جلال مقامي از دوبلورهاي پيشكسوتي است كه خيلي از صدا پيشههاي امروزي، هنر گويندگي از او ياد گرفتهاند. اي كاش ميشد صداي او را هم ضميمه اين گفتوگو ميكرديم، صدايي ماندگار كه بارها و بارها شنيدهايد. جلال مقامي تلخترين و شيرينترين حادثه زندگياش را اينگونه مرور ميكند: «اميدوارم هيچ پدر و مادري بيماري فرزندشان را نبينند، آن هم بيماري كه هيچ اميدي به بهبودش نيست. شايد در كلام حرف زدن درباره آن راحت باشد، اما تحملش خيلي سخت است.»
اين پيشكسوت هنر دوبله ايران برمي گردد به سالهاي دهه 60 و ميگويد: «دخترم براي ادامه تحصيل همراه خالهاش در انگلستان زندگي ميكرد كه روزي خالهاش تماس گرفت و به من گفت حال تنها فرزندم؛ مرجان خوب نيست. هرچه از او پرسيدم كه بيمارياش چيست حرفي نزد، اما نگراني در صدايش موج ميزد، براي همين كار و زندگيام را رها كردم و به انگلستان رفتم تا دخترم را از نزديك ببينم. باورم نميشد دخترم MS گرفته بود. چند روزي اصلا به حال خودم نبودم، كم كم خودم را جمع و جور كردم تا براي تنها دخترم راه چارهاي پيدا كنم. دخترم را به هر بيمارستان مجهزي كه در انگلستان بود، بردم تا شايد درباره بيماري او نظر ديگري بدهند، اما همه آنها تاكيد داشتند كه مرجان به بيماري MS مبتلا شده است. شوك خيلي بدي بود، ولي باز هم اميدوار بودم، براي همين دخترم را براي درمان به اتريش و سپس فرانسه بردم و در بيمارستانهاي معروف آنجا بستري كردم، اما فايدهاي نداشت و حتي در يكي از كلينيكها به من گفتند تا چند ماه ديگر بايد برايش ويلچر بگيرم.» مقامي وقتي خاطرات بيماري دخترش را تعريف ميكند، صدايش ميلرزد و هر چند وقت يكبار ميگويد خدا براي هيچ پدر و مادري چنين روزي را نياورد. «دو سه سال زندگيام مختل شده بود. اصلا فراموشي گرفته بودم و هيچ چيز در حافظهام نبود، مدام به بهشت زهرا(س) ميرفتم و فقط به مرگ فكر ميكردم، اما اينكه بعد از مرگم چه كسي از دخترم مراقبت كند به من انگيزه ميداد كه با مشكلات بجنگم. امتحان خيلي سختي بود. ما آدمها هميشه همينطور هستيم وقتي همه درها بهرويمان بسته ميشود سراغ آن كسي ميرويم كه از اول بايد ميرفتيم. خدا حرفهايم را خيلي خوب شنيد و دخترم با توجه به پيشبيني پزشكان به جاي اينكه خداي ناكرده حالش بدتر شود، روز به روز بهتر شد. اكنون هم صاحب 2 فرزند است و در كمال صحت زندگي ميكند.»
---------------------
صادق ماهرو دوبلور پیشکسوت و صداپیشه آثاری چون «گوریل انگوری» در شهر کلن آلمان درگذشت.
صادق ماهرو دوبلور و گوینده پیشکسوت که سال ها در آلمان زندگی می کرد شب گذشته ششم دی ماه در سن 75 سالگی درگذشت.
این دوبلور مدتی هم در بیمارستان آلمان بستری بوده است و در زمان زندگی خود در آلمان گاهی نیز به ایران می آمد و فیلم ها و کارتون ها را دوبله می کرد.
وی در سوم فروردین ماه ۱۳۱۸ در تهران متولد شد و از ۱۸ سالگی، فعالیت هنریاش را با تئاتر و سپس به طور جدی با دوبله آغاز نمود.
از جمله آثار این دوبلور نقش های اسناگلپوس، کوییک درا مکگرا، اما دارلینگ (یوگی و دوستان)، داروغه ناتینگهام (رابین هود)، دالتونهای بازنده(لوک خوش شانس)، خرس (کتاب جنگل)، تلی ساوالاس (هنگ جانبازان)، جک اوهالوران (خداحافظ زیبای من)، وارن اوتس (این گروه خشن)، شیرعلی قصاب (داییجان ناپلئون)، غول (حسن کچل)، سرکار استوار (مجموعه فیلمهای صمد) و پدر هند (محمد رسولالله) بوده است.
دهه پنجاهي
خدا جلال مقامي رو برامون حفظش كنه با اون صداي خاطره انگيز در ديدنيها در يكشنبه شب ها در ساعت 9 شب...... يادش بخير.....
جلال مقامي از دوبلورهاي پيشكسوتي است كه خيلي از صدا پيشههاي امروزي، هنر گويندگي از او ياد گرفتهاند. اي كاش ميشد صداي او را هم ضميمه اين گفتوگو ميكرديم، صدايي ماندگار كه بارها و بارها شنيدهايد. جلال مقامي تلخترين و شيرينترين حادثه زندگياش را اينگونه مرور ميكند: «اميدوارم هيچ پدر و مادري بيماري فرزندشان را نبينند، آن هم بيماري كه هيچ اميدي به بهبودش نيست. شايد در كلام حرف زدن درباره آن راحت باشد، اما تحملش خيلي سخت است.»
اين پيشكسوت هنر دوبله ايران برمي گردد به سالهاي دهه 60 و ميگويد: «دخترم براي ادامه تحصيل همراه خالهاش در انگلستان زندگي ميكرد كه روزي خالهاش تماس گرفت و به من گفت حال تنها فرزندم؛ مرجان خوب نيست. هرچه از او پرسيدم كه بيمارياش چيست حرفي نزد، اما نگراني در صدايش موج ميزد، براي همين كار و زندگيام را رها كردم و به انگلستان رفتم تا دخترم را از نزديك ببينم. باورم نميشد دخترم MS گرفته بود. چند روزي اصلا به حال خودم نبودم، كم كم خودم را جمع و جور كردم تا براي تنها دخترم راه چارهاي پيدا كنم. دخترم را به هر بيمارستان مجهزي كه در انگلستان بود، بردم تا شايد درباره بيماري او نظر ديگري بدهند، اما همه آنها تاكيد داشتند كه مرجان به بيماري MS مبتلا شده است. شوك خيلي بدي بود، ولي باز هم اميدوار بودم، براي همين دخترم را براي درمان به اتريش و سپس فرانسه بردم و در بيمارستانهاي معروف آنجا بستري كردم، اما فايدهاي نداشت و حتي در يكي از كلينيكها به من گفتند تا چند ماه ديگر بايد برايش ويلچر بگيرم.» مقامي وقتي خاطرات بيماري دخترش را تعريف ميكند، صدايش ميلرزد و هر چند وقت يكبار ميگويد خدا براي هيچ پدر و مادري چنين روزي را نياورد. «دو سه سال زندگيام مختل شده بود. اصلا فراموشي گرفته بودم و هيچ چيز در حافظهام نبود، مدام به بهشت زهرا(س) ميرفتم و فقط به مرگ فكر ميكردم، اما اينكه بعد از مرگم چه كسي از دخترم مراقبت كند به من انگيزه ميداد كه با مشكلات بجنگم. امتحان خيلي سختي بود. ما آدمها هميشه همينطور هستيم وقتي همه درها بهرويمان بسته ميشود سراغ آن كسي ميرويم كه از اول بايد ميرفتيم. خدا حرفهايم را خيلي خوب شنيد و دخترم با توجه به پيشبيني پزشكان به جاي اينكه خداي ناكرده حالش بدتر شود، روز به روز بهتر شد. اكنون هم صاحب 2 فرزند است و در كمال صحت زندگي ميكند.»
---------------------
صادق ماهرو دوبلور پیشکسوت و صداپیشه آثاری چون «گوریل انگوری» در شهر کلن آلمان درگذشت.
صادق ماهرو دوبلور و گوینده پیشکسوت که سال ها در آلمان زندگی می کرد شب گذشته ششم دی ماه در سن 75 سالگی درگذشت.
این دوبلور مدتی هم در بیمارستان آلمان بستری بوده است و در زمان زندگی خود در آلمان گاهی نیز به ایران می آمد و فیلم ها و کارتون ها را دوبله می کرد.
وی در سوم فروردین ماه ۱۳۱۸ در تهران متولد شد و از ۱۸ سالگی، فعالیت هنریاش را با تئاتر و سپس به طور جدی با دوبله آغاز نمود.
از جمله آثار این دوبلور نقش های اسناگلپوس، کوییک درا مکگرا، اما دارلینگ (یوگی و دوستان)، داروغه ناتینگهام (رابین هود)، دالتونهای بازنده(لوک خوش شانس)، خرس (کتاب جنگل)، تلی ساوالاس (هنگ جانبازان)، جک اوهالوران (خداحافظ زیبای من)، وارن اوتس (این گروه خشن)، شیرعلی قصاب (داییجان ناپلئون)، غول (حسن کچل)، سرکار استوار (مجموعه فیلمهای صمد) و پدر هند (محمد رسولالله) بوده است.
خدا جلال مقامي رو برامون حفظش كنه با اون صداي خاطره انگيز در ديدنيها در يكشنبه شب ها در ساعت 9 شب...... يادش بخير.....