. ریتم خود را پیدا کنید
یک روش مطمئن برای آزاد کردن انرژیتان، پرتاب آن به بیرون است. اسکای الکساندر نویسنده «مراقبت و تغذیه Chi شما» برای شکستن موانع انرژی، آزاد سازی تنش و بهبود حالتتان، طبل زدن را توصیه میکند. الکساندر که دوبار در هفته در یک دوره طبل زنی شرکت میکند که توسط یک کشیش و موسیقیدان سنگالی برگزار میشود، میگوید: نیروی گروهی، در کنار فعالیت فیزیکی و صدای طبل زدن، تجربهای واقعاً کل نگر و انرژی زا ایجاد میکند.
۹. تئاتر زنده را دوباره کشف کنید
برای تغییر زندگی عادت فیلم دیدن را ترک کنید و به جای آن خود را با یک اجرای زنده – چه یک شوی کمدی، یک نمایشنامه و یا یک باند، سرگرم کنید. در شوی زنده، بازیگر و تماشاچی به شیوهای بیاختیار و انرژتیک با یکدیگر درگیر میشوند که با شوی ضبط و ادیت شده اصلاً رخ نمیدهد.
۱۰. انرژی را در افراد دیگر بجویید
هشدار: هر شخصی که دوست دارید، به صورت یک حامی انرژی در زندگی شما عمل نمیکند (انگار که این در حال حاضر برای شما رخ نداده است). هر چند ستارگان کمی در این بین هستند که اشتیاق آنها واگیر دار است. این افراد مکملهای احساسی هستند. با اختصاص دادن زمانی در برنامه شلوغتان برای گذراندن با این افراد، مطمئن شوید مرتب از این مکملها دریافت میکنید و ملاقاتهای خود را با احساسی سر زندهتر و با انرژیتر پشت سر خواهید گذاشت.
انرژی جسمانی
۱۱. چهار عامل را بیابید
ریتمهای پر انرژی خود را با طبیعت تنظیم کنید. مکانی را بیابید که بتوانید همه چهار عامل را تجربه کنید: زمین، هوا، آب و آتش (خورشید). این میتواند به معنای اقیانوس، دریاچه یا یک فواره ساخت دست بشر باشد. اجازه دهید هر چهار عامل یک سمفونیای از احساسات در اطراف شما به وجود آورند، انرژی شما را احیاء کنند و کمک کنند به جریان خود بازگردید.
۱۲. به هنر روی آورید
هنر به خودی خود تماماً انرژی است. سعی کنید بیش از اندازه آن را به صورت عقلانی در نیاورید – بلکه آن را جذب کنید، اجازه دهید رنگ، شکل و سایر ابعاد جسمی هنر، خلاقیت شما را تهییج کنند. خود را در یک کار هنری غرق کنید (و فقط آن را مشاهده نکنید)، و احساسات خود را بیدار خواهید یافت.
۱۳. با حس بویایی انرژی کسب کنید
روغنهای طبیعی میتوانند با کاهش اثرات استرس و خستگی فکری، شما را آرام، متمرکز و پر انرژی سازند. رزماری، سرو کوهی، مرموک و نعناع بیابانی احساسات را احیاء میکنند، در حالی که روغن مرکبات مانند لیمو، پرتقال یا گریپفروت صورتی، احساسات را متعادل میکنند و به انسان انرژی میدهند. چند قطره به حمام گرم یا افشانه اضافه کنید و یا شمعی را روشن کنید که با روغنهای طبیعی معطر شده است. هنگام انتخاب محصولات عطر زا، به دنبال روغنهای طبیعی خالص برگرفته از گیاهان باشید، نه عطرهایی که ممکن است به صورت شیمیایی تولید شوند.
۱۴. اسانس گل را امتحان کنید
بر عکس داروی گیاهی که باعث واکنش بیوشیمیایی در بدن میشود، اسانس گلها، فقط در یک سطح ظریف اثر میکنند و تعادل را در انرژی جنبشی و وضعیت احساسی ما تجدید مینمایند. گردو برای ایجاد یک ناحیه حائل در مقابل منفی بافی توصیه میشود، اولس/ممرز برای دور کردن احساس بد صبح شنبه، یا پیچ امین الدوله را برای شفا دادن التیامهای روحی پیشنهاد میشود. اسانس گلها را میتوان به صورت خانگی گرفت، به عنوان خوشبو کننده اتاق استفاده کرد یا به آب وان حمام اضافه کرد تا از نظر احساسی، انرژیتان بازیابی شود.
۱۵. به خودتان اجازه دهید که زنانهتر باشید
جنسیت ما بخش غیر قابل انکار شخصیت ماست. جنسیت واقعی، چگونه زندگی کردن ما میباشد: چگونه خودمان را به پیش میبریم، چگونه با دیگران ارتباط برقرار میکنیم و چه نوع انرژیای رها میکنیم– و نه فقط تجربهای ناشی از اتفاق. امروز کاری انجام دهید که شما را از بخش جسمانی ترتان آگاه میکند؛ قدر جسم خود را در چیزی هست و نه چیزی که آرزو داشتید بود، بدانید. پیراهن آهار زده خود را در آورید و یک لباس نرمتر بپوشید. یک عطر جدید را امتحان کنید.
انرژی روحی – ذهنی
۱۶. عادت خود را بشکنید
افتادن در روزمرگی فقط چند پله از سقوط در یک عادت فاصله دارد. اولی وقتی بدون فکر انجام شود میتواند به دومی منجر شود. خود را با چیزهای جدید روبرو کنید. یک رستوران جدید را امتحان کنید. موسیقیای را گوش کنید که قبلا هرگز نشنیده بودید. وقتی با تکاپو و کمی بازی کردن، انرژی مسدود شده را آزاد میکنید، احساس میکنید بیشتر در ارتباط و زنده هستید.
۱۷. دعا کنید
مهم نیست که به چه دین یا قدرت والایی معتقد هستید. دعا کردن نیروی دعاکننده را، به منبعی بزرگتر متصل میکند. آن را خداوند، طبیعت یا جهان بنامید –نکته این است که دعا کردن با هر فرمی (سرود خواندن، آواز خواندن، راه رفتن یا نشستن)، نه تنها برای لحظاتی به شما آرامش میدهد، بلکه چشم اندازهای جدیدی را نیز به شما ارائه میکند.
۱۸. رابطه خود را با تلوزیون مدیریت کنید
بزرگترین خطر در رابطه با تلوزیون این است که اجازه بدهید تمام وقت آزاد شما را بگیرد. وقتی در مورد چیزی که میخواهید تماشا کنید انتخابی نداشته باشید، پس هر چیزی را نگاه میکنید. بنابراین مانند یک خرید کننده باهوش که ابتدا از قبل لیست تهیه میکند و بدون پرسه زدن در راهروهای فروشگاه طبق آن عمل میکند، اول لیست را چک کنید و مشخص کنید که چه برنامههایی را میخواهید تماشا کنید. هر چه بیشتر از قبل فکر کنید و زمان تماشای تلوزیون خود را محدود نموده و برنامههای معقول تری انتخاب کنید، حال شما بهتر خواهد بود.
۱۹. انجام دادن چند کار با هم را متوقف کنید
این هنر شخصی شدیداً ممتاز، ممکن است ابدا در پیشروی کمکتان نکند. نیکی دی کارترت نویسنده قدرت روح میگوید: «وقتی حداقل ۸۰ درصد در کاری که انجام میدهید، حضور ندارید، کار بیشتری برای خود میسازید، زیرا تمرکز ندارید». همچین وقتی به طور کامل با کارتان درگیر نیستید، رضایت زیادی از آن کسب نمیکنید. یک کار را کامل انجام دهید و نتیجه بیشتری (با انرژی برای نگه داشتن) به دست آورید.
۲۰. هر چیزی را که انجام میدهید، شخصی کنید.
حتما نباید یک هنرمند مستعد باشید تا خلاقانه و با روح زندگی کنید. خلاقیت واقعی خاص بودن شمارا منعکس میکند، چیزی که فقط شما میتوانید به این دنیا بدهید. جودیت اورلوف، M. D، فیزیولوژیست معتقد به آنگلس (Angeles) و نویسنده «انرژی مثبت» میگوید: خلاقیت، به عنوان مادر انرژیها، ترکیبی از تصور حسی، قلب و هوش میباشد که از نیروی زندگی شما نشات میگیرد. ساده شروع کنید. یک کارت خالی بخرید. یک هدیه خانگی بدهید. بدون دستور آشپزی کنید. دکور اتاقی از خانه خود را عوض کنید.
به عبارت دیگر داشتن عشق
عشق به کاری،
عشق به انسانی دیگر همسر فرزند خانواده
عشق به خداوند زنده بودن و رشد
به قول شاعر
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند