لشکرکشی اصناف در مقابل سریال حاشیه؛ چرا؟
پارسینه: 30 روز از اعتصاب کارکنان رادیو فرانسه میگذرد. این طولانیترین توقف پخش برنامهها در تاریخ فعالیتهای رادیو دولتی فرانسه است. مدتی قبل هم اعتصاب کارکنان فرودگاههای پاریس، همه پروازهای این شهر را به مدت یک روز لغو کرد و اگر تقویم اعتراضات صنفی در کشوری مانند فرانسه را ورق بزنیم لیست بلندبالایی از این اعتصابات را خواهیم دید.
به گزارش پارسینه، اما برخلاف آنچه که گاهی القا میشود معنای این کنشهای اجتماعی ناراضی بودن مردم نیست بلکه اصناف با فرهنگ اعتراض آشنا هستند و آموختهاند که چگونه از ابزارهای مردمسالاری برای گرفتن حقوق خود استفاده کنند. در مقابل؛ وقتی در کشور استبدادزدهی عربستان سعودی سالانه حتی یک اعتراض صنفی هم دیده نمیشود این موضوع هم به معنای رضایت کامل شهروندان سعودی تلقی نمیشود.
اما چرا در لیست بلندبالای اعتصابهای صنفی در غرب، اعتراض به فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی دیدهنمیشود؟ و چرا در ایران که معمولا اعتراض ، آخرین راهحل به شمار میآید، اعتراض اصناف به سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی مکررا انجام میشود؟
بسیار خوب! با این دو سوال به اصل مطلب میرسیم؛ مجموعه طنز حاشیه.
مجموعه حاشیه یک «سُپ اپرا» به شمار میآید. سُپ اپراها سریالهای پر تیراژی هستند که برای مدتی طولانی (حتی چند سال) روی آنتن میروند و معمولا مایههای فانتزی، طنز و لحنی اغراقآمیز دارند؛ معمولا در این ژانر تلویزیونی، اغراق در بازی و اغراق در شخصیت پردازی دیده میشود و منطق حوادث در این آثار چندان از واقعیت تبعیت نمیکند.
مثلا در این سریال، شاهد بیمارستانی هستیم که در یک جغرافیای ناشناخته قرار دارد و فضا آنقدر فانتزی است که بیننده حضور یک حسابدار چهار دست را باور میکند.... با این حال «حاشیه» موجب خشم بخشی از جامعه پزشکی شد. بخشی که اصرار دارد خود را نماینده تمامی پزشکان سرزمین بداند و البته برای دستیابی به این مزیت دست به فراخوان و یارگیری اینترنتی هم زده است.
اعتراض تا جایی پیش رفت کهحتی پای وزیر بهداشت هم به آن کشیده شد و با فشارهایی که به رسانه و تولید کنندگان سریال وارد شد، اسم و بخشهایی از سریال مورد تجدید نظر و تغییر قرار گرفت.
در زمانی که پروژه توقف پخش سریال از طرف وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی در جریان بود حوادث دیگری هم رخ داد که نشان میداد این جدیت و پیگیری در سایر فعالیتها دیده نمیشود. فاجعهی آسیبدیدگی 15 بیمار که بر اثر تزریق داروی «اوستین» که از یک یا دو چشم نابینا شدند. این حادثه نشان میداد که سیستم نظارت بهداشت و درمان وارد حاشیهای شده که از پرداختن به اصل باز مانده است. به هر حال مثل اغلب حوادث اینچنینی با وعده برخورد با متخلفان پرونده رسانهای آن بسته شد.
گروه زیادی از پزشکان پیشگیری از وقوع چنین حوادثی را مطالبه حقیقی جامعه پزشکی میدانند. مطالباتی مانند تخلفات مکرر در آزمون دستیاری، موضوع زیرمیزی گرفتن از بیمار، شکاف درآمدی بین پزشکان و پرستاران، انحصار واردات دارو و ماجرای داروخانههای اجارهای و موروثی و ... زخم های مزمنی هستند که توسط سیستم بهداشت و درمان مداوا نشده و مورد اعتراض و درددل پزشکان همین سرزمین است و وجود این مشکلات حیثیت و چهرهی جامعه پزشکی را -بیشتر از یک مجموعه طنز- به خطر میاندازد.
اما چرا اعتراضات صنفی در ایران بیشتر از آن که به موضوعات حرفهای و معیشتی بپردازند وارد «حاشیه» شدهاند؟ چرا کارکنان فرودگاه پاریس یا کارکنان رادیو فرانسه به فیلمها متعددی که درباره این مشاغل تولید میشود اعتراض نمیکنند؟ چه چیزی اولویتهای این اصناف را تعیین میکند؟
این موضوع را بایستی در نحوه تأسیس اصناف و سندیکاها جستجو کرد. اصناف در ایران هرچند NGO تلقی میشوند اما هرگز -حتی به لحاظ ساختاری- از دولت جدا نیستند. چنانچه حتی حکم ریاست «سازمان نظام پزشکی» نیازمند امضای رییس جمهور است.
در حقیقت این اصناف به جای آنکه رابط اعضای صنف با دولت باشند، مجری و هماهنگکننده مطالبات دولت از صنف هستند. این موضوع سبب میشود خواستههای اصلی اعضا به حاشیه رانده شده و مطالبات غیرواقعی در صدر فعالیتها قرار بگیرد. مطالباتی که پیگیری آنها هم کمهزینه است و هم پر سرو صدا.
کمهزینهاست چون؛ رسانههای ایران مقاومت چندانی در مقابل این اعتراضات نشان نمیدهند و پرسر و صدا است چون اعتراض به رسانه خود فعالیتی تبلیغاتی و رسانهای است. شاید همین دو مزیت «کانون وکلا» را هم به ارسال نامه اعتراضآمیز وا داشته است.
به مورد صدا و سیما اضافهکنید؛ نشریاتی را که با تظاهرات اقوام و اصناف برای همیشه خاموش میشوند.
جامعه پزشکان و وکلا در هر کشوری، گروه تأثیرگذار و فرهیخته تلقی میشوند که میتوانند در توسعه فرهنگی و اجتماعی کشور پیشگام باشند و مایه حسرت است اگر این تشکلها نتوانند اولویتهای حرفهای خود را تشخیص داده و یا از ابزار تحقق مردمسالاری در جای خود استفاده کنند.
لقمان یدالهی/ کارشناسی ارشد تهیهکنندگی تلویزیون و کارشناس ارتباطات
اما چرا در لیست بلندبالای اعتصابهای صنفی در غرب، اعتراض به فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی دیدهنمیشود؟ و چرا در ایران که معمولا اعتراض ، آخرین راهحل به شمار میآید، اعتراض اصناف به سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی مکررا انجام میشود؟
بسیار خوب! با این دو سوال به اصل مطلب میرسیم؛ مجموعه طنز حاشیه.
مجموعه حاشیه یک «سُپ اپرا» به شمار میآید. سُپ اپراها سریالهای پر تیراژی هستند که برای مدتی طولانی (حتی چند سال) روی آنتن میروند و معمولا مایههای فانتزی، طنز و لحنی اغراقآمیز دارند؛ معمولا در این ژانر تلویزیونی، اغراق در بازی و اغراق در شخصیت پردازی دیده میشود و منطق حوادث در این آثار چندان از واقعیت تبعیت نمیکند.
مثلا در این سریال، شاهد بیمارستانی هستیم که در یک جغرافیای ناشناخته قرار دارد و فضا آنقدر فانتزی است که بیننده حضور یک حسابدار چهار دست را باور میکند.... با این حال «حاشیه» موجب خشم بخشی از جامعه پزشکی شد. بخشی که اصرار دارد خود را نماینده تمامی پزشکان سرزمین بداند و البته برای دستیابی به این مزیت دست به فراخوان و یارگیری اینترنتی هم زده است.
اعتراض تا جایی پیش رفت کهحتی پای وزیر بهداشت هم به آن کشیده شد و با فشارهایی که به رسانه و تولید کنندگان سریال وارد شد، اسم و بخشهایی از سریال مورد تجدید نظر و تغییر قرار گرفت.
در زمانی که پروژه توقف پخش سریال از طرف وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی در جریان بود حوادث دیگری هم رخ داد که نشان میداد این جدیت و پیگیری در سایر فعالیتها دیده نمیشود. فاجعهی آسیبدیدگی 15 بیمار که بر اثر تزریق داروی «اوستین» که از یک یا دو چشم نابینا شدند. این حادثه نشان میداد که سیستم نظارت بهداشت و درمان وارد حاشیهای شده که از پرداختن به اصل باز مانده است. به هر حال مثل اغلب حوادث اینچنینی با وعده برخورد با متخلفان پرونده رسانهای آن بسته شد.
گروه زیادی از پزشکان پیشگیری از وقوع چنین حوادثی را مطالبه حقیقی جامعه پزشکی میدانند. مطالباتی مانند تخلفات مکرر در آزمون دستیاری، موضوع زیرمیزی گرفتن از بیمار، شکاف درآمدی بین پزشکان و پرستاران، انحصار واردات دارو و ماجرای داروخانههای اجارهای و موروثی و ... زخم های مزمنی هستند که توسط سیستم بهداشت و درمان مداوا نشده و مورد اعتراض و درددل پزشکان همین سرزمین است و وجود این مشکلات حیثیت و چهرهی جامعه پزشکی را -بیشتر از یک مجموعه طنز- به خطر میاندازد.
اما چرا اعتراضات صنفی در ایران بیشتر از آن که به موضوعات حرفهای و معیشتی بپردازند وارد «حاشیه» شدهاند؟ چرا کارکنان فرودگاه پاریس یا کارکنان رادیو فرانسه به فیلمها متعددی که درباره این مشاغل تولید میشود اعتراض نمیکنند؟ چه چیزی اولویتهای این اصناف را تعیین میکند؟
این موضوع را بایستی در نحوه تأسیس اصناف و سندیکاها جستجو کرد. اصناف در ایران هرچند NGO تلقی میشوند اما هرگز -حتی به لحاظ ساختاری- از دولت جدا نیستند. چنانچه حتی حکم ریاست «سازمان نظام پزشکی» نیازمند امضای رییس جمهور است.
در حقیقت این اصناف به جای آنکه رابط اعضای صنف با دولت باشند، مجری و هماهنگکننده مطالبات دولت از صنف هستند. این موضوع سبب میشود خواستههای اصلی اعضا به حاشیه رانده شده و مطالبات غیرواقعی در صدر فعالیتها قرار بگیرد. مطالباتی که پیگیری آنها هم کمهزینه است و هم پر سرو صدا.
کمهزینهاست چون؛ رسانههای ایران مقاومت چندانی در مقابل این اعتراضات نشان نمیدهند و پرسر و صدا است چون اعتراض به رسانه خود فعالیتی تبلیغاتی و رسانهای است. شاید همین دو مزیت «کانون وکلا» را هم به ارسال نامه اعتراضآمیز وا داشته است.
به مورد صدا و سیما اضافهکنید؛ نشریاتی را که با تظاهرات اقوام و اصناف برای همیشه خاموش میشوند.
جامعه پزشکان و وکلا در هر کشوری، گروه تأثیرگذار و فرهیخته تلقی میشوند که میتوانند در توسعه فرهنگی و اجتماعی کشور پیشگام باشند و مایه حسرت است اگر این تشکلها نتوانند اولویتهای حرفهای خود را تشخیص داده و یا از ابزار تحقق مردمسالاری در جای خود استفاده کنند.
لقمان یدالهی/ کارشناسی ارشد تهیهکنندگی تلویزیون و کارشناس ارتباطات
متاسفم برای این همه انسانهای کوتاه فکر.که فقط میخواهند با نقد های کورکورانه خودی نشان دهند، و خنده از لبان مردم بردارند.خدا خنده را از لبانشان بردارد.
اولویت ساخت طنز با بنگاه های معاملات ملکی است که خون مردم در شیشه می کنند.
راست میگن دیگه.چرا الکی به این 2 قشر حمله میکنین؟؟خخخخخ
همه جا گل و بلبل هستش نمیبینید؟(البته باز هم میگم که تو همه جور قشرها هستند کسایی که خیلی مثبت هستند مخصوصا پزشکهای عزیز)
خودش فهمید چی گفته؟
بابا این امل بازی هارو ول کنید بذارید ما هم پیشرفت کنیم ,تو کشور بوق ضد رئیس جمهور فیلم میسازن اینجا بخاطر یه طنز اینجوری بعد میگن چرا پیشرفت نیست.( حدیثی از امیر امیرالمومنین: بهترین رفیق من کسی است که عیوب مرا بگوید تا خودم را اصلاح کنم)