گوناگون

برو آخر بازار عباس آباد، بگو: سیدمهدی فرستاده!

برو آخر بازار عباس آباد، بگو: سیدمهدی فرستاده!

پارسینه: آقا سید مهدی قوام (رضوان الله تعالی علیه) مرد بسیار بزرگ و با سعه صدری بود؛ اعجوبه ای!

شبی دزدی وارد منزلش میشود؛ همین که فرشی را جمع کرده و در حال بردن بود، آقا سید مهدی بیدار میشود، با کمال خونسردی به او میگوید: می خواهی این فرش را چه کنی ؟
دزد می گوید : میخواهم آن را بفروشم.

آقا سیدمهدی میگوید: اگر بفروشی، آن را از تو خوب نمیخرند؛ من آن را به تو مباح کردم، حلالت باشد! برو آخر بازار عباس آباد، بگو: سیدمهدی فرستاده! آن را بفروش و برو کاسب شو!

بعداً دیدند همان شخص، اهل عبادت و تقوی شده؛ و از همان فرش کاسبی و مغازه راه انداخته است.


راوی: آیة الله سید عبدالله فاطمی نیا

ارسال نظر

  • ناشناس

    کرامت وبزرگی مرحوم حاج سید مهدی قوام رحمةالله علیه یک کتاب میشود خازرات دست اولی که داماد محترم ومحرم راز مرحوم سید مهدی قوام بودند ومن بسیاری از آنهارا یادداشت کرده ام ! خواوند متعال هردورا با ایمهء اطهار محشور فرماید!

  • ناشناس

    برادر جان چاپش كن من هزينه اش رو ميدم
    اين روزها خيلي لازمه اين آدمها شناخته بشن

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار