نگاهی از درون به ستاد انتخاباتی احمدینژاد در سال ۸۴
پارسینه: در ابتدای فعالیت، ستاد هیچ گونه امکانات مالیای نداشت. حتی آقای احمدینژاد برای استارت فعالیتهای ستاد قصد فروش منزل مسکونی خود را داشت.
سایت گروه مجلات همشهری: همشهری ماه در شماره 48 خود در پروندهای به حرف و حدیثهایی که پیرامون انتخابات یازدهم ریاست جمهوری از هماکنون آغاز شده، پرداخته است و بیش از همه به بررسی این موضوع پرداخته که آیا پیاده شدن مدل پوتین و مدودف در ایران شدنی است یا خیر.
در یکی از مطالب این پرونده، مصطفی خیریان مسؤول پشتیبانی ستاد انتخاباتی احمدینژاد به بیان برخی نکات درباره این ستاد انتخاباتی پرداخته است که بخشهایی از آن در ادامه میآید:
حــوادث منتهی به هفته سرنوشت ساز انتهای خردادماه وابتدای تیرماه در سال 84 یکی از تاتیرگذارترین عوامل در ادامه مسیر حیات نظام مقدس جمهوری اسلامی است؛ حوادثی که مرور آن برای بسیاری از مردم جذاب ودلنشین است ودر بسیاری از رسانهها در چهار سال گذشته بعضی از وجوه آن طرح شده است. با این حال کمتر شاهد بودیم که از فعالیتهای درونی ستاد آقای احمدینژاد مباحثی مطرح شود. در اردیبهشت ماه سال 84 که ستاد آقای احمدینژاد آغاز به فعالیت کرد، بنده هم در ستاد تهران ایشان به فعالیت مشغول شدم. پیش از این و در ماههای قبل اخبار جسته و گریختهای از امکان حضور آقای احمدینژاد در انتخابات به گوش میرسید. با توجه به شناختی که از ایشان در دوره فعالیت در شهرداری و پیش از آن در هیات نظارت شورای نگهبان داشتم مشتاقانه منتظر حضور شهردار تهران در انتخابات ریاست جمهوری بودم. در سال 83 بسیاری از دوستان و مشاوران آقایاحمدینژاد در کنار بعضی از علمای برجسته قم و تهران رایزنیهای فشرده و گستردهای را برای قانع کردن شهردار تهران برای شرکت در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری آغاز کردند. هنگامی که در جلسه جبهه اصولگرایی نام آقای احمدینژاد هم
مطرح شد، من با توجه به شناختی که از ایشان داشتم مطمئن شدم که آقای احمدینژاد قطعا در انتخابات حضور پیدا خواهد کرد. کسانی که با روحیات آقای احمدینژاد آشنا هستند میدانند که وی فردی بسیار ثابت قدم است و در صورت ورود به یک مسیر هیچ عاملی نمیتواند وی را از ادامه مسیر منصرف کند. همین امر هم سبب شده بود که دوستداران آقای احمدینژاد خود را برای یک رقابت سخت آماده کنند. احمدینژاد در گام نخست تاکید کرد که نباید از هیچ یک از امکانات شهرداری استفاده شود. در نتیجه من که آن زمان مسؤول امور ایثارگران شهرداری بودم به مدت دو ماه مرخصی بدون حقوق گرفتم. در آن دورهی همه دوستان شهرداری از کارمندان معمولی تا معاونان و روسای سازمانهای وابسته به شهرداری که در ستاد فعالیت میکردند همگی برای خود مرخصی بدون حقوق درخواست کرده بودند.
