گوناگون

شما هم نمی دانید با معتادتان چگونه رفتار کنید؟!

شما هم نمی دانید با معتادتان چگونه رفتار کنید؟!

پارسینه: عوض شده است؛ غریبه ای انگار، جسم او را مثل پوستینی بی صاحب به تن کشیده؛ غریبه ای که مثل او مهربان نیست، غریبه ای که دستش سنگین است، حرف هایش دروغ، نگاهش مات، حوصله اش کم، صدایش دو رگه، قول‌هایش پوچ، عشقش مواد، تفریحش نشئگی و کابوسش، خماری.

شما او را می خواهید، خودش را ، همان را که پیش از اعتیاد بود، شما دل تان برای آن کسی که حالا گم شده است و غریبه جایش را گرفته تنگ شده است ، می خواهید کمکش کنید که اعتیادش را ترک کند، برگردد، از نو شروع کند اما راهش را نمی دانید، هزار و یک پرسش بی پاسخ در واکنش به او در سرتان چرخ می زند مثلا این که حرف زدن با او را از کجا باید شروع کنید؟ اگر انکار کند که معتاد است چه می کنید؟ چگونه می شود به ترک اعتیاد ترغیبش کنید؟ حق درگیر شدن با او را دارید؟ اگر دست یاری تان را پس بزند، کنارش باقی می مانید؟ اگر پرخاشگری کند، چه طور به او پاسخ می دهید؟

عباس دیلمی زاده ، مدیر عامل جمعیت خیریه تولدی دوباره می گوید روش هایی مثل مجبور کردن معتادان به ترک یا گلاویز شدن با آنها یا اعتراف گرفتن از آنها درباره اعتیادشان هرگز به نتیجه مثبت و پایدار نمی رسد.

دیلمی زاده حدود 12 سال است که در حوزه درمان اعتیاد فعالیت می کند او مدرس دوره های « مددیاری اعتیاد » است که در آن روش های برخورد با معتادان را به خانواده های آنان می آموزد.

او برای آموزش در این کلاس ها ، دوره بین المللی « مشاوره وابستگی شیمیایی اعتیاد» را گذرانده است که یکی از بخش های تخصصی آن آموزش روش های برخورد خانواده ها با معتادان است. این درمانگر اعتیاد می گوید « شیوه برخورد خانواده نقش اصلی را در درمان معتادان بازی می کند . »

شاید بهتر باشد گفتگوی مان را از وقتی آغاز کنیم که خانواده ای متوجه می شود یکی از اعضایش درگیر مشکل اعتیاد است. معمولا اولین واکنش معتاد پس از آن که اعضای خانواده اش متوجه اعتیادش می شوند چیست ؟

معمولا معتاد موضوع را انکار می کند. انکار البته به دو شکل مستقیم و پنهان اتفاق می افتد. در شکل مستقیم معتاد اصل قضیه را نفی می کند و می گوید اصلا مواد مخدر مصرف نمی کند و در انکار پنهان می گوید مواد مخدر مصرف می کند اما معتاد نیست، هیچ مشکلی برایش پیش نیامده و هر وقت اراده کند می تواند مواد را کنار بگذارد.

جالب است بدانید که اصلی ترین مشکل خانواده ها در همین مرحله است حتی آنها در کلاس های آموزشی نیز بیشتر درباره این مرحله سوال می کنند و مهمترین اشتباهات را هم در همین مرحله مرتکب می شوند.

درباره این اشتباهات بیشتر توضیح می دهید ؟

منظورم از اشتباهات، رفتارهای نادرستی است که گرچه خانواده به قصد ترک دادن معتاد مرتکب آنها می شوند اما نه تنها باعث درمانش نمی شود و ترغیبش نمی کنند بلکه گاهی ممکن است بیشتر درگیر اعتیادش کنند و حتی باعث حرمت شکنی و تبدیل شدن معتاد عادی به معتاد بسیار پرخاشگر می شوند.

برای نمونه زیاد دیده ام که وقتی معتاد اعتیادش را انکار می کند ، خانواده با او وارد چالش می شود و سعی می کند از او اعتراف بگیرد در حالی که این رفتار به هیچ وجه درست نیست.

یعنی معتقدید که اگر معتاد اعتیادش را انکار کرد نباید به رویش بیاوریم؟ پس چه طور او را به ترک ترغیب کنیم ؟

نه. قرار نیست شما از او اعتراف بگیرید. در شرایط انکار از سوی معتاد، باید یک جلسه مداخله ای تشکیل بدهید.

در این جلسه چه کسانی باید شرکت کنند ؟

اعضای خانواده و کسانی که در زندگی معتاد مهم هستند و از آنها حمایت می گیرد. این افراد باید برای شرکت در جلسه مداخله ای آموزش دیده باشند. ضمنا حضور کسانی که نسبت به معتاد خشم یا رنجش شدید دارند و نمی توانند خودشان را در مواجهه با او کنترل کنند ، در این جلسه ممنوع است. در این جلسه مداخله گر یا مشاور هم می تواند حضور داشته باشد.

در جلسه چه اتفاقی می افتد ؟

پیش از شروع جلسه اعضا باید ویژگی ها مثبت معتاد پیش از اعتیاد و ویژگی های منفی او را پس از اعتیاد یادداشت کرده باشند.

وقتی گفتگو با معتاد آغاز می شود باید ابتدا هر یک از افراد جلسه ویژگی های مثبت فرد را با او مرور کنند و به خاطرات خوشی که با او داشته اند اشاره کنند سپس از ویژگی های منفی که به علت اعتیاد ظاهر شده است حرف بزنند. او دیگر در این مرحله نمی تواند خاطرات و مستندات را منکر شود بنابر این ناچار است که بپذیرد. در حقیقت در این مرحله معتاد قبول می کند که مجموعه ای از رفتارهایش و در مجموع سبک زندگی اش به علت مصرف مواد مخدر تغییر کرده است.

حکمت تعریف کردن این خاطرات خوب می دانید چیست؟ با شنیدن این خاطره ها معتاد احساس می کند ذاتا آدم خوبیست اما کارهای بدش به علت مصرف مواد مخدر است و دیگران می خواهند به او کمک کنند این مشکلات را برطرف کند. در نتیجه او در این مرحله تحقیر نمی شود بلکه به بازگشتش امیدوار می شود. در این مرحله اعضای خانواده با معتاد قراردادی می بندند.

در این جلسه نباید بر سر انکارهای معتاد چالش کنید یا او را وادار کنید اعتراف کند که معتاد است. بلکه بر مبنای این قرارداد از او می خواهید که ویژگی های منفی را که به آنها اشاره کردید، اصلاح کند و در غیر این صورت برخی محدودیت ها و محرومیت ها را درباره اش اعمال می کنید.

کارنامه معتادها همیشه پر از قول هایی برای ترک است که به آنها عمل نکرده اند اگر به عهدش وفا نکرد، چه کنیم؟

اگر معتاد واقعاً به این قرارداد عمل نکند، حتماً باید محرومیت هایی را که درباره اش صحبت کرده اید اعمال کنید در غیر این صورت او به نتیجه می رسد که قول و قرارهای تان جدی نیست و دیگر به آنها عمل نمی کند. توجه داشته باشید که این محرومیت ها باید پله پله باشد یعنی مثلا قرار نیست نخستین محرومیتی که برای معتاد اعمال می کنید بیرون کردنش از خانه یا طلاق باشد بلکه باید به مرور زمان و در صورت همکاری نکردن معتاد مقدار آنها را افزایش داد.

مثال دیگر از رفتارهای نادرست خانواده با معتاد توهین و سرزنش اوست. برای مثال خانواده مشکلات مادی، شغلی و اخلاقی معتاد را به رخش می کشند و دایما سرزنشش می کنند.

گرچه شاید یک انسان سالم با تلنگر سرزنش آمیز دیگران به خودش بیاید اما معتاد این گونه نیست. او تحقیرها را درک می کند، درد می کشد و برای تسکین همان درد باز هم مواد مخدر مصرف می کند یعنی وارد یک دور و تسلسل باطل می شود. درد می کشد چون مواد مصرف می کند، مواد مصرف می کند چون درد می کشد.

