گوناگون

برگزاری مسابقه مداحی آقایان توسط معاونت امور زنان!

برگزاری مسابقه مداحی آقایان توسط معاونت امور زنان!

پارسینه: جزیره کیش/پارک خانوادگی

ارسال نظر

  • ساناز

    هان؟؟ اونوقت امور مردانشون چه مي كنه؟لابد برگزاري كلاس قلاب بافي براي خانم ها.
    ولي جدا از شوخي اين نشاندهنده نگاه مردسالارانه در همه جاست كه حتي امورزنان هم مياد برنامه هايي براي آقايون برگزار مي كنه

  • سامان میرزائی

    خداحافظي موقت
    دوستان عزيز سلام
    من دارم براي يه مدت ميرم معلوم نیست که کی بیایم شاید فردا یا فرداهای دیگر و شاید این فرداها به سال یا به صفر رسد و هیچوقت کامنت هایم و نظراتم را نخواهید دید
    و نيستم كه بيام سایت
    همتون خوبي بدي ديديد حلالم كنيد
    همه دوستان ازسایت پارسینه گرفته تا کاربران عزیز که همیشه در قلب من جای دارند .
    برایم دعا كنيد يه مسئله اي هست انهم اتمام وبلاگم که فکر نکنم حالا حالا به اتمام برسد اگر برگشتم با کامنت های جدیدتر از قبل خواهم امد
    همتون مواظب خودتون باشيد
    از پیشتون میرم.
    ممنون بابت حمایتتون
    ممنون بابت فحش هاتون
    ممنون بابت استقبالاتون از کامنت هایم
    ممنون بابت دلداری هاتون
    ممنون بابت مسخره کردناتون
    ممنون بابت تهمتاتون
    ممنون بابت پشتیبانیتون
    اگر حرفی زدم که بدتون اومده که قطعا این حرفارو زدم من رو ببخشید.
    اگر تهمتی زدم که صحّت داشته من رو ببخشید
    اگر اطلاعات کافی نداشتم و جواب دادم من رو ببخشید
    اگه زیادی فوضولی و کنجکاوی کردم مرا ببخشید
    اگه گاهی اوقات با اعصاب خورد کنی جوابتون رو میدادم من رو ببخشید
    اگه گاهی اوقات بی ربط جواب میدادم من رو ببخشید.
    التماس دعا

    خداحافظي موقت
    دوستان عزيز سلام
    من دارم براي يه مدت ميرم معلوم نیست که کی بیایم شاید فردا یا فرداهای دیگر و شاید این فرداها به سال یا به صفر رسد و هیچوقت کامنت هایم و نظراتم را نخواهید دید
    و نيستم كه بيام سایت
    همتون خوبي بدي ديديد حلالم كنيد
    همه دوستان ازسایت پارسینه گرفته تا کاربران عزیز که همیشه در قلب من جای دارند .
    برایم دعا كنيد يه مسئله اي هست انهم اتمام وبلاگم که فکر نکنم حالا حالا به اتمام برسد و مسئله شاغل بودنم که فعلا از یک شیفته دوشیفته شغلم تغییر کرده و اگه این گرفتاری به پایان رسید و اگر برگشتم با کامنت های جدیدتر از قبل خواهم امد
    همتون مواظب خودتون باشيد
    از پیشتون میرم.
    ممنون بابت حمایتتون
    ممنون بابت فحش هاتون
    ممنون بابت استقبالاتون از کامنت هایم
    ممنون بابت دلداری هاتون
    ممنون بابت مسخره کردناتون
    ممنون بابت تهمتاتون
    ممنون بابت پشتیبانیتون
    اگر حرفی زدم که بدتون اومده که قطعا این حرفارو زدم من رو ببخشید.
    اگر تهمتی زدم که صحّت داشته من رو ببخشید
    اگر اطلاعات کافی نداشتم و جواب دادم من رو ببخشید
    اگه زیادی فوضولی و کنجکاوی کردم مرا ببخشید
    اگه گاهی اوقات با اعصاب خورد کنی جوابتون رو میدادم من رو ببخشید
    اگه گاهی اوقات بی ربط جواب میدادم من رو ببخشید.
    التماس دعا


    خداحافظي موقت
    دوستان عزيز سلام
    من دارم براي يه مدت ميرم معلوم نیست که کی بیایم شاید فردا یا فرداهای دیگر و شاید این فرداها به سال یا به صفر رسد و هیچوقت کامنت هایم و نظراتم را نخواهید دید
    و نيستم كه بيام سایت
    همتون خوبي بدي ديديد حلالم كنيد
    همه دوستان ازسایت پارسینه گرفته تا کاربران عزیز که همیشه در قلب من جای دارند .
    برایم دعا كنيد يه مسئله اي هست انهم اتمام وبلاگم که فکر نکنم حالا حالا به اتمام برسد و مسئله شاغل بودنم که فعلا از یک شیفته دوشیفته شغلم تغییر کرده و اگه این گرفتاری به پایان رسید و اگر برگشتم با کامنت های جدیدتر از قبل خواهم امد
    همتون مواظب خودتون باشيد
    از پیشتون میرم.
    ممنون بابت حمایتتون
    ممنون بابت فحش هاتون
    ممنون بابت استقبالاتون از کامنت هایم
    ممنون بابت دلداری هاتون
    ممنون بابت مسخره کردناتون
    ممنون بابت تهمتاتون
    ممنون بابت پشتیبانیتون
    اگر حرفی زدم که بدتون اومده که قطعا این حرفارو زدم من رو ببخشید.
    اگر تهمتی زدم که صحّت داشته من رو ببخشید
    اگر اطلاعات کافی نداشتم و جواب دادم من رو ببخشید
    اگه زیادی فوضولی و کنجکاوی کردم مرا ببخشید
    اگه گاهی اوقات با اعصاب خورد کنی جوابتون رو میدادم من رو ببخشید
    اگه گاهی اوقات بی ربط جواب میدادم من رو ببخشید.
    التماس دعا
    سامان میرزائی بوشهر

  • حائز اهمیت

    بوشهر جا احیاناً نمیری مسابقه مداحی؟ شایدم میخوای بری خدمت؟ یا شایدم دلتنگ خدابیامرز پاشایی شدی داداش؟
    برو خدا یار یاورت. حداقل یه مدت دیگه کامنتهای طولانیت رو نمی بینیم!

  • سامان میرزائی

    خداحافظی فعلا" به تاخیر افتاد تا ببینم چه میشه هستم ............ با اجاره دوستان .

  • سامان میرزائی بوشهر

    مداحی گذشته و امروز چه فرقی باهم دارند؟
    در سال‌های نه چندان دور، مداحان نوپا در مجالس عمومی، مداحی را می‌آموختند و پس از طی دوره‌های متعدد، در همین مجالس و برابر استادان و پیشکسوتان می‌ایستادند و می‌خواندند.
    به گزارش مشرق، در گذشته، پیوستن به جمع مداحان اهل بیت (ع)، به سادگی و سهولت امروز نبود و عنوان «مداح» و حتی «روضه‌خوان» را به هر ناپخته‌ای نمی‌دادند. به عبارت دیگر، اینطور نبود که افراد با درج نامشان روی پارچه‌نوشته‌ها و بنرها ظهور کنند و جامعه از آن پس، آنان را مداح بداند. سختگیری‌ استادان، انتظار مخاطبان و ملاحظات ویژه برای مداح شدن، اجازه نمی‌داد که هرکس با هر انگیزه‌ای به این جامعه مذهبی بپیوندد.

    شاید قیاس خوبی بین این دو نباشد، اما مداح شدن، همانند پروردن یک کاسب تمام عیار در بازار، آموزش‌های خودش را داشت و یک مداح جوان باید با فنون متعدد این کار آشنا می‌شد.

    در این یادداشت می‌خواهم دو شکل و روش مداحی در گذشته و امروز را در حد بضاعت فکری خود با معیارها و مؤلفه‌های ملموس به مقایسه بنشینم. پر واضح است که مقصود و منظور این یادداشت برخی از مداحان هستند و بسیاری از مداحان شناخته شده شامل این یادداشت نمی شوند.

    انگیزه‌ مداح شدن

    مهم‌ترین تفاوت بین ستایشگران بااخلاص و بعضی مداحان جوان در انگیزه ورود آنها به این حوزه است. اغلب مداحان قدیمی، خودشان برای مداح شدن اقدام نمی‌کردند، بلکه یک مرشد و راهنما با شاخصه‌های تربیتی، آنان را برای این کار انتخاب می‌کرد. دلیل این دعوت، داشتن صدای خوب، استعداد کافی در حفظ کردن شعر و مهم‌تر از همه، اخلاص، ارادت و ادب نسبت به خاندان پیامبر اکرم (ص) بود.

    در شرح حال بسیاری از این افراد، کشف و شهودهای بسیاری دیده می‌شود که مطالعه آنها، نیت و انگیزه مداحان را آشکار می‌کند. بسیاری از ذاکران بااخلاص، انسان‌هایی مستجاب‌الدعوه بوده‌اند که در مواقع سختی و رنج، پناه مردم شهر به شمار می‌آمده‌اند.

    در فضای مداحی سال‌های اخیر، گاهی این انگیزه‌ها کم‌تر به چشم می‌خورد. شوربختانه، مداحی از نظر بعضی به یک پیشه سهل‌الوصول و در عین حال، درآمدزا تبدیل شده است که البته نسبت به همه افراد فعال در جامعه مداحان جوان قابل تعمیم نیست، اما به جرأت می‌توان ادعا کرد که آن اخلاص و ادب در میان برخی مداحان امروز کم‌رنگ‌تر شده است.

    استعدادهای ذاتی

    1. صدا: یکی از فاکتورهای بسیار مهم در مداحی است که در گذشته، اهمیت کم‌تری بدان داده می‌شد. به عبارت دیگر، شمار مداحان خوش‌صدا در فضای امروز مداحی کشور، به مراتب بیش‌تر از گذشته است؛ چون در جایی که مرشدباقر معماری با گفتن عبارت «السلام علیک یا اباعبدالله» دل مردم را به سادگی می‌لرزاند، داشتن صدای خوب از مطالبات اولیه مخاطبان به شمار نمی‌رفت. با این حساب، جذب مداحانی که صاحب صدای مناسب هستند، در سال‌های اخیر سهل‌تر و این مولفه، بسیار مهم‌تر شده است.

    2. حافظه: مداحان قدیم، نه از روی کاغذ شعر می‌خواندند و نه وسایل ارتباطی برای یک مداح در دسترس بود. آنها تمام اشعار مورد استفاده‌شان را در گنجینه سینه حفظ می‌کردند و هنوز مداحانی مانند حاج سیداحمد هاشمی، بیش از 15 هزار بیت شعر، اعم از قصیده، پندیات، مرثیه و نوحه در حافظه دارند. اما سال‌هاست که مداحی به حافظه اشخاص اتکا ندارد و تمام دارایی یک مداح در دفترچه شعر او خلاصه می‌شود که این دفترچه در فصول مختلف، اعم از محرم و صفر، فاطمیه، ماه مبارک رمضان و ... تغییر می‌کند.

    3. روابط عمومی: مردمداری و دوستی و مراوده با دیگران، یکی از مولفه‌های مهم در مداحی است؛ منتها این مردمداری در مداحان قدیمی، بیش‌تر در سفره‌داری و تعامل خوب با هیئتی‌ها تعریف می‌شد و برای مداحان امروزی، در ارتباطات وسیع‌تر و حضور در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و همچنین مجالس خاص. مداحان سنتی، تریبونی جز منبر نداشتند، اما امروز مداحی که تصویر و برنامه‌اش در شبکه‌های تلویزیونی پخش می‌شود، چه از نظر خودش و چه از نظر دیگران، امتیازآورتر است. اکنون مداحانی هستند که جایگاهی مانند ستاره های سینما در میان مردم دارند و رفتارشان به شدت زیر ذره‌بین است؛ در حالی که کسی مانند حاج سیدحسن معطر بعد از 60 سال مداحی و منبر، زندگی کاملاً عادی و طبیعی دارد.

    4. سوز درون: در مداحی، چیز دیگری غیر از صدا هست که یک مداح را از سایرین متمایز می‌کند. مرحوم حاج محمد علامه، حاج علی انسانی، حاج سیدمحمد موسوی سجاسی و مداحانی از این دست، صاحب صدای عالی و صوت داوودی نبوده و نیستند، اما همان عنصری که اسمش را «سوز درون» می‌گذاریم، ما را مشتاق شنیدن صدای آنها می‌کند. وقتی می‌گویند فلانی صدایش «نمک» دارد، یا «دهنش گرم است» یعنی همین سوز درون؛ و مداحی بدون داشتن چنین استعدادی، یعنی هیچ.

    درک محضر استاد

    قدیم‌ها، مداحان را با نام استادانشان می‌شناختند و اگر کسی استاد نداشت، از پشتوانه‌ای در میان همکارانش برخوردار نبود. گویی او نه فنون کار را به خوبی می‌داند و نه راه را به درستی طی کرده است. اساتید، مردانی مجرب، کارآشنا و سختگیر بودند که مرحله به مرحله مداحی را به شاگردانشان می‌آموختند و آنان را زیر چتر خود می‌گرفتند.

    آنها به خوبی می‌دانستند که یک مداح جوان در گام اول باید شعرهای فراوانی حفظ کند و معانی این شعرها را بداند. بنابراین، قدم نخست آموزش یک استاد، معرفی اشعار بکر و پرمحتوا به هنرآموز خود بود. دیوان‌ها و کتاب‌های شعر، کم‌تر در دسترس شاگردان بود و استادان، آنچه در سینه داشتند از همین طریق به نسل بعد از خود منتقل می‌کردند.

    مداحان جوان با سختکوشی و تلاش، راه استاد را برای رسیدن به جایگاه معنوی او دنبال می‌کردند. بنابراین، بیش‌تر شاگردان، چه در فن بیان و منبرداری و چه در صوت و آواز به همان راهی می‌رفتند که استاد، پیش از این رفته بود. هنوز هم خیلی از شاگردان قدیمی و استادان حال حاضر را با نام معلم و آموزگارشان می‌شناسند.

    مداحان امروز هم بعضاً استاد می‌بینند، اما به طور عمومی، چیزی تحت عنوان استاد با آن شاخصه‌های قدیمی، دیگر نه وجود خارجی دارد و نه کسی تن به آن رنج‌ها و سختی‌ها می‌دهد. مداحان امروز، معمولاً خودآموزند و دل به شاگردی و آموختن نمی‌دهند. البته بعضی مداحان معروف و ذاکران مشهور، با وجود داشتن استادان متعدد، با ایده‌ها و سبک‌های شخصی در جامعه جا باز کرده‌اند.

    در سال‌های نه چندان دور، مداحان نوپا در مجالس عمومی، مداحی را می‌آموختند و پس از طی دوره‌های متعدد، در همین مجالس و برابر استادان و پیشکسوتان می‌ایستادند و می‌خواندند. این مجالس در واقع، محل رفع اشکال و آزمون نهایی مداحان جوان و نوخاسته بود که در صورت تأیید استادان، لباس نوکری اهل بیت (ع) را به تن آنان می‌پوشاندند. به این معنا که مانند روحانیان که مراسم عمامه‌گذاری را در پایان دوره طلبگی برگزار می‌کنند، مداحان نیز عبای مخصوص خود را روی شانه می‌دیدند.
    سایت نینوا ، عباس کویتی پور
    به گزارش مشرق، در گذشته، پیوستن به جمع مداحان اهل بیت (ع)، به سادگی و سهولت امروز نبود و عنوان «مداح» و حتی «روضه‌خوان» را به هر ناپخته‌ای نمی‌دادند. به عبارت دیگر، اینطور نبود که افراد با درج نامشان روی پارچه‌نوشته‌ها و بنرها ظهور کنند و جامعه از آن پس، آنان را مداح بداند. سختگیری‌ استادان، انتظار مخاطبان و ملاحظات ویژه برای مداح شدن، اجازه نمی‌داد که هرکس با هر انگیزه‌ای به این جامعه مذهبی بپیوندد.

    شاید قیاس خوبی بین این دو نباشد، اما مداح شدن، همانند پروردن یک کاسب تمام عیار در بازار، آموزش‌های خودش را داشت و یک مداح جوان باید با فنون متعدد این کار آشنا می‌شد.

    در این یادداشت می‌خواهم دو شکل و روش مداحی در گذشته و امروز را در حد بضاعت فکری خود با معیارها و مؤلفه‌های ملموس به مقایسه بنشینم. پر واضح است که مقصود و منظور این یادداشت برخی از مداحان هستند و بسیاری از مداحان شناخته شده شامل این یادداشت نمی شوند.

    انگیزه‌ مداح شدن

    مهم‌ترین تفاوت بین ستایشگران بااخلاص و بعضی مداحان جوان در انگیزه ورود آنها به این حوزه است. اغلب مداحان قدیمی، خودشان برای مداح شدن اقدام نمی‌کردند، بلکه یک مرشد و راهنما با شاخصه‌های تربیتی، آنان را برای این کار انتخاب می‌کرد. دلیل این دعوت، داشتن صدای خوب، استعداد کافی در حفظ کردن شعر و مهم‌تر از همه، اخلاص، ارادت و ادب نسبت به خاندان پیامبر اکرم (ص) بود.

    در شرح حال بسیاری از این افراد، کشف و شهودهای بسیاری دیده می‌شود که مطالعه آنها، نیت و انگیزه مداحان را آشکار می‌کند. بسیاری از ذاکران بااخلاص، انسان‌هایی مستجاب‌الدعوه بوده‌اند که در مواقع سختی و رنج، پناه مردم شهر به شمار می‌آمده‌اند.

    در فضای مداحی سال‌های اخیر، گاهی این انگیزه‌ها کم‌تر به چشم می‌خورد. شوربختانه، مداحی از نظر بعضی به یک پیشه سهل‌الوصول و در عین حال، درآمدزا تبدیل شده است که البته نسبت به همه افراد فعال در جامعه مداحان جوان قابل تعمیم نیست، اما به جرأت می‌توان ادعا کرد که آن اخلاص و ادب در میان برخی مداحان امروز کم‌رنگ‌تر شده است.

    استعدادهای ذاتی

    1. صدا: یکی از فاکتورهای بسیار مهم در مداحی است که در گذشته، اهمیت کم‌تری بدان داده می‌شد. به عبارت دیگر، شمار مداحان خوش‌صدا در فضای امروز مداحی کشور، به مراتب بیش‌تر از گذشته است؛ چون در جایی که مرشدباقر معماری با گفتن عبارت «السلام علیک یا اباعبدالله» دل مردم را به سادگی می‌لرزاند، داشتن صدای خوب از مطالبات اولیه مخاطبان به شمار نمی‌رفت. با این حساب، جذب مداحانی که صاحب صدای مناسب هستند، در سال‌های اخیر سهل‌تر و این مولفه، بسیار مهم‌تر شده است.

    2. حافظه: مداحان قدیم، نه از روی کاغذ شعر می‌خواندند و نه وسایل ارتباطی برای یک مداح در دسترس بود. آنها تمام اشعار مورد استفاده‌شان را در گنجینه سینه حفظ می‌کردند و هنوز مداحانی مانند حاج سیداحمد هاشمی، بیش از 15 هزار بیت شعر، اعم از قصیده، پندیات، مرثیه و نوحه در حافظه دارند. اما سال‌هاست که مداحی به حافظه اشخاص اتکا ندارد و تمام دارایی یک مداح در دفترچه شعر او خلاصه می‌شود که این دفترچه در فصول مختلف، اعم از محرم و صفر، فاطمیه، ماه مبارک رمضان و ... تغییر می‌کند.

    3. روابط عمومی: مردمداری و دوستی و مراوده با دیگران، یکی از مولفه‌های مهم در مداحی است؛ منتها این مردمداری در مداحان قدیمی، بیش‌تر در سفره‌داری و تعامل خوب با هیئتی‌ها تعریف می‌شد و برای مداحان امروزی، در ارتباطات وسیع‌تر و حضور در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و همچنین مجالس خاص. مداحان سنتی، تریبونی جز منبر نداشتند، اما امروز مداحی که تصویر و برنامه‌اش در شبکه‌های تلویزیونی پخش می‌شود، چه از نظر خودش و چه از نظر دیگران، امتیازآورتر است. اکنون مداحانی هستند که جایگاهی مانند ستاره های سینما در میان مردم دارند و رفتارشان به شدت زیر ذره‌بین است؛ در حالی که کسی مانند حاج سیدحسن معطر بعد از 60 سال مداحی و منبر، زندگی کاملاً عادی و طبیعی دارد.

    4. سوز درون: در مداحی، چیز دیگری غیر از صدا هست که یک مداح را از سایرین متمایز می‌کند. مرحوم حاج محمد علامه، حاج علی انسانی، حاج سیدمحمد موسوی سجاسی و مداحانی از این دست، صاحب صدای عالی و صوت داوودی نبوده و نیستند، اما همان عنصری که اسمش را «سوز درون» می‌گذاریم، ما را مشتاق شنیدن صدای آنها می‌کند. وقتی می‌گویند فلانی صدایش «نمک» دارد، یا «دهنش گرم است» یعنی همین سوز درون؛ و مداحی بدون داشتن چنین استعدادی، یعنی هیچ.

    درک محضر استاد

    قدیم‌ها، مداحان را با نام استادانشان می‌شناختند و اگر کسی استاد نداشت، از پشتوانه‌ای در میان همکارانش برخوردار نبود. گویی او نه فنون کار را به خوبی می‌داند و نه راه را به درستی طی کرده است. اساتید، مردانی مجرب، کارآشنا و سختگیر بودند که مرحله به مرحله مداحی را به شاگردانشان می‌آموختند و آنان را زیر چتر خود می‌گرفتند.

    آنها به خوبی می‌دانستند که یک مداح جوان در گام اول باید شعرهای فراوانی حفظ کند و معانی این شعرها را بداند. بنابراین، قدم نخست آموزش یک استاد، معرفی اشعار بکر و پرمحتوا به هنرآموز خود بود. دیوان‌ها و کتاب‌های شعر، کم‌تر در دسترس شاگردان بود و استادان، آنچه در سینه داشتند از همین طریق به نسل بعد از خود منتقل می‌کردند.

    مداحان جوان با سختکوشی و تلاش، راه استاد را برای رسیدن به جایگاه معنوی او دنبال می‌کردند. بنابراین، بیش‌تر شاگردان، چه در فن بیان و منبرداری و چه در صوت و آواز به همان راهی می‌رفتند که استاد، پیش از این رفته بود. هنوز هم خیلی از شاگردان قدیمی و استادان حال حاضر را با نام معلم و آموزگارشان می‌شناسند.

    مداحان امروز هم بعضاً استاد می‌بینند، اما به طور عمومی، چیزی تحت عنوان استاد با آن شاخصه‌های قدیمی، دیگر نه وجود خارجی دارد و نه کسی تن به آن رنج‌ها و سختی‌ها می‌دهد. مداحان امروز، معمولاً خودآموزند و دل به شاگردی و آموختن نمی‌دهند. البته بعضی مداحان معروف و ذاکران مشهور، با وجود داشتن استادان متعدد، با ایده‌ها و سبک‌های شخصی در جامعه جا باز کرده‌اند.

    در سال‌های نه چندان دور، مداحان نوپا در مجالس عمومی، مداحی را می‌آموختند و پس از طی دوره‌های متعدد، در همین مجالس و برابر استادان و پیشکسوتان می‌ایستادند و می‌خواندند. این مجالس در واقع، محل رفع اشکال و آزمون نهایی مداحان جوان و نوخاسته بود که در صورت تأیید استادان، لباس نوکری اهل بیت (ع) را به تن آنان می‌پوشاندند. به این معنا که مانند روحانیان که مراسم عمامه‌گذاری را در پایان دوره طلبگی برگزار می‌کنند، مداحان نیز عبای مخصوص خود را روی شانه می‌دیدند.
    سامان میرزائی بوشهر

    منبع : سایت نینوا ، عباس کویتی پور

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار