گوناگون

نظري وگذري بر «دگرباشي ذهني»!

پارسینه: تاچند دهه پيش ،درهمين اروپاوآمريكاي حامي «دگرباشي جنسي»،همجنس گرايي امري فروكاسته به عده اي بسيار معدود واز مسايل دست دهم جامعه تلقي مي شد.جماعتي انگاشته ميشدند گرفتار به اختلالات ژنتيكي وبركنار ازفطرت وغريزه بني آدم!درزمان ما اما،گواينكه درنسل بشر يک جهش ژنتيك پيش آمده! ومادر طبيعت ،به توليد انبوه دگرباشان جنسي روي آورده است!

نگارنده تا جايي كه از عالمان ژنتيك وروانشناسي، واقعيت امر را جويا شده،آنان علاوه برموضوع ناسور بودن ژن وهورمون،پاي احساس ناتواني در فاعليت جنسي ونيز اداواطوار هاي عده اي خاص، كه هماره «بوق تفاوت» به دست گرفته اند،راهم به ميان مي كشند.

داستان اين جماعت هرچه باشد،اعطاي حقوق مساوي با انسان هاي نرمال به آنها،اين پرسش را ايجاد ميكند كه اساسا معناي حق چيست؟تطابق باواقع؟كه همجنس گرايي سازي است ناهماهنگ با فطرت وطبيعت.راه دادن به هرگروهي كه هرازچندي سروكله شان درعالم پيدا ميشود، با مبناي پوزيتويسم؟كه خب براساس آنچه بويش مي آيد، بايد تا چند سال ديگر حق زناي با محارم وبهره گيري جنسي پدر ازفرزندوخيلي از اشكال ديگراختلاط جنسي نيز به رسميت شناخته شوند!

غرضم از اين آسمان وريسمان، اين بود كه تمامي اين شيرين كاري ها،معلول عجز وخلاصي بشر از اين پرسش بنيادين است كه «انسان كيست؟»وقتي براساس تجربه خلقت وفطرت ،خود را از پاسخ گويي به اين پرسش خلاص كنيم يا از نتايج ولوازم اخلاقي وقانوني آن بهراسيم،به هرگروهي كه به هردليل وهرازچند،سري در ميان سرها درمي آورد ،مدال رسميت مي دهيم!

از منظر نگارنده،مشكل ما بيش از آنچه فهم دگرباشي جنسي باشد ،دگرباشي ذهني است،ذهني كه اساسااز فهم ولوازم آن،استعفا داده است...

محمدرضا کائینی/روزنامه نگار

ارسال نظر

  • ناشناس

    چي ميگي؟
    فارسي حرف بزن ببينم چي ميگي!!
    ما كه حاليمون نشد!!

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار