گوناگون

مراسم حذف‌شده و افزوده‌شده به آیین‌های نوروزی

پارسینه: از اوایل دهه 80 که کنوانسیون میراث ناملموس به تصویب رسید و ایران عضو آن شد. اولین اثری که از ایران در ذیل این کنوانسیون به ثبت رسید آیین نوروز بود و اولین پرونده‌های ثبتی بود که چند کشور به‌صورت مشترک با هم انجام دادند.

پارسینه : آرمان در واپسین روزهای سال 93 و در آستانه سال نو با محمد بهشتی، رئیس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی، در مورد آیین نوروز و اتفاقاتی که سازمان در دولت‌های نهم و دهم داشت گفت‌وگو کرده است که در ادامه می‌خوانید:

در سال‌های اخیر فعالیت‌های کارشناسی شده در حوزه میراث فرهنگی باعث شده نوروز و آیین‌های مربوط به آن به عنوان یک اثر میراثی شناخته شود.به نظر شما چه مولفه‌هایی در نوروز و آیین‌های آن وجود دارد که آن را تبدیل به یک میراث می‌کند؟

اصولا اهمیت و ارزش آثار تاریخی - فرهنگی اعم از آثار ملموس و غیر ملموس در دلالت‌ها و شهادت‌هایی است که می‌دهند و مهمترین شهادتی که آثار فرهنگی می‌دهند مانند آینه‌هایی پیش روی فرهنگ جامعه هستند. برخی از این آثار ظرفیت بیشتری در نشان دادن قد و بالای فرهنگ جامعه دارند و برخی محدودتر است. نوروز به دلیل ویژگی‌های خود از جمله آیین‌هایی است که تصویر دقیق تر و جامع‌تری از فرهنگ ایرانی را منعکس می‌کند. از ویژگی‌های آن سابقه بسیار کهن آن است و قدمت این آیین و رویداد و تداوم آن تا امروز از غنایی برخوردار بوده که نمونه‌ای مشابه آن نداریم. از طرف دیگر، هر جایی در حوزه فرهنگی ایران را نگاه کنید می‌بینید که نوروز برگزار می‌شود و معرف فرهنگ واحدی است که در یک قلمرو وسیع جغرافیایی برپا می‌شود و دلالت بر وحدت فرهنگی دارد به‌رغم اینکه شاهد هستیم که بر اساس تقسیمات سیاسی این قلمرو بزرگ تبدیل به تعداد زیادی کشور شده است ولی نوروز شهادت می‌دهد که همه یک فرهنگ دارند و یک خاندان فرهنگی هستند. پس به این دلیل، وحدت فرهنگی این قلمرو وسیع را به نمایش می‌گذارد. از طرف دیگر، یکی از مشخصه‌های قلمرو فرهنگی ایران تنوع فرهنگی آن است. ما در کشور کرد، آذری ،بلوچ، مازندرانی، لر و... داریم که نشان از تنوع فرهنگی ما دارند و به‌رغم این تنوع فرهنگی نوروز را برگزار می‌کنند و می‌توان گفت که نوروز در هر گوشه و هر حوزه فرهنگی ذیل فرهنگ ایرانی به کیفیتی خاص برگزار می‌شود. پس نوروز به تنهایی حکایت از این می‌کند که قلمرو وسیع فرهنگی از وحدت فرهنگی در عین تنوع فرهنگی برخوردار است و تنوع فرهنگی مخل وحدت فرهنگی نیست و وحدت فرهنگی هم مخل تنوع فرهنگی نیست و هر دو مکمل هم هستند.

چند سالی است که مساله ثبت جهانی نوروز مطرح شده است. وضعیت ما در این زمینه چگونه است و با ثبت نوروز به عنوان میراث ناملموس چه موفقیت‌هایی حاصل می‌شود؟

از اوایل دهه 80 که کنوانسیون میراث ناملموس به تصویب رسید و ایران عضو آن شد. اولین اثری که از ایران در ذیل این کنوانسیون به ثبت رسید آیین نوروز بود و اولین پرونده‌های ثبتی بود که چند کشور به‌صورت مشترک با هم انجام دادند. امروزه ما شاهد این هستیم که هفت کشور عضو پرونده هستند و اخیرا در یک ماه گذشته پنج کشور به آن پیوستند و عملا اگر مسیر را درست طی کند و قاعدتا مانعی هم سر راهش نباید باشد به‌زودی شاهد خواهیم بود 12 کشور به صورت مشترک این آیین را ثبت کردند و خود نفس اینکه این کاری که صورت گرفت و جزء محدود موضوعات و مضامینی بود که همه کشورها پذیرفتند که تعلق به یک حوزه فرهنگی دارند و آیین نوروز پرچم مشترکی است که بین کشورها وجود دارد، این خودش موفقیت بزرگی بود. در دهه‌های گذشته در برخی از کشورها برگزاری آیین نوروز جرم محسوب می‌شد به عنوان مثال، در عراق و ترکیه اما، امروز دولت‌های این کشورها خودشان داوطلب شد‌ه‌اند و خودشان را به عنوان عضو این پرونده معرفی کردند و آیین نوروز در کشورشان رسمیت پیدا کرده است.

نوروز و آیین‌های مربوط به آن در طول سال‌های گذشته چه تغییراتی کرده است؟

یکی از ویژگی‌های آیین‌های زنده این است که همواره باید نو به نو شود تا بتواند به حیات خود ادامه دهد. این مظاهر فرهنگی شبیه درخت هستند و اگر یک درخت هر سال برگ نو و میوه و گل نو در نیاورد می‌میرد و طبعا آیینی مانند نوروز که زنده است حتما باید نو به نو شود در حالی که، آن جوهره و ویژگی‌های اصیل خود را حفظ کرده است. کسانی که این توهم را دارند که سنت یعنی جمود، این آیین‌ها نشان می‌دهد که این سنت‌ها نسبتی با جمود ندارد.

به نظر شما چه آیین‌هایی در نوروز فراموش شده و چه آیین‌های جدیدی اضافه شده است؟

پژوهشکده مردم‌شناسی در این مورد به شکل کامل و مفصل کار کرده است. نوروز شهادت به تنوع فرهنگی می‌دهد. در این تنوع فرهنگی بسیاری از موضوعات و مضامینی که در یک دوره‌هایی برگزارمی شده، جای خود را به آیین‌های دیگری داده است اما در این موضوع که نوروز همچنان زنده باقی مانده است می‌توانم شواهد و نمونه‌هایی ذکر کنم. به‌عنوان مثال در منطقه سواحل خلیج‌فارس نوروزی داریم که به لحاظ تقویمی منطبق بر اول فروردین نیست. آنجا نوروز دریایی مبتنی‌بر سنت‌های دریانوردی دارند؛ زمانی است که بادها برای سفر چین و هندوستان و زنگبار موافق می‌شده است. هر چند به‌دلیل اینکه ما در زمینه دریانوردی در قرون اخیر ضعیف شدیم این سنت‌ها در آن منطقه تضعیف شده و دیگر نوروز دریایی با آن کیفیت برگزار نمی شود اما هنوز رد پا و نشانه‌هایش وجود دارد.

در سال‌های اخیر در برخی از نوشته‌ها به ویژه در شبکه‌های اجتماعی می‌خوانیم که در برخی از آیین‌های نوروزی تردید‌هایی به‌وجود آمده است. برای مثال عنوان می‌شود که ماهی قرمز در سفره هفت‌سین نبوده و اصلا یک رسم ایرانی و ریشه‌دار نیست. نظر شما در این مورد چیست؟

من این را به حساب همان نو به نو شدن می‌گذارم. وقتی جامعه می‌پذیرد و کسی به مردم جامعه دستور نداده که سر سفره هفت‌سین ماهی قرمز بگذارد این در همین روند نو به نو شدن اضافه یا کم می‌شود. از این نظر اصلا مشکلی ندارد چرا که اصل خود نوروز است.

نظرتان درمورد آیین‌های چهارشنبه‌سوری چیست؟

درمورد آیین چهارشنبه‌سوری محیط‌ طباطبایی مقاله‌ای دارد که به نکات خوبی اشاره کرده‌اند و توضیح می‌دهد که چهارشنبه‌سوری از دو واژه سور و چهارشنبه تشکیل شده است و سور آیینی است قبل از باورهای زرتشتی چون ما از روی آتش می‌پریم و در واقع با کف کفشمان آتش را لمس می‌کنیم در حالی که در آیین زرتشت آتش مقدس است که حتی نمی‌گذارند نفس‌شان به آتش بخورد. زمانی که مختار ثقفی به خون‌خواهی سیدالشهدا(ع) در شهر کوفه قیام می‌کند، برای اینکه می‌خواسته این قیام در زمانی باشد که حکومت وقت کمتر متوجه آن شود آن را به جشن سور موکول می‌کند. ایرانیانی که در کوفه بودند این آیین را برگزار می‌کردند و از آنجا که آن سال این جشن مقارن با شب چهارشنبه بوده است شب چهارشنبه‌سوری با قیام به خونخواهی سیدالشهدا گره می‌خورد و بنابراین باید گفت چهارشنبه‌سوری به نوعی با سنت‌ها و دین ما هم گره خورده است.

وضعیت میراث‌فرهنگی را در دولت یازدهم چگونه ارزیابی می‌کنید؟

تشکیلات مربوط به میراث فرهنگی و مباحث گردشگری در دولت گذشته مشکلات اساسی پیدا کرد و صدمات جبران ناپذیری به آن وارد شد. اگر در دولت فعلی بتوان وضعیت این نهاد را به سال 84 و قبل از دولت‌های نهم و دهم برگرداند هنر بزرگی کرده‌ایم. صدماتی که به موضوع میراث‌فرهنگی وارد شده است غیر قابل جبران است. برای مثال در شهر کاشان ما37مورد آثار حصار دوره سلجوقیان را داشتیم درحالی که، درحال حاضر این آثار به 17 اثر تقلیل یافته و 20 مورد از آن از بین رفته است. شهرها و استان‌های مشابهی هم درکشور وجود داشت که از نظر بافت تاریخی نابود شده‌اند و اینها قابل بازگشت نیست.

برخی از سایت‌ها و روزنامه‌های منتسب به طیف‌های خاص در یک سال گذشته هر گاه خواسته‌اند از دولت انتقاد کنند به انتقاد از سازمان میراث‌فرهنگی پرداخته‌اند که نمونه آن را می‌توان درانتقال جام شیردال به کشور عنوان کرد. چرا این انتقادات صورت می‌گیرد و به چه دلیل این سازمان آماج حملات و انتقادات شده است؟

حوزه میراث فرهنگی سیاسی شده است. این حوزه نباید سیاسی می‌شد و زمانی که این اتفاق افتاد صدمات زیادی به آن وارد شد. این سیاسی بازی‌ها چه موافق و چه مخالف باعث می‌شود این سازمان از هدف اصلی و خط مشی واقعی خود دور شود و نتوان براساس واقعیت درمورد مشکلات فرهنگی وگردشگری در کشور به حل معضلات پرداخت. رسانه‌ها نقش اساسی در این میان ایفامی کنند. رسالت رسانه‌ها آگاهی‌بخشی و روشن‌سازی در کشور است و نباید با جار وجنجال و تلاش برای کسب گیشه این فعالیت مخدوش شود. حوزه میراث فرهنگی نباید با جار و جنجال حفظ شود و باید بدون غرض‌ورزی درمورد آن بحث شود.

تخریب آثار باستانی در کشورما چه وضعیتی دارد؟

در طول 35 سال گذشته امسال برای اولین بار نسبتی میان شهرداری‌ها و وزارت راه وشهرسازی برقرارشده است که شایان تقدیر است. در گذشته این نهادها مشکلاتی برای سازمان میراث فرهنگی آن ایجاد می‌کردند اما به‌تازگی برای بافت تاریخی ارزش زیادی قائل می‌شوند و به عنوان یک ثروت ملی به آن نگاه می‌کنند. رویکرد‌های اصلی که در این نهادها وجود دارد درحال حاضر بر حفظ و حراست از این ارزش‌های تاریخی استوار است.

برای حفاظت از بناهای تاریخی چه اقداماتی انجام شده است؟ در ماه‌های گذشته شاهد نابودی تعدادی از این بناها بودیم که بدون مجوز یا با مجوز، افرادی خانه‌ها و بناهای تاریخی که ثبت ملی نشده بود را تخریب کردند تا به جای آن خانه و بنای جدیدی بسازند. برای حفاظت از آنها سازمان چه برنامه‌ای دارد؟

اقدامات مختلفی برای شناسایی، مستند‌سازی و ثبت این آثار در حال انجام است. سازمان تلاش‌های زیادی دارد برای اینکه دانشگاه‌ها، شهرداری‌ها و کلیه نهادهای مرتبط فعالیت‌هایی را برای مستندسازی و ثبت این آثار انجام دهند و در این زمینه با سازمان گردشگری همکاری کنند. این یک ظرفیت خوب قانونی است. یک زمانی ما تلاش داشتیم نشان دهیم در مرمت آثار تاریخی منافع اقتصادی وجود دارد و به‌دنبال بار مالی و بهره‌وری بودیم. امروز در شهرهای تاریخی نظیر یزد و کاشان اقداماتی برای احیا و مرمت این آثار با حفظ آن ایجادشده است. یعنی سازمان‌ها و افراد متوجه شده‌اند با حفظ و درنهایت مرمت این آثار منافع اقتصادی بیشتری نصیب افراد می‌شود و از این طریق چرخه اقتصادی بیشتری به جریان می‌افتد.



ارسال نظر

  • ناشناس

    باز هم شاهکارهای دولت پاک سابق می درخشد.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار