گوناگون

آيا هاشمی مي‌تواند جبهه فراگير تاسيس كند؟

آيا هاشمی مي‌تواند جبهه فراگير تاسيس كند؟

پارسینه: سال‌هاست كه بر فعاليت حزبي و لزوم تحزب براي توسعه سياسي ايران تاكيد مي‌كند اما خود پس از سال ٨٤ تنها كار تشكيلاتي‌اش را كه منحصر در جامعه روحانيت مبارز بود، رها كرد. نه استعفا داد و نه گفت برنامه‌اش براي آينده چيست. آنقدر از همراهان ديروز گلايه داشت كه ترجيح داد ديگر در جلسات جامعه روحانيت شركت نكند اما هر بار كه صحبت از تحزب شد او نيز در صف اول مدافعانش بود.


پارسینه: سال‌هاست كه بر فعاليت حزبي و لزوم تحزب براي توسعه سياسي ايران تاكيد مي‌كند اما خود پس از سال ٨٤ تنها كار تشكيلاتي‌اش را كه منحصر در جامعه روحانيت مبارز بود، رها كرد. نه استعفا داد و نه گفت برنامه‌اش براي آينده چيست. آنقدر از همراهان ديروز گلايه داشت كه ترجيح داد ديگر در جلسات جامعه روحانيت شركت نكند اما هر بار كه صحبت از تحزب شد او نيز در صف اول مدافعانش بود.

اكبر هاشمي‌رفسنجاني اگرچه پدر معنوي حزب كارگزاران سازندگي نام دارد اما امروز شرايط كشور به گونه‌يي است كه مطالبه جمعي بخش قابل توجهي از فعالان سياسي تشكيل جبهه‌يي فراگير با محوريت اوست. هاشمي اما در تمام اين سال‌ها تلاش كرده تا چهره‌يي ميانه‌رو و فراجناحي از خود به نمايش بگذارد اما كيست كه نداند هر چه از ٨٤ گذشت او از اصولگرايان دورتر و به اصلاح‌طلبان نزديك‌تر شد. با اين حال روي كار آمدن دولت روحاني كه مورد حمايت آيت‌الله هاشمي است فضايي را فراهم كرده كه تحول‌خواهان، اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان هدفي مشترك را براي خود ترسيم كرده‌اند و آن بازسازي كشور و بازگشت به ريل اصلي انقلاب است.

اما چرا هاشمي مي‌تواند و به تعبيري بايد محور اصلي اين جبهه فراگير باشد؟

١- تجربه تحزب
او از نخستين كساني است كه با استقرار جمهوري اسلامي اسلامي به سراغ تحزب رفت و با راه‌اندازي حزب جمهوري نخستين حزب رسمي حامي حكومت در نظام نوپاي جمهوري اسلامي را راه انداخت. از اين حيث مي‌توان او را از پيشگامان تحزب در جمهوري اسلامي ايران دانست كه در ٣٦سال سپري شده از عمر انقلاب توانسته همواره در متن مهم‌ترين حوادث قرار بگيرد

٢- وجيه المله بودن
هاشمي اگرچه در سال‌هاي مياني دهه ٧٠مورد انتقاد جريان چپ قرار داشت و اين انتقاد گاه تا مرز تخريب هم پيش رفت اما كمتر از يك دهه بعد با اقبال چپ‌هاي اصلاح‌طلب مواجه شده و از آن به بعد به يكي از تكيه گاه‌هاي اين جريان بدل شد. پس از انتخابات پر حاشيه سال ٨٨ هاشمي بخش‌هاي وسيع‌تري از اصلاح‌طلبان و حتي تحول خواهان ايراني را هم حامي خود ديد و با ثبت نام در انتخابات رياست‌جمهوري سال گذشته وزنكشي واضحي رخ‌داد تا تمام فعالان سياسي و مقامات حاكميتي با يك حقيقت روبه‌رو شوند: محبوبيت هاشمي با وجود تمام تخريب‌ها در ٣٦سال گذشته افزايش چشمگيري داشته است. او البته پس از رد صلاحيتش توسط شوراي نگهبان بار ديگر هوشمندي سياسي خود را به رخ كشيد و به جاي قهر با نظام آن موج عظيم را به سمت سبد راي حسن روحاني هدايت كرد.

٣- نياز امروز كشور
امروز ايران اسلامي خسته از افراط‌هاي گذشته رييس‌جمهوري دارد كه مهم‌ترين شعارش اعتدال است. به جز عده‌يي تندرو كه نان خود را از بحران‌ها و دعواهاي داخلي مي‌بردند مردم و سياستمداران خواستار دوري از تشنج هستند. بحق مي‌توان هاشمي را مهره‌يي دانست كه براي نيل به اين هدف بهترين گزينه است.

٤-كمك به نهادينه شدن تحزب
او حدود دو ماه قبل در ديدار با اعضاي شوراي تهران حزب اعتماد ملي سخن از جبهه فراگير گفت و به اصلاح‌طلبان توصيه كرد به جاي حزب فراگير سراغ جبهه فراگير بروند. هاشمي به خوبي خاطرات و خطرات حزب فراگيري مانند جمهوري را در ذهن دارد و به همين دليل است كه مي‌خواهد در عين اتحاد فضا براي تضارب آرا فراهم باشد. از اين جهت او چراغ راه زنده ماندن تحزب در كشور را جبهه فراگير مي‌داند.

٥- اقبال گسترده ميان فعالان سياسي
امروز در ايران كمتر كسي مانند هاشمي سياسي مي‌تواند محور فعاليت اصلاح‌طلبان و بخش‌هاي معتدل اصولگرا باشد. او توانسته با بازسازي چهره‌اش در سال‌هاي دولت احمدي‌نژاد مقبوليت عام ميان فعالان سياسي كسب كند تا جايي كه در جريان انتخابات رياست‌جمهوري سال گذشته حتي سيد محمد خاتمي كه رهبر بي‌چون و چراي اصلاح‌طلبان است حضور هاشمي را بر خود مقدم مي‌دانست. «اعتماد» در گفت‌وگو با ١٥ فعال سياسي اصلاح‌طلب و اصولگرا نظر آنها را درباره راه‌اندازي جبهه فراگير با مديريت هاشمي‌رفسنجاني جويا شده است.

محمد صادق جوادي حصار: هاشمي در دو جناح معتبر است
آقاي هاشمي‌رفسنجاني يك شخصيت انقلابي است كه با توجه به اينكه هم در جناح چپ وهم درجناح راست داراي اعتبار است قطعا حزبي كه توسط او تشكيل شود، حزب موفقي خواهد بود. چنين حزبي مي‌تواند حزب قدرتمند و با نقطه قوت بالايي باشد و به رشد و توسعه كشور كمك كند و در جهت نهادينه‌سازي وحدت ملي كوشا باشد. البته به عقيده من شخصيت آقاي هاشمي در يك حزب جاي نمي‌گيرد. نقش او پدر معنوي در ميان احزاب ميانه‌رو و اصلاح‌طلب است. اينكه آقاي هاشمي حزب جداگانه‌يي داشته باشند باعث مي‌شود كه بخشي از جامعه از مشورت و حضور آقاي هاشمي بي‌بهره شوند. آقاي هاشمي از رجال و شخصيت‌هاي اجتماعي است كه مي‌تواند طيف‌هاي مختلف را زير چتر خود داشته باشد. در واقع مي‌توان گفت حزب جمهوري اسلامي نيز كه دراوايل انقلاب با رهبري آقاي هاشمي تشكيل شد اگرچه دبيركل آن شهيد بهشتي و سپس آقاي خامنه‌اي ( رهبر معظم انقلاب) بودند. اينكه آقاي هاشمي بخواهند دوباره شرايط رهبري يك حزب را قبول كنند بعيد به نظر مي‌رسد. همچنين اگر حزبي با رهبري آقاي هاشمي تشكيل شود بعيد است كه احزاب ديگر به آن بپيوندند و شايد در جايگاه حزب بخواهند به رقابت با يكديگر بپردازند قطعا نتايج مثبتي را در كشور شاهد نخواهيم بود. در اين صورت وجهه شخصيتي آقاي هاشمي هم مغشوش خواهد شد.
عضو شوراي مركزي اعتماد ملي

هدايت آقايي: جبهه فراگير موثر‌تر است
آقاي هاشمي به عنوان يكي از شخصيت‌هاي انقلاب از همان ابتداي انقلاب به ضرورت تشكيل احزاب و كار تشكيلاتي در كشور تاكيد داشته‌اند. همان طور كه حزب جمهوري اسلامي نيز يكي از تلاش‌هاي آقاي هاشمي در جهت كارحزبي در كشور بوده است. اما به هر حال بايد بررسي شود كه در شرايط كنوني آيا تشكيل حزب فراگير از سوي آقاي هاشمي مي‌تواند كاركرد بالايي داشته باشد يا خير؟ به هر حال الان در كشور احزاب گوناگوني كه به افكار آقاي هاشمي نزديك باشند وجود دارند. اگر بنا باشد كه حزب جديدي آن هم با رهبري شخصي مثل آقاي هاشمي تشكيل شود، آيا بايد احزاب ديگر عضو اين حزب شوند و زيرمجموعه آن قرار بگيرند؟ به عقيده من مشكلاتي كه بر سر تشكيل حزب جديد با اين رويكرد وجود دارد زياد است. آنچه با شرايط كنوني سازگار‌تر باشد به عقيده من تشكيل جبهه فراگير است. ضمن اينكه سمتي مانند دبيركلي يك حزب يا رهبري يك حزب فرصت و انرژي زيادي را مي‌طلبد و با توجه به سن و سال آقاي هاشمي نيز اين كار به نظر مشكل مي‌آيد. در مجموع اگر فرض كنيم كه چنين اتفاقي را بتوان سازماندهي كرد و محقق كرد باز هم به عقيده من چيزي را اضافه نخواهد كرد. اهميت شخصيت آقاي هاشمي به دليل كاركرد انسجام بخش و فراجناحي او است كه در واقع به نوعي چپ و اعتدالگرايان به او گرايش دارند. فكر مي‌كنم جبهه فراگير كه بتواند با خط و مشي اعتدالي فعاليت كند براي كشور و شرايط كنوني مفيدتر باشد.


احمد شيرزاد: شخصيت فراجناحي آقاي هاشمي مهم‌تر و مفيدتر است
صحنه سياسي ايران قدري متفاوت با ديگر كشورهاست. در واقع در كشورهايي كه دموكراسي نهادينه شده است، شخصيت‌ها نيز در قالب احزاب هويت‌شان را تعريف مي‌كنند. شخصيت فراجناحي و فراحزبي با وجود احزاب قدرتمند بي‌معنا مي‌شود اما در كشور ما شخصيت‌ها جداي از احزاب معنا پيدا مي‌كنند و اثر‌گذاري بالايي هم در روند سياست دارند. بنابراين با توجه به شرايط خاصي كه در كشور ما وجود دارد، شخصيت‌هاي برجسته‌يي مانند آقاي هاشمي و آقاي خاتمي اگر در قالب حزب خاصي قرار نگيرند نقش موثر‌تري را ايفا خواهند كرد. در واقع قرار گرفتن اين افراد در قالب حزب محدود كردن نقش و اثرگذاري آنان است و ضمن اينكه اگر بخواهيم به شخصيت‌هايي كه سابقه فعاليت سياسي طولاني در كشور را دارند، مسووليت سنگين يك حزب را محول كنيم شايد اتلاف انرژي باشد. در تمام دنيا نيز با اينكه در كار سياسي باز نشسته معنايي ندارد و شخصيت‌هاي معمر سياسي در سمت‌هاي برنامه‌ريزي و شوراي راهبردي ايفاي نقش مي‌كنند و در كار روزمره تشكيلاتي قرار نمي‌گيرند. كار روزمره تشكيلاتي نيازمند وقت و انرژي زيادي است. بايد دايما برنامه‌ريزي كرد و پاسخگو بود. به هر حال در مجموع به نظر من حفظ شخصيت فراجناحي آقاي هاشمي مهم‌تر و مفيدتر است. شخصيت‌هاي فراجناحي در كشور ما در بزنگاه‌هاي معين انتخاباتي و شرايط گوناگون نقش وحدت بخش را ايفا مي‌كنند. به عقيده من حفظ اين كاركرد براي اصلاح‌طلبان هم مفيد است.

حسين كاشفي: هزينه‌هاي سياسي پايين مي‌آيد
در مجموع احزاب به عنوان يك تشكل مدني، جايگاهي براي تعيين سرنوشت كشور توسط مردم است. براساس اصل ٢٦ قانون اساسي وزارت كشور بايد بستري براي احزاب فراهم كند كه افراد همفكر در مسائل اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي دور يكديگر جمع شوند و فعاليت كنند. البته ما در كشور حزب زياد داريم و بايد توجه كنيم كه احزاب فصلي و برآمده در زمان انتخابات بزرگ‌ترين معضل ما در زمينه احزاب است. به عقيده من اينكه احزاب بتوانند به صورت فراگير در بيايند و فعاليت گسترده و سراسري داشته باشند مي‌تواند به كمك شخصيت‌ها و افراد مورد وثوق و تاييد جامعه محقق شود. ما بايد قبول كنيم كه حركت بر مبناي خرد جمعي و نظرات كارشناسي در كشور مهم است. اوايل انقلاب نيز حزب جمهوري اسلامي با گردهم آمدن شخصيت‌هاي انقلاب و افراد مورد تاييد به وجود آمد. اعضايي از شوراي انقلاب گرد هم آمدند. در مجموع شكل‌گيري حزب به هر صورت براي كشور مبارك و خير است. همان طور كه شهيد بهشتي در سخنان خود بيان كرده بودند كه حزب معبد من است. او جايگاه حزب را بسيار محترم و موثر مي‌دانست. هر يك از شخصيت‌هاي انقلاب كه بتوانند حزب موثر و فراگيري در كشور تشكيل دهند، احزابي كه كاركرد فصلي نداشته باشند بلكه دايم فعال باشند به عقيده من خوب است. ايجاد جايگاه و تريبون براي اظهارنظر و نقد از كاركردهاي حزب واقعي در كشور است. وجود احزاب باعث مي‌شود كه هزينه كار سياسي در كشور كم شود. مشاهده مي‌كنيم كه هزينه فعاليت‌هاي سياسي در كشور بالاست. اينكه بتوانيم هزينه اين فعاليت‌ها را كاهش دهيم خوب است. شخصيت‌ها مي‌توانند نقش به وجود آورنده آرامش را ايفا كنند كه مردم بتوانند در سايه آرامش به فعاليت و نقد بپردازند. همچنين احزاب مي‌توانند نيرو براي كشور تربيت كنند و در رشد و بالندگي كشور بكوشند. ما بايد در كشور اين فرهنگ را نهادينه كنيم كه در مجموعه كارشناسي ممكن است برخي نظرات مخالف يكديگر باشد و ما بايد به نظرات جمع احترام بگذاريم. من فكر مي‌كنم كه درچنين شرايطي افراد افراطي مي‌بينند كه كار با خودمحوري پيش نمي‌رود بلكه اين خرد جمعي و نظرات اكثريت است كه بايد در نظر گرفته شود. در اين صورت يا اين افراد براي اينكه منزوي نشوند خود را اصلاح مي‌كنند يا اينكه جامعه اين افراد را به خاطر خود محوري و افراطي‌گري طرد خواهد كرد. افراطي‌گري نتيجه‌يي جز برهم زدن آرامش ندارد بلكه اين عقلانيت و فعاليت كارشناسي شده است كه محيطي امن براي توسعه كشور ايجاد مي‌كند.
فعال سياسي اصلاح‌طلب



ناصر ايماني: اقدام مهم و موثري است

فكر نمي‌كنم فضاي كلي براي تشكيل حزب فراگير فراهم باشد. حزب فراگير قاعدتا بايد از معتدلين راست و چپ تشكيل شود. در ميان معتدلين اين دو جناح هم هنوز اتفاق نظري وجود ندارد كه حزب فراگيري تشكيل شود و تصور نمي‌كنم چنين فضايي وجود داشته باشد. بايد ديد به صورت كلي احزاب فراگير در عرصه سياسي اساسا مفيد هستند يا خير كه البته من در مفيد بودن چنين احزابي ترديد دارم. به اين دليل كه در حزب فراگير بايد به توافقي بين همه ديدگاه‌هاي سياسي رسيد يعني آنقدر افراد بايد در افكار سياسي خود تنزل كنند كه اشتراكات ميان‌شان شكل بگيرد. اين موضوع در فضاي سياسي كشور ما امكان‌پذير نيست و از طرفي هم چندان مفيد نيست. حزبي كه قدر مشترك همه جناح‌ها باشد آنقدر كلي مي‌شود كه تاثير چنداني ندارد.

اگر هم ائتلافي شبيه به ائتلاف آقايان هاشمي، خاتمي و روحاني شكل بگيرد قاعدتا حزب محسوب نمي‌شود بلكه وحدت اجرايي در يك موضوع خاص و در يك مقطع سياسي خاص مثل انتخابات است. اگر هم نظري پيش از انتخابات از افكار مختلف با محوريت يك يا چند چهره شاخص به وجود بيايد نام حزب فراگير نمي‌گيرد. هرچقدر بتوانيم حركت‌هايي را از معتدلين در هر جناح و گروهي گسترده كنيم و افرادي كه به اصول نظام جمهوري اسلامي و منافع ملي اعتقاد دارند گرد هم بيايند براي كشور مفيد است. البته مشكل ما اين است كه حركت‌هاي سياسي را در زمان انتخابات انجام مي‌دهيم نوعي قدرت‌طلبي را براي مردم تداعي مي‌كند كه چندان مقبوليت ندارد. اما اگر عقلاي معتقد به نظام بدون در نظر گرفتن جناح سياسي دور هم جمع شوند قطعا جامعه به سمت عقلانيت و اعتدالگرايي پيش مي‌رود و با اين كار افرادي كه از روش‌هاي تند استفاده مي‌كنند كم كم در افكار عمومي در اقليت قرار مي‌گيرند. حتي اگر حزب فراگير هم تشكيل نشود و در داخل هر جناح چنين حزبي را تشكيل دهند حركت موثري در جهت محدود كردن نيروهاي افراطي خواهد شد و در آينده مي‌تواند اين حركت جناحي به حركتي فراجناحي هم تبديل شود.

منبع:اعتماد

ارسال نظر

  • ناشناس

    ان روز که بود چه کرد

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار