گوناگون

بوسه جهاد مغنیه بر پیشانی هاشمی

بوسه جهاد مغنیه بر پیشانی هاشمی

پارسینه: آیت الله هاشمی رفسنجانی در آن دیدار گرم و صمیمانه با خانواده شهید عماد مغنیه از اوضاع تک تک خانواده پرسید و وقتی به «جهاد» رسید، او در جواب گفت: دارم در دانشگاه درس می خوانم. هاشمی دستی بر شانه های جهاد زد و گفت: بهترین کار ممکن را می کنید.

به گزارش پارسینه، خانواده شهید عماد مغنیه در دی ماه سال 1387 دیدار پرشوری با آیت الله هاشمی رفسنجانی برگزار کردند.

بخشی از روایت این دیدار بدین شرح است:

وقتی سلام و احوالپرسی ها تمام می شود و همه می نشینند، آیت الله هاشمی خطاب به همه آن ها می گوید: «خیلی خوش آمدید. ما مشتاق زیارت شما هستیم. خداوند شما را نگاه دارد.» پدر شهید عماد مغنیه هم در حالی که دستانش را برای شکرگذاری به آسمان برده است، می گوید: «ما هم مشتاق دیدار شما بودیم و خدا می داند که امروز چه قدر خوشحالیم.»

هاشمی به یاد شهید مغنیه می افتد و با حزن خاصی می گوید: «خداوند به شما صبر عطا کند، صبری همراه با اجر جزیل.» پدر عماد تشکر می کند و می گوید: «آرزو داشتیم با شهید (عماد مغنیه) خدمتتان بیاییم که نشد.»

هاشمی آه سردی از دل پر از آتش می کشد و می گوید: «دل ما با وجود شهید شما در منطقه گرم بود. سال هاست که ایشان محبت زیادی در دل های ما داشتند. ما در هر مرحله ای با جهاد ایشان آشنا بودیم. خیلی به اسلام و به خصوص شیعیان خدمت کرد. مطمئنا مردم لبنان و کل شیعیان ایشان را فراموش نخواهند کرد. خداوند به شما خیلی محبت داشت که چنین فرزندی عطا کرد. ما این ها را تصادفی نمی دانیم و فکر می کنیم صفات خوب شما و مادر ایشان است که چنین فرزندی را تربیت کردید.»

حاج جواد مغنیه، پدر شهید عماد مغنیه از صبر و همراهی همسر شهید می گوید و تاکید می کند: «ایشان هم نقش مهمی داشتند و خانم مجاهدی هستند.»

هاشمی تاکید می کند و می گوید: «همه فامیل شما، هم در دنیا و هم در آخرت جزو سعادتمندان و مورد توجه خاص امام زمان(عج) خواهند بود. وقتی در تاریخ ما شهدایی مثل امام حسین(ع)، فرزندان و یارانش را داریم، خیلی خوب می توانیم خودمان را تسلیت بدهیم.»

در ادامه دیدار آیت الله هاشمی رفسنجانی از اوضاع تک تک خانواده پرسید و وقتی به شهید «جهاد» رسید، در جواب گفت: دارم در دانشگاه درس می خوانم.» هاشمی دستی بر شانه هایش زد و گفت: «بهترین کار ممکن را می کنید. اسلام، مخصوصا شیعیان مظلوم لبنان نیاز به جوانان متعهد و متخصصی چون شما دارد.»

از فرزند دیگر شهید عماد مغنیه درباره نحوه شهادت پدرش پرسید و نکته عجیبی شنید: «بمب در صندوق عقب ماشین بود. این یک نوع بمبی است که خود ماشین را منفجر نمی کند، بلکه از داخل ماشین به سمت هدف شلیک می شود. ماشین را سوراخ کرده و بیرون می آید. وقتی انفجار شد، شهید به حالت سجده افتاده بود. پایشان شکسته و پیشانیشان روی زمین بود و دو دستشان دو طرف سرشان و دقیقا به حالت سجده روی زمین قرار گرفته بودند.»

آیت الله وقتی صحبت ها را شنید، با تاثر گفت: « یک عزای جدی برایمان پیش آمده و صاحب عزای اصلی هم شما هستید. ما هم با شما در این مصیبت شریک هستیم. نمی خواهم ایشان را با شهدای عاشورا مقایسه کنم، ولی ماهیت شهادت همین است. مطمئنا شهید مغنیه چنین روزی را برای خودش پیش بینی می کرد و برای چنین سرنوشتی آماده بود. امیدواریم راه ایشان هیچ وقت بی رهرو نماند. خانواده مغنیه با این شهدایی که داده است، در تاریخ اسلام جاویدان شد.»

در آن دیدار حرکات و سکنات شهید جهاد جالب بود. گاه همراه با مادر خاطرات پدر را به یاد می آورد، گاه به خواهرانش دلداری می داد و گاه از انتقام خون پدرش می گفت.

دیدار به پایان و وقت خداحافظی فرا می رسد و بوسه های محبت آمیز آیت الله هاشمی رفسنجانی بر گونه های نوه نوزاد شهید مغنیه، حسن ختام آن دیدار بود.

پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار