گوناگون

استخدام در همه ارگانها فقط با یک تماس!

استخدام در همه ارگانها فقط با یک تماس!

پارسینه: آگهی جالب در خیابان/تهران



خبرهای داغ پارسینه را هر روز در موبایل خود مشاهده کنید
ارسال 7912 به 8494
مخصوص ایرانسلی ها

ارسال نظر

  • سامان میرزائی

    نگاهي به دنياي بلبشوي نيازمنديهاي روزنامه اي: استخــ...ـدام وديگرهيچ

    خيلي فرق كرده است. نيازجامعه امروزبا ديروز. همه چيزپيچيده ورنگي شده است. البته هنوز آنقدركوچك اند كه درجدولهاي چهاردردوي نيازمنديهاي روزانه بگنجد. يك رصد چند دقيقه اي صفحه آگهي هاي روزنامه كافي است تا بفهميد دنياي انسان مدرن به چه سمتي درحال حركت است ونيازهايش ازچه جنسي است. البته به روزهم مي شويد اگر ازاين دنياي رنگي عقب افتاده ايد.

    به روزترين نيازهاي انسان مدرن را درهمين قاب هاي دورنگ قرمزومشكي جستجوكنيد. از انواع واقسام خدمات پزشكي وبهداشتي وآرايشي گرفته تا فرش وپيتزا وويلاي عروسي. آنقدردردهاي آدم گرفتارروي زمين متفاوت شده كه درقسمت خدمات پزشكي آگهي خدمات “مطب تخصصي درد” را بدهند. مشاوره دردهاي حاد ومزمن. درمان اعتياد آن هم به روش سم زدايي سريع وفوق سريع! به صورت سرپايي! البته خدمات پزشكي فقط براي دردمندان نيست. گاهي از درد بي دردي مي تواني براي خودت درد بتراشي. البته آگهي ها به شما تضمين مي دهند كه بدون درد وخونريزي وبدون استراحت درمنزل درد شما را دوا كنند.

    بخش عمده اي ازتبليغات پزشكي درنيازمنديهاي روزنامه ها متعلق به انواع واقسام عملهاي زيبايي است. كاشت موي طبيعي سر( هر1000 تارمو250 هزارتومان، 180تارمودرهرسانتي مترمربع)، كاشت موي ابرو، بلند وپرپشت كردن مو(نصب مش، اضافه كردن مژه به مدت طولاني، بافت مكزيكي كاشت ناخن كريستالي، فرورنگ مژه) عمل زيبايي بيني، گونه، چانه وفك ودهان... يا تبليغاتي چون زيباسازي ومراقبت ازپوست، چاقي ولاغري و ... همه اينها گواهي ازدغدغه ها ونيازهاي ماست. واقعا اينها نيازهاي ماست؟

    كلاهبرداري فقط با يك تلفن
    نيازجامعه امروزبا ديروزخيلي فرق كرده. اين را بيشترازهمه مي تواني درستون خدمات مجالس ومراسم ها ببيني. ازتبليغ باغ و ويلا“مناسب با بودجه شما” دربهترين نقطه درفلان جهت تهران گرفته تا انواع موزيسين بانو، رقص نور، dj واقعي، عكاس، مركزاتومبيل هاي كلاسيك درقيمتهاي نجومي. البته درست دركنارستون مراكزارائه دهنده خدمات عروسي ستوني جداگانه هم براي مجالس عزا درنظرگرفته اند.
    مجو درستي عهد از جهان سست نهاد
    كه اين عجوزه عروس هزار داماد است

    گذشته ازتبليغات رنگ به رنگ، برخي نكات موجود درآگهي ها نيزجلب توجه مي كند. شركتهاي زيادي تنها با دادن يك شماره تلفن به تبليغ خدمات خود پرداخته اند. درحالي كه ممكن است شركت وجود خارجي نداشته باشد. خدمات مسافرتي كه با اجاره يك زيرپله به عنوان دفتركاراقدام به كلاهبرداري هاي هنگفت مي كند وهمچنين شركتهايي كه اقدام به درج آگهي استخدام مي كنند شايد ازاين دسته باشند. اقامت درفلان كشور، ويزا و... تنها ختم مي شود به يك اتاق( به عنوان شركت) و يك عدد ميزوتلفن ومبلغي كه بابت خدمات دريافت نكرده ازجانب مراجعه كننده پرداخت مي شود. اين درحالي است كه برخي روزنامه ها درقبال دريافت هزينه وسود حاضرند هرنوع آگهي را بدون اطلاع ازصحت آن چاپ كنند. درحالي كه با وجود شبكه اي ازثبت شركتها آنهم به صورت الكترونيكي مي توان ازصحت ثبت اين شركتها مطلع شد بعد به عنوان روزنامه رسمي كشور اقدام به چاپ آگهي آن كرد. شايد هنوزبراي اينكه دريك دولت الكترونيك زندگي كنيم زود باشد!

    گاهي دربين آگهي ها گاه چشمت به آگهي هاي زرد وپوشالي مي افتد كه معلوم نيست چه كساني به اين گونه آگهي ها دلخوش كرده ودنبالشان مي روند. به نظرنمي رسد كه چاپ تبليغاتي كه درهمان نگاه اول مشخص است اعتباري ندارد، تنها براي كسب درآمد، كاردرستي باشد. تبليغ آموزش زبان انگليسي درخواب، آموزش فشرده مكالمه در24 ساعت، بازارياب تبليغاتي با درآمد ميليوني و...

    استفاده ابزاري اززنان درمحيط كار
    درميان آگهي هاي روزنامه ها بخش عمده اي به آگهي استخدام مربوط است كه دراين ميان نيزدعوت بانوان به كاردرصدراين آگهي ها قراردارد. يك تورق كوتاه شما را با انبوهي ازجملات وكلماتي مواجه مي كند كه حاكي ازاستفاده ابزاري اززنان در محيط هاي شبيه به اشتغال است. عده زيادي دليل نيازشان به كارگر زن را پايين بودن مزد كاري اوبيان مي كنند واينكه كمتر مردي حاضرخواهد بود با همان هزينه كارمشابه خانمي را انجام دهد.

    اما گذشته ازاين، ظواهرامراستخدام زنان حاكي ازمسائل ديگري نيزهست. عباراتي چون حسابدارباسليقه، منشي با ظاهرآراسته وروابط عمومي بالا، خانمي با ظاهرآراسته جهت كاردر فست فود و...معناي نيازبه نيروي انساني جهت انجام كاررا نمي دهد. دربسياري ازشركتهاي خصوصي، مغازه ها، فست فودها و ... مشاهده مي شود كه دختري با آرايش وپوشش نامناسب درحال مگس پراني است؛ آيا اين كارهيچ معنايي بجزاستفاده اززنان و دختران براي جذب مشتري دارد؟

    دراين ميان البته تبليغاتي وجود دارند كه درنوع خود منحصربه فرداند؛ كباب زن ماهرغيرسيگاري(معلوم نيست چه حجم ازكبابها حاوي ته سيگاركباب زنان گرامي بوده كه عده اي مجبوربه گذاشتن چنين شرطي مي شوند) ومشابه آن مواردي چون شابلون زن غيرسيگاري. همچنين به وفوريافت مي شود كه نيازخود را به كارگروپادوي شهرستاني اعلام مي كنند. وتبليغات حرفه اي ديگري چون” ازتمام خانمهاي آشنا با كار لي دعوت به همكاري مي كنيم، به تعداي خانم جهت كاردرلپ لپ نيازمنديم، دستيار آشنا به كاشت مونيازمنديم، يك نفرموتورسوارشهرستاني، دندانپزشك ورزيده...

    تبليغات درزندگي پرسرعت وشتاب عصرما نقش مهمي بازي مي كند؛ طبق شعارمعروف “درارائه هرنوع خدماتي ديده نخواهيد شد مگراينكه تبليغ كنيد” اما به نظرمي رسد كه شيوه درست تبليغات وبازنگري درقوانين مطبوعاتي براي چاپ بدون چون و چراي هرگونه آگهي جلوي برخي سوءاستفاده ها را بگيرد؛ آنهم درشرايطي كه ديده شده حجم بالايي ازشكاياتي كه دردادگاههاي كشوردرجريانند منشائي جزهمين آگهي هاي رنگين ندارند. والبته كه دراين باره گفتني هايي است...

    به يك فروشنده “ترجيحا خانم، حتما مجرد” نيازمنديم
    زيپ كيفش را بازمي كند، اسكناس مچاله اي بيرون مي آورد وبه دست دكه دارمي دهد. لاي روزنامه را بازمي كند نيازمندي هايش را برمي دارد وروزنامه را بيرون مي اندازد. وقتي با خودكارقرمزدوربعضي ازكادرها خط مي كشد با خودش مي گويد: امروزهم مثل ديروز... مدتي است فارغ التحصيل شده وجوياي كاراست. روزانه 10 محل را براي پيدا كردن شغل مناسب زيرپا مي گذارد. اما همه تيرهايش به سنگ مي خورد. مجبوراست تا پيدا كردن شغل مناسب مدتي را به منشي گري مشغول باشد. اما وقتي آگهي هاي استخدام منشي را بررسي مي كند اغلب احساس ناخوشايندي به اودست مي دهد...

    تعداد زيادي ازدختران جوياي كارممكن است با اين قبيل احساسهاي ناخوشايند درگيرباشند؛ آن هم وقتي درمقابل عنوان پرطمطراق شركت اغلب با مكانهاي نه چندان مناسب مواجه مي شوند. يك واحد آپارتماني درطبقه پنجم يك ساختمان به اصطلاح تجاري( البته درظاهرامرهيچ تفاوتي با مسكوني ندارد ) شركتي است كه درآن بسته است. زنگ كه مي زني پسري كه تنها شخص موجود درشركت است دررا به رويت بازمي كند... “اين يكي مناسب تراست.”

    شركتي دريكي ازخيابانهاي اصلي شهر. آنقدركوچك است كه به هيچ وجه به يك شركت شبيه نيست. وارد كه مي شوي بايد پله هاي بلند وتنگ را به سمت زيرزمين طي كني. يا ازخوف است يا از تنگي راه پله، احساس مي كني تنفس برايت مشكل شده. مرد درظاهرموقراست اما وقتي به اومي گويي كارمورد نيازشما را درمنزل انجام مي دهم ونتيجه را هرچند روزيكبار برايتان مي آورم، مي گويد: خيربايد همين جا كاررا انجام بدهي! وحالا...

    نگاهي گذرا به نيازمندي هاي روزنامه ها به وضوح خبرازاوضاع نابسامان موقعيت اجتماعي زنان جوياي كارمي دهد. با اين توضيح كه نفس حضورزن دراجتماع وقبول مسئوليت ازطرف وي كاملاقابل قبول بوده ونمي توان منكرآن شد. ازطرفي هم نبايد انتظارداشت شعاربرابري ومساوات زن ومرد را بدهي وازطرف ديگرتوقع امتيازويژه براي حضورزن درمحيط كاررا داشته باشي مثل پستهاي بي دردسروپردرآمد فقط به اين علت كه يك زن هستي. زن مي تواند با نقطه ضعف قرارندادن شرايط جسماني خود فرضا يك راننده، يك فيلمسازويا مديرعامل يك شركت صنعتي وحتي يك معمارموفق باشد اما نمي تواند ويا نبايد با ابزارقراردادن خود، صندوقداريك رستوران وفروشنده بزك كرده يك مغازه كوچك باشد. هميشه زناني با پذيرش چنين شغلهايي بي شك مورد نوعي استثمارخاموش قرارمي گيرند. چه ازلحاظ ابزاربودن براي جذب مشتري وچه ازلحاظ نداشتن حقوق ومزاياي مناسب درقبال كارانجام شده. “يك فروشنده ترجيحا خانم حتما مجرد، يك خانم با روابط عمومي بالاوظاهري آراسته، يك خانم جوان20ساله...” تنها مفهومي را كه به جويندگان كارالقا مي كند اين است كه شغل مورد نظربا ظاهراوپيوندي عجيب وغريب دارد، همين! به همين علت است كه دخترجوياي كاربايد ساعتي را صرف بزك ظاهركرده وهنگام معرفي خود به شخص مسئول تمام تلاشش را براي نشان دادن روابط عمومي بالا(با غمزه چشم وابرووريختن زبان) به خرج دهد. كاري كه با اجبارويا اختياربايد درتمام طول عمركاري خود انجام دهد. عملي كه برايشان عادت مي شود ديگربدون آراستن ظاهر، اعتماد به نفس خروج ازمنزل را ندارد.

    علاوه برتاثيرمخرب اين قبيل شغل ها برشخصيت زن دراجتماع گاه اتفاقات ناگواري دراثرمراجعه زنان ودختران جوان به شركتهاي تقلبي كه آگهي شان درروزنامه ها چاپ شده است، مي افتد. اگرچه گاهي “نياز” انسان را علي رغم ميل باطني مجبوربه انجام اين قبيل كارها مي كند اما بايد با وضع قوانين ازبروزاتفاقات ناگوارجلوگيري شود.
    مثل عدم درج آگهي شركتي كه بطور قانوني به ثبت نرسيده وممكن است دامي باشد براي اغفال دختران.

    بسيارپيش آمده كه دختران جوان، دانشجويان شهرستاني مقيم تهران وبرخي دختران فراري كه براي كاريابي ازخانه هاي كاهي يك روزنامه دنبال نان مي گردند وارد باندهاي فساد شده اند والبته برخي ديگركه با حضوردراين مثلاشركتها مورد آزاروتعرض قرارگرفته اند پس ازاينكه با تهديد صاحب كارمواجه شده اند علاوه براينكه به كاردرآن شركت تن داده اند به سايردرخواست هاي آن مجموعه نيزپاسخ مثبت داده اند واين پله اي است كه آنها را علاوه برسرخوردگي وافسردگي واحساس پوچي ازيك زندگي نكبت بار، به انتهاي جاده زندگي وخودكشي كشانده است. آنهم بواسطه عكس ويا فيلمي كه درهمين شركتها ازآنها گرفته شده است...ودراين ميان نه شكايتي صورت گرفته ونه عاملان اصلي خودكشي يك جوان جوياي كاركه تنها گناهش سادگي بوده است؛ پيدا شده وبه مجازات عمل خويش رسيده اند.

    آنچه مهم است نظارت ضعيف براوضاع آگهي هاي روزنامه اي است وگرنه ماجراي استخدام هاي دروغين وهمچنين شكاياتي كه روزانه روانه دادسراها ودادگاه هاي كشورمي شود وهمگي سرازهمين اتاق هاي تاريك سوء استفاده درمي آورد، هرگزبا اين آماررشد مواجه نبود.

    به راستي ارباب جرايد تا به حال خود براي يك بارهم كه شده با اين شركتهاي به اصطلاح كاريابي تماس گرفته اند؟ آيا مي پسندند كه دخترانشان براي كسب وكاربه يكي ازهمين شركتها مراجعه كند؟ آيا درآمدزايي نيازمنديها براي يك روزنامه آن هم دريك كشوراسلامي تا اين حد اهميت دارد كه ماجراي باندهاي فساد وتبهكاري كه دردل اين آگهي ها رخنه كرده اند به فراموشي سپرده شود؟

  • ناشناس

    کم چاخان کن بابا گیر اوردی توام!!
    خودت میری این ور اونور کاغذ می چسبونی و دنبال بازدید کننده ای! راحت شماره هم می نویسی.
    همچین چیزی رو راحت جاررررر نمیزنن!

  • ناشناس

    saman-sasan-farzad-....

  • هادی

    من ارسال کردم ، الان هم استخدام شدم ولی بنا به دلایل امنیتی نمی تونم بگم کجا مشغولم...!

  • دانشجوی خواجه نصیر

    دمت گرم پارسینه تو تلگرام واست فرستادم و اینجا گذاشتی.
    راستی این عکسه رو از اتوبوس خط پیچ شمیران و میدان قدس ایستگاه سیدخندان انداختم و برات فرستادم.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار