یکسال مسئولیت حراست از مرز را برعهده بگیرید!
پارسینه: من بر این اعتقاد هستم که شما - حزب دمکرات - وابسته به رژیم عراق هستید و اسلحه و پول و حتی سوخت از عراق می گیرید.
پارسینه: فرهمند علیپور، روزنامه نگار ایرانی مقیم ایتالیا با درج عکسی از جلسه دیدار نمایندگان حزب دموکرات کردستان با نمایندگان امام خمینی در اوایل انقلاب نوشت:
این حکایت چقدر آشناست. چقدر تکرار می شود. حکایت فخر به میهن فروشی و سرشکستگی به میهن دوستی:
در پایان سال ۱۳۵۸ آیت الله حسینی کرمانی به نمایندگی از سوی آیت الله خمینی به مهاباد رفته و با دکتر قاسملو، ملاعبدالله و آقای غنی بلوریان ( سه تن از اعضای ارشد حزب دمکرات کردستان) دیدار کرده و نظر آیت الله خمینی را به شرح زیر به اطلاع آنان می رساند:"من بر این اعتقاد هستم که شما - حزب دمکرات - وابسته به رژیم عراق هستید و اسلحه و پول و حتی سوخت از عراق می گیرید.
سپس آیت الله کرمانی به نقل از آیت الله خمینی می گوید که شما باید ایرانی بودن خود و غیر وابسته بودن خود به عراق را اثبات کنید. برای اثبات این خواسته پیشنهاد آیت الله خمینی را مطرح می کند (بلوریان، کتاب برگ سبز ۴۰۵-۴۰۶) :
"به مدت یک سال، فقط یک سال مسئولیت حفظ و حراست از مرزهای ایران را که در دست خود شماست به عهده بگیرید و این مرزها را از حمله بیگانگان و نفوذ دار و دسته دشمن به داخل خاک ایران حفظ کنید و همه نیروهای مسلح خود را آماده دفاع از کشور خودتان کنید. حکومت جمهوری اسلامی نیازهای شما را به اسلحه تأمین می کند و خواسته های تان را تعهد می کند، خودتان تعیین کنید که چه چیزی نیاز دارید، هیچ نیروی ارتشی به غیر از تعدادی که امروزه در این منطقه است به اینجا اعزام نخواهد شد و آنها نیز اجازه نخواهند داشت که در امور شما دخالت کنند.پذیرش این پیشنهاد از سوی شما موجب اطمینان ما به شما خواهد شد.
سپس اگر پس از گذشت این یک سال، ما اکثریت خواسته های شما را اجرا نکردیم و تعهدات خودمان را عملی نکردیم، شما می توانید لوله اسلحه هایی را که خودمان به شما داده ایم به طرف ما بگیرید".
آقای بلوریان می گوید که پیشنهاد خوب و معقولی است. اما ملاعبدالله و دکتر قاسملو آن را رد می کنند. آقای بلوریان می پرسد چرا رد می کنید؟ ملاعبدالله پاسخ می دهد. بلوریان کتاب برگ سبز،۴۰۷ :"اگر ما این پیشنهاد را قبول کنیم، مردم کردستان به ما خواهند گفت جاش". با شنیدن این حرف عصبانی شدم و خواستم بگویم پس چرا با وابسته شدن به رژیم عراق و گرفتن اسلحه و پول از این دشمن دیکتاتور و خونخوار کرد جاش نمی شویم".
دفاع از مرزهای ایران آدمی را "جاش" می سازد، اما وابستگی به صدام حسین، طرف را دگراندیش و آزادیخواه و وارد کننده مدرنیته به ایران می کند.
تعریف ساده جاش : جاش - در لغت به معنی کره الاغ - کلمه ای است تحقیر آمیز که از سوی گروههای مبارز و تجزیه طلب به آن دسته از کردها اطلاق می شود که با این گروههای مسلح مخالفت می کردند و یا با حکومت همراهی می کردند.
کردها(مادها) به همراه فارسها (پارسها) ستونهای اصلی ایران راتشکیل می دهند وجای نگرانی ازاین مسایل وجودندارد.
اگر دقت بفرمایید در تصویر مرحوم داریوش فروهر هم حضور دارند
کامنت ناشناس 15:45باپرچم سفیدوقرمز متعلق به یک عرب سوسمارخورمیباشد
برادران فارس حیف که قدر ترک ها را ندانستید انتظار حمایت ما را هم دیگر نداشته باشید این شما و تجزیه طلب های غرب و شرق کشور
پارسینه احمق حق توهین به کردهارونداری بیشعور