به نظرم بدترین حالت این است که خود خانواده هم اعتیاد عضو معتادشان را منکر شوند. گاهی دیده ام که علایم اعتیاد در فردی کاملا آشکار شده است اما خانواده اصرار دارند که به دیگران ثابت کنند او معتاد نیست. چرا این اتفاق می افتد؟

چون می ترسند؛ دلشان نمی خواهد باور کنند که یک عضو از خانواده شان، جزئی از هویت شان و کسی که بخشی مهم از زندگی شان است ، معتاد شده است. اعتیاد برای مردم مظهر جرم و ننگ است. بیشتر مردم دل شان نمی خواهد حقیقت های تلخ را باور کنند. انکار یک رفتار طبیعی در برخورد با هر پدیده تلخ و ترسناکیست اما اگر ادامه پیدا کند و نتوانیم خانواده را برای پذیرش حقیقت آماده کنیم، نمی توانیم وارد مراحل بعدی شویم و وضع معتاد وخیم تر می شود.

اگر در همه مراحل معتاد باز هم منکر اعتیادش شود، باید چه کار کنیم ؟

کلید مهم ارتباط با معتاد صبر است. باید صبور باشید. درمان اعتیاد کار آسانی نیست اما شک نکنید که با پافشاری شما و تکرار جلسات نتیجه می گیرید.

بسیاری از معتادان پرخاشگرند و کم نیستند اخبار حوادثی که در آن معتاد به خودش یا خانواده اش یا دیگران آسیب زده است. خانواده در برخورد با معتاد پرخاشگر چه طور باید رفتار کند؟

ابتدا باید معتادان پرخاشگر را به دو گروه تقسیم بندی کنیم. گروه اول کسانی هستند که پرخاشگری شان واکنشی به دعوای خانوادگی برای ترک شان است یا برای تهیه پول خرید مواد مخدر یا در واکنش به تحقیرها و توهین ها پرخاشگری می کنند و گروه دوم آنهایی هستند که پرخاشگری شان بر اثر مصرف مواد مخدر است.

برخورد با این دو گروه با هم فرق دارد. برای توضیح شیوه برخورد با گروه اول می خواهم علم آمار و روانشناسی را با هم به کار بگیرد. شما چیزی درباره پورفسور جان نش شنیده اید ؟

منظورتان پروفسور ریاضی دانی است که نظریه بازی هایش برنده جایزه نوبل شد؟

دقیقا. او در نظریه بازی ها ، با استفاده از الگوهای ریاضی ، حالت های مختلف مواجهه پدیده ها را پیش بینی می کند. در حقیقت با درک دقیقا شرایط که اسم هر یک را بازی گذاشته است ، آینده را تا حدی پیشگویی می کند. یکی از بازی هایی که این دانشمند درباره اش حرف می زند بازی « ترسو » است.

او توصیف می کند که در این بازی دو خودرو با سرعت بسیار زیادی به سمت هم حرکت می کنند. هرکس اول پایش را روی ترمز بگذارد یا جهتش را تغییر بدهد، ترسو و بازنده است. در خانواده هایی که با معتاد وارد چالش و درگیری می شوند دقیقا همین بازی جریان دارد. کسی که با معتاد دعوا می کند سوار یکی از خودروهای بازیست و معتاد سوار خودروی دیگر است.

دعوای آنها با هم یعنی آنها با خودروهای شان با سرعت به سمت هم حرکت می کنند. معتاد می داند اگر کوتاه بیاید یا تسلیم شود، دیگر خانواده به او باج نمی دهد و خانواده هم می داند که اگر کنار بکشد، معتاد جری تر می شود. پس هر دو طرف ترجیح می دهند دوئل کنند.

حالا در این بازی ، کی ترسو می شود ؟

نش پیش بینی های مختلفی دارد. شاید هر دو خودرو شاخ به شاخ شوند در مثال ما معنی اش درگیری فیزیکی اعضای خانواده با معتاد ، حرمت شکنی و در نهایت مجروح شدن یا قتل یکی از آنهاست.

شاید هم یکی از آنها ترسو شود و مسیر را تغییر دهد یا پایش را بگذارد روی ترمز مثلا عضو خانواده وقتی خشم و پرخاشگری معتاد را می بیند کوتاه بیاید و ساکت شود و مغلوب یا شاید هم معتاد وقتی خشم خانواده را می بیند بترسدو کوتاه بیاید. اگر عضو خانواده مغلوب شود معتاد می فهمد که بازی را برده و دیگر از تهدیدهای اعضای خانواده نمی ترسد و جدی شان نمی گیرد و اگر ببازد کینه اعضای خانواده را به دل می گیرد و پی راهی برای تلافی می گردد.

با این حساب ، این فرایند رفتاری از دو سر ضرر است یعنی چه ترمز کنیم و چه با سرعت به سمتش حرکت کنیم اشتباه کرده ایم، این طور نیست؟

منظور من هم همین است. بازی را شروع نکنید اگر وارد بازی ترسو شوید به هر حال ضرر کرده اید پس با معتاد دوئل نکنید. اگر بازی را شروع کنید آنوقت باید یکبار برای همیشه نشان دهید که تهدیدهای تان جدی است و به آنچه می گویید عمل می کنید اما این هم موقعیت خطرناکی است. این یعنی معتاد می بیند که حریفش ترمز و فرمان ماشین را کنده و انداخته دور و به سمتش می آید می فهمد که دیگر توقف و تغییر مسیر امکان ندارد. پس مجبور است خودش مسیرش را تغییر دهد چون طرف مقابل صد در صد تغییر مسیر نمی دهد.

این کار بسیار خطرناک است من آن را جز در شرایط خاص پیشنهاد نمی کنم به هر حال نوعی خطر کردن است. باید از پیش حساب و کتاب همه چیز را کرده باشید مثلا از خودتان بپرسید اگر با جدیت به او بگویید که دیگر نمی خواهید برای مصرف مواد مخدر پولی به او بدهید و او بخواهد با زور از شما پول بگیرد، دلش را دارید به پلیس زنگ بزنید و کمک بخواهید ؟ اگر به او بگویید که در صورت ادامه پرخاشگری هایش بی شک از او جدا می شوید ، آمادگی روحی روانی جدایی از او را دارید؟ یا اگر داد و فریاد کند و بخواهد با بردن آبروی تان شما را وادار به پول دادن کند به آن سطح از اعتماد به نفس رسیده اید که مقاومت کنید و حتی در برابر شلوغ کاری اش هم به او باج ندهید؟

البته اکیدا توصیه می کنم حتی در این مرحله به شدت از درگیری فیزیکی با معتاد بپرهیزید. به هیچ وجه با او کتک کاری نکنید.

اگر او خواست حمله کند چه باید بکنیم؟

بلافاصله از محیط دور شوید و از پلیس کمک بخواهید.

در آن بازی ترسو، من به یک راه تازه فکر می کردم، به یک غافلگیری . به نظر شما بهتر نیست وقتی پرخاشگری کرد به زور به یک مرکز ترک اعتیاد منتقلش کنیم؟

به هیچ وجه راهکار خوبی نیست! این روزها برخی خانواده ها در برخورد با معتادان از این روش ها استفاده می کنند ، حتی دیده ام که آنها با سازمان های مردم نهاد بی مجوز تماس می گیرند تا معتاد را به زور از خانه ببرند و به زور در محلی دور افتاده ترک بدهند اما باید باور کنید که این روش احتمال عود اعتیاد را چندین برابر می کند.

معتاد کینه خانواده اش را به دل می گیرد و وقتی برگردد از آنها انتقام می گیرد . ضمن این که هر نوع اعتیادی یک روش ترک مخصوص به خودش را دارد اما در این کمپ ها همه معتادان را به زور وادار به ترک می کنند که اصلا علمی نیست. جمع کردن معتادان در یک محل باعث می شود بدون توجه به اصول بهداشتی و وضع قوانین روشن و منطقی ، باعث می شود آنهابه بیماری های مختلف دچار شوند و به علاوه شیوه های جدید تهیه مواد و ارتکاب انواع بزه را از هم یاد بگیرند. در حقیقت خانواده ها با توسل به روش های خشن ، نه تنها به ترک اعتیاد معتادشان کمک نمی کنند بلکه او را در معرض انواع آسیب های اجتماعی دیگر قرار می دهند.

هنوز درباره گروه دوم معتادان پرخاشگر صحبت نکرده اید. مصرف مواد مخدر صنعتی برخی معتادان را به انواع اختلالات روانی بخصوص پارانویا یا بدبینی بیمارگونه دچار می کند و در این شرایط احتمال آسیب رساندن آنها به خانواده بیشتر می شود در این موارد خانواده باید چگونه برخورد کنند؟

. در صورتی که پرخاشگری و رفتارهای غیرطبیعی معتاد تحت تاثیر مواد مخدر صنعتی باشد، دیگر استفاده از روش های منطقی فایده ای ندارد. باید هرچه سریع تر محیط را ترک کنید و به سرعت با روانپزشک تماس بگیرید تا با دارو بیمار را کنترل کند یعنی در این موارد همزمان با مراحل ترک باید با دارو علایم ثانویه اعتیاد یعنی همان اختلال های روانی که ظاهر شده ، کنترل شود.

یک معتاد، برای تهیه خرج موادش حاضر است به خودش و عزیزترین هایش صدمه بزند. مردم انقدر از این رفتارها دیده اند و شنیده اند که اعتقاد پیدا کرده اند اعتیاد وجدان و انسانیت را از بین می برد. شما با این باور چقدر موافقید؟

بگذارید پاسخ تان را با یک پرسش شروع کنم. شما می توانید یک شبانه روز پلک نزنی ؟

طبیعتا نمی شود!

حتی اگر برای این کار یک پاداش کلان چند ده میلیونی تعیین شده باشد ؟

نه نمی شود.

حتی اگر جان تان در خطر باشد ؟

حتی اگر سعی ام را هم بکنم نمی توانم یعنی حتی اگر بخواهم هم نمی توانم 24 ساعت پلک نزنم.

درست است. پلک زدن یک رفتار غریزی است شما نمی توانید مانعش شوید. هرچقدر هم سعی کنید چشم های تان را باز نگه دارید، بالاخره پلک می زنید. حالامعتادی کارتن خواب را در یک شب یخبندان زمستان را تصور کنید.او گرسنه و بی سرپناه است. به نظرتان اگر همان لحظه به او پولی بدهید چه می کند؟

با شناختی که از معتادان در طول سال های کاری ام دارم احتمالا بی خیال گرسنگی و بی سرپناهی می شود و مواد مخدر می خرد .

کاملا درست است و اگر ما بتوانیم علت این رفتار معتاد را عمیقا درک کنیم، در مراحل بعدی درمان معتاد آسان تر می شود. مگر نه این که همه انسان ها غریزه بقا دارند. پس چرا آن معتاد در مثال ما وقتی پول به دست می آورد و طبیعتا غریزه بقا باید وادارش کند که برای نجات جانش آن پول را صرف غذا یا تهیه سرپناهی گرم کند، همه اش را خرج خرید مواد مخدر می کند؟ علتش این است که اعتیاد، طوری بر مغز اثر می گذارد که نیاز به مصرف مواد مخدر، تبدیل به اصلی ترین غریزه انسان می شود؛ غریزه ای آنقدر قوی که حتی جای غریزه بقا را می گیرد تا چه رسد به غرایز دیگر.

اینجاست که یک معتاد خمار برای تهیه پول مواد مخدر حتی حاضر می شود نوزادش را بفروشد یا به همخونش را بکشد. همین غریزه است که درمان اعتیاد اینقدر دشوار کرده است و باج دادن و تنبیه یا تهدید کردن هم فایده ای ندارد.

با این تعریف شما، همانطور که ما نمی توانیم پلک نزنیم و معتاد هم نمی تواند عطش خود را برای مصرف مواد مخدر مهار کند. آیا از صحبت های تان باید این طور نتیجه بگیرم که اعتیاد درمان ناپذیر است؟

این نتیجه گیری هم تا حدی درست است و هم نادرست. بیایید تعریف مان را از معتاد عوض کنیم. یک معتاد می تواند تا پایان عمر مواد مخدر مصرف نکند اما همچنان معتاد باقی بماند. اعتیاد درمان نمی شود ، مدیریت می شود. دقیقا مانندمبتلا به یک بیماری مزمن که گرچه اگر دارو بخورد می تواند زندگی عادی و طبیعی داشته باشد و بیماری اش را مهار کند اما به هر حال او همیشه به آن بیماری مزمن مبتلا خواهد ماند.

مریم یوشی زاده

ارسال نظر

  • برادر معتاد

    درسته ميگن معتاد شدن يه نوع مريضي هست اما قابل درمان بودن اون خيلي زمان بر هست .معتاد تعطيلي دارن ولي ترك ندارن .الان خودم تو خانواده ام دارم به مولا ديگه خسته شدم .

  • سامان میرزائی

    ١١- برقراری ارتباط سازنده با معتاد
    صحبت کردن با یک فرد معتاد کار بسیار سختی است چون او برای ادامه دادن به مصرف مواد، مشکلات خود را مخفی کرده و رفتار های جنون آمیز و آزار دهنده ای از خود نشان می دهد. به همین علت گفت و گوی منطقی با یک معتاد برای اعضای خانواده بسیار دشوار است، اما با توجه به پیشنهادات و رهنمودهایی که در این صفحه در مورد نحوه برقراری ارتباط موثر با فرد معتاد ارائه شده است، اعضای خانواده شانس بیشتری برای تشویق کردن او برای مقابله با بیماری اعتیادش خواهند داشت.

    طرز ارتباط ناموثر
    ابزارهای ارتباط موثر
    مبانی اولیه ارتباط با معتاد

    طرز ارتباط ناموثر
    هنگامی که با یک فرد معتاد صحبت می کنیم ممکن است حرفی بزنیم که او را ناراحت کند و شانس برقراری ارتباط موثر و سازنده با او را از بین ببریم. طبیعی است که ما به عنوان خانواده او قصد داریم تا برای ترک اعتیاد و بهبودی از آن به فرد معتاد کمک کنیم؛ اما در وضعیت حساس و سختی قرار داریم و ممکن است نگرانی و عصبانیت ما باعث شود تا طرز صحبت کردن ما با او، نتیجه معکوس داشته و فقط باعث وخیم تر شدن اوضاع شود. همواره این احتمال وجود دارد که ما حرفی به عزیز معتادمان بزنیم که غیر سازنده باشد، یعنی به جای اینکه او را به بهبودی و پاک شدن تشویق کند باعث شود که او برای ادامه مصرف مواد بهانه تراشی کرده و هیچ علاقه ای برای ترک اعتیاد از خود نشان ندهد.

    آنچه در این قسمت آمده است فهرستی از طرز ارتباط و گفتگو بین اعضای خانواده و عزیز معتادشان است که موجب می شوند تا اعضای خانواده موقع صحبت کردن رفتاری از خود نشان دهند که بی نتیجه و زیان آور بودن این گونه موضع گیری ها را ثابت کند.

    ١. حق به جانب
    وقتی شما همیشه حق را به خودتان می دهید و تصور می کنید که شما درست می گویید و این فرد معتاد است که مرتکب اشتباه شده ، صحبت کردن شما با عزیز معتادتان راه به جایی نخواهد برد و نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. طوری صحبت نکنید که نشان دهید حرف های شما همیشه درست می باشد و حق به جانب شماست. یادتان باشد با کسی صحبت می کنید که او را دوست دارید، در نتیجه سعی کنید بحث را طوری ادامه دهید که نقطه مشترکی بین شما و فرد معتاد به وجود بیاید. همیشه به یاد داشته باشید که فرد معتاد در واقع از نوعی بیماری مزمن رنج می برد که دیدگاه ها و طرز فکرش را غیر طبیعی کرده است، پس نباید تصور کنید که دلیل رفتارهای غیر منطقی او، اذیت کردن یا آسیب رساندن به شما است.
    ٢. مقصر
    یکی از کارهایی که باعث می شود عزیز معتادتان از صحبت کردن با شما طفره رفته و یا با شما قطع رابطه کند، این است که او را مسئول همه بدبختی های خانواده معرفی کنید. اگرچه فرد معتاد عامل ایجاد اضطراب و تشویش در خانواده است، اما اعضای خانواده نیز باید مسئولیت مشترک خود را به عهده بگیرند. زمانی که شما عزیز معتادتان را باعث تمام مشکلات خود به حساب می آورید و مشکل اعتیاد را تنها عامل آشفتگی و برهم خوردن زندگی خود می دانید باعث خواهید شد که او حالت تدافعی به خود گرفته و یک بهانه جدید نیز برای ادامه مصرف مواد خود به دست بیاورد.
    این برداشت که فرد معتاد عامل اصلی همه مشکلات شما می باشد، تصوری اشتباه است و نشان می دهد که شما ساده ترین راه، که سرزنش کردن عزیز معتادتان است را انتخاب کرده اید و نقشی که خودتان در ایجاد مشکلات داشته اید را به دست فراموشی سپرده اید. این برداشت در واقع نوعی انکار از جانب شما محسوب می شود و نشان می دهد که شما حاضر نیستید بپذیرید که بیماری اعتیاد زندگی شما را هم تحت تاثیر قرار داده و افکار و رفتار شما را نیز ناسالم و ویرانگر کرده است. این تصور که او عامل همه بدبختی ها و مشکلات شماست و انداختن همه تقصیر ها به گردن او، کاری غیر عادلانه و زیان آور است. بدون شک این کار سبب می شود که او علاقه خود به صحبت کردن به طور صریح و صادقانه با اعضای خانواده را از دست داده و از انجام این کار امتناع کند.

    ٣. قربانی
    هریک از ما مسئول زندگی خودمان هستیم و حق طبیعی و خدادادی ما این است که شاد و آزاد زندگی کنیم و به دنبال خوشبختی خودمان باشیم. داشتن دختر، پسر، والدین یا همسر معتاد به هیچ عنوان دلیلی برای این نیست که ما هم حتماً باید بد بخت و بیچاره شویم و در غم و اندوه زندگی کنیم. وقتی ما خودمان را آنقدر به عزیزمعتادمان وابسته می دانیم که فکر می کنیم چگونگی و کیفیت زندگی ما، به مصرف کردن یا نکردن او بستگی دارد، در حقیقت داریم نقش یک قربانی را بازی می کنیم . یعنی این امکان را به فرد معتاد می دهیم تا برایمان تعیین کند که چگونه به زندگی خود ادامه دهیم. هنگامی که در مورد موضوع از خودگذشتگی و جان فشانی خود با عزیز معتادمان صحبت می کنیم و بر این باوریم که زندگی خود را فدای نجات دادن و کمک کردن به او کرده ایم، بدون شک او از اینکه معتاد است احساس گناه بیشتری کرده و همین احساس گناه باعث می شود تا او تمایل کمتری برای صحبت کردن با ما از خود نشان بدهد.

    ٤. تحقیر
    هیچ کس دوست ندارد مورد انتقاد قرار بگیرد و فرد معتاد خانواده شما نیز از این قاعده مستثنی نیست. خوار و کوچک کردن ، یا ضعیف، بی دست و پا، و بی اراده توصیف کردن او، بدون شک واکنش خشن وی را به دنبال خواهد داشت. هر اندازه هم که فکر کنید انتقاد شما از عزیزمعتادتان درست و منطقی است، باز هم این انتقاد باعث می شود تا او بیش از پیش در لاک خودش فرو برود. بهتر است همیشه نیمه پر لیوان را در نظر بگیرید و به نکات و جنبه های مثبت تمرکز کنید. هر چند در بعضی از مواقع یافتن جنبه های مثبت بسیار دشوار به نظر می رسد، ولی سعی کنید در حرف ها و ارتباطاتتان با فرد معتاد جنبه های مثبت آنها را هم در نظر بگیرید و خوبی های او را نیز ذکر کرده و یادآوری کنید.

    ٥. ناامیدی
    گاهی ممکن است اعضای خانواده فرد معتاد، بعد از این که همه تلاش هایشان بی نتیجه ماند، تصور کنند که هیچ امیدی به پاک شدن عزیز معتادشان نیست و چاره ای ندارند جز اینکه او را به حال خود رها کنند یا اینکه به طور کامل ارتباط خود را با او قطع کنند. معمولا سرخوردگی و نا امیدی از آنجا ناشی می شود که شما نتوانسته اید رفتار فرد معتاد را تغییر دهید و او را به قطع مصرف مواد وادار کنید. اما باید در نظر داشته باشید که اساسا هیچ کسی قدرت انجام این کار را ندارد، مگر اینکه خود او تمایل به ترک اعتیاد و بهبودی داشته باشد و تصمیم به انجام این کار بگیرد. با خودداری کردن از ارتباط با فرد معتاد، شما هم به خودتان و هم به او ظلم می کنید. باید بدانید که در هر شرایطی امکان بهبودی وجود دارد و هیچگاه نباید امید خود را از دست بدهید. واقعیت این است که هزاران هزار معتاد که در بدترین شرایط اعتیاد خود به سر می بردند، اکنون مصرف مواد خود را قطع کرده و در بهبودی به سر می برند. پس ناامید نشوید، چون ناامیدی هیچ نتیجه ای جز آسیب رساندن به شما ندارد و در ضمن باعث می شود تا فرد معتاد نیز چنین تصور کند که هرگز در زندگی روی خوش نخواهد دید و تا پایان عمر ناچار است که با بیماری اعتیاد دست و پنجه نرم کند.

    ٦. عدم صداقت
    به زبان ساده و با صراحت به فرد معتاد بگویید که چه انتظاری از وی دارید. گله و شکایت کردن و به میان آوردن این موضوع که ما سزاوارداشتن یک زندگی بهتر از این هستیم و در کل نصیحت کردن معتاد، کاملا بی فایده بوده و هیچ کاری از پیش نمی برد و تنها باعث می شود که او بیشتر از ما دوری کنند. صداقت داشتن همیشه بهترین روش برای برخورد با یک فرد معتاد است. به جای نق زدن و شکایت کردن بهتر است که به وی یادآوری کنیم که چگونه بیماری اعتیادش بر زندگی ما تاثیرمنفی می گذارد و اینکه در محیط خانه از چه رفتارهایی باید خودداری کند. وقتی فرد معتاد ببیند که اعضای خانواده با او رک و راست هستند و با صراحت با او حرف می زنند، او نیز تمایل بیشتری به داشتن صداقت از خود نشان خواهد داد. به زبان دیگر، اگر به دروغ وانمود کنید که از رفتار و کردار فرد معتاد آزرده خاطر و ناراحت نمی شوید، در واقع باعث ایجاد آشفتگی و بی اعتمادی آنها نسبت به خودتان می شوید.

    ٧. قهر
    نادیده گرفتن، بی توجهی و خودداری از صحبت کردن با فرد معتاد در واقع نوعی تسلیم شدن در برابر بیماری اعتیاد است. تردیدی وجود ندارد که ما از کارهای بد و ناخوشایند عزیزمان که نتیجه بیماری اعتیاد است عصبانی می شویم و می خواهیم او را تنبیه کنیم. یکی از راه های نشان دادن عصبانیت، قهر کردن با فرد معتاد است اما باید بدانیم که با ساکت ماندن و خود خوری کردن ما فقط به خودمان آسیب خواهیم زد. بهتر است به جای قهر کردن و قطع رابطه با عزیز معتادتان، رفتارهای آزار دهنده و ناخوشایند او را شخصی تلقی نکرده و تصور نکنید که او برای اذیت کردن شما چنین رفتاری از خود نشان می دهد. همیشه به یاد داشته باشید که فرد معتاد گرفتار نوعی بیماری هولناک است و مانند هر بیمار دیگری، هیچ کاری برای مقابله با بیماری اعتیاد از دستش بر نمی آید، بنابراین تنبیه کردن او نیز هیچ نتیجه ای در بر ندارد. بخاطر داشته باشید که عزیز معتاد شما از یک بیماری رنج می برد که سه جنبه جسم، ذهن و روان او را تحت تاثیر قرار داده است، در نتیجه رفتارهای ویرانگر او ناشی از وجود این بیماری می باشد و او هیچ کنترلی روی آن ندارد. هنگامی که شما بین عزیز معتادتان و بیماری اعتیاد او تفاوت قائل شوید، راحت تر می توانید او را درک کرده و با او به گفتگو بنشینید.

    ٨. خود خوری
    اعتیاد بیماری است که هر کسی امکان مبتلا شدن به آن را دارد و اینطور نیست که شما فکر کنید کار اشتباهی کرده اید که عزیز شما به این بیماری مبتلا شده است. شما باعث نشده اید که عزیزتان به این مصیبت گرفتار شود. اگر به این باور برسید که معتاد شدن عزیز شما ربطی به نحوه تربیت کردن او ندارد، قاعدتاً برخورد و رفتار موثرتری با او خواهید داشت. به یاد داشته باشید که اگر فرد معتاد، بداند که شما خود را مسئول و مقصر معتاد شدن او می دانید، احتمالا از این موضوع سوء استفاده کرده و آن را بهانه ای برای مصرف مواد خود قرار خواهد داشد.

    ٩. حمایت ناسالم
    اعضای خانواده با کمک کردن به عضو معتاد خانواده در واقع امکان رو به رو شدن و تجربه کردن عواقب و پیامدهای بیماری اعتیاد را به او نمی دهند نمی گذارند که او مسئولیت رفتارهای خود را بر عهده بگیرد. آنها با حمایت ناسالم از فرد معتاد روشی را انتخاب کرده اند که باعث می شوند تا بیماری اعتیاد او سریع تر و راحت تر پیشرفت کند. بهترین کار این است که اعضای خانواده اجازه دهند تا فرد معتاد پیامدها و مصیبت های ناشی از اعتیادش را شخصا تجربه کند. هر چند پذیرفتن این واقعیت دشوار است، اما تجربه بارها و بارها ثابت کرده است که مواجه شدن فرد معتاد با عواقب ناگوار رفتارهایش، بهترین راه برای کمک کردن به او می باشد. وقتی بپذیرید که او مسئول بهبودی از بیماری اعتیادش است، بهتر می توانید با او مثل یک فرد بالغ برخورد کنید. فرد معتاد نیز مثل هر انسان بالغی حق دارد آن طور که دلش می خواهد زندگی کند و تنها در صورتی که خودش تمایل داشته باشد خواهد توانست از این بیماری بهبود یابد. اما اگر با او مثل یک کودک برخورد کنید، او شما را مسئول بهبودی خود می داند و در این صورت شانس متمایل شدن او به قطع مصرف مواد و بهبودی، کمتر خواهد شد.

    ١٠. دفاع
    هیچ انسانی کامل و عاری از خطا و اشتباه نیست، اما در هنگام مواجهه با یک فرد معتاد که بدون تردید رفتارهای نادرست و آزاردهنده زیادی دارد، کمتر کسی پیدا می شود که ناقص بودن شخصیت خود را بپذیرد. زمانی که اعضای خانواده از پذیرفتن خطاها و اشتباهات خودشان خودداری می کنند و در همه موارد فرد معتاد را مقصر می دانند، درهای گفتگوی سازنده با فرد معتاد کاملاً بسته می شود.

    ١١. واکنش
    این ضرب المثل که ” قبل از حرف زدن خوب فکر کن ” توصیه بسیار مناسبی است. وقتی ما در برابر هر حرف و سخن معتاد از خودمان واکنش نشان دهیم و او را سرزنش کنیم، در واقع شانس هر گونه گفتگو با او را از بین برده ایم.

    ١٢. رنجش
    کینه به دل گرفتن، خودداری از بخشیدن، و یادآوری آزار و اذیت های گذشته، باعث می شود که شانس گفتگوی سالم و سازنده با فرد معتاد از میان برود. هیچ وقت فراموش نکنید که فرد معتاد در واقع یک بیمار است و بیشتر رفتارهای او از بیماری اعتیاد او سرچشمه می گیرد. یادآوری کردن مصائب و بلاهایی که فرد معتاد بر سر شما آورده است، و باز کردن زخم های کهنه باعث می شود که لحن صحبت های شما با نیش و کنایه و عصبانیت همراه شده و نتوانید ارتباط سازنده ای با یکدیگر برقرار کنید. به جای یادآوری خاطرات و مشکلات گذشته، بهتر است مشکلات کنونی را ملاک و معیار قرار داده و با امیدواری به آینده نگاه کنیم.

    ابزارهای ارتباط موثر
    جنگ و مرافعه با فرد معتاد، کاری بسیار ساده و در عین حال بی نتیجه ای است. ما به تدریج عادت می کنیم که همه هوش و حواس خود را روی رفتارهای ویرانگر او و مصائب و بلاهایی که بر سر خانواده آورده است متمرکز کنیم. از بر شمردن مصیبت هایی که فرد معتاد بر سر زندگی خودش و ما آورده است خسته نمی شویم و چنین تصور می کنیم که اگر آنها پاک شوند، همه مشکلات و گرفتاری های ما نیز حل می شود ودیگر در زندگی هیچ مشکل و غصه ای نخواهیم داشت. این طرز تفکر نشان می دهد که نه تنها عزیز معتاد ما از بیماری اعتیاد رنج می برد، بلکه خود ما نیز تحت تاثیر این بیماری قرار گرفته ایم. تک تک اعضای خانواده وظیفه دارند که با شرکت کردن در جلسات رایگان و محرمانه انجمن های حمایت از خانواده معتادان، برنامه بهبودی خود را آغاز کرده و اجازه ندهند که آنها نیز مانند فرد معتاد قربانی بیماری اعتیاد شوند. زمانی که با عقل و منطق و از دیدگاه بهبودی و اصول برنامه های 12 قدمی به فرد معتاد نگاه کنیم، خواهیم توانست خودمان را از تاثیرات و پی آمدهای دردناک زندگی در کنار فرد معتاد نجات دهیم. وقتی طبیعت و ماهیت بیماری اعتیاد را بشناسیم و از ناتوانی خودمان در کنترل این بیماری با خبر شویم، بهتر می توانیم با فرد معتاد ارتباط برقرار کنیم. وقتی این تصور باطل را کنار بگذاریم که می توانیم فرد معتاد را به قطع مصرف مواد وادار کنیم، قدرت آن را پیدا خواهیم کرد که بر اساس واقعیتها و به دور از خشم و سرزنش کردن عزیز معتادمان، ارتباطی سازنده با او برقرار کنیم.

    ١. به جای نصیحت کردن بازخورد بدهید
    بین نصیحت کردن و اظهار نظر کردن تفاوت بسیار زیادی وجود دارد. نصیحت کردن حالت دخالت در زندگی دیگران دارد در حالی که رهنمود دادن یا اظهار نظر کردن، جنبه حمایتی دارد. نصیحت کردن شبیه دستور دادن به فرد معتاد است که چه کاری انجام دهد و چه کاری انجام ندهد. نصیحت کردن و تعیین اینکه بهترین راه و روش زندگی کدام است، در واقع به این معنی می باشد که شما فرد معتاد را مانند یک کودک فرض کرده و به او می گویید که چه چیزی خوب و چه چیزی بد است و با کنایه می خواهید به او بفهمانید که او فرق بین خوب و بد را تشخیص نمی دهد. طبیعی است که این رفتار شما با واکنش و خشم او روبرو خواهد شد، چراکه هیچ کس دوست ندارد دیگران در زندگی اش دخالت کنند یا برای او تعیین تکلیف کنند.
    بر خلاف نصیحت که برای برقراری ارتباط سازنده و کمک به فرد معتاد به هیچ وجه مناسب نیست، اگر صحبت های شما بر مبنای پیشنهاد یا رهنمود دادن باشد، احتمال اینکه عزیز معتادتان به حرف های شما گوش دهد به مراتب بیشتر خواهد شد. برای مثال، به جای اینکه به فرد معتاد بگویید که باید مصرف مواد را قطع کند چون باعث مرگ او خواهد شد، بهتر است برای او بیان کنید که اعتیادش چگونه زندگی شما را نیز تحت تاثیر قرار داده و تباه کرده است. با این حرف، او متوجه خواهد شد که علاوه بر خودش، شما را نیز درگیر مصائب و مشکلات اعتیاد خود کرده است. همچنین در این حالت او دیگر شما را به عنوان کسی که در وضعیت بهتری از او قرار دارد و به او دستور می دهد که اعتیادش را ترک کند به حساب نیاورده و در وضعیتی مشابه با خود خواهد دید و برای وی معلوم خواهد شد که هر دو شما قربانی بیماری اعتیاد هستید. برای مثال اگر شما برای عزیز معتادتان توضیح دهید که وقتی می بینید او مواد مصرف می کند چه احساس ناخوشایندی به شما دست می دهد او متوجه می شود که مصرف مواد علاوه بر اینکه به خودش آسیب می رساند به اعضای خانواده نیز آسیب وارد می کند و همین امر ممکن است او را به احساس مسئولیت و اقدام کردن در جهت بهبودی تشویق کند. رهنمود دادن در واقع به ایجاد نوعی احساس مشترک بین فرد معتاد و اعضای خانواده منجر می شود. با ارائه دادن رهنمودها شما از فرد معتاد چیزی نمی خواهید و انتظار خاصی نیز از او ندارید. رهنمودهایی که شما به فرد معتاد می دهید در واقع دیدگاه ها و توصیه هایی است که به فرد معتاد می دهید و به او یادآور می شوید که به چه علت باید مصرف مواد را قطع کند. اما نصحیت کردن به این معنی است که شما در موقعیت برتری قرار دارید و بهتر از طرف مقابل می دانید که چگونه باید زندگی او را اداره کنید.

    با توجه به این که احتمالا اکثر ما تفاوت بین نصیحت کردن و رهنمود دادن را نمی دانیم، در این قسمت پیشنهاداتی ارائه شده اند که حالت رهنمود داشته و جهت برقراری یک ارتباط موثر با فرد معتاد به شما کمک می کنند:

    واقعیت ها را به آنها بگویید
    رفتارهای فرد معتاد در بسیاری از مواقع برای اطرافیانش عذاب آور است. به همین علت بهتر است که شما با کمال خونسردی و با صراحت به او بگویید که رفتارهایش شما را آزار می دهد. همیشه به یاد داشته باشید که او از یک بیماری به شدت تاثیر گذار بر ذهن رنج می برد و قصد اذیت و آزار کسی را ندارد؛ بنابراین شما نیز نباید کارها و رفتارهای ناخوشایند و عذاب آور او را به حساب دشمنی یا بد خواهی نسبت به خودتان بگذارید. زمانی که با فرد معتاد صحبت می کنید، اطلاعات مفید و قابل لمس در اختیارش قرار دهید. وقتی درباره نظرات و دیدگاه هایتان با او صحبت می کنید آرامش خود را حفظ کرده و تنها به گفتن واقعیت ها اکتفا کنید. برای مثال تصور کنید که فرد معتاد شب قبل دیر به خانه بازگشته و شما را چشم انتظار و نگران گذاشته است. شاید شما از اینکه نکند بلایی بر سر او آمده باشد غرق ترس و اضطراب شده اید و همین نگرانی شدید شما را به شدت عصبانی کرده است. اما وقتی روز بعد با فرد معتاد صحبت می کنید، به او بگویید که رفتارش چگونه بر روی شما تاثیر می گذارد و از این پس دیگر حاضر نیستید چنین رفتارهایی را تحمل کنید. از گریه کردن، فریاد کشیدن و انتقاد کردن از او خودداری کنید. کنار گذاشتن عواطف و احساسات در برخورد با فرد معتاد باعث می شود تا زندگی شما کمتر تحت تاثیر رفتارهای او قرار گرفته و به شما کمک می کند تا از توسل به روش های زیان آور و واکنش های عصبی و غیر ارادی دوری کنید. در ضمن وقتی شما به آرامی و صادقانه درباره احساسات خود با فرد معتاد صحبت کنید، احتمال اینکه او به حرف های شما گوش دهد بیشتر خواهد شد.

    قضاوت نکنید
    از بد زبانی و ناسزاگویی خودداری کنید، چون این کار باعث می شود تا فرد معتاد با خشم از خود واکنش نشان داده و حالت دفاعی به خود بگیرد. قضاوت کردن یا توهین کردن هیچ کمکی به شما یا عزیز معتادتان نمی کند. تحقیر یا کوچک کردن فرد معتاد، هیچ حاصلی جز فاصله گرفتن بیشتر او از شما نخواهد داشت. همیشه حواستان را جمع کنید تا از به کار بردن کلمات و جملاتی که باعث قضاوت کردن درباره رفتار فرد معتاد می شود خودداری کنید؛ چراکه وقتی شما به او توهین کنید قطعاً او هم به همین صورت واکنش نشان می دهد و آن هنگام است که گفتگوی دوستانه، به درگیری تبدیل شده و شما هیچ نتیجه ای از کار خود نخواهید گرفت.

    عجولانه واکنش نشان ندهید
    حتی اگر فرد بیسار حساس و زود رنجی هستید و فرد معتاد سعی در جریحه دار شدن احساسات شما کرد، از واکنش نشان دادن و برخورد عجولانه با فرد معتاد خودداری کنید. بهتر است مدتی صبر کنید تا آرامش خود را به دست آورده و سپس با عزیز معتادتان به گفتگو بنشینید. اول اطمینان حاصل کنید که خودتان درگیر احساساتی مثل خشم و سرخوردگی نیستید، و حرف هایی که می زنید نه از روی احساس، بلکه از روی منطق و بر اساس واقعیات است، سپس اقدام به صحبت کردن کنید. هر چقدر که آرامش خود را بیشتر حفظ کنید، امکان موثر واقع شدن حرف های شما بیشتر می شود. بروز دادن خشم و یا بحث و جدل با فرد معتاد در واقع نشان می دهد که شما نیز در دام ثاثیرات بیماری اعتیاد گرفتار شده اید. تنها با حفظ آرامش است که می توانید در صحبت های خود با فرد معتاد به نقاط مشترکی رسیده و احتمالا نتایج مطلوبی به دست بیاورید.

    از افراط خودداری کنید
    برخورد منفی با فرد معتاد باعث می شود تا دورنمای بهبودی وی از بیماری اعتیاد تیره تر شود. موقع صحبت کردن با افراد معتاد از به کار بردن کلمات تند و زننده ای همچون هرگز، همیشه، تا پایان عمر و… خودداری کنید، چون این گونه عبارت ها و قضاوت ها، پیش گویی های بیهوده ای بیش نیستند. برای مثال از به کار بردن جملاتی چون “تو هیچ وقت به جایی نخواهی رسید” یا اینکه “هرگز پاک نخواهی شد” جداً پرهیز کنید، چون به زبان آوردن این گونه جملات باعث می شود تا فرد معتاد بیشتر در نا امیدی فرو برود و دلیل بیشتری برای ادامه مصرف مواد پیدا کند. در این شرایط او تلاش می کند تا حالت دفاعی به خود بگیرد. سعی کنید به مشکلات و ناراحتی های گذشته اشاره ای نکنید و فقط درباره مسائلی که امروز و هم اکنون شما را آزار می دهند با وی صحبت کنید. معمولا اشتباه اعضای خانواده این است که مسائل و مشکلات را نادیده گرفته و بیان نمی کنند، ولی آرام آرام آنها را در درون خود جمع می کنند، و بعد هنگام بحث در مورد یک موضوع کوچک به شدت از خود واکنش نشان داده و مانند یک بمب منفجر می شوند و همه رنجش ها و ناراحتی های گذشته را به یکباره بر سر فرد معتاد خالی می کنند.

    وقتی که معتاد نشئه است با او صحبت نکنید
    تلاش کردن برای گفتگو با فرد معتادی که در حالت نشئگی است، مانند صحبت کردن با یک دیوار است و هیچ نتیجه ای جز شکست ندارد. این احتمال نیز وجود دارد که گفتگو کردن در این شرایط به بحث و جدل یا درگیری و خشونت ختم شده و شما را با خطر مواجه کند. به خودتان یاد آوری کنید که صحبت کردن با یک معتاد در حال نشئگی، مانند حرف زدن با هیولای اعتیاد است. این هیولا نه تنها گوش شنوایی ندارد، بلکه شما را هم به مرز جنون و دیوانگی می کشاند. بنا براین جهت سلامتی روحی خودتان هم که شده بهتر است صبر کنید تا آنها از حالت نشئگی خارج شوند، چون فقط در آن صورت است که احتمال درک متقابل صحبت ها بین شما به وجود می آید.

    هدفمند صحبت کنید
    اگر موضوعی وجود دارد که می خواهید درباره آن با فرد معتاد صحبت کنید، درباره هدفی که از این گفتگو دارید مطمون شوید. اگر فقط به قصد خالی کردن خشم و ناراحتی خودتان با او صحبت می کنید، مطمئن باشید که به هیچ نتیجه مطلوبی نخواهید رسید. این گونه گفتگوها به هیچ وجه تغییری در رفتار فرد معتاد ایجاد نخواهد کرد.

    مسئولیت رهنمودها و اظهار نظرهای خود را بر عهده بگیرید
    سعی کنید به جای یادآوری اشتباهات و خطاهای فرد معتاد به او بگویید که رفتارش چگونه احساسات شما را تحت تاثیر قرار می دهد. اگر زمان صحبت کردن با فرد معتاد جملاتتان با کلمه “شما یا تو” شروع می شود در آن صورت باید بدانید که به جای متمرکز شدن روی خودتان، همه حواس و توجه خود را روی خطاها و اشتباهات فرد معتاد متمرکز کرده اید. برای آغاز کردن صحبت با یک معتاد بهتر است ابتدا درباره خودتان صحبت کنید و به او بگویید که بیماری اعتیاد او چگونه زندگی سایرین را نیز تحت تاثیر قرار داده است. برای مثال نگویید که: “تو باعث شدی که…” بلکه اینطور آغاز کنید: “من احساس می کنم که…” یا بگویید: “با این طور رفتارها زندگی من در چنین وضعیتی قرار گرفته…”. از دیدگاه روانشناسی وقتی شما در باره نوع احساس خود با فرد معتاد صحبت کنید، امکان اینکه او به سخنان شما توجه کند بیشتر است. سخنان شما نباید به گونه ای باشد که فرد معتاد احساس کند که عامل همه بدبختی ها و مشکلات زندگی شما است.

    سعی کنید تا فرد معتاد منظور شما را به خوبی درک کند
    بعد از صحبت کردن با فرد معتاد، همیشه در انتها از او بپرسید که آیا متوجه حرف های شما شده است یا خیر. بیشتر اوقات ما حرف های خودمان را می زنیم و تصور می کنیم که طرف مقابل نیز حرف های ما را فهمیده است؛ در حالیکه ممکن است او دچار سوء تفاهم شده و یا منظور ما را به درستی درک نکرده باشد. برای اینکه مطمئن شوید که فرد معتاد متوجه حرف های شما شده است بهتر است در پایان حرف هایتان از او بخواهید تا برای جمع بندی کردنگفته های شما را بازگو کند. زمانی که مطمئن شدید که فرد معتاد به خوبی متوجه سخنان شما شده است، به او نیز اجازه بدهید تا حرف خود را بزند و نظراتش را با شما در میان بگذارد. با این کار، او احساس خواهد کرد که شما برای او و نظراتش اهمیت قائل هستید. این کار باعث می شود تا احساس خوبی به او دست داده و بهتر به حرف های شما گوش کند و رفتار منطقی تری از خود نشان دهد. سعی کنید در صحبت هایتان درباره فرد معتاد هیچ گونه قضاوتی نکنید. البته این کار بسیار دشوار است چون آنها پیش از این بارها به شما دروغ گفته و قول های بی ارزشی داده اند، اما این احتمال وجود دارد که بلاخره یک بار زمانی که شما بدون قضاوت کردن درباره او حرف زدید و به حرفهای او گوش کردید، سرانجام متوجه شود که اعتیاد چه بلایی بر سر او آورده است و چشمانش را بر روی وضعیت حقیقی خود باز کند.
    ٢. ضد و نقیض گویی ها را یادآوری کنید
    هدف از صحبت کردن و رهنمود دادن، در واقع کمک به فرد معتاد برای بیرون آمدن از انکار بیماری اعتیاد است. معتادان به علت گرفتار شدن در چنگ بیماری اعتیاد، نمی دانند که چه صدمات و آسیب هایی به خود و اطرافیان خود وارد می کنند. اما شنیدن تاثیرات و پیامدهای ناگوار بیماری اعتیاد از زبان یکی از عزیزانشان، ممکن است بالاخره آنها را با حقیقت رو به رو کرده و باعث شود تا از انکار کردن بیماری خود دست بردارند.
    انتظار نداشته باشید بعد از رهنمودهای شما معجزه ای رخ دهد و یک شبه عزیز معتادتان تصمیم به ترک اعتیاد بگیرد. حتی در صورتی که شما همه توصیه های ارائه شده را به کار گرفته و صحبت کردن با او را آغاز کنید، با فردی روبرو هستید که جسم و روان او به شدت تحت تاثیر بیماری اعتیاد قرار گرفته است. با خود فکر نکنید که چون شما روش مناسبی برای گفتگو با فرد معتاد و ترغیب وی به قطع مصرف مواد در پیش گرفته اید، او نیز همه حرف های شما را می پذیرد. تاثیرات بیماری اعتیاد بسیار گسترده است و بیشتر اوقات معتادان برای حفظ و ادامه دادن مصرف مواد، از انواع ترفندها و حیله های ممکن استفاده می کنند. به هر حال امیدوار باشید و فراموش نکنید که برای موفق شدن در راهی که در پیش گرفته اید نیاز به صبر و آرامش، و پذیرفتن واقعیت ها دارید. همان طور که عزیز معتاد شما یک شبه به بیماری اعتیاد مبتلا نشده است، یک شبه هم بهبود نخواهد یافت. کمترین نتیجه ای که این روش ارتباط برقرار کردن به همراه دارد، این است که دیگر اجازه نخواهید داد تا بیماری اعتیاد شما را مغلوب خود کند و شما علیرغم زندگی کردن در کنار یک فرد معتاد، زندگی سالم تر، و آسوده تری را تجربه خواهید کرد.
    همیشه واقعیت را بگویید، اما با سیاست و ملایمت با فرد معتاد حرف بزنید. به جای اینکه در واکنش های خود به سخنان فرد معتاد حالت تدافعی بگیرید و نشان دهید که حق با شما است، سوالاتی مطرح کنید تا او به ضد و نقیض بودن حرف های خود پی ببرد. سوالاتی از قبیل: چطور ممکن است؟ یا منظور شما چیست؟ باید بدانید که اگر گفتگوی شما با فرد معتاد به مشاجره کشیده شود، هیچ چیز نصیب شما نخواهد شد. چون صحبت هایی که با مشاجره همراه باشد باعث خواهد شد که فرد معتاد همچنان وجود مشکلات را انکار کرده و بار دیگر در کشمکش با شما پیروز شود، زیرا این بیماری بر اثر هیجانات روحی و روانی شدت پیدا می کند.
    هدف نهایی شما این است که فرد معتاد را به سمت پذیرفتن این واقعیت که مشکلی به نام اعتیاد دارد پیش ببرید. از آنها بپرسید نظرشان درباره شرایطی که در آن قرار دارند چیست و اینکه ریشه اصلی مشکلات آنها در کجاست؟ از بیان کردن اینکه برای قطع مصرف مواد باید چه کارهایی باید انجام دهند خودداری کنید، چون این روش آنها را به انجام کاری که به آن تمایل ندارند وادار کرده و باعث مخالفت و مقاومت کردن آنان می شود.

    ٣. مسئولیت تصمیم گیری را به آنان بسپارید
    افراد معتاد معمولا دیگران را مسئول مشکلات و گرفتاری های خود معرفی می کنند. اگراز یک معتاد سوال کنید که چطور شد که معتاد شدید، برای شما هزاران دلیل می آورد تا ثابت کند خودش در این رابطه مقصر نیست و این رفتارهای دیگران است که باعث معتاد شدن او شده است. بیشتر معتادان از نداشتن اعتماد به نفس رنج می برند. آنها احساس خوبی درباره خودشان ندارند و دیگران را مسئول همه مشکلاتی می دانند که در آن گرفتار شده اند. آنها با انداختن مسئولیت بدبختی و مشکلات خود به گردن دیگران سعی می کنند تا اعتیاد خود را توجیه کرده و به مصرف خود ادامه دهند.
    اعضای خانواده می بایست از این ترفند و حیله معتادان، یعنی مقصر دانستن اعضای خانواده برای معتاد شدنشان آگاهی داشته باشند. ضمنا باید بدانند این یک واقعیت انکار ناپذیر است که هیچ کس نمی تواند فرد دیگری را به اعتیاد بکشاند و به همین علت اعضای خانواده نباید خود را در رابطه با معتاد شدن عزیزشان گناهکار و مقصر بدانند. پذیرفتن این واقعیت به خانواده فرد معتاد کمک خواهد کرد تا در برخورد با او، از خود قاطعیت نشان داده و تسلیم توجیه ها و مسئولیت گریزی های او نشوند. وقتی فرد معتاد به این نتیجه برسد که نمی تواند با دلیل تراشی اعضای خانواده را مسئول اعتیاد خود بداند، احتمال اینکه خودش تمایل به پاک شدن پیدا کند بیشتر می شود.
    برقراری ارتباط موثر با فرد معتاد تنها با صحبت کردن با او ایجاد نمی شود، بلکه باید به سخنان او نیز گوش داد. از فرد معتاد صادقانه درباره خودش و اعتیادش سئوال کنید. اجازه بدهید تا او به زبان خودش به شما بگوید که چرا مواد مصرف می کند. زمانی که فرد معتاد ببیند کسی به حرف های او گوش می دهد، احساس بهتری پیدا کرده و و ذهنش بیدار می شود. واقعیت این است که معتادان تنها پس از پذیرفتن شرایطی که در آن قرار دارند، می توانند فرایند بهبودی خود را آغاز کنند. در این میان، اعضای خانواده می توانند با ایجاد یک ارتباط سالم و اثرگذار، و در پیش گرفتن رفتارهای صحیح و به دور از احساسات، به پاک شدن فرد معتاد کمک کنند. اما درنهایت این خود فرد معتاد است که باید برای بهبودی تمایل نشان داده و اقدامات لازم برای رهایی از چنگ اعتیاد را انجام دهد.
    وقتی که فرد معتاد در جمع اعضای خانواده حاضر می شود، هریک از آنها برای حل مشکلات و نجات دادن او از چنگ اعتیاد، انواع نصیحت ها و توصیه ها را مطرح می کند. علت نصیحت های آنان این است که تصور می کنند اعتیاد نوعی ضعف شخصیتی یا مشکل رفتاری است و آنها می توانند با اقداماتی که پیشنهاد می دهند، این نقاط ضعف را برطرف کنند. همین تصورات غلط درباره بیماری اعتیاد است که در نهایت باعث می شود تا همه تلاش های آنان با شکست مواجه شده و خشم و سرخوردگی آنان بیشتر شود. در این مرحله زندگی خود آنها نیز بر اثر بیماری اعتیاد نابسامان و آشفته شده و اداره آن از دستشان خارج می شود، به همین دلیل آنها فرد معتاد را مقصر و مسئول این وضعیت تصور کرده و او را گناهکار می دانند. اما چنانچه اعضای خانواده بدانند که اعتیاد نوعی بیماری است و آنها در برابر این بیماری کاملا ناتوان هستند، در آن صورت راه و روش برخورد با فرد معتاد را به طور کلی تغییر خواهند داد. پس از این تغییر دیدگاه، آنها دیگر برای نجات او به نصحیت کردن متوسل نخواهند شد و در نتیجه احساس شکست، نفرت، سرزنش و گناه نیز به آنها دست نخواهد داد. با شناخت ماهیت بیماری اعتیاد، آنها متوجه خواهند شد که برای تشویق کردن عزیزشان به پاکی، از چه روش های سالمی می توانند استفاده کنند. آن زمان است که اعضای خانواده خود می فهمند که تحت تاثیر بیماری اعتیاد قرار گرفته اند و رفتار خودشان نیز آزار دهنده و ویرانگر شده است. وقتی که اعضای خانواده به ناتوانی خود در برابر بیماری اعتیاد پی ببرند، می توانند مسئولیت رفتارهای خودشان را بر عهده گرفته و برای سر و سامان دادن به زندگی خود، از برنامه های دوازده قدمی حمایت از خانواده معتادان استفاده کنند. با پیروی از ابزار بهبودی که در این انجمن ها ارائه می شود، اعضای خانواده می توانند طوری با فرد معتاد صحبت کنند که او را به جای حمایت ناسالم به پاک شدن و رهایی از چنگ بیماری اعتیاد ترغیب و تشویق کنند. قبول کردن و پذیرفتن این واقعیت که اعضای خانواده نیز در برابر بیماری اعتیاد ناتوان هستند باعث خواهد شد تا آنها آگاهی بیشتری پیدا کنند و بتوانند زندگی بهم ریخته خود را دوباره سر و سامان دهند و اجازه ندهند که اعتیاد عزیزشان زندگی آنان را به تباهی بکشد. آنها متوجه خواهند شد که در زمینه کمک به عزیزشان برای بهبودی از بیماری اعتیاد کار چندانی از دستشان ساخته نیست و اجازه خواهند داد تا فرد معتاد عواقب بیماری اعتیاد خود را تجربه کند. انجام این کار بسیار مشکل می باشد چون اعضای خانواده فرد معتاد، به طور غریزی تلاش می کنند تا برای نجات عزیز معتادشان، هر کاری که از دستشان ساخته است راانجام دهند. اما بدون هیچ شک و تردیدی باید بپذیرند که نه آنها و نه هیچ کس دیگری قدرت آن را ندارد که برای زندگی دیگران تعیین تکلیف کرده و از آنها بخواهد تا مسیر زندگی خود را تغییر دهند.

    مبانی اولیه ارتباط با معتاد
    در این قسمت چند نکته مهم و ساده را یادآور می شویم که بهتر است هنگام گفتگو با یک معتاد، آن ها را به خاطر داشته باشیم:

    ١) بپذیرید که عزیز شما از بیماری اعتیاد رنج می برد و قدرت انتخاب و کنترل مصرف مواد را از دست داده است.
    ٢) هر چند که دیدن عذاب کشیدن عزیزتان برای شما بسیار ناراحت کننده است، اما باید بگذارید تا او عواقب اعتیاد خود را تجربه کند، چون در این حالت احتمال تمایل به پاک شدن او بیشتر است.
    ٣) باید بدانید که عزیز شما ممکن است از مصرف مواد دست بر ندارد و برای ادامه اعتیاد خود به هر شیوه ای متوسل شود.
    ٤) حق دارید که از بابت معتاد شدن عزیزتان نگران باشید، اما باید بدانید که او برای بهبودی از این بیماری باید رنج و عذاب زیادی را تحمل کند.
    ٥) در برخورد با آنها رفتاری صبورانه در پیش بگیرید. باید بدانید شما از آنها می خواهید از عادتی دست بردارند که یک عمر با آنها بوده است. دست برداشتن از اعتیاد به زمان نیاز دارد و یک شبه امکان پذیر نمی باشد.
    ٦) وانمود نکنید که رفتارهای ویرانگر آنها را درک کرده و نادیده می گیرید، اما از انتقاد کردن از آنها به خاطر رفتارشان نیز خودداری کنید و سعی کنید تا صحبت های شما به بحث و جدل تبدیل نشود.
    ٧) از سرزنش کردن و یا حمله کردن به آنها خودداری کنید؛ اما ضد و نقیض بودن حرف ها و کارهایشان را به آنها یادآوری کنید.
    ٨) از دستور دادن، تهدید کردن، التماس کردن، رشوه دادن، تشویق کردن، یا مجبور کردن آنها به انجام کاری خودداری کنید. این گونه رفتارها باعث می شود تا اعتیاد فرد معتاد شدت بیشتری پیدا کند.
    ٩) به جای اینکه به آنها امر و نهی کنید، از آنها بخواهید تا با شما در باره آنچه در ذهنشان می گذرد صحبت کرده و احساسات خود را برای شما بیان کنند.

  • دکتر ماتاشار اشوداکا

    دلایل عمده برای معتاد شدن:
    1-پیشنهادهای دوستان ناباب و فریب
    2-پیدا نکردن راه چاره ای برای حل مشکلات بر اثر عدم مشورت با اهل تجربه
    3-درمان غلط افسردگی حتی برخی پزشکها برای افسردگی نشاط آور تجویز میکنند که اشتباه است به کل درمانهای شیمیایی بیهوده است
    4-فرهنگ غلط و آمیخته با اعتیاد در برخی مناطق
    5-سایر
    بطور کلی اکثر اعتیادها براثر عدم آگاهی از عوارض مواد مخدر ایجاد می شود گاهاً فرد معتاد نداسته است که موادمخدر چه صدمه ای جبران ناپذیری را بهش وارد میکند
    •در ضمن من مثل بوشهر نیستم که کپی پیست کنم و سعی میکنم تجارب خودمو به ملت شریف ایران ارائه دهم•

  • داود

    این سامان چرا دعوت نمکنید

  • دوست

    این سامان هم خیلی بیکاره مگه زن و بچه نداری این همه وقت صرف میکنی؟

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار