گوناگون

عکس:فاصله...!

عکس:فاصله...!

عکس:محسن امین

ارسال نظر

  • سامان میرزائی

    داستان های کوتاه آموزنده
    فقیر و ثروتمند
    برای بار دوم

    روزی یک مرد ثروتمند ، پسر بچه کوچکش را به یک ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آن جا زندگی می کنند ،چقدر فقیر هستند.

    آنها یک روز یک شب را در خانه محقر یک روستایی به سر بردند.در راه بازگشت و در پایان سفر ،

    مرد از پسرش پرسید :

    نظرت درباره مسافرتمان چه بود؟

    پسر پاسخ داد: عالی بود پدر …

    پدر پرسید: آیا به زندگی آنها توجه کردی؟

    پسر پاسخ داد: فکر کنم.

    پدر پرسید : چه چیز از این سفر یاد گرفتی؟

    پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت :

    فهمیدم که ما در خانه ، یک سگ داریم و آنها ۴ تا .

    ما در حیاط مان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند.

    حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی نهایت است.

    در پایان حرف های پسر زبان مرد بند آمده بود ،

    پسر اضافه کرد:

    متشکرم پدر که به من نشان دادی ما واقعا چقدر فقیر هستیم…

  • دانا

    هر چه زمان بیشتر میگذره، شکاف بین غنی و فقیر هم بیشتر میشه

  • ناشناس

    اگر اون بالایی نميبود این پاینی هم نميبود. ميتونيد این جمله رو برعکس هم بنويسيد! سرمايه داری یعنی همین! با شعارهای پوپولیستی و عوامفريبی نميتوان این واقعیت رو لاپوشانی کرد!

  • بستان ابادي

    هر كي اين قدر فاصله طبقاتي را بوجود اورده خدا لعنتش كنه .شرم بر تو اي مرد شرم شرم شرم .

  • آشنا

    سیستم حکومتی ارباب و رعیتی . ورژن جدیدشه. فدای نفسهای آقا صاحب الزمان بشم .کی میشه بیاد مردم طعم شرین عدالت مولا علی رو بچشن. الهم عجل لولیک الفرج. العجل العجل العجل

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار