گوناگون

انجام آزمایش‌های میکروبی بر روی اسرای زن ایرانی

پارسینه: بخشی از کتاب خاطرات میخائیل رمضان به کاربرد سلاح‌های شیمیایی توسط رژیم بعث و انجام آزمایش‌های میکروبی و شیمیایی بر روی اسرای شیعه و کرد اختصاص دارد.

کتاب «شبیه صدام»، مجموعه خاطرات معلمی عراقى به‌نام میخاییل رمضان است ‏که به‌خاطر شباهت شگفت‏‌آور به صدام، در سال 1979 توسط یکى از نزدیکانش به حزب بعث معرفى و پس از انجام عمل‏ جراحی تا سال 1997 نقش صدام را در عرصه‏‌هاى اجتماعى، سیاسى و نظامى بازى کرد. وی در همین سال با کمک کُردهای عراق و سازمان سیا به ترکیه فرار کرده از آن‏جا به ایالات متحده‏ رفت.

میخائیل رمضان با این شباهت توانست 19 سال نقش صدام را در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و نظامی بازی کند. او در کتاب خاطرات خود با عنوان عربی «شبیها صدام: فقه الرجل الذی بقی 19 عام شبیه الصدام» که عنوان برگردان آن در ایران «شبیه صدام» است، اسرار زیادی را فاش می‌کند. او حتی با حسنی مبارک، رئیس جمهور مخلوع مصر و یاسر عرفات رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین ملاقات می‌کند، بدون اینکه آن دو پی ببرند که او صدام واقعی نیست. شبیه صدام از جبهه جنگ عراق با ایران و روزهای اشغال کویت دیدارهای متعددی داشته است.

دیدارهاى راوى با صدام، زندگی‌نامه صدام، انجام تمریناتى براى ‏تقلید رفتار، حرکات و سخن گفتن صدام، جنگ با ایران و دیدار راوى از جبهه‏‌هاى جنگ به جاى صدام و شرح مجروح شدن وى، حکایت‌هاى رعب‏‌آورى از جنایت‌هاى صدام، وجود بدل‏‌هاى دیگرى از صدام، کینه‏‌توزی‌ها و دشمنى‏‌هاى‏ صدام با شیعیان، ترور یکى از شبیه‏‌هاى صدام، تحلیل اندیشه صدام و شخصیت او، محاصره تسلیحاتى‏ ایران از جانب آمریکا، ربوده‏ شدن همسر و فرزندان راوى، آزمایش ‏سلاح‏ میکروبى بر اسیران زن ایرانى توسط صدام، اشغال‏ کویت، دستور صدام مبنى بر حمله شیمیایى به حلبچه و شرح فرار راوى، مهمترین موضوع‌های مطرح شده در کتاب‌اند.

میخائیل رمضان در بخش‌هایی از این کتاب به نحوه استفاده صدام از سلاح‌های شیمیایی اشاره می‌کند و از خاطراتی می‌گوید که در آن برای اولین‌بار متوجه استفاده از آزمایش‌های میکروبی و شیمیایی بر روی اسرای شیعه و کرد شده است. در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم:

آزمایش سلاح‌هاى میکروبى روى اسیران زن ایرانى توسط صدام

على حسن‏ المجید، پسرعموى صدام، افراطى‏‌ترین شخص در امور خانواده بود. او به قلع و قمع جریان رو به رشد معارض در شهرها و مناطق عراق مشهور شده بود. صدام اینک او را شخص مناسبى یافته بود تا از مواهب او بیشتر بهره‏‌بردارى کند. به همین دلیل، او را مسئول تشکیلات حزب بعث در شمال کشور کرد و به او اختیار داد که مناطق شمالى را تبدیل به مناطق عرب‌نشین کند و هر نوع قیامى را سرکوب کند.

على حسن‏ المجید براى حل این قضیه به سلاح‌هاى شیمیایى و میکروبى، که سرّى‏‌ترین سلاح است، روى آورد. اطلاعات من درباره این موضوع اندک بود تا اینکه برایم فرصت دیدار با یک خانم بیولوژیست لبنانى فراهم شد. او براى آشنایى بیشتر به این نوع سلاح به من کمک کرد. این کار در طى نشستى انجام گرفت که در کاخ تشکیل شده بود تا از دانشمندان بیگانه‏‌اى که به «قومیت عرب» خدمت کرده بودند، قدردانى شود. قومیت عرب، شعارى است که رژیم متناسب با اهدافش سر مى‌‏دهد.

صدام تا آنجا که امکان داشته باشد، از حضور در این گونه جلسات اجتناب مى‏‌کند و چون در این مراسم مى‏‌بایست سخنرانى کوتاهى ایراد می‌شد و بعد از آن با برخى از حاضران مصافحه می‌شد، به من ابلاغ شد تا به جاى صدام در مراسم حاضر شوم. شمار افراد حاضر بیش از پانصد نفر بود که از میان آن‌ها بیست نفر زن بودند. همه در سالن کنفرانس قصر حضور داشتند. این افراد مهندس، پزشک، فیزیکدان، شیمیدان و متخصصان رشته‏‌هاى دیگر بودند.

مراسم آرامى بود. من و هاشم و سه تن از افسران گارد ویژه جمهورى، از میان حاضران خارج شدیم. در حال سلام و احوال‌پرسى با مهندسان ترک در نزدیک درِ خروجى بودم که صداى خانمى مرا متوقف کرد: «ببخشید جناب رئیس، ممکن است با شما صحبت کنم؟»

برگشتم. صدا متعلق به خانمى زیبا بود که حدود سی سال سن داشت. از آنجا که در این گونه شرایط معمولاً چون صدام رفتار مى‏‌کردم؛ با لبخند به سوى او رفتم و گفتم: «طبعاً عزیز من، امرتان چیست؟»

گفت: «با عرض احترام به جناب عالى بهتر است اینجا صحبت نکنیم. آیا امکان دارد جاى دیگرى برویم؟»

اینکه زنان خودشان را براى مسائل جنسى به صدام عرضه کنند تا شاید یکى از نزدیکان زندانى‏شان عفو شود، امرى غیرعادى نبود. شرایطمان را در میان افراد حاضر ارزیابى کردم و گفتم: «الآن خیلى گرفتارم. مى‏‌توانید از دفترم وقت ملاقات بگیرید. من همیشه از ملاقات با اشخاصى که خودشان را وقف ما کرده‏اند، مسرور مى‌‏شوم.»

با نگرانى گفت: «بیشتر از این نمى‌‏توانم منتظر بمانم.»

نگاهى کردم تا موضع هاشم را درک کنم. با تکان دادن شانه‌اش پاسخ داد که موافق است.

من و هاشم و آن خانم سالن را ترک کردیم و از راهرویى گذشتیم و به طرف اتاق کوچکی، که در آن یک میز کوچک و چند صندلى بود، به راه افتادیم. محافظان نیز پشت سر ما آمدند و نزدیک در ایستادند.

آن خانم به محض اینکه نشست، با نگرانى به هاشم نگاه کرد و گفت: «جناب رئیس‌جمهور، واقعاً نیاز است به طور خصوصى با شما صحبت کنم.»

به او جواب دادم: «جاى نگرانى وجود ندارد. هر چه شما بگویید، من آن را با این دستیارم، طبق معمول، بررسى خواهم کرد. به همین دلیل شما مى‏توانید با آزادى کامل صحبت کنید.»

با تردید و نگرانى شروع کرد به حرف زدن: «نام من اناره احمد البزّاز است. بیولوژیست هستم. لبنانى‏ام. حدود هجده ماه است که در عراق در آزمایشگاه تحقیقاتى مجتمع سلمان پاک کار مى‏کنم. وظیفه‌‏ام کمک به تغییر و تحول در انواع ویروس‏‌ها است.»

درنگ کرد. سپس، بار دیگر با شک و تردید به هاشم نگاه کرد و گفت: «همان طور که حضرت عالى در جریان هستید، آزمایش‌ها موفقیت‌‏آمیز بود. در حال حاضر، ما با تأثیر آن روى بدن انسان، در وضعیت مختلف و شرایط جوى متفاوت آشنا هستیم. من از زمانى که در طرابلس فارغ‌التحصیل شده‏ام، تأثیر عوامل خارجى بر دستگاه تنفس انسان و وظایف بدن او را آزمایش و مطالعه کرده‌ام. براى این کار همیشه از حیواناتى مانند موش، خوک و مرغان خانگى استفاده کرده‏ام؛ اما حالا از من مى‏‌خواهند که آن را روى انسان آزمایش کنم.»
از او پرسیدم: «چه نوع آزمایش‌هایى؟»

هاشم از جریان گفت‌وگو راضى نبود؛ از این رو مؤدبانه تلاش کرد که مرا متوجه کند.

هاشم گفت: «جناب رئیس‌جمهور، لازم است سریعاً به دفتر مراجعه کنیم. با احترام کامل پیشنهاد مى‏‌کنم که این نشست براى وقت دیگرى به تأخیر افتد.»

اناره صحبت‌هاى او را قطع کرد و گفت: «حرف‌هاى من بیش از چند دقیقة دیگر طول نمى‏‌کشد. استدعا دارم جناب رئیس تحمل بفرمایید.»

به تذکر هاشم اهمیتى ندادم و به او اشاره کردم که ادامه بدهد.

گفت: «در سال گذشته، در پى پیروزى ارتش در مهران، بیست زن ایرانى به سلمان پاک آورده شدند... آن‌ها در معرض ویروس قرار گرفتند تا تأثیر سموم یا کار دستگاه‌هاى محافظ روی آن‌ها آزمایش شود. دوازده تن از این زنان از دنیا رفتند؛ اما بقیه هم به میزان‌هاى متفاوتى بیمار هستند و فکر نمى‏‌کنم زنده بمانند.»

به خودم فشار آوردم تا حالم دگرگون نشود. از او پرسیدم: «این کار چگونه انجام مى‏‌شود؟»

متحیر شد. پرسید: «مگر حضرت عالى اطلاع ندارید؟»

به سرعت اشتباهم را جبران کردم و گفتم: «نه به طور دقیق. این مسائل به دانشمندان مربوط مى‏‌شود. تنها نتایج آن‌ براى من اهمیت دارد.»

گفت: «امیدوارم مرا به علت جسارتم عفو بفرمایید؛ اما این موضوع به تحقیق‌هایی از جانب حضرت عالى نیاز دارد. افراد را در یک اتاق مخصوص مى‏‌گذارند و آن‌گاه آن‌ها را در معرض گاز قرار مى‌‏دهند. این کار از طریق سوراخ‌هایى که روى دیوار اتاق کار گذاشته شده است، انجام مى‏‌گیرد و به محض پایان یافتن آزمایش، اتاق منجمد مى‏‌شود و محتویات آن حفظ مى‏‌گردد و پس از آن اتاق براى آزمایش دیگرى آماده مى‏‌شود.»

هیچ ‏کس به جز افراد حکومتى نزدیک به صدام، که من هم جزء آن‌ها بودم و فرماندهى ارتش، نمى‏دانست که صدام براى اولین بار و در سطحى محدود در سال 1982 از اسلحه شیمیایى علیه نیروهاى ایرانى استفاده کرده است.

اناره به سخنانش ادامه داد. گفت: «چنین آزمایش‌هایى جزئى از برنامه‏‌هاى پیشرفت سلاح‌هاى شیمیایى و بیولوژیکى است.»

از زمانى که این مواد در دهه 1970 به تسلیحات عراق افزوده شد، دانشمندان شیمی و بیولوژیست‌ها این مواد را روی زندانیان شیعه و کُردها، آزمایش کردند، در حالى که با اضافه شدن اسراى جنگ با ایران، این رقم افزایش یافت.

او ادامه داد: «ما به خوبى از واکنش بدن انسان در مقابل به‌کارگیرى ویروس آگاه هستیم و در صورتى که این به‌کارگیرى ادامه پیدا کند، اطلاعات ما بیشتر خواهد شد. به همین دلیل، من اینجا هستم، جناب رئیس.»

او افزود: «اخیراً دستورهایى درباره آماده کردن ویروس براى استفاده جمعى دریافت کرده‏ام. برنامه این است که از آن در مقیاس زیادى علیه کردها در شمال عراق استفاده شود. لازم است ما اجازه چنین کارى را ندهیم؛ زیرا این کار دیوانگى است... زیرا ما نمى‏‌توانیم نحوه عمل را، پس از آنکه آن را به علت اهدافمان به کار بردیم، تعیین کنیم. اگر ما به میزان زیادى گازها را رها کنیم، کنترل آن اگر ناممکن نباشد، دشوار است»

به او گفتم: «بدون شک موضوع را پیگیرى خواهم کرد.»

به‌کارگیرى سلاح شیمیایى و میکروبى توسط على حسن‏ المجید به‏ دستور صدام

به دستور على حسن‏ المجید صدها روستا ویران شد. او هرگاه با مقاومتى مواجه مى‏‌شد، در به‌کارگیرى سموم و انواع گازها، تردید به خود راه نمى‏‌داد. در ماه مه 1987، ساکنان بیش از بیست روستاى کُردنشین با گازهاى خردل، اعصاب و سیانید از بین رفتند. از سوى دیگر، هنگامى که على حسن ‏المجید به پاک‌سازى نوارى به عرض ده تا بیست کیلومتر در کنار مرز ایران، از ترکیه تا سلیمانیه واقع در صد کیلومترى کرکوک، پرداخت، مناطقى در اطراف روستاهاى کُردنشینِ شیخ وسان، کلاشین، برکین، شاهد و رانیه ناپدید شدند. پس از آن حوادث، على حسن ‏المجید به على شیمیایى معروف شد. در ماه نوامبر، نیروهاى على شیمیایى در یک منطقه مسکونى نزدیک رانیه در کوهستان «زاب کوچک» مرتکب اعمال زشتى شدند.

در آن اثنا، فرمانده عملیات، افسر موفق ‏جهاد، تعدادى زن و مرد و کودک را ملاحظه کرد که در حال فرار یا مخفى شدن بودند. او تعدادى از نیروهایش را براى پاک‌سازى منطقه مجاور اعزام کرد. مدت زیادى نگذشت که آن‌ها دریافتند تعداد پانزده زن و به همین تعداد کودک در یک غار کوچک در حدود یک کیلومترى روستا پنهان شده‌‏اند. افسر به افرادش دستور داد تا آن غار را با چوب درختان ببندند و آن را آتش بزنند. پس از چندى، تعدادى از آن‌ها که تلاش مى‏‌کردند خود را از گرما و دود شدید نجات دهند، کشته شدند و هنگامى که شعله‏‌هاى آتش بیشتر شد، بقیه آن‌ها نیز در آتش سوختند و یک نفر هم نجات نیافت.

همچنین على شیمیایى اوامرى در خصوص به‌کارگیرى اسلحه میکروبى، که سلاحى ویرانگر است، دریافت کرد. تکنولوژى این نوع سلاح، فوق تصور من بود؛ اما اصول اساسى کار آن بسیار ساده است؛ به این ترتیب که مقدارى ویروس کُشنده، که بعداً به ویروس شیطان معروف شد، در درون یک ظرف تعبیه مى‏‌شود و آن ظرف به طور دقیق در داخل اتومبیلى قرار مى‏‌گیرد. این اتومبیل در وقت مناسبی به منطقه هدف برده و در آنجا گذاشته مى‌‏شود. پس از آن، در مدت کوتاهى، انفجار کوچکى براى انهدام آن ظرف به عمل مى‏آید و ویروس رها مى‏‌شود... با وجود تلاش‌هاى زیاد براى به‌کارگیرى این نوع سلاح، موفقیت آن محدود بود.

یک بار، تعدادى جوان گردنه‌گیر در نزدیک شهرستان کوى سنجق در شمال عراق اقدام به ربودن یک دستگاه اتومبیل کردند... هاشم وقتى این حکایت را برایم تعریف مى‏کرد، به شدت مى‏‌خندید. او مى‏گفت: «سه تن از افسران اطلاعات با خوشحالى اتومبیل‌هاى خود را به سمت اربیل مى‏راندند که ناگهان ملاحظه مى‏‌کنند اتومبیلى که خودشان داخل آن بمب میکروبى کار گذاشته‌اند، از آن‌ها در همان جاده دارد سبقت مى‏‌گیرد. آن‌ها اتومبیل را تعقیب مى‏‌کنند و موفق مى‏‌شوند در خارج از شهر، این سلاح مرگبار را از اتومبیل بیرون آورده، خنثى کنند. با آن افسران به شدت برخورد مى‏شود و محکوم به زندان مى‌‏گردند.»

ارسال نظر

  • ناشناس

    کردها بزرگترین قربانی سلاحهای شیمیایی درخاورمیانه وجهان بعداز جنگ جهانی دوم هستند. درعملیات انفال که کل کردستان عراق رو دربرگرفت بیش از صدو هشتادو دوهزارنفر کشته شدند.
    درجنگ ایران وعراق هم بمبارانهای شیمیایی مناطق مسکونی وشهری کردنشین ازاشنویه شروع شده ودرمنطقه دالاهو درکرمانشاه پایان می یابدکه درواقع شامل کل شهرستانهای مرزی کردستان ایران باعراق است.

  • ناشناس

    خدا عذابتو اضافه کنه صدام لعنتی /چه زجری اسرا ی زن کشیدند فقط خدا میدونه

  • علی

    برادران عراقی ؟؟؟!!!

  • سامان میرزائی

    رونوشت شیمیایی تجاوز

    فروش سلاحهای شیمیایی و به‌کارگیری آن توسط عراق درواقع خارج از چارچوب سیاستهای استکباری غرب برای مبارزه با انقلاب اسلامی نبود. سازمان ملل پس از دریافت گزارشات ایران در مورد استفاده از سلاح شیمیایی در مناطق نظامی و غیرنظامی، نیروهای خود را برای بازرسی به منطقه اعزام می‌کرد و گزارش تایید‌شده آنها را به شورای امنیت می‌فرستاد. علیرغم پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران و علیرغم محکوم‌شدن حملات شیمیایی عراق از سوی سازمان ملل، این کشور همچنان از سلاحهای شیمیایی علیه ایران استفاده می‌کرد تااینکه شورای امنیت با تصویب قطعنامه ۶۲۰ به‌کارگیری سلاح شیمیایی توسط عراق را، آن‌هم پس از پذیرفته‌شدن قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران، مورد محکومیت شدید قرار داد و سرانجام جنگ شیمیایی علیه ایران پایان یافت. کاربرد سلاحهای شیمیایی که به‌خودی‌خود نشانگر ضعف موقعیت جنگی متعارف عراق در مقابل ایران بود و به‌خصوص با پیشروی نیروهای ایران در جنگ شدت می‌گرفت، در سطح محدود در همان ماههای اول جنگ آزمایش شده بود و عراق در حمله به روستاهای مرزی ایران از گازهای شیمیایی استفاده می‌کرد. در مقاله حاضر وقوع جنگ شیمیایی عراق علیه ایران و مواضع سازمان ملل در قبال این اقدام عراق، بررسی و ارزیابی شده است.
    کاربرد سلاحهای شیمیایی توسط عراق در جنگ علیه ایران، یکی از موارد فاحش نقض حقوق بین‌الملل و از مصادیق بارز جنایات جنگی به شمار می‌رود. طبق شواهد و اسناد موجود، عراق از نخستین ماههای شروع جنگ، استفاده آزمایشی از این سلاح را آغاز کرد، اما به‌کارگیری گسترده از سلاح شیمیایی پس از شکستهای پی‌درپی ارتش عراق در خاک ایران و آغاز حملات متقابل نیروهای ایران به داخل خاک عراق ــ به منظور مقابله با موج حملات نیروهای پیادة ایران ــ در دستور کار ارتش عراق قرار گرفت. اولین بار در بیست‌ونهم آبان‌ماه ۱۳۵۹ ــ دومین ماه تجاوز نظامی عراق به ایران ــ وزارت‌خارجه جمهوری اسلامی ایران با انتشار اطلاعیه‌ای به مجامع بین‌المللی هشدار داد که عراق از سلاحهای بیولوژیکی ـ شیمیایی در جنگ علیه ایران استفاده کرده است. در این اطلاعیه با اشاره به استفادة عراق از سلاحهای شیمیایی در حمله به سوسنگرد آمده بود که دولت جمهوری اسلامی ایران این جنایت را مقدمة استفادة ارتش عراق از سلاحهای میکروبی و بیولوژیک قلمداد می‌کند که ارتش عراق در طول دهة هفتاد به تهیه انواع آن اقدام کرده است. بااین‌وجود، اولین حمله شیمیایی ثبت‌شده در سازمان ملل در جنگ ایران و عراق به تاریخ ۲۳/۱۰/۱۳۵۹ (برابر با ۱۳ ژانویه ۱۹۸۱) در منطقه‌ای بین هلاله و نی‌خزر واقع در پنجاه کیلومتری غرب ایلام مر‌بوط می‌شود که به کشته‌شدن ده تن انجامید. در سال۱۳۶۰، عراق در مناطق هویزه، ارتفاعات الله‌اکبر، پل نادری و خرمشهر از گلوله شیمیایی استفاده کرد. در سال ۱۳۶۱ نیز از عوامل اعصاب، گاز نیتروژن و موستارد در آبادان، ساوجی (در شمال مریوان)، ارتفاع ۱۷۵، موسیان، تنکاب (در منطقه شمال غرب)، شلمچه، گردنة بایر (در کردستان) و چند شهر در جنوب استفاده شد که در مجموع سیزده نفر کشته و بیست‌ویک نفر مجروح شدند. در این سال با گسترش به‌کارگیری سلاح شیمیایی، «مدیریت و رستة جنگهای شیمیایی» در سازمان ارتش عراق ایجاد شد. در سال ۱۳۶۲ با انجام عملیات والفجر۶ در جبهه مرکزی و عملیات خیبر در جنوب، میزان به‌کارگیری سلاح شیمیایی توسط عراق افزایش قابل‌توجهی یافت و در مجموع چهل‌وپنج مورد استفاده از سلاح شیمیایی در این سال گزارش شد که بیش از چهار برابر سال قبل ‌بود. مناطق مورد تهاجم عبارت بودند از: سومار، رودخانه دویرج، ترچین، شیوه‌رش، حاج عمران، پیرانشهر، ارتفاعات قمطره، ساوجی، سردشت، ارتفاعات بازی دراز، خراطها، مریوان، روستای سیدلو، سردوش، روستای بانیجان (در نزدیکی بانه)، گرماب، پنجوین و پاوه. تلفات انسانی این حملات به بیست‌ودونفر کشته و دوهزاروهفتصدونودوسه مجروح ‌ رسید. به‌عنوان‌مثال در پنجم و هشتم آبان۱۳۶۲، شهر بانه و روستاهای اطراف آن مورد حمله قرار گرفت که در اثر استفاده از گاز موستارد، نُه نفر کشته و پنجاه نفر مجروح شدند. همچنین حوالی پنجوین در شانزدهم آبان‌ماه آن سال توسط هواپیماهای عراقی بمباران شد که به کشته‌شدن هفده تن و مجروح‌شدن شصت تن انجامید. بمباران ارتفاعات قمطره با گاز تاول‌زا در بیست‌وسوم آبان ۱۳۶۲ نیز به زخمی‌شدن دویست تن منتهی شد.
    به دنبال آن، ایران در روزهای دوازدهم، هیجدهم و بیست‌وپنجم آبان۱۳۶۲ (سوم، نهم و شانزدهم نوامبر ۱۹۸۳) طی نامه‌هایی به دبیرکل، با اعلام استفادة عراق از سلاح شیمیایی در نقاط مختلف جبهه ــ از جمله دو روستا در بانه ــ خواستار اعزام نماینده‌ای برای مشاهدة بیماران و سلاحهای شیمیایی به‌کاررفته شد. در مقابل، عراق نیز در بیست‌ونهم نوامبر طی نامه‌ای خطاب به دبیرکل، ضمن رد اتهامات ایران، آنها را مانورهای مفتضح برای فریب جامعه جهانی و امتناع از توقف جنگ و پذیرش قطعنامه‌های شورای امنیت دانست. عراق مخالفت خود را با اعزام نماینده یا کارشناس یا گروه کارشناسان از طرف دبیرکل اعلام کرد و خواستار خاتمه جنگ و یا حداقل اجرای قطعنامة ۵۴۰ شورای امنیت شد.
    در اسفندماه ۱۳۶۲، با آغاز عملیات خیبر، جزایر مجنون ــ یکی از مراکز استخراج نفت عراق ــ به تصرف نیروهای ایران در آمد. عراق به منظور عقب‌راندن نیروهای ایران به کاربرد عامل عصبی تابون علیه نیروهای ایران اقدام کرد. با اجرای تک شیمیایی عراق نزدیک به هزاروهفتصد تن در جزایر مجنون کشته و مجروح شدند. جمهوری اسلامی ایران در پی کاربرد گستردة سلاحهای شیمیایی توسط عراق در عملیات خیبر، طی پنج نامة پی‌درپی در فوریه و مارس ۱۹۸۴ خواستار رسیدگی سازمان ملل به این امر شد. به‌دنبال‌آن، دبیرکل در تاریخ هفتم مارس ۱۹۸۴ با صدور بیانیه‌ای کوتاه اعلام داشت: «شک نیست که دبیرکل، کاربرد سلاحهای شیمیایی را در هر جا و هر زمان که انجام گیرد، اصولا و قویاً‌ محکوم می‌نماید.» روز بعد دبیرکل تصمیم خود را مبنی بر اعزام هیاتی برای بررسی شواهد کاربرد سلاح شیمیایی ابراز کرد. در پنجم مارس، یعنی یک هفته قبل از عزیمت هیات مذکور، وزارت‌خارجه امریکا اطلاعیه‌ای انتشار داد و اعلام داشت: «امریکا مدارکی در دست دارد که حاکی از به‌کاربردن سلاحهای شیمیایی از طرف عراق است و آن را محکوم می‌کند.» هیات منتخب دبیرکل متشکل از چهار کارشناس برجستة سلاحهای شیمیایی از چهار کشور جهان از سیزدهم تا نوزدهم مارس در ایران به سر برد و در تاریخ بیست‌ویکم مارس گزارش خود را به دبیرکل تسلیم کرد. کارشناسان در بند سی‌وپنجم گزارش خود به اتفاق آرا نظر دادند:
    ۱ــ سلاحهای شیمیایی به شکل بمبهای هوایی در نقاطی از ایران که توسط کارشناسان مورد بازرسی قرار گرفته به کار رفته است.
    ۲ــ انواع مواد شیمیایی مورد استفاده عبارت بودند از: بیس‌ (۲ــ کلروتیل)، سولفید معروف به گاز خردل و اتیل ن. ن ـ دیمتیل فسفر و امیدوسیانیدات، گاز اعصاب معروف به تابون.
    دبیرکل گزارش کارشناسان را به پیوست گزارش خود، به شورای امنیت تسلیم کرد. وی در گزارش خود نوشت: «نتیجه‌گیری کلیة کارشناسان به اتفاق آرا تایید می‌نماید که سلاحهای شیمیایی به کار رفته است.» دبیرکل بدون ذکر نام عراق به عنوان استفاده‌کننده از سلاحهای شیمیایی، در پایان گزارش خود تاکید کرد که تنها راه‌حل آن است که «به این درگیری غم‌انگیز که همچنان نیروهای گرانبهای انسانی ایران و عراق را به نابودی می‌کشاند، پایان داده شود.»
    بلافاصله پس از انتشار گزارش کارشناسان اعزامی، عراق طی نامه‌ای به دبیرکل در بیست‌وهفتم نوامبر ۱۹۸۴ اعلام کرد: «عراق چنان سلاحهایی را استفاده نمی‌کند و اگر کارشناسان اعزامی دبیرکل موادی از این سلاحها را در بعضی از نقاط ایران یافته‌اند، مسئولیت آن به عهدة ایران است.» بااین‌وجود، شورای امنیت چهار روز پس از دریافت گزارش دبیرکل و کارشناسان، در سی‌ام مارس ۱۹۸۵ تشکیل جلسه داد و با انتشار بیانیه‌ای بدون ذکر نام عراق استعمال سلاحهای شیمیایی را قویا محکوم کرد. در اعلامیة رئیس شورا که از طرف شورای امنیت انتشار یافت، آمده بود: اعضای شورای امنیت مجددا موضوع تحت عنوان وضعیت میان ایران و عراق را مورد بررسی قرار داده و تأسف عمیق خود را از این مناقشه که صلح و امنیت بین‌المللی در منطقه را به مخاطره افکنده است، اعلام داشتند. همچنین گزارش کارشناسان اعزامی دبیرکل جهت تحقیق پیرامون موارد ادعاهای جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با استفاده از سلاحهای شیمیایی (S/16433) را مورد ملاحظه قرار دادند. آنها نگرانی خاص خویش را از نتیجه‌گیری متفق‌القول کارشناسان در تایید استفاده از سلاحهای شیمیایی ابراز داشتند. به‌علاوه، نگرانی عمیق خود را در مورد گزارشهای نقض حقوق بین‌المللی و اصول و مقررات بین‌المللی که توسط جامعة جهانی پذیرفته شده، ابراز نموده و جهت جلوگیری و کاهش تلفات انسانی جنگ تاکید کردند و قویاً بر استدلالهای دبیرکل صحه گذاشتند که این نگرانیهای بشردوستانه، نمی‌تواند کاملا برطرف شود، جزاینکه به مناقشة غم‌انگیزی که ادامه دارد، خاتمه داده شود؛ زیرا منابع انسانی ارزشمند دو کشور ایران و عراق را می‌بلعد. اعضای شورا، علاوه‌براین، تصمیمات زیر را نیز اتخاذ کردند:
    ۱ــ قویا استفاده از سلاحهای شیمیایی را که توسط هیات کارشناسان گزارش شده محکوم گردید.
    ۲ــ مجددا بر ضرورت پایبندی به اصول پروتکل ۱۹۲۵ ژنو و ممنوعیت استفاده از گازهای خفه‌کننده، سمی و سایر گازها و نیز سلاحهای میکروبی در جنگ تاکید شد.
    ۳ــ آنها کلیه موارد نقض حقوق بین‌الملل بشردوستانه را محکوم نموده و مصراً از طرفین خواستند که به‌طورکلی اصول و قوانین حقوق بین‌الملل بشردوستانه ناظر بر درگیریهای نظامی را رعایت کرده و تعهداتشان را تحت کنوانسیونهای بین‌المللی که جهت جلوگیری و یا کاستن از خسارت جانی در جنگ در نظر گرفته شده، محترم بشمارند.
    در سال ۱۳۶۳ تا اسفندماه و آغاز عملیات بدر، تعداد حملات شیمیایی عراق نسبت به سال قبل به دلیل رکود حاکم بر جبهه‌ها کاهش زیادی داشت. بااین‌وجود، عراق علنا تهدید کرد از سلاح شیمیایی برای مقابله با هجوم نیروهای ایران استفاده خواهد کرد. هشام حسن توفیق، وزیر خزانه‌داری و تجارت خارجی رژیم عراق، در نوزدهم سپتامبر ۱۹۸۴، طی مصاحبه‌ای با روزنامه کویتی الانباء، در پاسخ به سوالی در مورد استفادة عراق از سلاحهای شیمیایی علیه جمهوری اسلامی ایران، گفت: «به‌طورکلی می‌گویم که عراق در صورت لزوم از این قبیل سلاحها یقینا استفاده خواهد کرد تا از حیثیت و شأن مردم خود و نیز از مرزهای کشورش و ملت عرب دفاع نماید.»
    ازسوی‌دیگر، جمهوری اسلامی ایران به افشاگری علیه تامین‌کنندگان سلاحهای شیمیایی عراق دست زد و کمال خرازی، رئیس وقت ستاد تبلیغات جنگ ایران، در سوم جولای ۱۹۸۴، با افشای اسنادی از تحویل دو تن گاز منجمد به عراق از سوی ایالات‌متحده در ژانویه گذشته [۱۹۸۳] پرده‌ بر داشت. وی با ارائه اسنادی به خبرگزاری جمهوری اسلامی، گفت: «اسنادی که در این ستاد موجود است از جمله نامه‌ای در مورد انتقال مواد شیمیایی از کالیفرنیا به پایگاه نیروی هوایی ایالات‌متحده در تورگان (torregon) اسپانیا و سپس حمل آن به بغداد توسط دو پرواز ویژه به شماره‌های SR-02- F2 SR-71 در بیست‌ویکم ژانویه می‌باشد. این نامه توسط یک افسر نظامی ایالات‌متحده، سرگرد پی. آر. پرایسز (P.R.Prices)، امضا شده است. اظهاراتی که توسط امریکا و مقامات عراق بیان شده، نشان‌دهنده آن است که امریکاییها که خودشان تهیه‌کننده سلاحهای شیمیایی برای عراق هستند، عراق را با عجله و به‌طورریاکارانه محکوم کردند.»
    همچنین نمایندگی دائمی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل در نامه‌ای به دبیرکل خبر داد که مطبوعات امریکا به نقل از منابع این کشور گزارش داده‌اند ایالات متحده از تلاش عراق در به‌دست‌آوردن تسلیحات شیمیایی طی دو سال گذشته آگاه بوده است. این، زمانی بود که مقامات امریکایی مانور تبلیغاتی به راه انداخته و صادرات هر نوع مواد شیمیایی مورد استفاده در تسلیحات شیمیایی عراق را دو هفته پس از حملات شیمیایی گسترده عراق علیه ایران متوقف ساخته بودند. اما پس از تکذیب رسمی این خبر توسط وزارت‌خارجه ایالات‌ متحده، آلن کرانستون (Alen Crunston)، یکی از سناتورهای ایالات متحده، تصدیق کرد که چند موسسه امریکایی به عراق تجهیزات سلاحهای شیمیایی تحویل داده‌اند و این تجهیزات علیه رزمندگان مسلمان ایران استفاده شده است.
    با انجام عملیات بدر در اسفند ۱۳۶۳ و قطع جادة بصره ــ بغداد توسط نیروهای ایران، عراق بار دیگر برای جلوگیری از پیشروی نیروهای ایران در عمق خاک خود به عوامل شیمیایی متوسل شد. در این تک شیمیایی منطقة عملیاتی بدر از هورالهویزه و جزایر مجنون تا جفیر، پادگان حمید و هویزه هدف قرار گرفت و برای اولین‌بار به همراه سایر عوامل شیمیایی اشک‌آور، سیانور، تاول‌زا و اعصاب، از عامل خون نیز استفاده شد که به دلیل ناشناخته‌بودن آن برای نیروهای ایرانی، تلفات سنگینی به بار آورد. در اثر این حملات، هزاروسیصدوپنجاه‌ونُه تن از نیروهای ایران مجروح و بیست‌وسه نفر کشته شدند. به دنبال تشدید استعمال سلاحهای شیمیایی توسط عراق که تعداد آن از دوازدهم اسفند ۱۳۶۳ تا بیستم فروردین ۱۳۶۴ به سی‌وسه مورد با چهارهزاروششصد مجروح و کشته رسید، جمهوری اسلامی ایران طی چندین نامه به دبیرکل خواستار اعزام فوری گروه کارشناسان برای تحقیق شد. دبیرکل در بیست‌وششم مارس ۱۹۸۵ (۶/۱/۱۳۶۴) با انتشار اعلامیه‌ای از به‌کاربردن سلاحهای شیمیایی در مخاصمات اخیر اعلام انزجار کرد و بار دیگر رعایت دقیق پروتکل ژنو را خواستار شد.
    در سال ۱۳۶۴ آمار مجروحان و کشته‌شدگان سلاحهای شیمیایی افزایش زیادی داشت. در سی‌وهفت نوبت حمله شیمیایی گزارش شده، ده‌هزارودویست‌وهفتادوسه نفر از نیروهای ایران مجروح و سی‌وشش نفر کشته شدند که میزان مجروحین نسبت به سال قبل، نه برابر شد. مناطق مورد حمله، آبادان، خرمشهر، جفیر، پادگان حمید، جزایر مجنون و عین خوش را شامل می‌شد. حملة روز نوزدهم فروردین‌ماه ۱۳۶۴به پادگان حمید با ده کشته و هزاروصد مجروح شدیدترین حمله در این ماه بود. جمهوری اسلامی ایران بار دیگر از دبیرکل سازمان ملل درخواست بررسی و تحقیق کرد. دبیرکل، دکتر مانوئل دومینگوئز، یکی از چهار کارشناس وابسته به سازمان ملل، را مامور بازدید و معاینه مصدومین شیمیایی بستری در تعدادی از بیمارستانهای اروپا کرد. دکتر دومینگوئز از اول تا پنجم آوریل از مصدومین بازدید کرد و در هشتم آوریل گزارش خود را به دبیرکل ارائه داد. در نتیجه‌گیری گزارش وی آمده بود: ۱ــ سلاحهای شیمیایی در خلال ماه مارس در جنگ ایران و عراق به کار گرفته شده است ۲ــ بنا به اظهار اکثر بیماران، حمله با بمبهایی که از هواپیما رها شده صورت گرفته است ۳ــ ممکن است گاز هیروسیانیک به‌تنهایی یا با ترکیب با ایپریت به کار رفته باشد.
    دبیرکل گزارش مذکور را همراه با نامه‌ای خطاب به رئیس شورای امنیت به شورا تسلیم کرد. شورا در بیست‌وپنجم آوریل ۱۹۸۵ بیانیه‌ای صادر نمود و در آن برای اولین‌بار از واژه «جنگ بین دو کشور» استفاده کرد و با ابراز نگرانی از این‌که در جنگ ایران و عراق در ماه مارس ۱۹۸۵ سلاحهای شیمیایی علیه نیروهای ایران به کار گرفته شده و با یادآوری بیانیه سی‌ام مارس ۱۹۸۴، بدون ذکر نام عراق، استفادة مکرر از سلاحهای شیمیایی و استفادة احتمالی از آنها در آینده را قویاً محکوم کرد و خواستار رعایت پروتکل ۱۹۲۵و همة جنبه‌های حقوق انسانی در جنگ شد.
    اما این بیانیة شورای امنیت هم نتوانست جلوی استفاده از سلاحهای شیمیایی را بگیرد. جمهوری اسلامی در سیزدهم مه ۱۹۸۵ (۲۳/ ۲/ ۱۳۶۴) طی نامه‌ای به دبیرکل خبر داد: عراق در جبهة شمالی در منطقه فکه و سردشت در روزهای هفتم و هشتم مه از گاز خردل استفاده کرده است. متعاقب آن، وزیرخارجه ایران طی نامه‌ای خطاب به دبیرکل، عملکرد شورای امنیت را در قبال کاربرد سلاحهای شیمیایی توسط عراق به‌شدت مورد انتقاد قرار داد و نوشت: اگرچه قطعنامه‌ها و بیانیه‌ها و درخواست‌ها مناسب و لازم هستند، اما آنها برای وادارساختن رژیم بعثی عراق به توقف ادامه استفاده از سلاحهای شیمیایی کفایت نمی‌کنند. شورای امنیت که وظیفه دفاع از منشور سازمان ملل را جهت حفظ صلح و امنیت دارا است، می‌بایست خود را متقاعد سازد که وظیفه‌اش را انجام دهد و صرفا به صدور بیانیه که متاسفانه دارای فقدان صراحت لازم در محکومیت رژیم عراق می‌باشند، اکتفا ننماید… کار و وظایف شورای امنیت و سازمان ملل، همان‌طورکه در منشور مشخص شده، نمی‌تواند به انتشار بیانیه‌ها و قطعنامه‌ها و انتشار اسناد که در تاریخ ثبت شده، بسنده نماید. این مجامع می‌بایست از بسیج کلیة ابزار‌های بین‌المللی در قدرت خود جهت توقف فوری و قطعی هرگونه نقض قوانین بین‌المللی، به‌ویژه آن تخلفاتی که به‌طورجدی صلح و امنیت بین‌المللی را تهدید می‌کنند، استفاده نماید.
    با شروع عملیات والفجر ۸ در منطقة فاو در تاریخ بیستم بهمن‌ سال ۱۳۶۴، عراق استفاده از سلاح شیمیایی را تشدید کرد، به‌طوری‌که متجاوز از هفت‌هزار گلوله توپ و خمپاره حاوی مواد شیمیایی روی مواضع نیروهای ایرانی ریخته شد که از این میان هواپیماهای عراقی بیش از هزار بمب در منطقة عملیاتی والفجر ۸ فرو ریختند. در مجموع هفده عملیات آفند شیمیایی توسط عراق علیه نیروهای ایران گزارش شد که عموما ‌در منطقة فاو، آبادان و خسروآباد بود. شدیدترین حمله در جادة فاو ــ هبره در بیست‌وچهارم بهمن‌ماه ۱۳۶۴ گزارش شد که منجر به کشته‌شدن بیست‌وسه تن و مجروح‌شدن هشت‌هزاروچهارصدوهفتادوهفت تن از نیروهای ایرانی شد. متعاقب آن، جمهوری اسلامی ایران طی نامه‌هایی به تاریخهای دوازدهم، سیزدهم، چهاردهم و هفدهم فوریه ۱۹۸۶ به دبیرکل، با اعلام به‌کارگیری سلاح شیمیایی توسط عراق بار دیگر از دبیرکل درخواست کرد نمایندگانی را جهت تحقیق اعزام کند. عراق اتهامات ایران را رد نموده و شکایت کرد ایران علیه نیروهای آن از سلاح شیمیایی استفاده کرده است. شورای امنیت در بیست‌وچهارم فوریه ۱۹۸۶ تشکیل جلسه داد و قطعنامه ۵۸۲ را تصویب کرد. در بند چهارم مقدمه این قطعنامه، تعهد دولتها نسبت به پروتکل ۱۹۲۵ خاطرنشان شده و در بند دوم اجرایی آن از نقض حقوق بین‌الملل بشردوستانه… به ویژه استفاده از سلاحهای شیمیایی مغایر با پروتکل ۱۹۲۵، اظهار تاسف شد. پس از صدور قطعنامه ۵۸۲، دبیرکل هیات کارشناسی را به ایران گسیل کرد و این هیات از بیست‌وششم فوریه تا سوم مارس ۱۹۸۶ در ایران به سر برد و در پایان گزارش داد: «هیات از تعداد زیاد مصدومین و دامنة وسیع کاربرد سلاحهای شیمیایی، بخصوص فوت یک مصدوم در برابر چشمان خویش به‌شدت تکان خورده و عمیقاً نگران است.» هیات از به‌کاربردن گاز خردل یقین حاصل کرده، می‌افزاید: «در مقایسه با کاربرد سلاحهای شیمیایی در سال ۱۹۸۴ این بار کاربرد آن وسیعتر بوده است. مدارک جدید شایان توجه در جریان مصاحبه‌ها با مجروحان عراقی در تهران به دست آمده است. این افراد اظهار داشتند که جراحات آنها به سبب بمبهایی است که از هواپیماهای عراقی در جریان حمله به مواضع ایرانیان پرتاب شده است.»
    دبیرکل در شانزدهم مارس ۱۹۸۶ گزارش هیات را به شورای امنیت تسلیم داشت و اعلام کرد: نمی‌تواند از ابراز تاسف نسبت به این مطلب که سلاحهای شیمیایی توسط نیروهای عراقی علیه نیروهای ایرانی به کار گرفته شده است، خودداری کند. شورای امنیت پس از رسیدگی به گزارش دبیرکل و هیات اعزامی طی بیانیه‌‌ای در تاریخ بیست‌ویکم مارس ۱۹۸۶ اعلام کرد: اعضای شورا عمیقاً از نتیجه‌گیری متفق‌القول گزارش کارشناسان که حاکی از این است که سلاحهای شیمیایی در موارد بسیاری توسط نیروهای عراقی علیه نیروهای ایرانی به کار گرفته شده، نگرانند. اعضای شورا قویاً کاربرد مداوم سلاحهای شیمیایی را که مغایر با پروتکل ۱۹۲۵ ژنو مبنی بر ممنوعیت کاربرد سلاحهای شیمیایی در جنگها است، محکوم می‌نمایند. در این بیانیه برای نخستین‌بار، عراق با ذکر نام به‌عنوان به‌کاربرنده سلاحهای شیمیایی مورد خطاب شورا قرار گرفت.
    عراق در واکنش به این بیانیه، آن را فاقد تعادل دانست و اعلام کرد که در آن حملة اخیر ایران به اراضی عراق نادیده گرفته شده است. ایران در پاسخ به بیانیه، طی نامه‌ای به تاریخ بیست‌وهفتم مارس ۱۹۸۶ نوشت: «اگر عراق سه سال پیش که از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد، محکوم می‌شد، ممکن بود از استفاده مداوم آن از سلاحهای شیمیایی جلوگیری شود.» در این نامه ایران از شورای امنیت خواست به وظیفة خود در شناسایی متجاوز در جنگ ایران و عراق عمل کند.
    در سال ۱۳۶۵ حملات شیمیایی عراق با توجه به افزایش حملات نیروهای ایران، شدت بیشتری ‌یافت؛ به‌گونه‌ای‌که تعداد بمباران دو برابر سال قبل شد و به هفتادونُه مورد ‌رسید. در فروردین ۱۳۶۵، همزمان با ادامة عملیات کربلای ۸ در محور فاو، در ماههای اردیبهشت و خرداد، مهران و حاج‌آباد در جبهه‌های میانی و در شهریور منطقه عملیاتی کربلای ۲ در محور عمومی حاج‌عمران و محورهای عملیاتی کربلای ۴ در جزیرة مینو، خرمشهر و آبادان مورد حمله شیمیایی واقع شدند. به دنبال عملیات کربلای ۶ در محور سومار و در بهمن و اسفند همزمان با عملیات کربلای ۵ در شلمچه و شرق بصره، این محورها بمباران شیمیایی شدند. از نظر میزان صدمات و تلفات وارده، مهمترین حملات در این سال عبارت بودند از: حملة ۴/۱۰/۱۳۶۵ در محور خرمشهر و عرایض ــ شلمچه با هزاروصدوشصت مجروح، حمله ۲۰/۱۰/۱۳۶۵ در جاده خرمشهر با سه‌هزار مجروح و حمله روز ۲۳/۱۲/۱۳۶۵ در جنوب شرقی جزیره مجنون که منجر به یازده کشته و پانصدوچهل زخمی شد. به دنبال این حملات، شورای امنیت به شکایتهای متعدد ایران توجهی نکرد و تنها دبیرکل طی بیانیه‌ای به تاریخ ششم ژانویه ۱۹۸۷ (۶/۱۰/۱۳۶۵) کاربرد سلاحهای شیمیایی را از طرف عراق علیه نیروهای ایرانی محکوم کرد.
    در سال ۱۳۶۶، به دنبال حملات نیروهای ایران در جبهه‌های غرب و جنوب، بار دیگر عراق سلاحهای شیمیایی را در مقیاس وسیع به خدمت ‌گرفت. در فروردین ۱۳۶۶، هشت مورد بمباران شیمیایی توسط عراق گزارش شد که شش مورد آن در منطقة عملیاتی کربلای ۸ رخ داد. از هیجدهم تا بیست‌‌ویکم فروردین، شش بمباران گستردة شیمیایی با هواپیما و خمپاره‌انداز صورت گرفت که در مجموع بیست‌ویک کشته و بیش از صدوسی‌وچهار تن مجروح برجای ‌گذاشت. ایران از دبیرکل درخواست اعزام هیات کارشناسی برای بررسی کاربرد سلاحهای شیمیایی کرد. عراق نیز با ادعای کاربرد سلاحهای شیمیایی از طرف ایران، درخواست مشابهی کرد. هیات کارشناسان از بیست‌ودوم تا بیست‌ونهم آوریل در ایران و از بیست‌ونهم آوریل تا سوم مه در عراق به سر برد و گزارش خود را در ششم ماه مه به دبیرکل تسلیم داشت. در گزارش ذکر شده بود:
    الف ــ نیروی عراقی کراراً از سلاحهای شیمیایی به شکل بمبهای هوایی و یا به‌احتمال‌زیاد راکت علیه نیروهای ایرانی استفاده کرده‌اند. عامل شیمیایی که مورد استفاده قرار گرفته، گاز خردل و در بعضی موارد احتمالا عاملهای عصبی است.
    ب‌ــ نکتة جدید این است که غیرنظامیان ایرانی نیز بر اثر کاربرد سلاحهای شیمیایی مجروح شده‌اند.
    ج‌ــ پرسنل نظامی عراق بر اثر عاملهای جنگ شیمیایی متحمل جراحاتی شده‌اند که ناشی از گاز خردل و التهاب ریوی است. دبیرکل گزارش مذکور را همراه نامه‌ای در هشتم مه به شورای امنیت تسلیم کرد. در این نامه دبیرکل ضمن ابراز تاسف از کاربرد سلاحهای شیمیایی، عمیقاً ابراز نگرانی کرده و تصریح نمود «نیروهای عراقی مجددا از سلاحهای شیمیایی علیه نیروهای ایرانی استفاده کرده‌اند و موجب واردآمدن جراحاتی به غیرنظامیان در جمهوری اسلامی ایران شده‌اند.» با دریافت یادداشت دبیرکل و گزارش کارشناسان، رئیس شورای امنیت پس از مشاوره اعضای شورای امنیت، بیانیه‌ای در چهاردهم مه ۱۹۸۷ (بیست‌وچهارم اردیبهشت ۱۳۶۶) صادر کرد که در آن گفته شد: «اعضای شورا از نتیجه‌گیری به اتفاق آراء کارشناسان که سلاحهای شیمیایی به‌طورمکرر توسط نیروهای عراقی علیه نیروهای ایرانی به کار رفته است و افراد غیرنظامی ایران از سلاحهای شیمیایی مجروح شده‌اند و این‌که افراد نظامی عراق نیز از مواد شیمیایی جراحاتی برداشته‌اند، متوحش شدند. آنان بار دیگر استفادة مکرر از سلاحهای شیمیایی را که نقض آشکار پروتکل ژنو مورخ ۱۹۲۵ می‌باشد و در آن به‌کاررفتن سلاحهای شیمیایی در جنگ صریحا منع شده است، قویا محکوم می‌کنند.»
    با تغییر منطقة عملیاتی نیروهای ایران از جنوب به شمال عراق، بمباران گسترده شیمیایی این مناطق توسط عراق آغاز شد، به‌طوری‌که تا مهرماه ۱۳۶۶ در مجموع یازده مورد بمباران شیمیایی در روستاهای کردنشین استان سلیمانیه و اربیل عراق، منطقة عملیاتی کربلای۱۰، روستای بوالحسن (سرول)، جومه، بانه، روستای قره‌باغ در شمال عراق، روستای کله‌وش در حومه سردشت، مناطق عملیاتی نصر ۴ (ارتفاعات ماووت) و فتح ۷ انجام شد که در مجموع نودوهفت کشته و حدود پنج‌هزارودویست مجروح به همراه داشت. حملة هفتم تیرماه ۱۳۶۶ به سردشت یکی از فجیع‌ترین حملات عراق بود. در این حمله که با گاز موستارد (تاول‌زا) در مناطق مسکونی ــ به‌خصوص در بازار شهر ــ انجام شد، صدوسی تن کشته و بیش از چهارهزاروپانصد نفر مجروح شدند. به گزارش کارشناسان سازمان ملل «مجروحین شیمیایی از زن و مرد سالخورده هفتادساله گرفته تا جوانان، بچه‌ها و کودکان را شامل می‌شد.»
    در نیمه دوم سال ۱۳۶۶، با تداوم عملیات نیروهای ایران در شمال عراق، کاربرد سلاح شیمیایی ادامه ‌‌یافت و در عملیات والفجر۱۰ (اسفندماه ۱۳۶۶) در شهر حلبچه به اوج خود رسید. در این بمباران پنج‌هزار نفر کشته و هفت‌هزار نفر مادام‌العمر معیوب شدند. به دنبال آن در هفدهم، هیجدهم و نوزدهم مارس ۱۹۸۸، جمهوری اسلامی ایران با ارسال چهار نامه به دبیرکل سازمان ملل خبر داد که عراق در منطقة عملیاتی والفجر۱۰، به‌ویژه در مناطق کردنشین عراق و شهر حلبچه، در مقیاس وسیع از سلاح شیمیایی استفاده کرده است. ایران همچنین در سه نامة پی‌درپی به تاریخهای بیست‌ویکم، بیست‌ودوم و بیست‌وچهارم مارس ۱۹۸۸ اعلام داشت که در مناطق اطراف مریوان نیز نظامیان عراقی سلاحهای شیمیایی به کار گرفته‌اند و برای بررسی موضوع، درخواست اعزام هیات کارشناسی کرد. در بیست‌وپنجم مارس، دبیرکل کارشناس پزشکی خود، دکتر مانوئل دومینگوئز را به ایران اعزام کرد. در چهارم آوریل، عراق نیز در نامه‌ای به دبیرکل اعلام کرد ایران نیروهای آن کشور در اطراف حلبچه را بمباران شیمیایی کرده است. در هیجدهم آوریل، عراق با استفاده گسترده از سلاحهای شیمیایی بندر فاو را از نیروهای ایران پس گرفت. در بیست‌ویکم آوریل، نمایندة ایران در سازمان ملل طی نامه‌ای فهرست کاملی از حملات شیمیایی عراق از ژانویه ۱۹۸۱ تا مارس ۱۹۸۸ را ارائه کرد که در آن مکان، تاریخ، نوع سلاح، تعداد قربانیان و مواد مورد استفاده مشخص شده بود. بر اساس این فهرست، عراق در مدت مذکور دویست‌وپنجاه‌ودو بار اقدام به استفاده از سلاح شیمیایی علیه نظامیان و غیرنظامیان ایران کرده بود که در اثر آن پنجاه‌وشش‌هزاروهفتصدوهشتادونُه نفر کشته و یا مجروح شده بودند.
    در بیست‌وپنجم آوریل، دبیرکل گزارش کارشناسان سازمان ملل را که پس از بازگشت از ایران و عراق، در چهاردهم آوریل به وی تسلیم کرده بودند، به اطلاع شورا رساند. در گزارش نتیجه‌گیری شده بود: «تعداد قابل‌توجهی از مصدومین مشاهده‌شده در ایران غیرنظامی بوده‌اند.» درباره عراق نیز تصریح شده بود که کلیة مصدومین نظامی بوده‌اند. دبیرکل در گزارش خود به شورا افزود: «با یک احساس وحشت و تاسف عمیق به اطلاع شورای امنیت می‌رساند که با وجود درخواستهای کثیر بین‌المللی و محکومیتی که از طرف سراسر جهان به عمل آمد، استفاده از سلاحهای شیمیایی در منازعة بین ایران و عراق و در تخلف از پروتکل ژنو در مورد منع گازهای خفه‌کننده، سمی و سایر گازها و سلاحهای میکروبی که در ۱۹۲۵ تصویب شد، همچنان ادامه دارد و در واقع به‌کاربردن آن ممکن است شدت نیز یافته باشد.» شورای امنیت با توجه به این گزارش در نهم مه ۱۹۸۸ (۹/ ۲/ ۱۳۶۷) تشکیل جلسه داد و اولین قطعنامه خود را ــ تحت عنوان قطعنامه شماره ۶۱۲ ــ در خصوص کاربرد سلاح شیمیایی صادر کرد. شورا در این قطعنامه، ایران را در کنار عراق متهم به استفاده از سلاح شیمیایی نمود و بر ضرورت عاجل رعایت دقیق مفاد پروتکل منع استفاده از گازهای سمی خفقان‌آور یا گازهای دیگر و نیز سلاحهای میکروبی که در هفدهم ژوئیه ۱۹۲۵ در ژنو امضاء شده است، تاکید کرد. شورا تداوم استفاده از سلاحهای شیمیایی در جنگ بین ایران و عراق را که بر خلاف تعهدات ناشی از پروتکل ژنو صورت گرفته قویاً محکوم و اعلام کرد: «از طرفین انتظار می‌رود که در آینده استفاده از جنگ‌افزارهای شیمیایی را با توجه به تعهداتشان به موجب پروتکل ژنو متوقف کنند. همچنین از کلیه کشورها می‌خواهد که بر اعمال و یا تداوم اعمال نظارت شدید بر صدور مواد و تولیدات شیمیایی که در ساخت جنگ‌افزارهای شیمیایی به کار می‌روند، به کشورهای متخاصم جنگ بیفزایند.»
    با ‌وجود این قطعنامه، استعمال سلاحهای شیمیایی در جنگ، از سوی عراق علیه ایران ادامه یافت و مناطقی در غرب و جنوب ایران در روزهای هیجدهم، نوزدهم، بیست‌وهفتم و بیست‌وهشتم اردیبهشت ۱۳۶۷ مورد حمله شیمیایی قرار گرفتند. در چهارم تیرماه، عراق در حمله به جزایر مجنون نیز از سلاح شیمیایی به‌طورگسترده استفاده کرد. در بیست‌وهفتم تیر ۱۳۶۷ جمهوری اسلامی ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت و موافقت خود را با استقرار آتش‌بس اعلام کرد. در یازدهم مرداد (دوم اوت ۱۹۸۸) عراق روستای شیخ عثمان اشنویه را با راکتهای شیمیایی بمباران کرد. در سوم اوت ۱۹۸۸، وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران طی نامه‌ای به دبیرکل اعلام کرد که روز قبل عراق منطقة شیخ عثمان (مجاور اشنویه) را بمباران شیمیایی کرده است و در این‌باره درخواست رسیدگی کرد. به دنبال این درخواست هیات کارشناسی از دوازدهم تا چهاردهم اوت از ایران بازدید و در گزارش نهایی خود تصریح کرد: «با توجه به شواهد موجود، با تاسف فراوان به این نتیجه رسیدیم که برخلاف درخواستهای مکرر سازمان ملل متحد، سلاحهای شیمیایی علیه شهروندان غیرنظامی ایران در منطقه مجاور یک شهر بی‌دفاع به کار گرفته شده است. این واقعیت که کودکان نیز قربانی گردیده‌اند یک بار دیگر غیرقابل‌قبول‌بودن چنین حملاتی را ثابت می‌نماید. استفاده از سلاحهای شیمیایی علیه غیرنظامیان شخصاً حمله به وجدان بشری است و باید قویاً مردود شمرده شود. به‌علاوه این فاجعه در زمانی رخ می‌دهد که احتمال رسیدن به صلح در منازعه بین ایران و عراق به طرز بارزی افزایش یافته است.» دبیرکل این گزارش را در اختیار شورای امنیت گذاشت و از نتیجه‌گیری گزارش مبنی بر استفاده از سلاحهای شیمیایی علیه غیر نظامیان ایران ابراز تاسف عمیق کرد. شورای امنیت در بیست‌وششم اوت ۱۹۸۸ (۴/۶/۱۳۶۷) شش روز پس از استقرار آتش‌بس در جنگ ایران و عراق در جلسه شماره دوهزاروهشتصدوبیست‌وپنجم خود طرح قطعنامة ۶۲۰ را که آلمان فدرال، ایتالیا، ژاپن و انگلستان پیشنهاد کرده بودند، تصویب کرد و در آن با ابراز تاسف عمیق از نتایج تحقیقات دربارة تداوم استفاده از سلاحهای شیمیایی در مناقشة میان ایران و عراق استفاده از این سلاح را قویاً‌ محکوم کرد. تصویب این قطعنامه که پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران انجام شد، به استعمال سلاحهای شیمیایی علیه ایران پایان داد.
    منابع:
    ۱٫ دبیرخانه کنفرانس بین‌المللی تجاوز و دفاع، بازشناسی جنبه‌های تجاوز و دفاع، تهران، دبیرخانه کنفرانس بین‌المللی تجاوز و دفاع، ج۲: ابعاد سیاسی و مسائل حقوق بین‌الملل، چ اول، ۱۳۶۸
    ۲ . یحیی فوزی، ابعاد به کارگیری سلاح شیمیایی توسط عراق و واکنش مجامع بین‌المللی، تهران، دفتر بررسیهای سیاسی سازمان تبلیغات اسلامی، انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و نظام بین‌الملل، چ اول،۱۳۷۶
    ۳ . سید قاسم زمانی، حقوق بین‌الملل و کاربرد سلاحهای شیمیایی در جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران، بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، چ اول،۱۳۷۶
    ۴ . حسین علائی، جنگ شیمیایی و تهدید فزاینده، تهران، انتشارات اطلاعات،۱۳۶۷
    ۵ . سند شماره S/16128 شورای امنیت، ۳ نوامبر ۱۹۸۳
    ۶ . سند شماره S/16139 شورای امنیت، ۹ نوامبر ۱۹۸۳
    ۷ . سند شماره S/16154 شورای امنیت، ۱۶ نوامبر ۱۹۸۳
    ۸ . سند شماره S/16193 شورای امنیت، ۲۹ نوامبر ۱۹۸۳
    ۹ . سندهای شماره ۱۶۳۳۱،۱۶۳۴۰، ۱۶۳۷۸،۱۶۳۸۰،۱۶۳۸۴،۱۶۳۹۷،۱۶۴۰۸و ۱۶۴۱۶ شورای امنیت.
    ۱۰٫ سند شماره S/16433 شورای امنیت، ۷ مارس ۱۹۸۴
    ۱۱٫ منوچهر پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار، چ اول، ۱۳۷۱
    ۱۲٫ سند شماره S/16438 شورای امنیت، ۲۷ نوامبر ۱۹۸۴
    ۱۳ . سند شماره S/16454 شورای امنیت، ۳۰ مارس ۱۹۸۴
    ۱۴ . سند شماره S/16827 شورای امنیت، ۱۹ سپتامبر ۱۹۸۴
    ۱۵٫ سند شماره S/17097 شورای امنیت، ۲۶ مارس ۱۹۸۵
    ۱۶٫ سند شماره S/17127 شورای امنیت، ۸ آوریل ۱۹۸۵
    ۱۷٫ سند شماره S/17130 شورای امنیت، ۲۵ آوریل ۱۹۸۵
    ۱۸٫ سند شماره S/17181شورای امنیت، ۱۳ مه ۱۹۸۵
    ۱۹٫ سندهای شماره S/17836 , S/17833 , S/17829, S/17822, S/17782 شورای امنیت.
    ۲۰٫ سندهای شماره S/17826 , S/17824 , S/17783 شورای امنیت.
    ۲۱٫ سند شماره S/17859شورای امنیت، ۲۴ فوریه ۱۹۸۶
    ۲۲٫ سند شماره S/17911شورای امنیت، ۲۱ مارس ۱۹۸۶
    ۲۳٫ سند شماره S/17949شورای امنیت، ۲۷ مارس ۱۹۸۶
    ۲۴٫ عباس هدایتی‌خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی‌،۱۳۷۰٫
    ۲۵٫ دبیرخانه کنفرانس تجاوز و دفاع، بازشناسی جنبه‌های تجاوز و دفاع، تهران، دبیرخانه کنفرانس تجاوز و دفاع، ۱۳۶۸
    ۲۶٫ اسناد شماره S/19639 ، S/19647 ، S/19650 ، S/19664 شورای امنیت.
    ۲۷٫ اسناد شماره S/19665 ، S/19669 و S/19682 شورای امنیت.
    ۲۸٫ سند شماره S/19730 شورای امنیت، ۴ آوریل ۱۹۸۷
    ۲۹٫ سند شماره S/19816 شورای امنیت، ۲۱ آوریل ۱۹۸۷
    ۳۰٫ سند شماره S/19869 شورای امنیت، ۹ مه ۱۹۸۸
    ۳۱٫ سند شماره S/20084 شورای امنیت، ۳ اوت ۱۹۸۸
    ۳۲٫ سیدقاسم زمانی و دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی، نظام امنیت جمعی سازمان ملل متحد و تجاوز رژیم عراق به جمهوری اسلامی ایران، تهران، بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، چ اول، ۱۳۷۸

  • بختیار

    بلحاظ حقوقی این شخص در جنایات صدام شریک میباشد و حدود 16 سال بجای صدام جنایت کرده حالا چگونه آمریکاییهای صلحجو ودمکرات و انساندوست ! از این شخص مواظبت میکنند و پیگیری جرائم وی نیستند جا دارد قوه قضاییه ایران با توجه به اعترافات وی در کتابش از دادگاه بین الملل بابت جنایات وی و حمایت آمریکا از او شکایت کند.قابل توجه کسانیکه فکر میکنند آمریکاییها به اصول اخلاقی و آزادی و حرمت انسانها اعتقاد دارند. یادمان باشد بانوانی که در معرض سلاحهای میکروبی قرار گرفتند و همه جانبازان شیمیایی علاوه بر اینکه مسلمان بوده اند یک انسان بوده و دولت ایران باید بلاظ حقوقی ئیگیر مسائل آنها باشد ازجمله آن خانم بیولوژیست لبنانی که احتمالا رد سایر کشورهای عربی دارد برا ی حمایت از خلق عرب بر روی بقیه مردم شاید بر روی یمنی ها آزمایش میکروبی انجام میدهد شکایت کرد . من بعنوان یک ایرانی مسلمان از سپاه قدس و سرلشگر قاسم سلیمانی میخواهم اینگونه افراد را دستگیر و تحویل دادگاه صالحه نمایند .

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار