گوناگون

پاسخ ليلي فرهادپور به مقاله مهرنامه؛ماجرای محاکمه(!) یک روزنامه نگار توسط محمد قوچانی!

پارسینه: آقای منتجبی و آقایان محترم مهرنامه ما همه افتخارمان این است که مرده شور هستیم و شرف مرده شورها را داریم !

توهین مستقیم مهرنامه به حسین قندی و روزنامه نگاری مستقل و روزنامه نگاران مستقل آه از نهاد بسیاری به در آورده است. از جمله پژمان موسوی اما من هم فکر کردم باید چند نکته ای را به حرف های او اضافه کنم.

1- اول آنکه روزنامه نگار مستقل بودن این وسط چه می شود؟ از نظر مهرنامه ای ها روزنامه نگار مستقل آیا مرده شور است؟

بله هست ! اصطلاح مرده شور که قندی به کار برده است اشاره به دیگر پذیر بودن مرده شوران دارد نه تحقیر آنان. مرده شور اگر قرار باشد موضع داشته باشد به مرده هم رحم نمی کند عین همین مهرنامه ای ها که در حد مرده شور هم نیستند و به مرده هم رحم نمی کنند. در ضمن آنقدر متوهم و راسیست فاشیست هستند که جز خود همه را به تحقیر نگاه می کنند. روزنامه نگاری که به خودش حق بدهد مرده شور را به منزله حقارت نگاه کند دیگر چه ادعایی بر رسالت روزنامه نگاری دارد

2- قندی معتقد بود که اگر حرفه ای کار کنیم در همه جا می توانیم برای جامعه مثبت باشیم چه در روزنامه جامعه و چه در روزنامه انتخاب. نکته اینجاست که قندی تکلیفش با خودش روشن بود.

وقتی رفت انتخاب که فشارهای امنیتی پس از توقیف روزنامه های جامعه و توس را چشیده بود. زن و بچه داشت و می دانست اهل زندان رفتن نیست. از من هم دعوت کرد بروم انتخاب. من اگر نرفتم انتخاب برای اینکه محدودیت های قندی را از نظر موقعیت خانوادگی نداشتم و می توانستم هزینه بیشتری متحمل شوم. ولی آن عده از روزنامه نگاران متوهم رسالت داشتن از جمله برخی از مهرنامه ای ها آیا تکلیفشان با خودشان مشخص بوده است؟ آیا حد اندازه خود را می دانستند و وقتی گرفتنشان آبروی رسالت خود و نشریه و جناحشان را نبردند؟ آیا تا هش شنیدن دمشان را روی کولشان نگذاشتند و فوری آبشخور عوض نکردند و نرفتند آن ور آب و بشوند آخر اپوزوسیون. (این یک و دو سه من تمام شود یک نمونه را برایتان می نویسم که زنده و حی و حاضر هستند . نه مرده و دست از دنیا کوتاه)

3- ما مرده شور هستیم آقای منتجبی ! چون روزنامه نگارانی مستقل هستیم. چون یاد گرفتیم مستقل باشیم اما مهمتر این است که وقتی روزنامه نگار مستقل نباشی ان وقت می شود درجه بندی ات کرد. از روزنامه نگار وابسته به یک جناح تا کیف کش سردبیر بودن. واقعا منتقدان قندی به خودشان نگاه کنند. قندی اگر سردبیر ما بود از ما کیف کش برای خودش نساخت از ما روزنامه نگارانی مستقل ساخت که هر جا برویم استخوان روزنامه می شویم شما چی که اگر سردبیرتان نباشد کیف کشی تان هم دیگر به درد نمی خورد و می روید می شوید فروشنده دکان در حوزه صنایع دستی. آقا خودتان دهانمان را باز کردید. واقعا این سوال را ازخودتان کردید چرا در هیچ نشریه ای غیر گنگ سردبیرتان جایی ندارید ؟

اگر حرفه ای بودید اگر شرف مرده شورها را داشتید بهتر نبود تا کیف کش سردبیری باشید وابسته به یک خط فکر و جناج ثروت و قدرت خاص. سردبیر ما قندی استخوان خرد کرد در روزنامه نگاری سردبیر شما با رانت جناح سیاسی وارد بهترین روزنامه اصلاح طلب شد و با رانت همان جناح از قتل عام روزنامه نگاری اصلاح طلبی جان به در برد و با حمایت همان جناح الان سال هاست که درعرصه مطبوعات مثلا اصلاح طلب یکه تازی می کند و آزادانه تبلیع نئو لیبرالیست ها را می کند و آزادانه تر چپ ها را میکوبد.

4- اگر لازم شد مثال بیاورم سر وقتش خاطره محاکمه آقای قاضی زاده روزنامه نویس حرفه ای و مرده شور به زعم شما را از طرف محمد قوچانی و محمد رهبر در دفتر عصر آزادگان به جرم خوردن شراب ( که البته آب البالو بود و آنها اینقدر رسالت روزنامه نگاریشان قوی بود که تشخیص ندادند) را تعریف می کنم. در زمانی که روزنامه را توقیف کرده بودند و شمس الواعظین زندان بود و با تلاش این اسطوره های نوین روزنامه نگاری آقای قاضی زاده را به دفتر روزنامه راه ندادند.
آقا بگذارید دهانمان بسته بماند مرده ها را بشوریم وگرنه جهان را گند بر می دارد

لیلی فرهادپور/روزنامه نگار

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار