گوناگون

در حرف زدن با خدا حواستان را جمع کنید که چه چیزی از خدا می خواهید

پارسینه: نکتۀ که باید توجّه نمود این است که به ما فرمودند در حرف زدن با خدا حواستان را جمع کنید که چه چیزی از خدا می خواهید. مثلاً همیشه بگویید پناه بر خدا. و چون هنوز قوی نشده ایم، نگوییم من راضی هستم به رضای خدا! چون مقام، مقام خواستن است. و خدا هر چه خواستید می دهد.

لذا اگر به مقام رضا اقرار کردید، خداوند به جهت امتحان پشت سر هم مشکلات را به سراغتان می آورد، تا صداقتتان معلوم شود. و گاهی انسان دعا می کند ولی چون به رضای خدا رضایت داده مشکلات او بیشتر می شود، زیرا مقام رضا همراه با بلاست. لذا انسان باید دائماً بگوید: پناه بر خدا!

مقام رضا مربوط به جناب سیّدالشهداء علیه السلام است که اگر جناب سیّدالشّهداء نمی فرمود که من راضی به رضای خدا هستم، شاید قضیّۀ کربلا پیش نمی آمد. امّا چون حضرتشان تسلیم محض اند، وقتی دوستان و فرزندان او شهید شدند، فرمودند:«الهی رضاً برضائک» و حتی لحظۀ آخر که تمام یاران شهید شدند و دیدند که ممکن است زن و فرزند به اسارت بروند، امّا باز هم گفت«الهی رضاً برضائک».

لذا اگر هفتا و دو پیغمبر خدا را در یک روز در بیت المقدّس آتش زدند، و یا آنهمه مصیبت در روز عاشورا بر سیّدالشّهداء و صحابۀ عصمت وارد شد، و یا هزار و چند سال است که حضرت بقیة الله منتظر ظهورند، و همۀ بلاهائی که بر ائمه و پیامبران دیگر آمد، بجهت این است که آنها تسلیم محض اند، و هیچگونه نقص و کژی ندیدند، و همه چیز را در نهایت راستی و درستی دیدند، و آنهمه حقائق و مکاشفاتی که دست آوردند نیز از این جهت بوده است که در مقام رضا و تسلیم بوده اند. حضرت آقا(علامه حسن زاده) می فرمایند:

زمردان تا گران جانی بدیدم
به القائات سبّوحی رسیدم

باید توجه داشت که منظور از تسلیم محض شدن این نیست که در اموری که پیش می آید بروز عواطف نکنیم!! چنانچه از جناب رسول الله نقل شده که وقتی فرزندشان از دنیا رفت، اشک ریختند،(که مردم از این عمل حضرت اعتراض کردند) ایشان فرمودند: ما حرف گزافی نمی زنیم و نمی گوئیم خدایا چرا اینطور شد(تسلیم محض)، امّا خوب ما پدر هستیم، عاطفه داریم، برای مرگ فرزندمان دلمان سوخته و اشک می ریزیم.

آنهائی که عارف به سرّالقدرند، می دانند مثلاً این آقائی که مریض شده باید مریضی بکشد، و مأموریت ندارد که برای شفا دادنش کاری بکند، امّا از یک طرف این مریض بیچاره ناراحت است و آه می کشد و این عالِم هم برایش ناراحت می شود.

این است که محقّق قیصری در شرح فصوص الحکم فرمودند: «عارف به سرّالقدر هم در راحتی محض است و هم در عذاب الیم».

حضرت بقیة الله، از آنجا که کلّ نظام هستی، برایشان یکپارچه در شهود محض است. از یک طرف می بینید که نظام آنطور که باید پیاده می شد، شد در راحتی اند. و از طرفی هم اعمال و رفتار ما را می بیند و ناراحت می شوند و در عذاب و الم اند و هیچ دست تصرّف بکار نمی گیرند.

شرح دروس معرفت نفس علامه حسن زاده آملی ، شارح ذاکر الحسین(ع) آقا شیخ داود صمدی آملی

ارسال نظر

  • ناشناس

    خود خداوند به شما گفتن؟
    اینها تفاسیر شماست نه حرف خدا

  • علی

    این چه منطقی است که خداوند برای اثبات صداقت بنده ،همه بلاها را بر سر او فرود می آورد ؟! مگر نعوذ بالله خداوند با بندگانش دشمنی دارد یا به بیماری دیگر ازاری مبتلاست؟ خداوند اخرِ رحمت و مهربانی و مهر ورزی و بنده نوازی است خداوند بینهایت ودود و بخشاینده و سرشار از عشق و صفاست این اتهامها به خداوند نمی چسبد و باید کسانی که دارای این تفکر غلط هستند توبه کنند چرا که به خدا اتهام زده اند و باید در دنیا و عقبی تاوان این اتهام را بدهند نعوذ بالله الرحیم

  • ناشناس

    یعنی خدا حواسش چی واسه ماخوبه !

  • علی

    چی میگی؟

  • ناشناس

    کلاه بزارید سر خدا

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار