اعتیاد افسار گسیخته را مهار کنید
پارسینه: روزنامه آفرینش در شماره یکشنبه هفدهم آبان در سرمقاله ای به قلم حمیدرضا عسگری می نویسد: هرچه از اسفناک و خطرناک بودن وضعیت اعتیاد و موادمخدر در جامعه بگوییم، باز هم عمق فاجعه به رشته تحریر در نمی آید، اما واقعیت امر همان است که هر روز با چشم خود در سراسر شهر مشاهده می کنیم.
در این سرمقاله می خوانیم: جای نگرانی است که در میان رفت و آمدهای روزانه و در طی عبور از گذرگاه های مختلف افرادی را مشاهده می کنیم که به سبب اعتیاد در کنار پیاده روها و گوشه خیابان ها درحال پیاده کردن مواد بازیافتی و غذایی درسطل های زباله هستند. زمانی بود که این افراد برای خرید و مصرف مواد در محل های خاصی تجمع داشتند و براساس یک قانون نانوشته از آن حدو مرز خارج نمی شدند و در میان رفت و آمدهای روزمره ظاهر نمی شدند.
اما امروز حضور آنها به حدی زیاد شده که هیچ سطل زباله ای را در تمام شهر نمی یابید که افراد معتاد بر سر آن نباشند. غیرممکن است از خیابانی در شمال، جنوب و مرکز شهر عبور کنید و این افراد را نبیند. اسفناک تر اینکه استفاده و کشیدن مواد مخدر در ملاعام نیز برای این افراد عادی شده و هیچ ابایی از نشستن پشت درب خانه ها و کشیدن شیشه و کراک ندارند.
این درحالی است که درون این خانه ها خانواده هایی زندگی می کنند که هرلحظه ممکن است فرزندانشان پا به کوچه بگذارند و یا زنان و دختران جوان قصد خروج از خانه کنند. چطور می توان این صحنه را هضم کرد و با آن کنار آمد. معتادی که امروز بدون ترس از نیروهای انتظامی در شلوغی روز بین مردم راه می رود و حتی طلب پول می کند، مسلماً فردا به این وقاحت می رسد که به زور متوسل شود و مبلغ مورد نیاز خود را از مردم اخاذی کند. کما اینکه تعداد معتادین خطرساز در کشور افزایش یافته و بسیاری از پرونده هایی که منجر به اخاذی و حتی قتل شده، از بابت همین عارضه اجتماعی است.
ناگفته نماند که به میزان افزایش تعداد معتادان در تقابلی هم راستا، فروش و قاچاق مواد مخدر نیز افزایش یافته است. امروز بسیاری از افراد به ویژه جوانان اقدام به خرده فروشی مواد مخدر در بین همسالان خود می کنند و از این راه کسب درآمد می کنند. سن مصرف مواد به 16 سال رسیده و هنوز خطر اعتیاد برای ما ملموس نشده و برنامه ای برای مهار و مبارزه با آن نداریم.
افزایش مصرف مواد مخدر صنعتی و روان گردان در بین دختران جوان که قرار است مادران آینده این کشور باشند، چگونه قابل تحمل است؟!
گفتن درد و انتقاد از شیوه عمل مسولان یک روی سکه است، اما در روی دیگر آن دیدن تنها راهکار برون رفت از این باتلاق است که متاسفانه نتوانسته ایم آن را محقق سازیم. اگر چه اعتیاد دلایل و پیش زمینه های فراوانی دارد، اما «معضل بیکاری» بستر اصلی رشد این آفت است.
امروز بیکاری جوانان مسئله ای است که تمام خانواده های ایران با آن مواجهند. جوانی که کسب و کاری ندارد تا به آن مشغول باشد، درمعرض خطرات مواد مخدر قرار می گیرد. خواسته یا ناخواسته با دوستان و افرادی که عامل فروش و یا مصرف کننده مواد هستند برخورد خواهند کرد.
آن وقت است که برای رهایی از بیکاری چشم و دستشان با مواد آشنا خواهد شد. خواه برای کسب درآمد به فروش آن اقدام کنند و یا برای امتحان مصرف آن به دام بیفتند.
از این مرحله به بعد دیگر توانایی کنترل جوان به شدت کاهش می یابد و حتی قوای قهریه کشوری نیز نمی تواند آن را کنترل کند. نهایتاً چنین افرادی دستگیر شده و روانه زندان می شوند. براساس آمار سالانه بیش از 500 هزار نفر وارد زندان های کشور می شوند که بیش از نیمی از این مجرمین با جرائم مواد مخدر در ارتباط هستند. البته این زندان هیچ تاثیری در تادیب این افراد نخواهد داشت، چرا که در زندان ضمن آشنایی با جرائم جدید راه های فرار از دست قانون را فرامی گیرند و حتی در جریان باندهای خلاف کاری سازمان یافته قرار می گیرند.
هرچه از اسفناک و خطرناک بودن وضعیت اعتیاد و موادمخدر در جامعه بگوییم، باز هم عمق فاجعه به رشته تحریر در نمی آید، اما واقعیت امر همان است که هر روز با چشم خود در سراسر شهر مشاهده می کنیم. قصد نداریم بگوییم که مسئولان چشم بینای این فجایع را ندارند، اما انتقاد جدی وارد است که چرا برنامه و عزمی ملی برای این بلای خانمان سوز در نظر گرفته نمی شود.
از هر حیث که به مسئله نگاه کنیم، ضرر و زیان اعتیاد و مواد مخدر خطری به مراتب بیش از هجمه های خارجی و تهدیدات برون مرزی است. اگر از بعد فرهنگی نیز به قضیه بنگریم، تهاجم فرهنگی را نیز باید در تجلی همین آفت جستجو کنیم. امروز موادمخدر برای برخی اقشار تفریح و مصرف آن کلاس شخصیتی است، برای عده دواست، برای عده ای منبع درآمد است، برای عده آرامش بخش مشکلات است، و اقشار دیگر که به طور مستقیم و غیر مستقیم با این مسئله درگیرند و گرفتار آن شده اند. لذا وقتی یک معضل جنبه ای همه گیر پیدا کند، متعاقباً در فرهنگ آن جامعه نیز تاثیر خواهد گذاشت. لذا این مسئله موجب تزلزل فرهنگی و بروز آفت های اجتماعی دیگر را فراهم می آورد.
پهنه و گسترده این بلای ویران کننده به حدی زیاد است که نمی توان تمام ابعاد آن را بازگو کرد، اما این انتظار وجود دارد تا زنگ خطر اعتیاد در گوش مسئولان و برنامه ریزان کشور صدا کند، چرا که تمام چشم انداز ها و برنامه های استراتژیک آینده، با آتش اعتیاد و گسترش آن در کشور همچون خاکستری به باد خواهند رفت.
*منبع: روزنامه آفرینش
خودم مي دونم اينكه مي خواهم بگويم بسيار ضد انساني و بد است اما تنها را چاره ي اعتياد در پيش گرفتن سياست چين براي ريشه كني اعتياد است يعني دادن مهلت براي ترك اعتياد وبعد حذف كامل از جامعه با ريختن به دريا .تمام
ما رکورد زدیم.....