گوناگون

شعبان جعفری: بازاری ها و جبهه ملی ها برای من گلریزان کردند!

شعبان جعفری: بازاری ها و جبهه ملی ها برای من گلریزان کردند!

پارسینه: خاطرات شعبان جعفری بعد از 30 تیر

س- بابت این کارهایی که 30 تیر کردید، مصدق هیچ خواست بروید پهلویش که از شما تشکر کند؟
ج- نه اصلا و ابدا، نه هیچ! شلوغ پلوغ بود و همه فکر این جریانا بودن، هر کی فکر خودش بود. توی هر حکومتی هر کی فکر خودشه و دور و وریای خودش. فکر من نبودن که.
س- در عوض دکتر فاطمی هوایتان را داشت!
ج- چطوری؟
س- یکی دو ماه بعد در روزنامه اش مقاله تشویق آمیزی درباره شما نوشته و عکس شما را چاپ کرده، از شما تعریف کرده و حتی به اتفاق اعضای جبهه ملی برای قدردانی از فعالیت های شما به زورخانه تان آمده است.

ج- بله دیگه! من که گفتم! بازاریا و جبهه ملیا تا من با مصدق بودم طرفدار من بودن، پشت سرم نماز میخوندن! من هنوز اون موقع زورخونه نداشتم. اون روز تو سینما جهان یه گلریزون گرفتم، همه جبهه ملیا اومدن و برای زورخونه ای که قرار بود بسازم پولم دادن. [غلامحسین] صدیقی بود، [مهدی] بازرگان بود، [دکتر عبدالله] معظمی بود، شمس قنات آبادی بود، الهیار صالح بود، بقایی بود و اینا همه بودن. تا حتی آیت الله کاشانی ام یه دفعه اومد اونجا.
س- سینما جهان کجا بود؟

ج- نزدیک خیابون شاهپور، تقریبا از بوذرجمهری که میای یه خرده بالاتر. یه بارم تاجرای بازار برام گلریزون کردن. اونوقت بعد از 9 اسفند که من رفتم طرف شاه همشون با من بد شدن. بعد توده ایا یواش یواش هی ری کردن. هی زیاد شدن، زیاد شدن و زیاد شدن. دیگه اصلا طوری شده بود که یه سر توده ایا دم مجلس بود یه سرش دم راه آهن.

خاطرات شعبان جعفری/۱۳۸۱به کوشش هما سرشار

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار