گوناگون

دوگانه عاشورای انقلابی–عاشورای سلوکی/مناسکی

دوگانه عاشورای انقلابی–عاشورای سلوکی/مناسکی

پارسینه: انگاره انقلابی از عاشورا بر وجه حماسی و اعتراضی آن تأکید می کند و یادکرد عاشورا را تنها در صورتی موجه می داند که بر ظلم ستیزی و ظغیان علیه طواغیت بینجامد.

گونه رادیکال این انگاره، هر گونه صورت و محتوای غیر انقلابی در یادکرد عاشورا را مغایر با وجه انقلابی آن دانسته و از آن رو که عاشورا را منحصر در وجه انقلابی می داند یا کارکرد غیر انقلابی را فاقد ارزش می داند، قائل به ناموجه بودن رویکرد غیر انقلابی در یادکرد عاشورا است.

انگاره مناسکی/ سلوکی بر وجه مناسکی، عبادی و درونی عاشورا تأکید دارد. متتنی بر این انگاره، یادکرد عاشورا در عزاداری و قرب بواسطه رقت قلب در مصائب عاشورا و شفاعت و توسل و سلوک برمبنای رنج ظهور پیدا می کند. گونه رادیکال این انگاره نیز هرگونه صورت و محتوای انقلابی- سیاسی، غیر درونی و غیر مناسکی را مغایر با حقیقت عاشورا دانسته و رویکرد انقلابی در یادکرد عاشورا را ناموجه می داند.

از اواخر دهه چهل شمسی برخی اندیشمندان و صاحبان قلم و زبان از انقلابیون آن زمان به انتقاد از وجه سلوکی و مناسکی فرهنگ عاشورا - به عنوان یادکرد وقایع آن- پرداختند. بگونه ای که برخی منتقدان رادیکال با اساس قالب عزاداری به عنوان یادکرد عاشورا به مخالفت برخاستند و برخی که معتدل تر بودند در کوشش آن بودند که محتوای قالب عزاداری - به عنوان یادکرد عاشورا - رابه محتوای حماسی و اعتراضی مبدل کنند. اینان محتوای عزاداری را یا بی ارزش یا کم ارزش می دانستند و فضیلت را در اعتراض و شورش علیه ظلم و طاغوت می دانستند آن هم مشخصا طاغوت بیرونی و نه طاغوت درونی و نفس اماره.

ملاک موجه بودن نوع یادکرد عاشورا در چیست؟

اگر ملاک روایات امامان (ع) است که روایات بسیاری در فضیلت نفس گریستن بر مصائب امام حسین(ع) و اصحاب و اهل بیتش وارد شده و اثرات عظیمی همچون بخشایش گناهان برای آن ذکر شده است. فضائلی و بهره هایی که برای گریستن، تباکی - خود را عزادار و گریان نمایاندن- ، گریاندن و اقامه عزا وارد شده از نظر نقلی و با متد نقلی غیر قابل انکار است.

در صورتی که ملاک موجه بودن، برون دینی و کارکرد گرایانه باشد. باید بدون پیش داوری و با نگاه منصفانه کارکرد های ادعایی و کاردکرد های متصور بر امر عزاداری امام حسین(ع) را مورد بررسی قرار داد تا روشن شود که چه مقدار از این کارکرد ها منفی و چه مقدار مثبت و از نظر عقلی حسن است.

آن چنان که راقم این سطور در می یابد وساطت و شفاعت لازمه عبودیت در مدل تدین توحیدی است. از آن رو که حقیقت هستی غیب الغیوب بوده و ما را راهی بدان نیست. طی طریق قرب به حق لاجرم از مسیر تجلی/تجلیات قریب او، همان انسان کامل و حقیقت محمدیه به بیان عارفان ممکن است و این البته عین پرستش آن حقیقت حقه و ذات متعالی است. ظرافت و باریکی مرز شرک و توحید در همین اهتراز از تشبیه و تعطیل نهفته است. آنچه که سبب انتقاد قرآن از تثلیث مسیحیت شده همین فروغلطیدن در در تشبیه است که مسیحیان از باب فرار از تعطیل در آن افتادند.

اما در نگاه کارکردی، برخی از مهمترین اشکالات کارکردی که به رویکرد مناسکی/ سلوکی عاشورا گرفته اند از قرار ذیل است.

افسردگی و غمزدگی،
ظلم پذیری و عدم تقابل به طاغوت که انگیزه اصلی قیام عاشورا بوده،
تسلی خاطر منجر به پذیرفتن وضع موجود،
محجور شدن دیگر مناسک و فرائض دینی،
تجری بر گناه و توجیه بدکرداری.

به نظر می رسد که این امور نه لازمه رویکرد مناسکی/ سلوکی بلکه آفت های آن بوده و نتیجه افراط در آن هستند.

آنگونه که من در عمر کوتاه خود دیده ام اشک بر عزای سید الشهدا(ع) اگر از حد خود بیرون نرود نه تنها باعث افسردگی و غمزدگی نمی شود بلکه با غلبه بر ابتلائات و رنج های زندگی تبدیل به ملجئی شده، غم های ما را کاهش می دهد.

حد عزاداری نیز حدی است که به ظهور اثرات نامطلوب منجر نشود و آن همان حدی است که ائمه (ع) داشته اند. بنگریم که امام صادق(ع) و امام رضا (ع) و دیگر ائمه در سال چند روز رخت عزا برتن می کردند و چند روز اعلام عزا می کردند؟ و امروز با این تورم دهه های عزا ما چه می کنیم؟
در مورد ظلم پذیری و عدم مقابله با ظلم و همچنین تسلیم وضع موجود شدن، اگر به صرف رویکرد مناسکی / سلوکی اکتفا شود محتمل می نماید.

در مورد محجور شدن دیگر مناسک و فرائض دینی، فراموش شدن طریقیت عزاداری منجر به بروز این آسیب شده است. اگر چه این طریقیت، طریقیت منحصره می نماید ولی در هرصورت نباید جایگزین اهداف عالیه آن که التزام به شریعت از آن جمله اند شود.

در باب تجری بر گناه و توجیه بدکرداری به نظر می رسد بر خلاف آنچه مشهور شده است عزاداری و ثواب های مترتب به آن و امید به بخشش گناهان بواسطه اشک بر عزای سیدالشهدا(ع) و شفاعت آن حضرت، بیشتر از آنکه باعث گنهکارشدن و توجیه بدکرداری شده باشد غالبا بعنوان تنها امید گنهکاران و غفلت زدگان به رهایی از دنیا طلبی و اسارت نفس اماره در جامعه رخ می نماید. به ویژه در جامعه امروز که چالش سنت و مدرنیته دینداری را برای عده ای دشوار کرده است و کم نیستند افرادی که از تدین و دینداری خود ناامید شده اند، ایام عزای بر اهل بیت و مجالس عزای ایشان تنها ملجئی است که این افراد یافته اند و بدان امید در این مجالس پای می نهند که شاید اسباب رهایی شان شود که اگر نشود این حداقل ارتباط با حقیقت عالم را از دست ندهند. حال اگر این حداقل ارتباط را از اینان بگریم در ازایش چه خواهیم داد.

انکار نمی کنیم که در عده قلیلی بواسطه افراط در تبشیر در عزاداری اهل بیت(ع) و کم شدن انذار شاید خود عزاداری، توسل و شفاعت، باعث امید واهی و مانع توصل شده است. اما باید اندیشید که اگر این کمترین حبل اتصال را قطع کنیم چه خیل انبوهی دستشان از حقیقت کوتاه می شود بی آنکه کورسوی امیدی برای بازگشت خود بیابند.

پرداخت انگاره انقلابی عاشورا، مجالی دیگر می طلبد که در اینجا به همین مقدار بسنده می کنم که یادکرد عاشورا اگر صرفا یک یادآوری صرف تاریخی یا استشعار انقلابی باشد و با درون و عمق عواطف انسان ها مرتبط نشود بعنوان یک حرکت ماندگار تداوم نخواهد داشت برای روشن تر شدن می توان مرگ و کشته شدن انقلابیون و ظلم ستیزان تاریخ را مثال زد که جز بر جریده تاریخ اثری از آنان باقی نمانده و حیات آنان تنها تا زمانی بوده که یادکرد آنان با عواطف انسان های ما بعد خود مرتبط بوده است.

در نهایت چنین می نماید که اکتفا به هر کدام از دو رویکرد انگاره انقلابی عاشورا و انگاره مناسکی/ سلوکی عاشورا به معنای غفلت از دیگر ابعاد آن و خود به مثابه افراط و تفریط است و این هم با حقیقت عاشورا منافات دارد و هم مانع ظهور کارکرد های مثبت متوقع از آن است.

محمد بیدار مشهدی

ارسال نظر

  • ناشناس

    از طایفه بنی امیه !!

  • هاتف

    حالا چرا اين قدر اين متن سنگين نوشته شده .... ساده تر و روانتر هم ميشد نوشت ... انکار نمی کنیم که در عده قلیلی بواسطه افراط در تبشیر در عزاداری اهل بیت(ع) و کم شدن انذار شاید خود عزاداری، توسل و شفاعت، باعث امید واهی و مانع توصل شده است. اما باید اندیشید که اگر این کمترین حبل اتصال را قطع کنیم چه خیل انبوهی دستشان از حقیقت کوتاه می شود بی آنکه کورسوی امیدی برای بازگشت خود بیابند. ...

  • ناشناس

    واقعا با کمال تاسف باید گفت گروهی از ماتم بزرگان دین چیزی جز یک شور توخالی و به یه نحوی خالی کردن انرژیشون دیگه چیزی رو بیشتر درک نمیکنن و این خیلی درک سطح پایینی است از اون اسطوره های همیشگی تاریخ بشر.به امید روزی که مثل سابق عزاداریها مملو از شعور باشد بجای شور واهی و این تصورکه هر کاری خواستیم میکنیم بالاخره یا در شب قدر یا عاشورا کل کارناممون پاک و کنتورمون از صفر شروع به کار میکنه از سرمون بیفته که این طرز تفکر با مشیعت الهی در تضاد است و عامل شجاعت انسان در ارتکاب گناهان میشود.

  • ناشناس

    ای درد بگیرید بی حیا های بی شرف ..اون چه وضعی یه ؟؟؟

  • ناشناس

    با چه رویی میاند بیرون حتی حرمت امام حسین را نگه نمیدارند

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار