مسعود فراستی در کرج کافه زد !
پارسینه: ." مسعود فراستی" می گوید : بیشتر از ده سال بود که می خواستم کافه بزنم تا هم از تلویزیون و مطبوعات و کارهای متفرقه خلاص شوم و هم به عنوان جایی باشد برای رفقای تیپ خودمان که بتوانیم بحث های جدی کنیم...
مسعود فراستی دوست قدیمی من و برخی ازروزنامه نگاران و نویسندگان سینمایی است من دردوران سربازیم و زمان کارمطبوعاتی درمجله سروش بااو آشناشدم ... درآن موقع من نقدتئاترمی نوشتم و مسعوداوایل مطالب رادیوهای خارجی راترجمه می کرد بعدها به اتفاق ترقی جاه و نبوی دربخش سینمایی یادداشت می نوشت ...
او از جمله منتقدانی تند و تلخ بودو هست که به دلیل مخالف خوانی با بسیاری از آثار سینمایی شناخته می شود... این مخالف خوانی که اخیرا با فیلم "شیار143" صورت گرفته باعث شده که همواره مرزی میان او و مخاطبان وجود داشته باشد ...
این منتقد پرهیاهو اخیرا کافه ای فرانسوی به نام "راندوو" که به معنای "قرارملاقات گذاشتن" است را در شهر کرج راه انداخته است... وی می گوید:در ایران کافه بیشتر تفنن است، اداست تا جایی برای بحث های روشنفکری ولی کم کم دارد بهتر می شود...
مسعود فراستی که بارها در نقدهای خود از این که چیزی به نام سینمای ملی در ایران وجود ندارد و آثار ایرانی هم بیشتر به واسطه نام کارگردان شناخته می شوند تا سبک سینمای ملی حرف زده ..درباره کافه های ایرانی هم نظری شبیه به این دارد...
وی می گوید : پاریس در زمانی که من آن جا زندگی می کردم کافه های خانگی خوبی داشت اما ما خیلی راه داریم تا به آن ها برسیم... در ایران فقط یک کافه داریم که شبیه به کافه های پاریس است و آن کافه کافکاست در خیابان میرزای شیرازی...!
علی سرهنگی
طنز خنده بازارش هیچ وقت یادم نمیره با اون بنده خدا فریدون جیرانی(قلیدون جبرانی)که کلی تو سرو کله هم میزدن وهمش هم إنتقاد داشت و مخالف بود.هروقت کلیپ دهنمکیشو(ده نمدی) میبینم کلی میخندم.
اينكه كجاش روشنفكره؟؟؟
فقط طرف ده نمكي بود!!!!
" وی می گوید:در ایران کافه بیشتر تفنن است، اداست تا جایی برای بحث های روشنفکری ولی کم کم دارد بهتر می شود..."
خطاب به آقای فراستی : تو خوب باش !
این حضرتِ مسعود خانِ فراستی ازآن بنده های با فراست خداست که دور از جانِ شریف اِشان هیچ نسبتی با روشنفکرانِ وییِت کُنگیِ کافه نشینِ قبل از انقلاب ندارند !؟ انشاالله میتوان با خیالِ راحت به " راندِوو " ( بخوانید قرارِملاقات ) رفت و تکلیفِ سینمای ملّیِ نداشته را روشن کرد وهاکذا غیرالنهایه !
تتتتتتتتتتتدتتتتتتتتتدتتتتتتتتتتتتتتدتتتتتتتتتتتتتتتدتتتتتتتتتتتتتتتتتدتتتتتتتتتتتتتتتتتدتتتتتتتتتتتتتتتدتتتتتتتتتتتتتتتتدتتتتتتتتتتتتتتتتتتدتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتد اگه تونستید معنی این رو در بیارید