مطبوعات هنوز هم تأثیرگذارند
پارسینه: حمایت از مطبوعات حتی مطبوعات مخالف درواقع حمایت از خود دولت است. ما تجربه دو دولت را داریم که با فشار تک صدایی میخواست خود را جا بیندازد اما عاقبتش آن شد که دیدید. نفع دولت در این است که از مطبوعات موافق و مخالف دفاع کند البته مطبوعات هوچیگر، جوساز، دروغ نویس و مطبوعاتی که همهچیز را کج میبیند، نمیتوان در دسته مخالف یا موافق گنجاند، آنها نوع دیگری هستند که حسابشان جداست.
به گزارش پارسینه، گفتهمیشود ایران در زمره 10 کشور با تعداد مطبوعات بالا قرار دارد. تعداد، عدد. اکنون عدد برای ما از نان شب هم واجبتر است. حتی وقتی به ما خبرنگاران درس خبر میدهند میگویند بگرد ببین عدد بزرگ مصاحبه چیست، همان را تیتر کن. بهخاطر همین، اگر روزی خبرنگار حوادث شوی دوست نداری برای تهیه گزارش از یک حادثه بدون کشته خودت را به زحمت بیندازی. مگر خبر بدونکشته هم میشود؟ میگویند در اینحادثه 50 نفر سوخته و به بیمارستان رفتهاند. نظرت جلب نمیشود و میپرسی کشته مشته چیداره؟ بعد که به این باور رسیدی، دیگر حادثه تک کشتهای نظرت را جلب نمیکند. بعد به همکارانت فخر میفروشی که خبر من کشتههای بیشتری از خبر تو داشت.
اینچنین است؛ ما به «اعداد» و به «تعداد» خیلی علاقهداریم. ما همیشه در اعلام «تعداد» چشم مخاطب را از کاسه در میآوریم. برای مطبوعات، بهترین عددی که تا بهحال اختراع کردهایم، همین استکه جزو 10 کشور با تعداد مطبوعات بالاییم. حالا که تعداد مطبوعات مان بالا است تعداد مطبوعه خوانهایمان چقدر است؟
روزنامهها، روزنامههایی که با خون دل روزنامهنگاران و با پولهایی که به سختی بهدست میآید، منتشر میشود تا ساعت 9 شب روی دکهها میماند و سپس بستهبندی میشود تا بهعنوان مرجوعی به واحدهای توزیع صاحبانش تحویل داده شود. اما وقتی میخواهیم از رشد مطبوعات حرف بزنیم، میگوییم ما جزو 10 کشور برتر دارای تعداد بالای مطبوعاتیم. مطبوعاتی که خوانده نشده خمیر میشود، باید با بیانی غیر از آمار توصیف و تحلیل شود.
سدی به نام مجوز
اگر بخواهیم اوضاع رسانههای کاغذی کشور را تحلیل کنیم، بهتر است از ابتدا به روند و پروسه راهاندازی نشریه نگاهی بیندازیم.
در کشور ما برای راهاندازی نشریه باید از وزارت فرهنگ مجوز دریافتکنید. نامش مجوز است اما چیزی است در حکم هفت خوان رستم. تأییدیههای متعدد، استعلامهای وقتگیر، پرکردن فرمهای متعدد و صبر و انتظار طولانی بیشتر از ماه و سال از جمله موانع متعددی است که گرفتن و تهیه آن گاه متقاضی را منصرف و تشویق میکند وقت و سرمایه خود را برای کاردیگری بگذارد. دریافت مجوز، یکی از موانع رشد مطبوعات چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی است.
وقتی از محمد قوچانی روزنامهنگار و سردبیر مجله مهرنامه درباره محدودیتهای روزنامهها و موانع رشد مطبوعات در ایران میپرسیم، ابتدا به مشکل مجوزگیری اشاره میکند: «محدودیت تنها یک طرف قضیه است و ما نباید انتظارات رؤیایی در این فضا داشته باشیم. اگر بخواهیم درست قدم برداریم، ابتدا باید مانعی به نام امتیاز مطبوعات و دریافت مجوز را از بین ببریم.»
همین ایده را نیز دکتر محمد مهدی فرقانی استاد روزنامه نگاری دانشگاه دارد: «دریافت مجوز برای انتشار نشریه یکی از موانع رشد نشریات است و به شکل فیلتری غیر منطقی عمل میکند و موجب میشود کسانی که استقلال فکری و عملی دارند کمتر بتوانند مجوز دریافت کنند. ایننوع فیلترگذاری در نخستین قدم به فضای مطبوعات ضربه میزند.»
یکی از متقاضیان هفتهنامهای اجتماعی، فرهنگی را تصور کنید که دارای تخصص روزنامهنگاری و جامعه شناسی است. او از روزی که برای دریافت مجوز نشریه اقدام کرد تا 6 سال بعد که هنوز امتیاز نشریه به او داده نشده بود، انتظار کشید و وقتی دید ارزش سرمایهاش هر سال کمتر شده است، با همان سرمایه مغازهای باز کرد و ماست بندی راه انداخت. اکنون، او دارای مشتریانی است که برای ماست و سرشیر و دوغ تولیدی کارگاهش میمیرند.
قوچانی درباره راه چاره مشکل دریافت مجوز میگوید: «نشریات باید مثل شرکتها ثبت و بلافاصله پسازثبت براساس قانون منتشر شوند و فعالیت کنند و اگر مرتکب تخلفی شدند، از طریق شاکی خصوصی یا عمومی به خطای آنها رسیدگی شود. برای اجرای درست این روش هم لازم است که تصویر روشنی از خط قرمزها وجود داشته باشد و مرز قانون و شبهقانون
مشخص باشد.»
قوچانی میگوید: در روزنامه نگاری فقط باید تلقی قانونی و غیر قانونی حاکم شود تا هم رسانهها براساس قانون منتشر شوند و مطلب تهیه کنند، هم برای برخورد با رسانههای متخلف براساس قانون رفتار شود. وجود تلقی خودی و غیر خودی باعث میشود که تعدادی نشریه بهجای کار روزنامه نگاری، به جوسازی علیه بقیه مطبوعات مشغول باشند که این رسانهها نقش رسانههای رسمی را بازی میکنند و عمدتاً از جریانهای اصولگرا و برخی جریانهای دیگر هستند. البته ما این را هم دیدهایم که در قوه قضائیه مواردی رسیدگی و حکمهای مناسبی درباره رسانههای متخلف صادر شدهاست و این نشان میدهد که ظرفیت برخورد قانونی با نشریات متخلف وجود دارد پس نیازی نیست تشکیلاتی مجوز صادر و متقاضیان را مدتهای طولانی
معطل کند.»
جذب مخاطب، حرفهای گری
«بجز یک دوره خاص و کوتاه در اواسط تا اواخر دهه 70، هنوز پیشنیامده است که رقابت حرفهای و کیفی در محتوای نشریات بر فعالیت آنها حاکم شود که آن نیز در حد بالایی مدیون تغییر فضای جامعه و حاکم شدن روحیه اصلاحگری بود. همیشه عامل کیفیت یکی از دلایل اصلی جذب مخاطب در محصولات فرهنگی
است.
وقتی از علیاکبر قاضیزاده روزنامه نگار و مدرس روزنامهنگاری درباره رشد یا رکود کیفی مطبوعات میپرسم، به مشکلات تحمیل شده از بیرون بر رسانهها اشاره میکند: «سیاست زدگی در فضای مطبوعات متأسفانه جزوی از کار آن شده است. ظاهراً نمیتوان این وصله ناجور سیاست زدگی را از پیکره مطبوعات کند و دور انداخت. فشار عامل سیاستزدگی فضای رسانهای را از نیروهای کیفی خالی کرد و طبعاً جای قلمهای توانا تا حدود زیادی خالی است. اینکه میبینیم سالها میگذرد اما کیفیت رسانهها نوسان دارد، گاهی در رشد است و گاهی در رکود.»
از قوچانی که درباره کیفیت محصولات مطبوعاتی میپرسم، تأثیر آسیبهای وارده بر مطبوعات را یکی از دلایل افت کیفیت میشمرد: «مطبوعات ما صدمات زیادی دیدهاند. صدمات درونی و بیرونی را باید نشست و دقیق تحلیل کرد. خلاصهاش ایناست که فشارهای وارده در دولتهای نهم و دهم بر مطبوعات آزاد خصوصاً در دوره مدیریت یکی از معاونان مطبوعاتی صدمات زیادی به نشریات وارد آورد. گرچه دولت را نباید تنها عامل رشد یا رکود مطبوعات دانست چون عوامل دیگری هم دخالت دارد اما دولت بهعنوان تسهیلکننده یا مانع گذار، مهم است و در آن دوره نقش خود را در افزایش کیفیت رسانهها خوب بازی نکرد و بر عکس، از یک سو مانع ثبات شغلی و از سوی دیگر مانع شکلگیری جریانهای رسانهای حرفهای و آزاد شد. >
آسیبهای درونی نیز، بخشی بهخاطر ظهور و گسترش فناوریهای نو است و بخشی نیز متأثر از فشارهای بیرونی دولتهای نهم و دهم بود. فناوریهای نو و رسانههای الکترونیک باعث شده است که سرعت تولید انتشار خبر و رساندن آن به مخاطب فوقالعاده افزایش یابد. بنابراین، مفهوم خبر با غول جدیدی روبهرو شده و این اتفاق، باعث ضعف اساسی در تولید و انتشار خبر از سوی رسانههای مکتوب شده است. آسیب درونی دیگری که متأثر از فشارهای بیرونی است، خالی شدن رسانهها در سالهای 84 تا 92 از روزنامهنگاران قوی و حرفهای است. مهاجرت شماری از روزنامهنگاران که تجربیات خود را نیز به خارج از ایران بردند به نشریات ضربه زد. برخی از روزنامهنگاران حرفهای نیز یا گوشهگیر یا کنار گذاشته شدند که باعث قطع ارتباط نسلی در حرفه روزنامهنگاری شد. نسلهای جدیدی آمدند اما چون ارتباطی با نسل حرفهای قبلی وجود نداشت، کیفیت محصولات مطبوعاتی بشدت پایین آمد. البته اگر به همکارانم جسارت نشود، معتقدم هنوز هم میشود در ایران مطبوعاتی منتشر کنیم که تیراژ بالاداشته باشد و مخاطب جذب کند. میتوان کاری کرد که کالای بهتری پای دکهها برود گرچه همین الآن هم مطبوعاتی که تولید
میشود تأثیرگذار هستند و اینرا از برخوردهای بیرونی
میتوان فهمید.
دولت میتواند
نقش دولت؛ دولتها هرچند با گرایشهای مختلف درباور اینکه از رشد مطبوعات نفع میبرند مشترکند حتی اگر اعلام نکنند، وقتی به رفتار دولتهای مختلف در برخورد با رسانهها دقت میکنید، میبینید نمودار حمایت مادی و معنوی از نشریات در دوره حاکمیت هر دولتی رشد خود را دارد هرچند اگر این حمایتها شامل همفکرها و هم نحلههای سیاسی شده باشد. نترسید، قصد آمار دادن نداریم. دولتها عمدتاً به رسانهها به چشم باز و یار و یاور خود نگاه کردهاند گرچه در دولتهای نهم و دهم این نگاه عادلانه توزیع نشده بود و فقط شامل حال رسانههای هم جهت با دولت میشد اما همین نگاه به رسانهها و مطبوعات نشان میدهد که میتوان به حمایتهای دولتی خصوصاً حمایتهای معنوی
تکیه کرد.
قاضی زاده هیچ دولتی را از مطبوعات بینیاز نمیداند: «به عقیده من، دولتها به این دلیل باید از مطبوعات حمایت کنند که خود به حمایت نیاز دارند. حمایت از مطبوعات حتی مطبوعات مخالف درواقع حمایت از خود دولت است. ما تجربه دو دولت را داریم که با فشار تک صدایی میخواست خود را جا بیندازد اما عاقبتش آن شد که دیدید. نفع دولت در این است که از مطبوعات موافق و مخالف دفاع کند البته مطبوعات هوچیگر، جوساز، دروغ نویس و مطبوعاتی که همهچیز را کج میبیند، نمیتوان در دسته مخالف یا موافق گنجاند، آنها نوع دیگری هستند که حسابشان جداست.»
ما وقتی به دولت آقای روحانی نگاه میکنیم، میبینیم توانسته خدمت بزرگی به مطبوعات بکند و امتیازهای خوبی به متقاضیان جریانهای متعدد داده و توانسته است فضای مثبتی برای کسانی ایجاد کند که علاقهمند انتشار نشریه هستند.»
*ایران
ارسال نظر