گوناگون

نسخه ویژه وزیرخارجه آمریکا برای استالین!

نسخه ویژه وزیرخارجه آمریکا برای استالین!

پارسینه: دين آچسن Dean G.Acheson دولتمرد معروف آمريكايي كه در جريان جنگ جهاني دوم از دستياران دو رئيس جمهوري اين كشور بود و از سال 1949 تا 1953، در حساسترين سالهاي قرن بيستم وزارت خارجه آمريكا را بر عهده داشت و در سال 1971 درگذشت

او سه كتاب از خود به يادگار گذارده كه به تازگي، " Chase" از محتويات اين سه كتاب و اسناد تازه و يادداشتهايي كه به دست آورده يك مجموعه "كتاب روي نوار ضبط صوت" مركب از 16 نوار 90 دقيقه اي تهيه كرده كه به شماره استاندارد بين المللي 0-7366-5554-9 ثبت و توزيع شده است.

در اين نوارها حقايق فراوان درباره جنگ دوم، جنگ كره، پيروزي كمونيستها در چين، جنگ "هوشي مين" با فرانسه، قرار گرفتن دلار به جاي طلا، منظور از تاسيس بانك جهاني و صندوق بين المللي پول، ناتو، احياء آلمان و ژاپن و ... وجود دارد و در همه اين نوارها از ايران نام برده شده است مخصوصا نوارهاي چهارم و پنجم. در اين دو نوار آمده است كه پس از اشغال ايران توسط روسيه، انگلستان و آمريكا قرار بود كه بعد از پايان جنگ، با حفظ تماميت ايران، يك هيات امناء مركب از اين سه كشور امور ايران را زيرنظر داشته باشد!

نفت ايران در اختيار انگلستان، نفت سعودي در كنترل آمريكا و نفت عراق و نفت احتمالي كويت در اختيار شركتهاي انگليسي و آمريكايي باشد كه پس از جنگ دو عامل باعث شد كه ايران از قرار گرفتن زير نظر هيات امناء سه گانه برهد. يكي مخالفت شديد "جورج كنان" استاد تاريخ، نويسنده و ديپلمات آمريكايي با آن بود كه افكار او سياست بعد از جنگ آمريكا را شكل داده و باعث انحلال شوروي، شكست كمونيسم و ابر قدرت شدن آمريكا شده است.

"كنان" ضمن تاكيد اين نكته به ترومن جانشين روزولت كه آرزوي روسها از زمان پتركبير رسيدن به آبهاي گرم خليج فارس بوده و در صورت تشكيل هيات امناي سه گانه؛ استالين ايران، عراق و تركيه را خواهد بلعيد، وي را از وارد بحث شدن در اين قرارداد كه با روزولت گذارده شده بود منصرف ساخت و عامل دوم تعلل روسها از تخليه ايران از نظاميان خود پس از پايان جنگ بود كه كار به اخطار آمريكا و طرح موضوع در شوراي امنيت و نيز فريب روسها توسط قوام السلطنه كشيد. لازم به يادآوري است كه انگلستان و روسيه، در اوايل قرن بيستم هم با ميانجي گري فرانسه، عملا ايران را ميان خود به دو منطقه نفوذ قسمت كرده بود.

پس از جنگ، استالين خواهان تسلط بر تنگه هاي تركيه بود و در بسياري از كشورها از يونان و تركيه تا ايتاليا همه جا جنگ داخلي به راه انداخته بود. به دليل فقر عمومي و پيدايش يك طبقه ثروتمند كه از رهگذر جنگ و تورم پولدار شده بودند در همه كشورها از جمله آمريكا، كمونيسم هواداران فراوان پيدا كرده بود.

جورج كنان راه حل مسئله را به اين صورت ارائه داد و گفت: استالين همانند يك رودخانه است و نمي شود با رودخانه مذاكره كرد كه فرضا طغيان نكند. بايد در برابر رودخانه سد ايجاد كرد و آن را تحت كنترل درآورد.

استالين به علت افراط در دود كردن سيگار و عصبي مزاج بودن عمر طولاني نخواهد كرد و جانشينان او مردان ضعيفي خواهند بود و براي كاهش توجه مردم به كمونيسم بايد اين راهها را رفت: ارتقاء سطح زندگي مردم در همه كشورها مخصوصا كشورهاي مورد نظر استالين با دادن كمكهاي اقتصادي و اعزام مستشار مربوط، كاستن از فاصله فقير و غني با انجام اصلاحات اجتماعي، و نيز خواستن از دولتها كه بر روشنفكران سخت نگيرند و آنان را با رفتار خود نااميد و دلسرد نسازند، زيرا كه در هر جامعه، چشم و گوش توده ها به روشنفكرانشان است كه نبايد اين گروه كوچك را به خروش آورد و بالاخره يافتن يك راه سوم ميان كاپيتاليسم و كمونيسم براي اين ملتها است - همان راهي كه حزب سوسيال دمكرات آلمان (عالمان غربي آن روز) دنبال مي كند.

اين پيشنهادها به مورد اجرا درآمد. شوروي محاصره شد. تخريب چهره كمونيسم آغاز گرديد كه بعدا تجمل پرست شدن جانشينان استالين خود به اين تخريب كمك كردند و به پيشنهاد "كنان" از رسانه هاي آمريكا خواسته شد كه در اجراي اين برنامه ها كمك كنند كه ياري آنها واقعا موثر افتاد. همه اين برنامه ها با ملي شدن صنعت نفت ايران با خطر جدي روبرو شد. زيرا انگلستان نفت ايران را از دست داد كه سهم آن كشور قرارداده شده بود و آمريكا ناچار شد دست آن كشور را در نفت عراق بازتر بگذارد. مصدق با منش خود كه به اصالت دمكراسي وفادار بود فعاليت حزب كمونيستي توده را كه توسط شاه غيرقانوني و منحله اعلام شده بود عملا آزاد كرده بود و با ادامه حكومت مصدق امكان به هم پيوستن حلقه هاي اتحاديه هاي نظامي ضد شوروي با ايجاد اتحاديه اي از انگلستان، عراق، ايران، تركيه و پاكستان وجود نداشت. ولي ترومن با طرح براندازي مصدق چندان موافق نبود، حق هم داشت. در آن زمان نيروي نظامي متعارفي استالين پنج برابر آمريكا بود و دست كم 200 بمب اتمي و از همه مهمتر صدها جت جنگنده ميگ داشت و در بكاربردن آنها هم خصوصا بر سر ايران ترديد به خود راه نمي داد. انگلستان هم مي ترسيد كه در هر جنگ اتمي شوروي و آمريكا، اولين نقطه اي كه روسها نابود كنند انگلستان باشد، كه عمر حكومت ترومن در بيستم ژانويه 1953 پايان يافت، استالين 43 روز بعد از درگذشت و جنگ كره كه آمريكا در آن گرفتار شده بود پايان يافت و دولت آيزنهاور در 19 آگوست 1953 (28 مرداد) با كمك انگلستان به عمر حكومت مصدق پايان داد و به اين ترتيب مسائل نفت و تشكيل اتحاديه نظامي (سنتو) و سركوب حزب توده حل شد

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار