گوناگون

چرا در رابطه عاطفی زنان به موج و مردان به کش شباهت دارند؟

چرا در رابطه عاطفی زنان به موج و مردان به کش شباهت دارند؟

پارسینه: اصل این نظریه این است : مردان به کش می مانند وقتی آنها را می کشید کش می آیند و برای پرتاب آماده می شوند، کش مفهوم جالب وساده ایست که به کمک آن می توانیم چرخه ی صمیمیت را در مردان درک کنیم،

این چرخش از نزدیک شدن فاصله گرفتن و مجددا نزدیک شدن تشکیل می شود بسیاری از زنان تعجب می کنند که می بینند حتی وقتی مردی زنی را دوست دارد برای نزدیک شد ن به او گاه به عقب کشیده می شود مردان به غریزه این ویژگی خود را می شناسند مساله تصمیم گیری یا انتخاب مطرح نیست صرفا اتفاق می افتد نه تقصیرمرد است نه زن این یک مدار چرخش طبیعی ست ....

وقتی مردی زنی را دوست دارد گاه لازم است برای نزدیک شدن به او ابتدا خود را عقب بکشد، زنان عقب نشینی مرد را به درستی تفسیرنمی کنند زیرا معمولا زنان خود را به دلایل دیگری عقب می کشند زن وقتی خود را عقب می کشد که به مرد اعتماد نمی کند یا وقتی رنجشی داشته باشد یا مرد کاری را به اشتباه انجام دهد دراین حالت زن مایوس شده و خود را به عقب می کشد، مرد خود را به عقب می کشد زیرا به استقلال و خودمختاری علاقه دارد وقتی به اندازه ی کافی خود را عقب کشید مانند فنر یا همان کش دوباره جمع می شود به جلو می آید زیرا تحت تاثیر نیاز به دوست داشتن و صمیمیت باید
دوباره نزدیک شود .....

اشتیاقی که زن ایجاد می کند مرد را به سمت او می کشد اما مردان پس از رفع نیاز به عشق احساس می کنند که به استقلال خود احتیاج دارند و عقب نشینی می کنند زن گاه دراین حالت گیج و یا دچار هراس از این تغیر رفتارمی شود.

رابطه مرد با کش، ارتباط اوست بین نیاز به صمیمیت و نیاز به استقلال، نکته آنکه این موضوع نباید باعث شود زن ابراز محبت و دوست داشتن نکند زیرا همین مساله توان برگشت مرد و علاقه اش به صمیمیت را تضمین می کند.

و اما زن به موج می ماند وقتی احساس می کند کسی دوستش دارد عزت نفس او چون موج خروشان دریا بالا و پایین می رود وقتی احساس خوبی دارد به اوج می رسد اما کمی بعد ممکن است روحیه اش، بی مقدمه تغیر کند امواجش فروکش کند اما این فروکش کردن هم موقتی ست، وقتی به قعر می رود ناگهان تغیر روحیه می دهد و بار دیگر احساس خوبی پیدا میکند.
ابراز علاقه مرد حتی به صورت زبانی چیزی ست که این موج را بلند و بلند تر می کند.

ارسال نظر

  • ناشناس

    بزا خودت بافتی
    احتمالا نویسنده مطلب یک زن است

  • سامان میرزائی

    کمکهای اولیه احساسی - رهائی ز بحران عاطفی

    البته ما نمي خواهيم هيچ گونه احساسي را محکوم کنيم ؛ قصد ما فقط آگاهي دادن به شماست. سعي نکنيد جلوي احساسات خود را بگيريد و يا بيش از اندازه بر روي احساس خاصي پافشاري نمايد. متوجه باشيد که چه نوع احساساتي در درون شما وجود دارند، اجازه دهيد بيرون آمده و مانند يک موج از اعماق وجودتان خارج شوند. دکتر مارشا لينهن، روانشناس، همه ي افراد را به پذيرش ريشه اي احساساتشان تشويق مي کند. به اين معنا که انسان ها به جاي اينکه همواره به قضاوت و محکوم کردن احساساتشان بپردازند، فقط کافي است آن حس را تجربه کرده و اجاره دهند بگذرد. پافشاري بر روي احساسي خاص و يا صرفاً بي توجهي و رد کردن آن – به ويژه در مورد احساساتي که ماهيت خوبي ندارند مانند حسد، تنفر، و تندي – سبب مي شود که اين نوع احساسات در شخصيت فرد پايدار باقي مانده و به نوعي ابدي شوند. تنها راهي که مي توان از وجود آنها رهايي پيدا کرد، آگاهي از وجودشان مي باشد. اگر بخواهيم به خاطر احساسي که نسبت به چيزهاي ديگر داريم، از خودمان انتقاد کرده و شروع کنيم به سرزنش فردي، فقط باعث بدتر شدن شرايط مي شويم و با اين کار فقط لايه ي ديگري از درد و اندوه را بر روي چيزي که برايمان باعث ايجاد مشکل شده، افزون خواهيم کرد. با احتساب به احساسات شديد و آني از خود عکس العمل نشان ندهيد. بايد توجه داشته باشيد که حتي بدترين نوع احساسات نيز به خودي خود نمي توانند به شما آسيبي وارد سازند، بلکه اين عکس العمل هاي فردي هستند که سبب لطمه وارد آوردن به شما و اطرافيانتان خواهند شد. اگر شما احساس مي کنيد که نسبت به خود و يا ديگران عصباني هستيد و افکار ويران کننده به مغزتان هجوم آورده اند، به خودتان اجازه دهيد که اين احساسات در ذهنتان تجزيه و تحليل شده و بدون اينکه با توجه به آنها از خود واکنش نشان دهيد بگذاريد از ذهنتان بيرون بيايند. اگر احساس کرديد که نمي توانيد خودتان را کنترل کنيد و عکس العمل نشان ندهيد، حتماً با يک روانپزشک تماس گرفته و با او در مورد تکنيک هاي مديريت احساسي صحبت کنيد. به احساسات مانند موجي نگاه کنيد که ابتدا به اوج خود رسيده و بعد فروکش کرده و از بين مي رود. همواره به خودتان يادآوري کنيد که وجود و تجربه ي احساسات مختلف هيچ آسيبي به شما وارد نمي کند. حتي شديد ترين احساسات مخربي که در شما ايجاد مي شوند، بالاخره ناپديد شده و از ميان خواهند رفت. افکار و احساسات خود را با کسي که به او اعتماد داريد در ميان بگذاريد. آرام بنشينيد و هر آنچه را که حس مي کنيد بررسي نماييد. اگر فکر مي کنيد که نوشتن و يا طراحي در مورد مشکلات مي تواند به شما کمک کند، حتماً اين کار را انجام دهيد. به هر حال به هر طريقي که به ذهنتان مي رسد، مي توانيد احساسات خود را به نمايش بگذاريد و خود را تخليه کنيد. پژوهشگران به اين نتيجه دست يافته اند که افراديکه در مورد احساسات ناراحت کننده ي خود 2 تا 3 مرتبه در هفته به مدت 20 دقيقه مطلب مي نويسند، نه تنها سلامت رواني خود را بهبود مي بخشند بلکه در سلامت جسماني آنها نيز تحولات مثبتي مشاهده مي شود. در حسي که به شما دست داده به دنبال يافتن معنا و يا هدف باشيد. ببينيد اين حس چرا در وجودتان ايجاد شده. براي خود استانداردهاي بالاي ارزشي تعيين کنيد و به آنها پايبند باشيد. دعا و مديتيشن را فراموش نکنيد. قلب خود را با بصيرت بالا به سوي نيروي هدايت کننده ي بزرگتري بگشاييد. زمانيکه عصباني و ناراحت هستيد، به جاي اينکه به افکار و احساسات منفي فکر کنيد، بر روي تنفس خود تمرکز کنيد. اين کار را حداقل براي يک دقيقه ادامه دهيد. (اگر بتوانيد آن را به مدت 5 دقيقه انجام دهيد خيلي بهتر است!) به مرور سعي کنيد نفس هاي آرام تر و عميق تري بکشيد. اگر دست هايتان را بر روي شکمتان بگذاريد بهتر است چرا که به اين ترتيب توجه شما کاملاً به آن نقطه بخصوص جلب خواهد شد. زمانيکه پرده ي ديافراگم (ماهيچه ي گنبدي شکلي که قفسه سينه را از حفره ي شکمي جدا مي کند) زياد حرکت داده شود، با نفس کشيدن، شکم با ملايمت بزرگتر مي شود. اگر شما داراي ترس هاي بيش از اندازه و يا حمله ي استرسي هستيد، بايد تکنيک هاي ريلکسيشن و تمرين هاي مربوط به تنفس عميق را ياد گرفته و به طور مکرر تمرين کنيد. ميزان مصرف کافئين و ساير محرک هاي عصبي را کاهش داده و يا به طور کامل قطع کنيد. بد نيست زمانيکه دچار حملات احساسي نظير اضطراب و يا عصبانيت مي شويد حرکات/ تمرينات بي خطر ورزشي انجام دهيد. با اين کار مقداري از انرژي که براي پرخاشگري ذخيره شده، تخليه خواهد شد. به اين منظور مي توانيد راه برويد، بدويد، وزنه بزنيد، حرکات موزون انجام دهيد و يا حتي خودتان را به باغباني مشغول کنيد. اگر براي خوابيدن با مشکل مواجه هستيد، نگراني به شما دست مي دهد، و کابوس مي بيند، سعي کنيد شب ها قبل از خواب تلويزون نگاه نکنيد. اگر خواندن کتاب هاي ترسناک و ناراحت کننده نيز شما را آزار مي دهد، بهتر است اين کار را هم انجام ندهيد. يک دفترچه خاطرات از اتفاقات خوبي که در زندگي برايتان روي داده درست کنيد. در مورد آدم هايي که خنده بر روي لبانتان آورده اند، در مورد داستان ها و جک هايي که شادي آور بوده اند و ... شروع به نوشتن کنيد. زمانيکه احساس افسردگي و ناراحتي به شما دست داد، دفترچه را ورق بزنيد و شروع کنيد به خواندن آن. اين کار را مي توانيد به ويزه شب ها قبل از خواب انجام دهيد. با انجام اين امر تنها فکري که قبل از خواب به ذهن شما مي آيد، خوشحالي، شادي، لذت، خنده و سپاسگزاري است. مطمئن باشيد که صبح روز بعد نيز با همين افکار از خواب بلند خواهيد شد. اساس سلامت احساسي را با حفظ سلامت فيزيکي تضمين کنيد. از مواد خوراکي سالم استفاده کنيد. انواع و اقسام مواد غذايي مختلف را در رژيم غذايي خود بگنجانيد. به اندازه کافي استراحت کنيد. شب ها زودتر بخوابيد، و اگر احساس مي کرديد که بازهم ميزان خوابتان کافي نيست، بعد از ظهرها يک استراحت کوتاه را در برنامه خود بگنجانيد. تحرک داشته باشيد. بدنتان را حرکت بدهيد، به عنوان مثال مي توانيد به طور روزانه راه برويد، باغباني کنيد، برقصيد، يوگا تمرين کنيد، و يا وزنه بزنيد. هر کاري که فکر ميکنيد مناسب حالتان است را انجام دهيد. از مصرف الکل و داروهاي روان گردن بپرهيزيد. هر دوي اين موارد مي توانند در روند عادي احساسي افراد اختلال ايجاد نمايند. الکل خود به عنوان اصلي ترين عامل ايجاد پريشاني و کاهش دهنده ي فعاليت هاي بدني به شمار مي رود که مضرات بيمشاري را به سيستم عصبي بدن وارد مي آورد. حتي اگر شما دائماً نوشيدني هاي الکلي مصرف نمي کنيد، بايد بدانيد که فرو بردن نوشيدني الکلي و رسيدن الکل به معده، حس افسردگي ورخوت را تا چند برابر افزايش خواهد داد. اخطار: شروع و يا قطع مصرف هر گونه داروي رواني را حتما تحت نظر پزشک انجام دهيد. مصرف و يا قطع ناگهاني داروهاي ضد افسردگي جان افراد را به خطر مي اندازد. برخي از افراد زمانيکه دوز مصرف داروهاي خود را کم مي کنند، دو مرتبه علائم بيماري را در خود احساس مي کنند. بنابراين مي توانيد يکي از فعاليت هاي زير را به عنوان فعل کمکي امتحان کنيد: هر روز کاري را انجام دهيد که در شما احساس لياقت و کفايت ايجاد کند. روزانه حداقل در يک فعاليت لذت بخش شرکت کنيد. زمانيکه مي خواهيد حس خورد کننده و پرفشاري را از خود دور نماييد، خود را با اشتغال به فعاليت مورد علاقه تان از آن دور کنيد. کاري را براي کسي که به آن نياز دارد، انجام دهيد. در فعاليت هاي داوطلبانه شرکت کنيد، به دوستي که نيازمند همياري شماست، کمک کنيد، و غيره. احساسي بر خلاف آنچه حس مي کنيد، ايجاد نماييد. به تماشاي يک فيلم کمدي بنشينيد، کتاب خنده دار بخوانيد، موسيقي شاد گوش دهيد. تصور کنيد در مقابلتان مخزني وجود دارد که ظرفيت نابود کردن همه ي احساسات بد شما را دارد. يک نفس عميق بکشيد، بازدم خود را درون اين مخزن تخليه نماييد و به همراه آن تمام احساسات بد را نيز خالي کنيد. شما همچنين مي توانيد تنفس و آزاد کردن آن را به درون گيتي، نور، و يا حتي دست هاي گشوده ي خداوند و يا راهنماي معنوي خود خالي کنيد؛ هر چيزي که احساس مي کنيد سبب ايجاد آرامش در وجودتان مي شود کفايت مي کند. از خودتان بپرسيد که اين احساسات از کجا آمده اند و آنها را به مکان اوليه خودشان رجعت دهيد و اجازه ندهيد که در وجود شما سکني گزينند. خودتان را از منظر هر 5 حسي که داريد در کمال آرامش قرار دهيد: بينايي: خودتان را در مقابل منظره ها و يا اشياء زيبا قرار دهيد. شنوايي: موسيقي شاد و يا اصوات طبيعي دل انگيز طبيعت. بويايي: عطر، عود، رايحه هاي طبيعي، بوي گل و ساير عطرهاي خوش بوي طبيعي. لامسه: حمام آب گرم، ماساژ، در آغوش کشيده شدن، ناز کردن يک حيوان خانگي، پوشيدن لباس هايي که حس خوبي در فرد ايجاد مي کنند. چشايي: غذاهاي سالم و خوشمزه، نوشيدني هاي آرامش بخش تمام حواستان به زمان حال باشد. تمام توجه و تمرکزتان را به کاري بدهيد که در حال حاضر در حال انجام دادن آن هستيد. تعطيلات کوتاه به خودتان برويد. دراز بکشيد و براي 20 دقيقه به چيزهايي که دوست داريد فکر کنيد. يک اتاق در هتل براي يکي دو روز رزو کنيد. رمان هاي خواننده پسند مطالعه کنيد. بعد از ظهر به پارک برويد و روي صندلي هاي پارک استراحت کنيد. براي يک روز تلفن را بکشيد و يا آن را روي منشي تلفني بگذاريد. خودتان نقش اول زندگي تان را بازي کنيد. خودتان را تشويق کنيد که به صورت ريشه از خود مراقبت نموده و بهبود هاي عاطفي را در زندگي تجربه کنيد. هر کاري را که فکر مي کنيد مي تواند بهترين نتيجه را برايتان داشته باشد، امتحان کنيد. به ياد کساني باشيد که دوستشان داريد و دوستتان مي دارند. اگر نمي توانيد در اين مورد هيچ انساني را در ذهن خود تجسم کنيد که دوستش داشته باشيد و يا او شما را دوست داشته باشد، به حيوانات خانگي و يا ساير موارد فکر کنيد. اگر در حال حاضر از حيوان خاصي مراقبت و نگهداري نمي کنيد، بد نيست يکي بخريد. زندگي و قلمرو عاطفي خود را با فکر کردن به افرادي که براي شما اهميت قائل هستند و با عشق و احترام با شما رفتار مي کنند، گسترش دهيد. اگر با وجود امتحان تمام تکنيک هاي فوق الذکر باز هم احساس مي کنيد که نمي توانيد خودتان مهار کرده و بر روي احساساتتان کنترل داشته باشيد، در زمان بروز حمله ي احساسي ذهنتان را به سمت ديگري منحرف کرده، اقدام به انجام يک فعاليت بي خطر شادي آوري کنيد و فوراً با پزشک تماس گرفته و مشکل خود را با او در ميان بگذاريد تا راهنمايي هاي حرفه اي تر را در اختيارتان قرار دهد.

  • عدنان

    کش دور شلوار؟
    از این قرمزا؟

  • پزشک معتمد

    سلام دوستان،ناهنجاریها وبذه در جامعه ریشه هاي مهم و قابل پیگیری ومطالعه دارد،وحتي قانونگذاری در اين رابطه باشرايط جغرافیایی،فرهنگی،ملی و مذهبی هر نقطه با دیگر نقاط متفاوت است،و مثال زدن در این موارد با کشورهای دیگر با کشور خودمون که از نظر فرهنگی و نحوه مدیریت حکومتی متفاوت می باشد کار درست و معقولی نیست،اما بنده بعنوان یک متخصص اعصاب و روان( روانپزشک) که در این زمینه ودیگر زمینه ها از قبيل اعتیاد،شهرت،طلبی،روابط اجتماعی مرد وزن،روابط جنسی و قابلیت ها و وظایف دوطرفه در قبال هم در اين رابطه و... کار کرده ام،برداشتن برخی از تعصبات،آگاه سازی ها و هشدارهاو آموزش علمی جامعه در خور فهم و سن و سال گروههای هدف در سطوح مختلف زیستی و فرهنگی از سنین پایین حتی قبل مدرسه میباشد،که یک کار زیرساختی وزمانبر است،ولی قطعا" موفق وبه اعتقاد من بطور ضربتی به جایی نخواهد رسید و با شکست همراه خواهد بود.بدون ملاحظه و سانسور احساس نیاز،بسترسازی وفرهنگ سازی و آموزش،آموزش و آموزش

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار