نقش کنترل احساسات در ابعاد مختلف زندگي

بدن شما به اين دليل داراي فرم فعلي است چراکه شما اين فرم را به آن داده ايد. شکل بدن شما تنها به دليل وجود ژن و وراثت به اين صورت در نيامده است، حتي "متابوليسم کند" هم آنچنان شما را با خطرات جدي روبرو نخواهد کرد چرا که با تقويت ماهيچه ها و ثابت نگه داشتن ميزان قند خون به راحتي مي توانيد متابوليسم بدن خود را تسريع کنيد؛ اما اگر به طور مرتب از ميان وعده هاي ناسالم استفاده کرده، غذاهاي ناسالم بخوريد، تمام طول روز دراز کشيده باشيد، و از برنامه خواب و استراحت مناسب برخوردار نباشيد، تمام مدت با احساسات مغتشش و استرس روبرو باشيد به خودتان مديون هستيد که طرز زندگي تان را تغيير دهيد. شما بايد منشاً ايجاد مشکلات را پيدا کرده و اههاي سازنده اي براي مقابله با آنها پيدا کنيد. اگر از وضعيت زندگي خود به درستي آگاهي نداشته باشيد و به درستي متوجه نباشيد که از کجا بايد براي حل مشکلات اقدام کنيد، به طور ناخواسته وضعيت دشواري را هم به بدن و هم به روابط خود تحميل خواهيد کرد.

بهترين نکاتي که مي توانند در اين راه به شما کمک کنند ايمان، مديتيشن، و آگاهي نسبت به اين مطلب است که مي توانيد از خودتان "فرد بهتري" بسازيد. اولين گام در اين راه، بدست آوردن دانش و آگاهي کافي نسبت به احساساتتان مي باشد. شايد توصيه هايي که من در مورد احساسات مي کنم، کمي برايتان عجيب باشد، اما اگر به علم مديتيشن آشنايي پيدا کنيد، به راحتي مي توانيد متوجه منظور من بشويد. به هر حال مطمئن باشيد که با به کارگيري اين موارد به راحتي مي توانيد به نتيجه دلخواه دست پيدا کنيد. برخي از تکنيک هايي که در ذيل به شما معرفي مي شوند، برگرفته از روش هاي "تيک نات هان" راهب فوق العاده ي بودايي مي باشند.

زمانيکه با احساسات شديد روبرو مي شويد، بايد پيش از هر چيز هميشه يادتان باشد که يک نفس عميق بکشيد. زمانيکه نسبت به احساسات خود بي توجهي مي کنيد، اين احساسات به طرق ديگر خود را نمايان مي سازند که خوردن بيش از اندازه نيز جزئي از آن مي باشد. به احساسات خود مانند طفلي که در حال گريه کردن است نگاه کنيد، اين کودک نيازمند کمک شماست. زمانيکه نفس عميق مي کشيد، بر روي دم و بازدم خود تمرکز کنيد. بعد احساس مورد نظر را براي خودتان تشريح کنيد. به عنوان مثال بگوييد: "من احساس نااميدي مي کنم" يا "من عصباني هستم" و يا هر احساس ديگري که در آن لحظه بر شما غلبه کرده. بعد هم به خشم و يا نااميدي خود لبخند بزنيد. هدف اين نيست که آني مشکل را حل کنيد، فقط بايد با دقت تمام به آن توجه کنيد و نفس خود را خالي کنيد. اين توجه، به نوبه خود شما را آرام تر کرده و از شدت احساسات منفي شما مي کاهد.

اگر از دست کسي عصباني هستيد، چه يکي از دوستان نزديکتان باشد، چه راننده اي که در خيابان بد رانندگي مي کند، به اين فکر کنيد که آنها هم به اندازه شما در حال اذيت شدن هستند. به اطرافيان خود به چشم يک کودک 5 ساله نگاه کنيد که به شدت آسيب پذير است. شما نسبت به اين کودک 5 ساله حس ترحم و همدردي داريد؛ او با وجود تمام بي توجهي ها، ترس ها، خشم ها، حسد ها، اضطراب ها و ناکامي ها بزرگ شده است. شايد خودتان هم با يک چنين مشکلاتي در زندگي مواجه شده باشيد، خيلي سخت است، اما حقيقت دارد. در هر حال تحت هر شرايطي که احساس عصبانيت به شما دست داد، فوراً يک نفس عميق بکشيد. لازم نيست ديگران را به خاطر کارهاي بدي که انجام مي دهند، ببخشيد، اما نسبت به افراديکه عصباني هستند، قدري رحم داشته و نسبت به آنها دلسوزي کنيد چرا که آنها نيز در رنج و عذاب به سر مي برند. اين کار به نوبه خود سبب مي شود تا در حد بسيار زيادي از رنج و اندوه شما کاسته شود و مي تواند نقش سازنده اي داشته و آثار مخرب خشم را بر روي شما از ميان بردارد.

برخي از افراد هستند گه گرايش شديدي به "تقلب" کردن در رژيم هاي غذايي شان دارند. اولين کاري که بايد انجام دهيد اين است که "هوس" را از خودتان دور کنيد. اگر شما به دنبال موارد منفي در زندگي خود نيستيد، بهتر است که در حوالي آنها هم ظاهر نشويد تا بر روي شما نتوانند کوچکترين تاثيري بگذارند. اگر غذايي مقابلتان قرار گرفت که نمي دانستيد که آيا مي توانيد از خوردن آن صرف نظر کنيد، يک لحظه صبر کنيد، نفس عميقي بکشيد، و بعد تصميم بگيريد. گاهي اوقات ممکن است که براي مدت زمان کوتاهي دچار احساسات آني بشويد، اما تحت هر شرايطي بايد بر روي اهدافي که در ذهن مي پرورانيد تمرکز کرده و با برنامه ريزي به جلو برويد. به طور کلي نظر من اين است که اگر براي لحظه اي کوتاه به هوس هاي خود خيلي منطقي و عاقلانه فکر کنيد، آنها به سرعت رنگ مي بازند، به ويژه اگر از منبع آن دور شده و يا خودتان را مشغول به انجام کار ديگري کنيد. اگر سعي کنيد با اتکا به قدرت هاي فوق العاده و ماوراي انساني با آنها بجنگيد، مطمئن باشيد که با اين کار خود فقط آنها را تقويت و تشديد کرده ايد.

دقت داشته باشيد - اگر بر روي هر چيزي پوشش بگذاريد، چيز ديگري فاش خواهد شد. زماني که افراد مي گويند به دلايل تغييرات احساسي پرخوري مي کنند، در واقع منظورشان اين است که اگر غذا را برداريم در زير آن يک سري احساسات ناخوشايندي وجود دارد و از آنجايي که فرد تمايلي به رويارويي با آنها ندارد، غذا خوردن را انتخاب ميکند تا با اين کار به نوعي از احساسات اصلي خود فاصله گرفته باشد.

درصد عظيمي از اضطراب و استرسي که در افراد مختلف بروز مي کند به دليل تفاوتهايي است که در واقعيت زندگي و تصورات ذهني آنها وجود دارد. به هر حال اين جزء طبيعت انسان است که هم بايد لذت را تجربه کند و هم زجر و سختي را. حقيقت، حقيقت است و تنها راهي که مي توانيد از طريق آن به جاي ديگري برويد اين است که موقعيت فعلي خود را قبول کنيد و سپس مسير مورد نظر خود را انتخاب نماييد. درست مانند زمانيکه در فروشگاه زنجيره اي ايستاده ايد و نقشه اي که در مقابلتان وجود دارد به روشني معين مي کند که در کجاي فروشگاه ايستاده ايد. نمي توانيد جر و بحث کنيد که چرا اين جا هستيد و همچنين نمي توانيد آرزو کنيد که اي کاش در جاي ديگري ايستاده بوديد. به هر حال موقعيت فعلي تان اينجاست و بايد آنرا بپذيريد. حقيقت را همانطوري که هست بپذيريد و اولين گام را دقيقاً از جايي برداريد که در حال حاضر در آن قرار گرفته ايد.

البته منظور ما اين نيست که مشکلاتتان دقيقاً در همان نقطه اي که بروز مي کنند، حل نماييد. فقط بايد اطلاعات جامع و کاملي در مورد کليه احساسات خود داشته باشيد و واقعيات زندگي را پذيرا باشيد. حل مشکلات هم به نوبه خود نيازمند توجه و آگاهي است، اما صرفاً نيازمند مدت زمان بيشتري مي باشد. اگر از ايمان و عقيده ي بالايي برخوردار باشيد، مي توانيد تلاش کرده و در کنار آن دعا کنيد و نتيجه را به خدا بسپاريد. همچنين ميتوانيد موقعيت فعلي خود را به خوبي تجزيه و تحليلي کرده و گزينه هاي مختلفي را که در پيش رويتان قرار دارد، بسنجيد؛ هميشه به اين نکته دقت داشته باشيد که در هر لحظه ممکن است گزينه هاي جديدي در مقابلتان سبز شوند که قبلاً به ذهنتان نرسيده باشند. در هر صورت سعي کنيد که با ديد مثبت به مسائل نگاه کنيد و خشم و غرور و يک چنين خزعبلاتي را کنار بگذاريد و تبديل به فردي شويد که خودتان از او قدرداني و تشکر مي کنيد.

به هر حال از هر مطلبي که رنج مي بريد، و احساسات شما هر چه که هستند، سعي کنيد از آنها فرار نکنيد. تا کي مي خواهيد اين کار را انجام دهيد؟ سعي کنيد به چشم يک ميهمان به آنها نگاه کرده و به آنها خوش آمد بگوييد تا بهتر بتوانيد آنها را درک کنيد. فقط نفس بکشيد، در کنار احساسات خود بنشينيد، آنها را بازبيني کرده و به آنها لبخند بزنيد. اين کار را فقط براي چند روز انجام دهيد ونه بيشتر، آنوقت مي بينيد که احساسات منفي تان ديگر هيچ گونه انرژي نخواهند داشت تا شما را آزار دهند. ديگر تمايلي به سرکوب کردن احساسات خود نخواهيد داشت، با پرخوري بر روي آنها در پوش نخواهيد گذاشت؛ فقط آنها را شناسايي کرده و از همان نقطه شروع به حل کردنشان ميکنيد. زماني که اقدام به شناسايي اعمال خود مي کنيد، ديگر اين احساساتتان نيستند که بر شما غلبه مي کنند و به خوبي متوجه مي شويد که شما چيزي بالاتر از احساساتتان هستيد.

به راحتي مي توانيد به غم و اندوه خود لبخند بزنيد، مي توانيد به خشم و عصبانيت خود لبخند بزنيد، آنها ديگر جزئي از وجودتان هستند و در عين حال شما خيلي بالاتر از آنها هستيد. اگر نسبت به آن احساس کاملاً طبيعي داشته باشيد مي توانيد در کنار آن نشسته و بر اين باور باشيد که مانند ميهمان مي آيند و ميروند. در مورد آنها از خود سوال بپرسيد، دعا کنيد، در مورد راههاي سازنده اي که مي توانيد شرايط راتغيير دهيد فکر کنيد، ببخشيد، عذرخواهي کنيد، نفس عميق بکشيد، بر روي دم و بازدم خود تمرکز کنيد و سعي کنيد که به طور کلي تبديل به انسان بهتري شويد. زمانيکه موقعيت فعلي خود را بپذيريد، آنوقت مي توانيد به راحتي تصميم بگيريد که به کدام سمت ميتوانيد برويد.

اوه خداي من احساس مي کنم هيپي* شدم. هيپي*: فردي که قواعد و شرايط قراردادي و متداول زندگي را نمي پذيرد و خواستار داشتن يک زندگي سرشار از عشق و صلح است.