گوناگون

نیاز به تاسیس «وزارت توسعه پایدار»

پارسینه: روزنامه مردم سالاری در شماره سه شنبه نوزدهم آبان در سرمقاله ای به قلم مهدی کلاهی می نویسد: پیام مخابره شده چند روز پیشِ کنگره وزرای جنگلِ کشورهای سراسر اروپا، خیلی روشن و دلنشین بود و آن اینکه «در طی 25 سال گذشته، سطح جنگل های اروپا افزایش یافته است».

این سرمقاله در ادامه می افزاید: جشنی بود برای تمام دوستداران طبیعت. ولی چرا گزارش های پیرامون طبیعت ایران اینقدر وحشتناک است و اینقدر نسبت به آن ها بی تفاوت شده ایم؟ می دانیم که حالِ محیط زیستمان بغرنج است، حالِ جنگل ها، مراتع، بیابانها، آبخیزها، حیات وحش، آب ها، تالاب ها، دریاچه ها، دره ها، کوه ها، شهرها، روستاها، عشایر، هوا، خاک، همه و همه، حتی حالِ حافظان و کارکنان و کارمندان و سازمان های متولی طبیعت هم خوب نیست! این وضعیت تا کی می تواند ادامه یابد؟ طبیعت ایران تا کی با سکوتش اجازه این همه بی مهری را می دهد؟ نقش دولت ها و مردم کجاست؟ راهکارها کدامند؟

ساختارهای نامناسب و نحیف و ضعیف و شکننده تشکیلاتی و موازی کاری ها و تضادهای اجرایی سازمان های متولی طبیعت(سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری و سازمان حفاظت محیط زیست) و عدم وجود حمایت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی، آموزشی، قضایی، قانونی و اجرایی کامل از فعالیت های محیط زیستی آن متولی ها، باعث شده است که این سازمان ها نتوانند در مقابله با مشکلات و فجایع محیط زیستی قد علم کنند.

با وجود این که حدود 0.82 از مساحت کل ایران جزو منابع طبیعی است، سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری فقط حدود 2000 نفر نیروی حفاظتی دارد تا بتواند از این 134 میلیون هکتار حمایت و پاسداری کند!!! سازمان حفاظت محیط زیست نیز فقط حدود 3000 نفر نیروی حفاظتی دارد تا بتواند از حدود 17 میلیون هکتار مناطق تحت مدیریتش حفاظت و مدیریت کند!!! این آمارها نشان می دهد که این دو سازمان از کمبود شدید نیروی انسانی (کارشناسی و حفاظتی) رنج می برند.

علاوه بر آن، ساختار فیزیکی این سازمان ها از هم آوایی و هم نوایی و همگرایی مناسبی برخوردار نیستند. حمایت بودجه ای هم که هیچ! اعتبار فقط 800 تومان برای هر هکتار منابع طبیعی کشور، شوخی ای بیش نیست! تجربه های جهانی و منطقه ای ثابت کرده اند که شوربختانه در مبادلات قدرت، ثروت و محیط زیست، همیشه این محیط زیست بوده که ذبح شده، دستاویزی شده برای دیگربخش ها! از طرف دیگر، در بُعد کشوری نیز، عده ای فکر می کنند تنها راهکار نجات منابع طبیعی و محیط زیست ایران، راهکارهای فنی است.

آن ها با این که شاید تمام تلاش خود را بکار برده اند تا از نگاه صرفا مهندسی و کمّی به داد محیط زیست برسند ولی نه تنها راه به جایی نبرده اند بلکه مشکلاتی به مشکلات قبلی افزوده اند. اولین قدم آن است تا برای رفع این تقابل و سردرگمی و بروکراسی سازمان های متولی طبیعت و همچنین رفع تقابل مسایل اجتماعی و محیط زیستی جاری،درازمدت بیندیشیم.

راهکار نجات محیط زیست ایران، راهکاری سیاسی-اجتماعی است. باید کانون مشارکت را بیابیم. حکمرانی یا تصدی گری پایدار از بهم پیوستگی و یکپارچگی نهادهای مرتبط، مشارکت، شفافیت، ساختار سازنده، قوانین کارا و توان تصمیم سازی نشات می گیرد. برای توسعه پایدار نیاز داریم به حکمرانی پایدار. نیاز داریم تا تمام سازمان های مرتبط به طبیعت از قبیل سازمان محیط زیست، سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، سازمان امور عشایری و سازمان آب در هم ادغام شوند و در قامت وزارتخانه ای با نام «وزارت توسعه پایدار» ظاهر شده و نقش بیافرینند.

تا برنامه های 5 ساله به صورت یکپارچه تهیه شوند. تا ضمن برنامه ریزی و مدیریت بر اساس هر آبخیز، برای انواع جوامع شهری، روستایی و عشایری، دستورالعمل یکپارچه مشارکتی درخور تدوین گردد. تا طبق برنامه جامع آموزش و اجرایِ درستِ قوانین درست، نگاهمان به منابع طبیعی و هدیه های طبیعت از عنوان «کالای همگانی» به «دارایی مشترک» عوض شود که نه تنها کسی جرات آسیب زدن به طبیعت را ندارد بلکه فکر آن را هم نادرست می انگارد. شرایط بغرنج و رو به زوال نعمت های خدادادی، دیگر جای هیچ گونه سهل انگاری نیست و ضرورت ادغام سازمان های متولی و مرتبط به طبیعت و تشکیل «وزارت توسعه پایدار» را الزامی می دارد. امید است دولتی که خود را دولتی محیط زیستی نامیده، این گام را بردارد.

*منبع: روزنامه مردم سالاری

ارسال نظر

  • محمد حسین ابراهیمی

    طرح بسیار خوبی است. درود بر این نویسنده ی فرهیخته. فقط به نظرم اگر نام این وزارتخانه، وزارت «میراث فرهنگی و طبیعی» باشد، بهتر است.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار