سیدحسن خمینی؛ چتری باز؛ حتی برای کسانی که از انقلاب دلخورند
پارسینه: سید حسن خمینی، در سال ۱۳۶۸ تحصیلات حوزوی خود را در مدرسه رضویه قم آغاز کرد و پس از آن در مدرسه کرمانیها به ادامه تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۷۲ لباس روحانیت پوشید.
چتری باز؛ حتی برای کسانی که از انقلاب دلخورند
حجتالاسلام، حجتالاسلام والمسلمین، آیت الله، علامه، نوه امام، فرزند یادگار امام، تولیت حرم مطهر امام خمینی؛ این عنوانها همگی برای سید حسن خمینی به کار میرود و شاگردان درس خارج او معتقدند چهره و جایگاه علمی «حاج حسن آقا» تحتالشعاع این عناوین قرار گرفته و برجستگیهای علمی و حوزوی او، آنطور که باید و شاید دیده نشده است.
سید حسن خمینی، در سال ۱۳۶۸ تحصیلات حوزوی خود را در مدرسه رضویه قم آغاز کرد و پس از آن در مدرسه کرمانیها به ادامه تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۷۲ لباس روحانیت پوشید. آیت الله دوزدوزانی، پایانی، سلطانی طباطبایی، استادی، و موسوی بجنوری، از اساتید فقه و اصول خمینی جوان در سطح عالی بودهاند. در فلسفه و عرفان، منظومه ملاهادی سبزواری را از استاد اسحقنیا، منازل السائرین را از آیت الله انصاری شیرازی، و اسفار را از آیت الله جوادی آملی فراگرفت.
پس از اتمام سطح عالی، در درس خارج فقه و اصول آیات عظام فاضل لنکرانی، وحید خراسانی، شبیری زنجانی، محقق داماد، موسوی اردبیلی، صانعی و مومن حضور یافت. با این حال، چنانکه محمود شهیدی میگوید، در میان اساتید مختلف دوره سطح عالی و دروس خارج، سید حسن خمینی از مرحوم سلطانی طباطبایی، جد مادری خود، تاثیر بسیاری گرفته و تحت تربیت او بوده است؛ نهتنها در مسائل علمی، بلکه در مسائل اخلاقی و تربیتی.
خمینی جوان، تدریس را دو سال پس از ورود به حوزه علمیه آغاز کرد و در طول ۸ سال پس از آن، تقریبا همه درسهای اصلی حوزه را تدریس کرد؛ از جامع المقدمات گرفته تا سیوطی و مغنی و معالم و شرح لمعه و منطق مظفر. از سال ۱۳۷۹ نیز به تدریس سطوح عالی پرداخت و کتابهایی مانند رسائل، مکاسب محرمه، بیع، خیارات، و کفایه را تدریس کرد. تدریس کتاب فلسفی منظومه ملاهادی سبزواری را نیز از سال ۱۳۸۵ آغاز کرد و در آبان ۱۳۹۱ به پایان رساند.
آنچنانکه در پایگاه اینترنتی سید حسن خمینی آمده، او به فراگیری علوم انسانی اشتغال ورزیده، در ادبیات متبحر است، با فلسفه غرب، جامعهشناسی و تاریخ در حد بالایی آشنایی دارد و بر زبانهای عربی و انگلیسی مسلط است.
۱۳۸۹؛ آغاز درس خارج اصول فقه
سید حسن خمینی، درس خارج اصول فقه را در سال ۱۳۸۹ آغاز کرد؛ حلقه درسی که در حوزههای علمیه، بالاترین کرسی تدریس است و از نشانههای نزدیک شدن به مرجعیت. خمینی جوان زمانی درس خارج اصول فقه را آغاز کرد که همچنان برای شاگردان خصوصیاش کفایة الاصول آخوند خراسانی را تدریس میکرد و این حلقه درسی تا سال ۱۳۹۰ ادامه داشت. کفایة الاصول از دروس سطح عالی حوزه است و پیش از درس خارج خوانده میشود.
درس خارج فقه سید حسن خمینی، ۳ سال پس از درس خارج اصول فقه آغاز شد و شاید همین نشانهای روشن باشد بر آنکه او بیش از آنکه فقیه باشد، اصولی است؛ گرچه برخی از شاگردان او معتقدند سید حسن خمینی از جامعیت ویژهای برخوردار است و همان اندازه که در اصول فقه اهل تحقیق، پژوهش و کار علمی است، همچون پدربزرگ خود، در فقه و فلسفه و عرفان نیز صاحب رای و نظر است.
حلقه درس خارج آیت الله سید حسن خمینی، امروز بیش از ۳۰۰ شاگرد دارد که میتوان شور علمی و حلقه زنده اجتهاد را در جریان درس خارج در نمازخانه مدرسه دارالشفا به وضوح دید. درسی که در ابتدا و در سال ۱۳۸۹، در مدرس یک دارالشفا برگزار میشد و سال بعد به دلیل کمبود جا به مدرس شماره سه منتقل شد و پس از آن باز هم در جای بزرگتری برگزار شد تا پذیرای همه علاقمندان به درس او باشد. از درسهای شلوغ و پرجمعیت مراجع تقلید که بگذریم، امروز درس سید حسن خمینی، یکی از درسهای پرجمعیت در میان مدرسان جوان حوزه علمیه قم است.
خارج اصول، بر مبنای مناهج الاصول امام خمینی
استادان درس خارج فقه و اصول، معمولا یک کتاب فقهی یا اصولی مانند جواهر الکلام را مبنا قرار میدهند و بر اساس ترتیب آن، به ارائه بحث، نقل و بررسی نظرات مختلف و در پایان بیان نظر خود به عنوان رای صائب و درست میپردازند. سید حسن خمینی در درس خارج اصول فقه، کتاب مناهج الاصول مرحوم امام خمینی را مبنا قرار داده و بر اساس ترتیب ارائه مطالب این کتاب، تدریس میکند.
سید محمود صادقی در پاسخ به این سوال که مبنای انتخاب کتاب مناهج الاصول امام خمینی به عنوان کتاب محوری درس خارج اصول سید حسن خمینی چیست؟ میگوید: «دلیل اصلی و اساسی این بوده که مکتب فکری حضرت امام، در حوزه رشد پیدا کند و بیشتر به آن پرداخته شود. حوزه قم اگرچه حوزه قم است، اما امروزه با شاگردان مکتب مرحوم نائینی حرکت میکند. پس از آنکه آقای خویی که از شاگردان مرحوم نائینی بودند، به قم مهاجرت کردند، روش مرحوم نائینی در قم باب شد و شاگردان آقای خویی هم این راه را تا امروز ادامه دادهاند. بنابراین روش علمی و اصولی مرحوم امام، کمرنگتر شده و کمتر مورد توجه قرار میگیرد.»
شاگرد سید حسن خمینی البته میافزاید که کتاب مناهج الاصول، نهتنها از آن رو که متعلق به امام خمینی است، بلکه به این دلیل که کتاب بسیار ارزشمند و قویمی است و هم در نثر، و هم در پردازش مباحث اصولی قابل توجه است، میتواند دلیل انتخاب به عنوان مبنای درس خارج اصول فقه نوه امام خمینی باشد. به گفته صادقی، «ایشان گاهی آرای امام را بیرحمانه نقد علمی میکنند و توجهی به رابطه نسبی ندارند.» محمود شهیدی، دیگر شاگرد سید حسن خمینی هم در این باره میگوید: «اینطور نیست که چون نوه امام است، بخواهد نظرات امام را سمعا و طاعتا بپذیرد. گرچه نظرات امام خیلی نظرات قویای است، اما استاد بعضی مواقع اشاراتی دارند و قیدی به نظرات امام میزنند و نقد میکنند.»
حجتالاسلام والمسمین سید محمدحسن مخبر درباره جایگاه روش فقهی و اصولی امام خمینی در درس سید حسن خمینی میگوید: «نکتهای که در درسهای اساتید دیگر وجود ندارد، محوریت نظرات امام است. شاگردان امام، نظرات امام را مطرح نمیکنند. به ندرت حتی نظرات فقهی امام را به صورت ویژه مطرح میکنند. اما نظر حاج حسن آقا این است که نظرات امام به صورت جدی مطرح شود. گرچه گاهی پیش آمده که نظر نهایی ایشان با نظر امام مخالف بوده، اما با این حال به دنبال این هستند که تفکر فقهی امام را به حوزه بازگردانند و شاگردان با نوع نظر امام و نظرات فقهی ایشان بیشتر آشنا شوند. نظرات فقهی امام در حوزه، در حاشیه است؛ اما در درس حاج آقا، در متن است.»
آیا جایگاه علمی خمینی جوان، وامدار خمینی بزرگ است؟
حجتالاسلام سید محمود صادقی، در پاسخ به این سوال که جایگاه علمی و اجتماعی سید حسن خمینی تا چه اندازه وامدار نسبت وی با امام خمینی است، میگوید: «ایشان ضمن اینکه طبیعتا به بیت بزرگ امام منتسب هستند، اما این نکته را باید مدنظر قرار داد که صرفنظر از این انتساب، یک شخصیت علمی هستند که این جایگاه علمی را با تلاش خود به دست آوردهاند. اگر ایشان منتسب به بیت امام نبودند، استعداد بسیار خوب، اخلاق بسیار عالی و روحیه مربیگری، همین جایگاه را برای ایشان میساخت.»
صادقی همچنین درباره روحیه مربیگری استاد خود میگوید: «خیلی از اساتید معلماند، اما کم هستند اساتیدی که مربی باشند. ایشان علاوه بر اینکه معلم خوبی است، مربی بسیار خوبی هم هست. نگاه حاج حسن آقا به کسانی که در اطرافشان هستند و نگاه ایشان به شاگردانشان، روش و نگاه تربیتکننده است و آنها را پیش میبرد.»
محمود شهیدی هم در پاسخ به این سوال که جایگاه علمی سید حسن خمینی در درسهای خارج حوزه علمیه قم چیست؟ میگوید: «انتظاری که از درس ایشان داریم، نباید در حد درس مراجع باشد. ایشان استاد جوان حوزه است و از لحاظ علمی هم وزانت آنها را پیدا نکرده، اما درس حاج حسن آقا در میان همرتبههای خودشان، از حیث کیفیت و کمیت، جلوتر است. درس شلوغ البته به خاطر این نیست که همه از حیث علمی قوی هستند. مثلا یکی از دلایل شلوغی درس حاج حسن آقا است که نوه امام است. علاقه شاگردان به امام و یادگار امام، میتواند یکی از دلایل شلوغی درس باشد. بسیاری هم البته به خاطر مباحث علمی در درس حاضر میشوند. بعضی هم در گوشه و کنار به خاطر ظرفیت و موقعیت حاج آقا ممکن است بخواهند استفاده دیگری کنند. اقتضای جایگاه طبیعی ایشان است که اینچنین مسائلی وجود داشته باشد. حتی در درس بزرگان هم فقط به خاطر مسائل علمی نمیروند. بعضی به خاطر دیدار آقا، و بعضی دیگر به خاطر موقعیت میروند.»
شیوه درسی مکتب نجف، در حلقه درس قم
چنانکه حجتالاسلام سید محمود صادقی یکی از شاگردان خمینی جوان میگوید، شیوه درسی سید حسن خمینی، بیش از آنکه بر اساس روش مدرسه قم باشد، نزدیک به مدرسه نجف است. حجتالاسلام صادقی در توضیح این تفاوت میگوید: «در ارائه بحثهای فقهی و اصولی در مدرسه قم، متعرض اقوال مختلف نمیشوند و به صورت کلی نظر صائب از نظر خودشان را بیان میکنند و اقوال دیگر را به عنوان «قیل» (نظر نادرست) بیان میکنند. اما در مدرسه نجف، دأب و سیره اساتید چنین بوده که همه اقوال را بیان میکرده و مورد نقد و بررسی قرار میدادهاند و بعد نظر صائب را بیان میکنند و اگر در بین گذشتگان کسی چنین نظری داشته، به آن هم اشاره میکنند.»
حجتالاسلام محمود شهیدی هم در این باره میگوید: «ایشان نظرات بزرگان را تا آنجا که امکان داشته باشد مطرح میکند و از کتب خود آنها میآورد. نظر محقق حلی را از آثار خود او میبیند، و به نقل دیگران از محقق حلی اعتماد نمیکند، چون ممکن است اشتباه در نقل رخ داده باشد. نظر همه صاحبنظران را در بحثها نقل میکند، حتی کسانی که مشی متفاوتی نسبت به نظام و انقلاب و حتی خود حاج آقا داشته باشند. نظرات آنها را هم مطرح میکنند. اما بعضی از اساتید، به بیان نظر دو یا سه نفر اکتفا میکنند.»
از جایگاه علمی تا استفاده از پاورپوینت
به دلیل آزادی انتخاب استاد در حوزههای علمیه، یکی از بهترین نشانههای محبوبیت یک درس، تعداد شاگردان و حاضران در آن درس است. گرچه درباره سید حسن خمینی نمیتوان نسبت به مولفههایی مانند نوه امام بودن به طور کامل بیتوجه بود، اما با این حال مقایسه میان درسهای خارج دیگر و درس خارج وی، میتواند یکی از راههای آگاهی از جایگاه علمی آیت الله جوان در حوزه علمیه قم باشد. سید محمود صادقی در این زمینه میگوید: «از گذشته مرسوم بوده که اگر استاد موفق نباشد، طلبهها دور او جمع نمیشوند و طبیعتا درس ساکن و راکدی خواهند داشت. اما درس ایشان اینطور نیست و حلقه بسیار پویایی دارند و تعداد شرکتکنندگان هم زیاد است و در مقایسه با اساتید جوان حوزه، از درسهای بسیار شلوغ است که به همین دلیل، اول در مدرس یک دارالشفا بودند و بعد به مدرس سه منتقل شدند و بعد از آن هم درس خارج در نمازخانه دارالشفا برگزار میشود.»
درسهای خارج فقه و اصول در حوزه علمیه قم را از یک سو مراجع تقلید اداره میکنند و از سوی دیگر، علما و فضلای جوانتر، و هر کدام ویژگیهای خود را دارند؛ آنچه مراجع بزرگ در درس خارج بیان میکنند، نتیجه سالها تکرار و تمعق است، و آنچه در درس خارج فضلای جوانتر گفته میشود، حاصل تتبع و تحقیق تازه است. همین ویژگی باعث میشود که در کنار جمعیت فراوانی که در درس خارج مراجع حضور مییابند، طلاب و فضلای قابل توجهی هم در حلقه درس اساتید جوانتر درس خارج حاضر شوند و شاهد پویایی بیشتری در ارائه بحثها باشند.
در کنار ویژگی فوق که در درس سید حسن خمینی هم به چشم میخورد، «بیان بسیار عالی»، «استفاده از ابزارهای جدید مانند پاورپوینت»، ارائه جزوه درسی هر روزه پیش از آغاز درس و همچنین تعامل مناسب با شاگردان، ویژگیهایی است که شاگردان سید حسن خمینی درباره درس استاد خود بیان میکنند. برخی از اساتید حوزه، چندان تمایلی به پاسخ دادن به سوالات شاگردان در حین بیان درس ندارند و معمولا پرسیدن سوالات را به بعد از ارائه درس موکول میکنند، اما خمینی جوان چنان به سوالات مختلف پاسخ میدهد که گاه این سوالهای پیدرپی به مباحثه دو طرفه بین استاد و یکی از شاگردان تبدیل میشود، اما روی گشاده استاد در پاسخ دادن به سوالات تغییری نمیکند.
حجتالاسلام محمود شهیدی، در همین زمینه میگوید: «معمولا سر درسها اشکالاتی مطرح میشود و مستشکلینی بحث میکنند. واکنش ایشان به عمده مستشکلین، واکنش خوبی است و رفتار مناسبی دارند. اشکال که مطرح میشود، اگر وارد نباشد، تلاش میکنند کاملا اقناع کنند، اما به هیچوجه تحقیر نمیکنند، یا اسائه ادبی به شاگردان نمیکنند. حتی در مواردی اشکال را میپذیرند و بدون هیچگونه ناراحتی، تحسین هم کردهاند و هیچ ابایی از پذیرفتن اشکال بر ارائه درس و آراء و نظرات مختلف ندارند.»
شهیدی همچنین بیان سلیس و روان، حتی در ارائه مطالب غامض و پیچیده فلسفی را یکی از ویژگیهای استاد خود بیان میکند و میگوید: «ایشان بیان بسیار ساده و روان و شیوایی دارند؛ چه در اصول و فقه، و چه در فلسفه و عرفان. کتاب منظومه شیخ ملاهادی سبزواری را ۵ سال طول کشید که تدریس کنند، در عین حال بسیار ساده و سلیس بیان میکردند و نکات غامض فلسفی را به شیوهای روان توضیح میدادند.
ورود به مباحث کمتر شناخته شده و جامعیت علمی
حجتالاسلام سید محمود صادقی، یکی از ویژگیهای استادش را که معتقد است تاثیر فراوانی هم در پربارتر شدن حلقه درس دارد، چندوجهی بودن سید حسن خمینی میداند و میگوید: «بعضی از اساتید ما در حوزه، سرمایه عمر خود را در فقه و اصول صرف کردهاند و اگر به علوم عقلی پرداختهاند، به خواندن و آشنایی اکتفا کردهاند. اگر در کنار فقه و اصول، عرفان خواندهاند، فقط به اندازه آشنایی اندک بوده است، اما حاج حسن آقا خودش را در دایره فقه و اصول محدود نکرده و اگر فقه و اصول تدریس میکند، در کنار آن عرفان و علوم عقلی را هم خوب فرا گرفته و میداند، اطلاعات خوبی از مباحث جدید در کلام و فلسفه غرب و فلسفههای مضاف دارد و در مباحث استطرادی علم اصول، از این موارد کمک میگیرد.»
سید محمدحسن مخبر هم در همین زمینه از آشنایی سید حسن خمینی با فلسفه غرب میگوید و اضافه میکند: «حاج آقا با فلسفه غرب خوب آشناست، اما فضای مباحث اصول یا فقه را درگیر علوم جدید نمیکند. کسی که با فلسفه غرب آشنا باشد، متوجه میشود که در بزنگاههایی وارد نقد مضمونی میشود، اما عموم شاگردان حتی متوجه نمیشوند که این بخش از درس، در نقد نظریهای در فلسفه غرب بود. ورود آشکار به این مباحث ندارد. اگرچه اسلوبها و چارچوبهای فقه سنتی را دارد، اما نهتنها نیمنگاه بلکه نگاهی هم به فلسفه غرب و ربط آن به اصول فقه ما دارد. در این موارد، حریت عجیبی دارند. بدون مانور دادن و پز دادن و اینکه بگوید در فلان کتاب و فلان نظریه، چنین گفتهاند، یا اینکه بگوید غربیها اینطور میگویند، بحث میکند و نقد میکند.»
سید محمود صادقی در ادامه، یکی دیگر از ویژگیهای استاد خود را پرداختن به مباحثی میداند که اصولیون به آن نمیپردازند و یا به صورت پراکنده به آن توجه میکنند. روشنترین نمونه این ویژگی سید حسن خمینی، انتشار کتابی است با عنوان «گوهر معنا» که حاصل ۱۲ جلسه درس خارج و بیش از سه ماه کار پژوهشی است و در اسفند ۱۳۹۰ منتشر شده است. کتاب ارزشمند «گوهر معنا» در باب «قاعده وضع الفاظ برای ارواح معانی» است؛ مبحثی در اصول فقه که پیش از این هیچگاه در قالب یک اثر مستقل مورد توجه قرار نگرفته بود. این کتاب با نظارت علمی آیت الله سید حسن خمینی و کار پژوهشی حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین مخبر و حجتالاسلام والمسلمین سید محمود صادقی منتشر شد.
تقریرات درس، آثار پژوهشی و تالیفات
در کنار «گوهر معنا» که بیشتر یک اثر پژوهشی است، تقریرات درس خارج اصول فقه سید حسن خمینی نیز به قلم برادر وی، سید علی خمینی با عنوان «الافادات و الاستفادات»، در بهمن ۱۳۹۲ به زبان عربی و از سوی نشر عروج منتشر شد. جلد دوم این تقریرات هم در سال جاری چاپ شده است.
سید حسن خمینی، تالیفات و مقالات متعددی نیز به قلم خود دارد که فرهنگ جامع فرق اسلامی، مشتمل بر معرفی و بررسی ۲۳۴۰ فرقه اسلامی در ۳ جلد، کتاب دلیل راه، حاوی مقالاتی درباره فضائل ماه مبارک رمضان، کتاب «ده مقاله» حاوی مقالات مختلف حوزوی، و همچنین مبانی فقهی تنظیم خانواده، از جمله این آثار است.
ویژگیهای شخصیتی؛ از متانت تا شجاعت
محمود شهیدی، بر متانت و آرامش سید حسن خمینی تاکید میکند و با اشاره به فشارها و رخدادهایی که در چند سال گذشته نسبت به بیت امام وجود داشته، میگوید: «ایشان همواره از بزرگان و پیشکوستان انقلاب و علم و اجتهاد، با احترام یاد میکنند، و به کسانی که برای انقلاب زحمت کشیدهاند توجه ویژه دارند.
یکی از این افراد، سه سال پیش به صراحت به ایشان اهانت کرده بود. یکی از شاگردان در درس خصوصی اشارهای به این مسئله کرد و تعبیر چندان مناسبی به کار نبرد و گفت این فرد محلی از اعراب ندارد، اما حاج حسن آقا در مقابل از حرمت ایشان دفاع کردند و گفتند اینها برای انقلاب زحمت کشیدهاند و گاهی هم اشتباه میکنند و بنا نیست ما نسبت به آنها بیادبی و بیحرمتی کنیم.»
این شاگرد نوه امام، به رخدادهای سال ۸۸ اشاره میکند و معتقد است حتی در اوج بداخلاقیها و مسائلی که پس از آن پیش میآمد، چیزی جز آرامش در چهره ایشان دیده نمیشد و این فشارها به هیچوجه تاثیری بر درس نمیگذاشت. شهیدی میگوید: «در همان اتفاق حرم امام خمینی هم برخورد ایشان صبورانه بود.» وی همچنین دوری از نگاه کاریکاتوری به اسلام و انقلاب را یکی از دغدغههای جدی سید حسن خمینی معرفی میکند و میگوید: «در عین دغدغهای که نسبت به شریعت دارند، درباره آزادی هم دغدغه دارند؛ معتقدند نه آنقدر باید در شیپور آزادی بدمیم که از اسلام دور شویم، و نه آنقدر از شریعت و ولایت فقیه حرف بزنیم که نامی از آزادی نماند.»
شهیدی همچنین شجاعت را صفت برجسته سید حسن خمینی میداند و میگوید: «در مسائل علمی و سیاسی و اجتماعی، صفت شجاعت را از خاندانش به ارث برده. اگر احساس وظیفه کند، بی هیچ اضطراب و ترسی وارد میشود، ولو اینکه برایش گران تمام شود، اگر هم احساس وظیفه نکند، وارد نمیشود، حتی اگر زیر فشار قرار گیرد.»
افت و خیزهای شاگردان؛ از ۸۹ تا ۹۴
سید محمدحسن مخبر، یکی دیگر از شاگردان نزدیک سید حسن خمینی، درباره درس خارج استاد خود میگوید: «درباره شاگردان درس خارج ایشان، خیلی شاهد افت و خیز بودیم. در مقعطی بعضی با انگیزههای خاصی میآمدند و بعد که دیدند انگیزههایشان تامین نمیشود، دیگر نیامدند. بعضی هم بعد از انتخابات سال ۹۲ حضور پیدا کردند و از ما میپرسیدند که اگر در درس حاضر شویم ما را نمیگیرند؟! و ما میگفتیم ما از سال ۱۳۸۸ خدمت ایشان بودهایم و مسئلهای نبوده.»
حجتالاسلام والمسلمین مخبر که در تحقیق کتاب «گوهر معنا» نیز مشارکت داشته، درباره اولین سال حضور در درس سید حسن خمینی میگوید: «قبل از آنکه درس خارج را شروع کنند، در تابستان، به بیت آیت الله صانعی هجمه شده بود و درباره درس سید حسن هم تهدید کرده بودند. من هنوز با درس حاج آقا آشنا نبودم و کلاسهای عمومی سطح ایشان را هم شرکت نکرده بودم، دوره خارج هم که هنوز شروع نشده بود. اما صرفا برای اینکه نگذارم صحنه درس نواده امام خالی بماند، در درس ایشان شرکت کردم. مخصوصا با تهدیدهایی که کرده بودند، رفتیم که صحنه را پر کنیم، ولی اسیر شدیم. رفته بودم برای اینکه وفاداری خودم به امام را اثبات کنم، صرفا برای اینکه با این نوع تهدید مخالف بودم. بعد که رفتم، هم اخلاق حاج آقا و عمق تدریس و بینش حاج آقا ما را گرفتار کرد و ماندگار شدیم.»
مخبر همچنین درباره انگیزههای مختلف حضور در درس سید حسن خمینی میگوید: «خیلیها میآمدند کلاس را به هم بریزند. ۴-۳ مورد بودند که وسط کلاس شانتاژ میکردند و صلواتهای گاه و بیگاه میفرستادند و صبوری حاج آقا مانع از درگیری میشد. مخصوصا در سال اول و ماههای اول. تلاش میکردند که کلاس را به تشنج بکشند، اما نتوانستند. روحیه حاج آقا اینطور نبود که درگیر بشود. مجال سوءاستفاده به کسی نمیداد. از سال دوم به بعد به ثبات رسیدیم. تا امروز که عدهای بعد از انتخابات تازه جرات کردهاند در درس حاضر شوند و ماندگار شدهاند.»
سید حسن خمینی و شاگردانش؛ اصولگرا یا اصلاحطلب؟
آشنایی اندکی با حلقه درسی سید حسن خمینی، به وضوح نشان میدهد که بیشتر شاگردان او، در حوزه سیاسی خاصی تعریف میشوند. حجتالاسلام مخبر در این زمینه میگوید: «بین شاگردان، خیلی کم افرادی میبینید که از لحاظ منش سیاسی مثل ایشان باشند. حاج آقا نه در اصولگرایی و نه در اصلاحطلبی منحصر نمیشود. قالبهای رفتاری ایشان طوری نیست که بشود گفت منحصرا اصولگرا یا اصلاحطلب است. دوستان ما که در درس حاضر میشوند، این همگرایی را دارند که در نقطهنظرات خود نزدیک به اصلاحطلبان هستند، اما اگر از من به عنوان کسی که به ایشان نزدیکتر بوده بپرسید، ندیدهام که حاج آقا حتی در جلسات خصوصی، جهتگیریهایی داشته باشد که بتوان آن را به گروه خاصی چسباند. متاسفانه اغلب دوستانی که همگرایی اصلاحطلبانه دارند، فکر میکنند حاج آقا هم مثل آنها فکر میکند و بعضی که اصولگرا هستند هم تلقی دیگری دارند.»
مخبر اضافه میکند: «نمیتوانم بگویم که حاج آقا اصلاحطلب است یا اصولگرا. ایشان را غیرمنصفانه به یک جناح میچسبانند. ممکن است بتوانیم بگوییم ۷۰ درصد به اصلاحطلبان نزدیکتر است، اما اینکه بگوییم فردی از یک جبهه سیاسی است، انصافا اینطور نیست و این برداشت، ظلم به حاج آقاست. تعادل عجیبی در ایشان میبینم. حاج حسن آقا انقلابی است؛ از سنخ امام. چترِ بازی که هم اصولگرا و هم اصلاحطلب، زیر این چتر به راحتی جای میگیرند؛ حتی غیراصولگرا و غیراصلاحطلب، حتی کسانی که از انقلاب دلخورند.»
این شاگرد نوه امام در پاسخ به این سوال که شاگردان سید حسن خمینی بیشتر اصولگرا هستند یا اصلاحطلب؟ میگوید: «از دوستانی که سر کلاس میآیند، بخش قابل توجهی گرایشهای اصلاحطلبی دارند. کسانی را از دو طرف داریم که دوموتوره تند هستند و حاج آقا اینها را کنترل میکند. یکی از ویژگیهای درس حاج آقا، این است که هیچکدام از این کلاسها آوردگاه سیاسی نیست و حاج آقا اجازه نداده به چنین فضایی تبدیل شود. در خیلی از درسهای اساتید دیگر حرفهایی زده میشود، اما درس ایشان آوردگاه سیاسی نیست. اگر میخواست، شاید جای مناسب و خوبی بود.»
حجتالاسلام مخبر که سالهاست از نزدیک با سید حسن خمینی و در کنار او بوده است، درباره وجوه نادیده استادش میگوید: «من معتقدم که حاج حسن آقا به شدت مظلوم است
. حاشیههای اطراف بیت امام خمینی و حرم امام و موسسه تنظیم و نشر آثار امام، چنان فراوان و پررنگ است، و حتی ارتباط نسبی ایشان با امام خمینی چنان سایه بلندی دارد که شخصیت ایشان به عنوان سید حسن خمینی، طبیعتا تحتالشعاع قرار گرفته و وجوه عرفانی، اخلاقی و علمیشان دیده نمیشود.
از نظر علمی، چون درس خارج دارند، بالاخره دیده میشود، اما وجوه شخصیتی و اخلاقی که تربیتکننده است، کمتر دیده میشود. از این جهت خیلی مظلوم است. حاج حسن آقا از جمله کسانی است که وقتی کنار او مینشینید، لازم نیست حرف بزند، بلکه نشستن و رفتار کردنش، خودبخود تربیتکننده است. من لا ینفعک لَحْظُه لا ینفعک لَفْظُه. این ویژگیها از ایشان مغفول مانده است.»
حسن اجرایی/فرهیختگان
درود بر شورای نگهبان وسلام بر جنتی
متن خوبی بود. ای کاش دیگرانی که به لطف رسانه ها و تریبون ها آیت الله خوانده شدند، سابقه تحصیلی و علمی خود را بگویند.