حلقه اصلی مشاوران
در هر ستاد انتخاباتی بعضی چهرهها به سبب نزدیک بودن به نامزد انتخابات از تاثیرگذاری بیشتری در امور ستاد برخوردار هستند. ستاد آقای احمدینژاد هم از این امر مستثنی نبود. حلقه مشاوران امین آقای احمدینژاد در ستاد عبارت بودند از آقایان چمران، حبیب کاشانی، اسفندیار رحیم مشایی، مجتبی ثمرههاشمی و جوانفکر. این چهرهها نقش بسزایی در حرکت ستاد سال 84 ایفا کردند. با وجود این چهرههای سرشناس آقای احمدینژاد به نظر جوانان ستاد هم توجه ویژه داشت و تلاش میکرد بدون واسطهاین نظرات را جویا شود و به آنان اعتماد کند. به طور نمونه به یاد دارم هنگام سفر به اسلامشهر به سبب ازدحام جمعیت امکان ورود ایشان به مسجد فراهم نبود. با توجه به خاطره تلخ مسجد سید اصفهان و مرگ یک نفر در اثر تراکم بیش از حد حامیان احمدینژاد در مسجد، ایشان نگران تکرار این مساله بودند و میخواستند که از همان جا برگردند. من خدمت آقای احمدینژاد رسیدم و تاکید کردم که بدون هیچ مشکلی شما را وارد مسجد میکنیم. ایشان پس از بحثی کوتاه به ما اعتماد کردند و پذیرفتند که این ریسک را بپذیرند.
منابع مالی ستاد
در ابتدای فعالیت، ستاد هیچ گونه امکانات مالیای نداشت. حتی آقای احمدینژاد برای استارت فعالیتهای ستاد قصد فروش منزل مسکونی خود را داشت. برخلاف بعضی از ادعایهای طرح شده ستاد آقای احمدینژاد هیچ گونه سوءاستفادهای از امکانات شهرداری یا اموال عمومی نکرد. منبع مالی اصلی ستاد کمک مردم بود. من به خوبی به یاد دارم که خانواده یکی از علمای قم طلا و زیورآلات خود را برای کمک به ستاد اهدا کردند یا شاهد بودیم که بسیاری از کمکهای مردم به حساب بانکی ستاد کمتر از 5هزار تومان بود. این گونه مسائل در ستاد بسیار زیاد بود. میتوان تاکید کرد که منبع عمده مالی ستاد از هدایای مردم کوچه وبازار تامین شده بود. این کمبود امکانات را بهراحتی میتوان در مقایسه حجم تبلیغات ستاد ما با سایر رقبا مشاهده کرد. با این حال در اوج تبلیغات نامزدهای دیگر فضای امید در ستاد موج میزد و بسیاری از اعضای ستاد از جمله خود من بر این باور بودیم که آقای محمود احمدینژاد پیروز قطعی انتخابات چه در دور اول و چه در دور دوم است.
ابتکارات تبلیغاتی
بعضی از سایتهای خبری درباره روشهای تبلیغاتی ستاد آقای احمدینژاد مطالبی را مطرح میکنند که شاید بسیاری از اعضای اصلی ستاد هم از آن بیخبر باشند، به طور نمونه این شایعه را طرح کرده بودند که هر کدام از اعضای ستاد باید به صورت هرمی ده رای جمع کرده و هرکدام از شاخههای بعدی هم این روش را به صورت زنجیرهوار تکرار کنند. دستکم من این مورد را در ستاد ندیدم و معتقدم این اخبار شایعهپراکنی است. با این حال باید تاکید کنم تهیه و توزیع تراکتهای دستنویس در انتخابات 84 در بخش عمدهای از رایدهندگان تصویر مثبتی ایجاد کرد. فیلم تبلیغاتی آقای احمدینژاد و به تصویر کشیدن زندگی ساده ایشان هم در شناساندن بیشتر احمدینژاد به مردم بسیار موثر بود. بعضی منتقدان به صورتی تلاش میکردند سادهزیستی آقای احمدینژاد را نوعی سادهزیستی تبلیغاتی تعبیر و تبلیغ کنند اما مردم که نشان دادهاند هیچ وقت مقهور نیرنگ دغلبازان نمیشوند با رای به احمدینژاد ثابت کردند این، سادهزیستی تبلیغاتی نیست.
آقای خیریان توهم زده
ستاد اصلی و مرکزی آقای احمدی نژاد را جمعیت ایثارگران تشکیل داد. علی دارابی رئیس ستاد بود که بعد از آن زریبافان رئیس شد. ابوالحسن فقیه هم جانشین ستاد مرکزی بود. چمران و مشایی هم مشاور بودند. کاشانی رئیس ستاد تهران بود. اسمی از ثمره هاشمی هم نبود. جوانفکر هم یه کارهایی می کرد.