کوله پشتیهایی با ابعاد کوچک روی شانههای کم توانشان قرار گرفته، در دستشان نیز دفترچههایی با شمایلی از نتهای شاد یک ملودی، چشمها را نوازش میکند. کودکانی که امروز به موسیقی نه به عنوان یک سرگرمی، بلکه به عنوان یک کالای ضروری در سبد فرهنگی مینگرند و با آموختن نتهای موسیقی در همین سنین کودکی، ساز آینده موسیقی کشور را کوک خواهند کرد.
اغلب کودکان از همان بدو تولد با لالایی مادرانشان با طنین موسیقی مأنوس میشوند و قطعاً اگر این مسیر درست طراحی و تبیین شود میتواند آینده درخوری برای آن کودکان و جامعه شان به وجود آورند. خوشبختانه امروزه بسیاری از والدین به این باور رسیدهاند که ارتباط کودکانشان با موسیقی علاوه بر تأثیرات مثبت روحی، میتواند پیوند عمیقتری میان فرزندشان با ادبیات و شعر برقرار کند. اما متأسفانه میبینیم تنها در روز جهانی کودک نامی از کودکان و هنر آنها در عرصههای مختلف هنری برده میشود.
مهدی آذرسینا آهنگساز و نوازنده کمانچه که در زمینه موسیقی کودک تلاش بسیاری داشته معتقد است: «موسیقی کودک در درجه اول برای پرورش موسیقیدان نیست بلکه هدف، استفاده از تواناییهای موسیقی در ساخته شدن جسم و جان کودکیاست که باید وارد اجتماع شود و فردی سرزنده و مفید برای خیر بشر پرورش یابد.»
ناصر نظر سرپرست گروه موسیقی پارس و همچنین پایه گذار اولین ارکستر سمفونیک نوجوان نیز بر این باور است که: «موسیقی کودک در بخش آموزش چند سالی است که بخوبی پیش میرود و عمل میکند. بهطوری که امروزه میبینیم مراکز آموزش موسیقی در تهران و شهرستانها افزایش یافته اما این نوع موسیقی در بخش آثار صوتی و تصویری بسیار فقیر است» به بهانه روز جهانی کودک با این دو کارشناس موسیقی در خصوص آسیبهایی که در زمینه شعر، آموزش و موسیقی کودک وجود دارد به گفتوگو نشستهایم که متن کامل آن را در ادامه میخوانید:
تعریف شما از موسیقی کودک چیست؟اصولاً موسیقی کودک به چه ژانری از موسیقی اطلاق میشود؟
مهدی آذر سینا: تمام خصلتها و نشانههای موسیقی درست، در تعریف موسیقی کودک نیز دیده میشود با این تفاوت که در موسیقی کودک، توان ذهنی و جسمی کودک در نظر گرفته شده است. موسیقی درست در درجه اول موسیقی ای است که علاوه بر داشتن نشانههای هنر حاصل کار موسیقیدانان آموزش دیده نیز باشد همچنین ساختار کلی آن دارای فرم، منطق و استحکام است. به اعتقاد من در شکلگیری موسیقی کودک، با حفظ تمام این خصلت ها، سعی میشود مقطع سنی کودکان، میزان فهم و درک آنها و نیازهای تعلیم و تربیتی و ساخته شدن شخصیت کودکان نیز در نظر گرفته شود.
ناصر نظر: آنچه امروزه به عنوان روش آموزش موسیقی کودکان در ایران مرسوم شده، حاصل تلاشی است که کارل ارف آهنگساز آلمانی در سال 1930 در آلمان پایهگذاری کرد. ارف معتقد بود کودکان قبل از اینکه درگیر مسائل فنی و پیچیده موسیقی شوند، باید همراه با بازی و سازهای مخصوص خود موسیقی را تجربه کنند و بدین منظور ارکستری از سازهای مختلف ساخت که با آنها بتوان از همان ابتدا لذت ساز زدن و گروه نوازی را تجربه کرد.
بدین ترتیب تعریف من از موسیقی کودک شامل نوع خاصی از موسیقی است که با روح و روان کودک سازگار باشد و چون کودکان همواره از قوه تخیل بالایی برخوردار هستند میتوان از بازی بهعنوان یک عنصر خلاق در این جهت استفاده کرد. در این نوع موسیقی فواصل و ریتم نقش کلیدی را ایفا میکنند و هنگامی که عنصر شعر و داستان بدان اضافه شود میتواند آنرا قابل فهم تر کند.
ذهنیت عمومی در حوزه موسیقی کودک، آثاری است که بسیار سطحی و با اشعار دم دستی در جامعه تولید و منتشر میشود. چرا وضعیت اینگونه است و آثار فاخر چندانی دراین حوزه تولید نمیشود؟
مهدی آذرسینا: مشکل اصلی این است که نباید درک و تشخیص کودک را دست کم بگیریم و تصورمان بر این باشد که چون کودک است توان شرح و تفسیر ارکان موسیقی را ندارد بنابراین میشود هر موسیقی سرهم بندی شده و تکراری و کلیشهای را با یک مشت کلمههای معمولی و مستعمل تحویلش داد. یقیناً کودک نمیتواند فهم و احساس خود را بعد از شنیدن موسیقی به زبان شرح دهد اما او زیر ساختهای یک موسیقی خوب را میفهمد و در وجود خود ذخیره میکند و نظم و نظام شخصیتی خود را با آن شکل میدهد. ذوق و زیبا شناسی و نیروی تخیل و اندیشه خود را می سازد و پرورش میدهد و از این نظر است که کار کردن در مسیر هنر مخصوص کودکان و از جمله موسیقی به مراتب دشوارتر است تا موسیقی بدون در نظر گرفتن مخاطب خاص.
همانطور که در پاسخ سؤال اول گفتم موسیقی کودک مانند کل موسیقی باید کار موسیقیدان و آهنگسازی آگاه، اندیشمند و توانا باشد که در ضمن به اصول تعلیم و تربیت و شناخت روح و روان کودک نیز توجه داشته باشد.
ناصرنظر: به نظر من تعداد شاعرانی که در زمینه شعر کودک فعالیت میکنند کم نیست، در واقع ما در این حوزه کمبود شعر نداریم خصوصاً شعرهایی که بعد از انقلاب سروده شده از جنبه ادبی و هنری بسیار غنی است.
اما موضوع این است که در بخش تولید موسیقی کودک سرمایهگذاری چندانی نمیشود و چون برای سرمایه گذار و ناشر، تولید آثار کودکان برگشت مالی خوبی ندارد عمدتأ از منابع دست اول و حرفهای کمتر استفاده می شود و قطعات موسیقی کودک دچار سطحی نگری و سادگی میشود. البته در این میان آثار خوبی هم برای کودکان ساخته شده که متأسفانه تعداد آنها ازتعداد انگشتان دست تجاوز نمیکند.
اما در بخش آموزش وضعیت به شکل دیگری است و خوشبختانه پیشرفتهای خوبی در این زمینه احساس میشود که در حال حاضر با یک آمار سر انگشتی میتوانیم مراکز آموزش موسیقی کودکان را در تهران و شهرستانها شناسایی کنیم و خصوصاً با ساخت سازهای کودکان در ایران که قبلاً از خارج وارد میشد یا اصلاً وجود نداشت تحولات چشمگیری در امر آموزش کلاسهای موسیقی کودکان رخ داده است. به هر حال حمایتهای مادی و معنوی ارگانهای ذیربط میتواند تا اندازه زیادی به بهبود شرایط آموزش موسیقی کودک در ایران کمک کند.
نتها در تولید آثار نقش تعیین کنندهای دارند. نتهای موسیقی کودک باید دارای چه ویژگیهایی باشند که کودک جذب آن شود؟
مهدی آذرسینا: موسیقی از صوت موسیقایی ساخته میشود یا به قول شما نتها هستند که هر گونه موسیقی را میسازند. در موسیقی با کلام، کلام و زبان و کل مقوله ادبیات نیز وارد ماجرا میشود. زمانی که برای شاعر و موسیقیدان آزادی عمل در به کار بردن ابزار مورد نیاز بدون در نظر گرفتن هیچ خط و مرزی در کار باشد، کار، اصول و سختیهای خاص خود را خواهد داشت. ولی زمانی که فراهم کردن کاری برای محدوده سنی کودکان مطرح شود، این شرایط بسیار دشوارتر میشود. محدوده نتها و حرکت نتها و فواصل موسیقایی در نظر گرفته شده و مسائل مربوط به زمان و نظم و نظام ریتم و متر، و سازها و ترکیبها و ابزار، همه و همه در فضایی بسته و محدود باید صورت بگیرد بنابراین کار بسیار دشوارتر خواهد شد. بهطور مثال نوشتن مطلب برای کودکان را در نظر بگیرید که چقدر سخت است و باید با واژگانی بسیار محدود بتوان مطلبی را نوشت که هم تمام مشخصههای یک متن ادبی سالم را داشته باشد و هم احساس و زیبایی و استحکام یک نوشته خوب را. وارد شدن به این جولانگاه مراتب بالایی از هنر نویسندگی و شاعری را میطلبد. همین منظر در موسیقی هم مطرح است و نوشتن و بهکار بستن نتها برای آهنگسازی
موسیقی کودک، کار هر خامی نیست.
ناصرنظر: موسیقی از هفت نت تشکیل شده است. در واقع با بهکار بردن این هفت نت میتوان ملودیهای زیبایی خلق کرد که کودکان بتوانند آنها را بنوازند یا بخوانند و از دنیای زیبای موسیقی لذت ببرند. موسیقی کودک به دو بخش قابل تقسیم است موسیقی که در آن کودک خود نقش نوازنده یا خواننده را ایفا میکند که باید عناصر ریتمیک و ملودیک به لحاظ نوازندگی سهل و آسان باشند و دیگر موسیقی که تنها جنبه شنیداری دارد و در آن میتوان از عناصر مختلف تزئینی از قبیل آکورد، هارمونی و ارکستراسیون جهت ساخت موسیقی کودک استفاده کرد.
انسان از بدو تولد ارتباط خوبی با موسیقی دارد. اما در کشور ما بعد از 5-4 سالگی خانوادهها خیلی موضوع رابطه کودک و موسیقی را جدی نمیگیرند؛ چرا؟
مهدی آذرسینا: روشن است که آموزش و شناخت لازم و کافی برای درک کاربرد و تأثیر موسیقی در ساخته شدن شخصت افراد جامعه فراهم نیست. بیشتر وقتها پدر و مادرها به تقلید و چشموهمچشمی، کودکان خود را به کلاسهای موسیقی میفرستند. با اینکه این خانوادهها از طبقات خوش فکر و فرهیخته اجتماع هستند ولی باز شناخت درستی از هدفها و تأثیرهای آموزش موسیقی ندارند و از این نظر هیچ ملامتی نیست.
لازم است متولیان فرهنگی و رسانه ای، این مفاهیم را برای مردم تشریح کنند. این آگاهی را به مردم بدهند که موسیقی کودک در درجه اول برای پرورش موسیقیدان نیست بلکه هدف، استفاده از تواناییهای موسیقی در ساخته شدن جسم و جان کودکیاست که باید وارد اجتماع شود و فردی سرزنده و مفید برای خیر بشر پرورش یابد. بعد از آن بهتر است در مرحله بعد به فکر استفاده از موسیقی در آموزش و پرورش باشند و لوازم آنرا که در درجه اول شامل شیوههای مربیگری و تدریس موسیقی و متدهای آموزشی موسیقی میشود، برای عموم کودکان فراهم کنند. این مطلب را هم اضافه کنم که به دلیل اهمیت نقش مربی متخصص آموزش موسیقی بسیار دشوار است.
ناصر نظر: خوشبختانه امروزه آموزش موسیقی در سبد آموزشی خانودهها قرار گرفته و خانوادهها با هر وسع مالی عمدتاً به این مسأله توجه خاصی دارند و به عنوان یک نیاز به آن نگاه میکنند.
طبق آماری که در حال حاضر در دست است تعداد مراجعین برای نام نویسی کودکان زیر هفت سال به کلاسهای موسیقی نسبت به بزرگترها فزونی گرفته و این خود دلیلی بر این مدعاست که آموزش موسیقی به عنوان یکی از ضروریات خانوادهها قرار گرفته است.
برای رابطه بهتر کودک و موسیقی چه باید کرد؟
مهدی آذرسینا: لازم است دانشکدههای موسیقی مقداری از زمان خود را صرف تربیت دانشجو و استادانی کارآزموده برای کلاسهای موسیقی کودک کنند تا هر ناکام ماندهای از عرصههای مختلف موسیقی خود را معلم موسیقی کودک تصور نکند و ذهن و اندیشه ظریف و جذب کننده کودک را درمعرض هجوم سر و صداهای مبتذل با نام موسیقی قرار ندهد.
هر مرکزی که در آن موسیقی هم تعلیم داده میشود باید مدیری آگاه به اهداف موسیقی داشته باشد تا تمام ضوابط را در نظر بگیرد که مهمترین آن ضوابط به کار گرفتن مربی با صلاحیت است و مربی با صلاحیت تمام جوانب کار را میتواند به عهده بگیرد. از جمله اینکه به چه شیوهای آموزش دهد، از چه سازهایی استفاده کند و چه نوع موسیقی را مطرح کند.
ناصر نظر: موسیقی همواره در زندگی ما جاری است و تقریباً بدون آن زندگی محال است، چرا که بشر از همان ابتدا سعی در به وجود آوردن اصواتی داشته که با آن بتواند حالات روحی و احساسات خود را بروز داده و به دیگران انتقال دهد و کودکان نیز از این امر مستثنا نیستند. هر کودکی از بدو تولد با لالایی مادر بهخواب میرود که خود حاوی موسیقی آرامش بخش و زیبایی است. اولین ارتباط را کودک بدین ترتیب و از طریق حس شنوایی از مادر خود می گیرد و وقتی زبان گشود میتواند اصوات شنیده شده را زمزمه کند. برای ارتباط بیشتر کودکان با موسیقی باید از انواع موسیقی خاص گروه سنی آنها استفاده کرد که متأسفانه در ژانر موسیقی ایرانی فقط محدود به چند اثر هستیم و وقتی بحث آموزش موسیقی پیش می آید باید از سازهایی استفاده کرد که مخصوص خود آنها ساخته شده که غالباً به همان سازهای ارف منتهی می شود.
چرا ترانه سراها موضوع کودک را جدی نمیگیرند؟ آیا این موضوع به دلیل بازار ضعیف این حوزه است یا تخصص نداشتن آنها؟
مهدی آذرسینا: متأسفانه سابقه کار طوری نیست که پیگیر کارهای خوب و هنرمندانه در زمینه تولید موسیقی کودک باشیم، من با مجموعه هایی که روانه بازار موسیقی کودک میشود چندان رابطهای ندارم و میدانم که گروهی دست اندر کار سرودن شعر و ترانه کودک هستند و گروهی هم در تدارک موسیقی برای کودکان، اما این را هم میدانم که در موضوع موسیقی با کلام و در موضوع مبانی تلفیق شعر و موسیقی، به طور کلی خانه از پایبست ویران است. این نیست که تنها شعر کودک در کاربردش با موسیقی مشکل داشته باشد، اصلاً مقوله کاربرد کلام در موسیقی درست و دلخواه نیست. برای فراهم شدن موسیقیهای ترکیب شده از ملودیها و کلام لازم است ابتدا کلام حاصل کار شاعر راستین باشد و آنگاه موسیقیدان راستین برروی آن کلام آهنگی بگذارد و در این موضوع خاص بحث ما، کار مشکل تر است چون به این ماجرا زبان کودکی هم باید اضافه شود. خلاصه اگر توقع موسیقی تمام عیار برای کودکان را داشته باشیم فراهم امدنش کاری است کارستان.
ناصر نظر: البته بازار موسیقی کودک بهعلت وجود جمعیت میلیونی آنها همیشه آماده پذیرش آثار نو و با ارزش است و مطمئناً هم کودکان و هم والدین آنها آماده شنیدن این آثار هستند، منتهی مراتب ساخت و تولید موسیقی برای کودکان مستلزم تخصص در این حوزه و از طرفی سرمایه گذاری است که از این طریق بتوان آثار به یاد ماندنی را به بازار موسیقی ارائه داد و چون تولید آثار موسیقی کودک مستلزم سرمایه گذاری در این بخش است و برگشت مالی آن عمدتاً دچار مشکل میشود شرکت های تولید آثار صوتی بیشتر ترجیح می دهند به تولید و پخش آثار دیگری دست بزنند.
آیا میتوان با وضعیت کنونی به چشم انداز موسیقی کودک خوشبین بود؟
مهدی آذرسینا: من خوشبین هستم و اصلاً ناامید نیستم چون به هر حال جامعه ما هر لحظه در تدارک پرورش استعدادهای درخشان موسیقاییاست و در سایر رشتههای هنر از جمله در شعر و قلم و نوشتن نیز جهشهای فکری قابل توجهی صورت گرفته است و میگیرد. مردم تا حدودی به تأثیر استفاده از موسیقی در ساخته شدن جسم و جان فرزندانشان پی بردهاند. این گرایش گریز ناپذیر مردم و فرهنگ و تمدن است که به دنبال خوشفکری، روشن اندیشی، تعادل و موزون بودن و خوش ذوق بودن و سنجیدگی و توانایی حرکت میکنند و اینها همه در حیطه عمل موسیقی درست قرار میگیرد و در این تدبیرها میتوان از موسیقی مدد گرفت.
ناصر نظر: من شخصاً در این مورد خوشبین هستم، چرا که در مدت 30 سال فعالیت مرکز موسیقی پارس شخصاً شاهد رشد و شکوفایی استعدادهایی بوده ام که هر یک سهم عظیمی در تکوین و ترویج و رشد موسیقی در این بوم و سرزمین داشتهاند و خوشبختانه با استقبال مردمی،موسیقی کودک راه خود را در میان انواع موسیقی باز کرده و همواره مربیان و هنرآموزان موسیقی کودک همزمان سعی در بهروز رسانی و تطبیق شرایط آموزش موسیقی کودک در ایران با دیگر مراکز معتبر دنیا دارند.
نقش رسانه ها، آموزش و پرورش در آشناسازی کودکان با موسیقی چگونه است؟
مهدی آذرسینا: خلق را تقلیدشان بر باد داد، در پاسخ سؤالهای پیش اشاره کردم که اول باید هنر را و از جمله هنرها، موسیقی را که آمیخته ترین هنر با وجود انسان است جدی گرفت و آن را شناخت و تأثیر آن را در شکل گرفتن فضای اندیشگی اجتماع در نظر گرفت و آنگاه برای آن برنامهریزی کرد. روشن است رسانه هایی مانند رادیو و تلویزیون و برنامه ریزان وگردانندگان جایی مانند صدا و سیما بالاترین نقش و تأثیر را در این تفکر میتوانند داشته باشند و مدیر با خلوص نیت «خود داند اگر زیرک و عاقل باشد» و از این طرف کم توجهی به این تأثیر هم میتواند ویرانگر فرهنگ و تفکر باشد و گرایش به تنبلی و پوچی و مفلوکی را ترویج کند. موسیقی را صرفاً برای سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت! و لودگی و خودنمایی و مدح و تبلیغ به کار گیرد و میدان عمل را برای بیمایگان تهیدست هنر باز بگذارد و هیچ.
ناصر نظر: آموزش و پرورش، مدارس و مهد کودکها یکی از مراکز مهم و اساسی درآموزش موسیقی به کودکان هستند، چرا که همه بچهها به مدرسه میروند و ساعات زیادی را در مدرسه سپری می کنند و در صورتی که مطالب درسی خصوصاً کتاب فارسی و اشعار آن با موسیقی همراه باشد میتواند برای بچهها جذاب تر و سهل الوصولتر باشد. متصدیان امور تربیتی میتوانند ساعاتی را در مدرسه به آموزش موسیقی اختصاص دهند که مطمئناً نتیجه بهتری در فهم دروس مدرسه حاصل می شود.
در مورد رسانه نیز متأسفانه به علت مشغله کاری فرصت چندانی برای مشاهده برنامههای کودکان و موسیقی بین برنامهها ندارم، اما بی شک دوستانی هستند که در این زمینه زحمت میکشند و موسیقی در خور کودکان تولید میکنند. رسانهای چون تلویزیون میتواند در یک لحظه برای جمعیت میلیونی کودکان خوراک موسیقی خوب پخش کند و بسیاری از مفاهیم آموزشی و اجتماعی را نیز در آن بگنجاند ومتأسفانه با نبود یا کمبود موسیقی کودک در رسانهای مثل رادیو و تلویزیون، موسیقیهای بازاری و غیره جای آنها را خواهد گرفت.
سالهای قبل درسینما فیلمهایی مثل «خواهران غریب» ساخته شد که با استقبال خوبی ازسوی مخاطبان همراه شد اما سالهاست کار تصویری منسجم و قوی همانند آن کار ساخته نمیشود، چرا؟
مهدی آذرسینا: من آن فیلم را یا ندیدهام یا یادم نیست، ولی نکته درست و ظریفی در کار است و آن اینکه کار خوب و ارزشمند از نظر صاحبنظران، به هر حال جای خود را در ذهنها و دلهای مردم باز میکند. حال ممکن است با تأخیر دادنهای آگاهانه قدری دیر شود، ولی به هر حال سوخت و سوز ندارد و زمانه همیشه ظهور هنرمندان راستین را به دامان دارد.
ناصر نظر: البته میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، شاید در آن زمان نیاز جامعه اقتضا میکرده و موسیقی بسیار محدود بوده و آن فیلم میتوانسته به فضای موسیقی، خصوصاً موسیقی کودکان کمک کند.
به هر حال کودکان ما هم مثل هر جای دنیا در حال پیشرفت و دگرگونی هستند و ارتباط با تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی خاستگاه و نیاز کودکان را تغییر میدهد و حتی نوع موسیقی امروزی کودکان باید با توجه به حس و حال و فضای کنونی تغییر کند. ساختن چنین فیلم هایی با مضمون کاملاً موسیقی نیاز به تخصص کامل در این حوزه دارد.
موسیقی کودک در حوزه تئاتر کودک هم وضعیتاشمانند سینما و تلویزیون کساد است یا رونق بهتر و بیشتری دارد؟
مهدی آذرسینا: «چنین نماند و چنین نیز نخواهد ماند.» کسادیای اگر هست هم از سوی وجود نداشتن هنر بکر و نو و اعجاز گونه است و هم از سوی غرض ورزیهای عوامل بساز بفروش درجوانب هنر که صرفاً به منویات مادی خود توجه دارند و نشانی از پروای ذوق ومعرفت در وجودشان نیست. اما به هر حال عِرض خود میبرند و زحمت ما میدارند، اگر نگاهی کنیم به اسطورههای هنر و فرهنگ، آنچه رسوب کرده و مانده است ارزشها و ارزشمندهاست. برای کار در زمینه موسیقی کودک هم ماجرا همین است و اگر فرصت عرض اندام از صاحبان فن به تأخیر انداخته نشود، مردم مشتاق در معرض شنیدن تازهها و دریافت طراوتهای موسیقی خواهند بود و هنر پر نفوذ اما ظریف و شکننده موسیقی رونق خواهد یافت.
ناصر نظر: من چند سالی است که روی ادبیات کودکان و موسیقی کار میکنم و آثاری را روی صحنه بردم که همگی جنبه دراماتیک و نمایشی دارد و به حیث موسیقی به آن لفظ «اپرت» اطلاق میشود.یعنی نمایشی که با موسیقی همراه است یا تئاتر موزیکال. این قسم کارها به نظرم برای بچهها بسیار جذاب و موفق است و اگر متخصصان تئاتر کودک بتوانند پلی بین ادبیات نمایشی کودکان و موسیقی بزنند، مسلماً کاری موفق و قابل فهم برای کودکان ارائه دادهاند.
آثاری که تا به حال در ارتباط با پیوند نمایش و موسیقی برای کودکان در ایران بهوجود آمده بسیار اندک است و نمیتوان نظر خاصی درباره آن داد، ولیکن به نظرم در بخش تئاتر کودک و موسیقی نسبت به تلویزیون و سینما ضعیف عمل شده است و حداکثر اجراهایی در قالب نمایش عروسکی بهوجود میآید که تعداد آنها نیز بسیار اندک است.
منبع:ندا سیجانی/ روزنامه ایران
منبع:
روزنامه ایران
ارسال نظر