به گزارش پارسینه، ما نمیتوانیم داخل کانال شویم و کار راحتی نیست اما برای افرادی که اینجا سرپناهشان است این کار راحتتر از آبخوردن است. یکی از آنها بیرون میآید و غذاها را بین بقیه تقسیم میکند. وقتی به آنها نگاه میکنم هیچ شباهتی به هم ندارند. از هر رده سنی و هر نوع آدم که بخواهی داخلشان هست. پیرمرد، پسربچه، افغان یا حتی با شخصیت و تحصیلکرده. جوان تحصیلکرده که البته این را خودش نمیگوید و از نوع رفتار بقیه معتادان با او و تفاوت برخوردش میشود حدس زد برای گرفتن غذاها میآید. با قدرشناسی نگاه میکند. او همه این افراد را هر هفته میبیند و انگار جزیی از خانوادهاش هستند و با نام کوچک آنها را صدا میکند. جوان که نامش جلال است به یکی از یاریگران میگوید: «خسته شدم! میخوام ترک کنم».
بهتر که بمیرند!
وقتی از رانندههای تاکسی مسیر اتوبان نیایش درمورد معتادانی که زیر این اتوبان و در کانال فاضلاب زندگی میکنند میپرسیم، همه آنها را میشناسند. یکی از رانندهها که پسر جوانی است میگوید: «شبها بعضی از این افراد از داخل کانالها بیرون میآیند و چون اکثرشان در حالت طبیعی نیستند به وسط اتوبان میآیند و برای خود و دیگران حادثه میآفرینند». او ادامه میدهد: «سال گذشته یک خودرو با یکی از این افراد برخورد کرد و فرار کرد و جنازه مرد بیچاره تا ساعتها وسط اتوبان بود». یکی دیگر از رانندهها میگوید: «بهتر که بمیرند، اینها هیچوقت ترک نمیکنند». او ادامه میدهد: «دو تا از برادرهای من شیشه مصرف میکنند، یکی از آنها پنج سال و یکی هشت سال، الان برادر کوچکم همیشه فکر میکند یکی کنارش است. او با یک موجود خیالی حرف میزند، زندگی میکند، حتی ظرف غذایش را با او نصف میکند و برادر دیگرم هم با در و دیوار حرف میزند. مثلا راه میرود با پلاک خانه حرف میزند». او ادامه میدهد: «چند سال است داریم ترکشان میدهیم. پدرم از دستشان سکته کرد و مرد، اما هنوز هم تا رهایشان میکنی میروند سراغ شیشه!» راننده میگوید: «تریاک چون روی مغز
اثر نمیگذارد قابل ترک است اما شیشه هیچوقت ترک نمیشود»! نگاهی که راننده به معتادان دارد شاید نگاه غالب جامعه ما به معضل خانمانسوز اعتیاد باشد. با وجود این، این نگاه کارشناسی شده و علمی نیست. اعتیاد درد بیدرمان نیست و اگر بازگشت معتاد به زندگی عادی سخت هم باشد، باز امکانپذیر است.
اولین سمن حمایت از کارتنخوابها
سمن طلوع اولین انجمن مردمنهاد کشور در بحث کارتنخوابی است که نهتنها مرکز درمانی و کمپهای ترک اعتیاد دارد بلکه تمام مراحل بعد از ترک را هم مو به مو اجرا میکند یعنی، حداقل پنج سال این افراد را تحت پایش نگه میدارد و زمینه بازتوانی و بازگشت به خانواده یا حتی ازدواج و اشتغال این افراد را مهیا میکند. این موسسه کاملا خصوصی است و بودجه آن از طریق کمکهای مردمی و داوطلبانه تامین میشود. اکبر رجبی، مدیر این موسسه حدود یازده سال پیش در اقدامی نمادین طلوعیان را دورهم جمع میکند.
در ابتدا تعداد زیادی داوطلب با کمک مردم اقدام به پخش غذا در سطح شهر و پارکها و محل سکونت کارتنخوابها میکردند اما، این موسسه به کمک همین مردم، امروز دیگر یک مجموعه بزرگ است. مشاور رسانهای موسسه طلوع میگوید: «طلوع اولین موسسه تخصصی درمورد بحث اسکان کارتنخوابهای پایتخت است که از سال 88 با مجوز رسمی سازمان بهزیستی فعالیتهایش را در هفت مرحله ادامه میدهد». سارا برین توضیح میدهد: «مرحله اول جذب این افراد برای انتقال آنها به مرکز ترک اعتیاد است که به آن آیین مهرورزی گفته میشود و از طریق پخش غذا در سراسر شهر (نقاطی مانند دروازه غار، آزادگان ، نیایش و...) انجام میشود مرحله بعد ارجاع آنها به سرای امید است که مرکز پزشکی است که رایگان انواع روشهای ترک و سمزدایی را برای آنها به کار میبندد. سپس وارد مرحله آموزشی شده و کلاسهای مختلف برای آنها برگزار میشود. بعد از آن مرحله بازگشت که از طریق مشاوران و مددجویان افراد معتاد به جامعه برمیگردند و چون بیشترین احتمال لغزش و بازگشت افراد به سمت مواد در همین مراحل است، مددکاران روی اراده و اعتماد به نفس آنها کار میکنند و سپس در مرحله اشتغال کارگاههای مختلفی از
قبیل نجاری و خیاطی برگزار میشود و این افراد میتوانند درآمد داشته باشند و سپس آنها به آغوش خانواده بازمیگردند و وارد چرخه زندگی عادی میشوند». در موسسه طلوع افراد بعضا تا چند سال در ارتباط مستقیم با این مرکز و اعضای آن هستند و از طریق همین جا بهکار گرفته میشوند .
مدیر این مجموعه از تاسیس مرکز ویژه زنان کارتنخواب بهنام سرای مهر خبر داده که قرار است تا ماه دیگر این مرکز نیز تاسیس شود.
شیوع بیماریهای روحی در میان کارتنخوابها
جلال لیسانس فیزیک دارد و 28ساله است. او از 12 سالگی مواد مصرف میکرده و الان دیگر فقط تزریق جوابگویش است. او تنهاست و خانوادهاش او را رها کردهاند. وقتی کنار یاریگران انجمن طلوع مینشیند نشاط در چهرهاش موج میزند. تصمیم گرفته ترک کند. پزشکی که در یک کمپ ترک اعتیاد فعالیت دارد درباره نوع بیماریهای معتادان کارتنخواب میگوید: «در کنار امراض جسمی و بیماریهای خطرناکی نظیر ایدز و هپاتیت که اکثر این افراد بهدلیل تزریق با سرنگ مشترک به آن دچارند اکثر امراض این افراد روحی است». امید عزیزی میگوید: «وقتی پای صحبت این افراد مینشینی بزرگترین مشکلاتشان روانی است نه جسمی، آنها آنقدر سرخوردهاند که حتی نمیتوانند بدون گریه حرف بزنند و اکثرشان حالات عصبی غیر قابل کنترل دارند».
شانس 5 درصدی
یکی از مربیان که خودش از افراد کارتنخوابی بوده که از طریق این موسسات ترک و بعدها در یکی از آنها شروع به کار کرده، میگوید: «اعتیاد به شیشه یک اعتیاد فکری است نه جسمی بنابراین، باید برای ترک آن روی روح و روان افراد کار شود نه جسمشان». او ادامه میدهد: «متاسفانه تمام مراکزی که به کوشش سازمان بهزیستی برای ترک اعتیاد وجود دارد فرد را وارد پروسه درمانی میکند که در درجه اول درمان دارویی و استفاده از متادون است و بعد از کمتر از سه ماه فرد را رها میکنند درحالی که، اعتیاد در دوران جدید به موضوعی کاملا روانی تبدیل شده است». به گفته او نهتنها مهمترین دلایل گرایش به اعتیاد در سالهای اخیر مسائل روانی و خلاهای عاطفی است بلکه ترک مواد محرک مانند شیشه که مستقیم روی مغز و روان فرد تاثیر میگذارد هم با یک روز و یک ماه یا بستری شدن صورت نمیگیرد و باید فرد وارد یک پروسه درمان نظارتی طولانیمدت شود تا دیگر زمینه بازگشت دوباره به مصرف در او ایجاد نشود. این یاریگر میافزاید: «سال گذشته سازمان بهزیستی بر اساس آمارهایی که از مراکز دولتی ترک اعتیاد در دست داشت اعلام کرد فقط پنج درصد کسانی که ترک میکنند سالم میمانند و 95
درصد بقیه دوباره به سراغ مصرف میروند و دلیل آن هم همین مساله است».
آرمان
ارسال نظر