گوناگون

نگاهی به جایگاه دیپلماسی انرژی در روزگار پساتحریم

پارسینه: روزنامه مردم سالاری در شماره یکشنبه هفدهم آبان در سرمقاله ای به قلم مجید سلیمی بروجنی می نویسد: ایران صاحب چهارمین ذخایر نفت و بزرگترین ذخیره گاز طبیعی جهان می باشد. به بیان ساده می توان گفت در هیچ جای این کره خاکی، گوهری با ارزش تر از منابع انرژی ایران وجود ندارد.

این سرمقاله در ادامه می افزاید: چندی پیش شاهد نهایی شدن توافق هسته ای ایران و غرب بودیم. سرمایه گذاران و شرکت های بزرگ نفتی همیشه به دنبال شرایط مساعد ورود به بازار ایران بوده اند و این روزها و با آغاز شدن رفع تحریم ها، شاهد ورود هیات های مختلف خارجی برای مذاکره جهت ورود به پروژه های نفت و گاز کشورمان هستیم.
باید اعتراف کنم که تحریم های چند سال اخیر، صدها میلیارد دلار خسارت به صنعت نفت، گاز و پتروشیمی ایران تحمیل کرده است. دیپلماسی انرژی به عنوان یکی از شاخه های دیپلماسی اقتصادی، نقشی تعیین کننده در اقتصاد جهانی معاصر دارد که همواره یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه سیاستمداران در کشورهای مختلف بوده است. در دوران حاضر از دیپلماسی اقتصادی و به طور خاص دیپلماسی انرژی به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف استراتژیک و سیاسی استفاده می شود.
می توان گفت که دیپلماسی انرژی به ایجاد فرصت های تعامل بین المللی در جهت حداکثرسازی منافع ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک کشورهای مربوط کمک کرده و اغلب کشورها تلاش می کنند با تکیه بر ابزار انرژی در جهت کاهش تهدیدات بین المللی گام بردارند. اکنون ضروریست که برای دیپلماسی نفت و گاز هوشمندانه و با دیدگاه ها بلند مدت، برنامه ریزی کنیم.
باید کارشناسان تحلیل کنند که ما باید به سمت بازار شرق برویم یا غرب؟ مدیران نفتی ما باید بپذیرند که اداره صنعت نفت و گاز به روش دهه های گذشته دیگر جوابگو نیست. ما باید قبول کنیم که بازارهای جهانی تغییرات بنیادین کرده اند. صنعت و اقتصاد نفت دارای یک ماهیت بین المللی است و دارای ویژگی های خاص خودش است.
دیپلماسی عمومی راهکار مناسبی برای مدیریت بین المللی آن نیست به علاوه بازار جهانی نفت دستخوش تحولات ساختاری مهمی شده است. گسترش و تعمیق نقش و تاثیرگذاری بازارهای کاغذی و سلف، نقش مشتقات و عوامل فراساختاری مانند تاثیرات نرخ ارزها، دگردیسی در نقش و جایگاه مراکز بورس و فاصله فزاینده بورس ها از نفت فیزیکی، برنت رو به اتمام است و نفت خام دوبی روزانه 100 هزار بشکه تولید دارد. دولتمردان، باید بپذیرند که ایران برای بازگشت به بازارهای جهانی کار دشواری پیش رویش دارد. ایران باید با بکارگیری یک دیپلماسی هوشمندانه، مرکز ثقل و گلوگاه انرژی منطقه و جهان شود.
باید به این نکته توجه داشته باشیم که دیگر فرصتی برای از دست دادن نداریم و کشورهای عربستان و عراق رقبای سرسختی برای ما در بازار نفت هستند. عربستان طی چند سال اخیر از ابزار نفت به خوبی استفاده کرده است. کشوری که هیچکدام از ابزارهای توسعه را نداشته، اما به کمک ذخایر نفتی اش، خود را میان 20 قدرت اقتصادی دنیا قرار داده است. عربستان با عرضه بیشتر خود در طول دوران تحریم ایران و همچنین مذاکرات هسته ای، تلاش نمود که کاهش نفت ایران را جبران نماید.
یکی دیگر از اقدامات مهم در چارچوب دیپلماسی انرژی در دولت یازدهم، تلاش و برنامه ریزی برای بازنگری در قراردادهای نفتی و جذاب تر کردن آنها برای سرمایه گذاران خارجی بوده است. صنعت نفت و گاز ایران باید هر چه زودتر خود را برای شرایط پساتحریم آماده کند. موقعیت فعلی ایجاد شده در شرایط پساتحریم، امکان عملی کردن اصلاحات ساختاری مهم و ضروری را فراهم ساخته است. در حال حاضر همه بخش های اقتصاد ایران به دنبال جذب سرمایه گذار خارجی هستند و بسیاری از سرمایه گذاران و شرکت های بزرگ دنیا نیز ابزار علاقه برای حضور در بازار ایران کرده اند.
غول های بزرگ نفت و گاز که به طور مستقیم با دولت و شرکت های دولتی وارد معامله شوند، طبیعتا تضمین کافی برای امنیت سرمایه هایشان را خواهند داشت پس باید برای سایر سرمایه گذاران که بخواهند به طور مستقل سرمایه گذاری کرده و یا با بخش خصوصی مان قصد همکاری دارند، نیز فضای کسب و کار را امن نشان دهیم. بدون شک رشد اقتصادی بدون ایجاد ساختارهای پولی و بانکی و فارغ از برنامه ریزی دقیق سم مهلک وضعیت اقتصادی فعلی است و به تعبیری باید از جهش نابخردانه و احساسی برای حرکت به سمت خود اتکایی شتابزده پرهیز کرد. صنعت نفت می تواند سهم بسیار بالایی را در رفع نابسامانی حاکم بر فضای کسب و کار و پایان دادن به انحصارات موجود و تقویت رقابت داشته باشد.
اصلی ترین اقدامی که صنعت نفت باید در اولویت سیاست ها و برنامه های خود قرار دهد احیای «تولید ملی» با بهبود فضای کسب و کار به عنوان راهبرد است. قطعا باید فضای انحصاری موجود در فعالیت ها شکسته شود و تا زمانی که انحصارهای شکل گرفته در سال های اخیر برطرف نشود، بخش خصوصی وارد عرصه رقابت برابر نخواهد شد و اولویت را به خارج کردن منابع از کشور یا ورود به فعالیت های تجاری سودگرایانه خواهد داد.
دولتمردان ما می بایست فضای ورود بخش خصوصی به عرصه کار و تلاش را مهیا سازند. تسلط نهادهای عمومی بر اقتصاد و فعالیت های انحصاری در کنار معافیت آنها از مالیات و عوارض باعث کاهش انگیزه فعالان بخش خصوصی شده است. ایران با توجه به اهداف سیاسی و اقتصادی و فشارهای ناشی از تحریم های سیاسی و اقتصادی بین المللی سعی دارد با گسترش حضور در بازار انرژی، خود را از انزوا برهاند و از طریق صادرات گاز ضمن کسب درآمد، منابع درآمد ارزی خود را متنوع کند.
همچنین پیوند اقتصادی ایران با اقتصاد دیگر کشورها، باعث ایجاد پیوندهای بیشتر امنیتی با کشورهای منطقه ای و جهانی شده و باعث افزایش امنیت جمهوری اسلامی ایران می شود. در نتیجه ایران می تواند، با استفاده از موقعیت های به وجود آمده، جایگاه خود را در منطقه ارتقا دهد و در معادلات سیاسی و اقتصادی منطقه ای تاثیرگذار باشد.
بدون تردید آنچه دیپلماسی یک کشور را در عرصه های مختلف آن معنادار و موثر می سازد، برخورداری از ارتباط و تعامل با دیگر بازیگران در سطوح منطقه ای و فرامنطقه ای است این ارتباطات به منزله فضای تنفسی برای یک موجود زنده است. اقتصاد ایران باید هر چه زودتر خود را با شرایط پساتحریم وفق دهد. ما نباید تنها به دنبال سهم از دست رفته ایران در بازارهای جهانی باشیم، ما باید یکی از مراکز ثقل قیمت گذاری نفت و گاز چه در منطقه و چه در جهان باشیم... موقعیت ژئوپلیتیک ایران همیشه ثابت و بی نظیر بوده است.
*منبع: روزنامه مردم سالاری

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار