گوناگون

آماده محاکمه هستم؛ حتی علنی!

پارسینه: آقای احمدی‌نژاد در سهام عدالت و استراتژی اقتصادی‌اش در یارانه‌ها اشتباه کرد. وقتی تورم بالا می‌رود، قدرت خرید مردم نسبت به گذشته زیاد نمی‌شود حتی بعضا کسی درآمدش ثابت باشد، قدرتش کم می‌شود.

به گزارش پارسینه، از زمانی با احمدی‌نژاد آشنا شد که استاندار فارس بود. در آن زمان محمود احمدی‌نژاد هم استاندار اردبیل بود پس نمی‌توان منکر ارتباط آنها باهم شد. احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور شد و این آشنایی را فراموش نکرد پس به محمد جهرمی، مدیریت وزارت کار را سپرد و در دولت دهم اما وزارتخانه‌ای به او سپرده نشد که شاید دلیلش چندین استعفایش در دولت نهم و انتقاداتش بود. در دولت دهم بر کرسی مدیریت بانک صادرات نشست و آن زمان تصور نمی‌کرد که نامش در پرونده فساد اقتصادی 3 هزار میلیاردی مطرح شود چون سوابق او هیچ انطباقی با این تخلفات نداشت. اکنون اهمال در مدیریت اتهام اوست و می‌گوید حاضر است در دادگاه علنی به دفاع از خود بپردازد. آیا جهرمی ناگفته‌هایی دارد که می‌خواهد آنها را در دادگاه علنی کند؟ خودش به این سوال با لبخند پاسخ می‌دهد و می‌گوید «منظورم این بود اگر ناگفته وجود داشته باشد!» به هر حال اکنون در ساختمانی در پاسداران تهران روزهای آرامی را می‌گذراند، شاید به روزهایی فکر می‌کند که تصور نداشت روزی نامش در پرونده فساد اقتصادی 3 هزار میلیاردی باشد و مهم‌تر از آن به روزی رسید که هدفش سازمان دادن به سیستم ارائه تسهیلات بانکی بود. چندان برایش خوشایند نیست به بررسی آن پرونده بپردازد اما قاطعانه می‌گوید حاضر است در دادگاه حتی اگر علنی باشد از خود دفاع کند. انتقادتی به عملکرد اقتصادی دولت دارد البته رای او در سال 92 با نام حسن روحانی به صندوق انداخته شد. امیدوار است پرونده هسته‌ای ایران با موفقیت به پایان برسد اما تاکید دارد 80 درصد مشکلات کشور مربوط به بی‌تدبیری است و نه تحریم. متن گفت‌وگوی محمد جهرمی با آرمان در ادامه آمده است که می‌خوانید:

یک‌سال و چند ماه از عمر دولت‌ تدبیر و امید گذشته است، عملکرد دولت یازدهم را تا به اینجای کار چگونه ارزیابی می‌کنید؟
دولت یازدهم هم مانند سایر دولت‌های دیگر، وعده‌ و قول‌هایی را به مردم داده است که می‌توان این وعده‌ها را به دو دسته کوتاه‌مدت و بلندمدت تقسیم کرد. یکی از این وعده‌ها، بهبود وضعیت اقتصاد و معیشت مردم بود که در سال گذشته رو به نزول رفته بود. در بخش سیاست خارجی و ارتباطات روابط بین‌المللی، تعامل با قوای دیگر مدنظر بود که درحال حاضر، با توجه به تعاملی که وجود دارد آرامش در کشور حاکم شده است ولی در دولت قبل، اختلاف‌نظراتی که میان قوا بود، مردم را اذیت می‌کرد. در نهایت همین مردم منتظر تحقق وعده‌ها و قول‌هایی هستند که دولت به آنها داده است.

با توجه به مواردی که اشاره کردید دولت در کدام بخش موفق بوده است؟
تعاملی که دولت با قوای دیگر برقرار کرده، سبب از بین بردن بسیاری از تنش‌ها شده است. تقویت روابط بین‌المللی است که این دولت بهتر از گذشته عمل کرده و می‌توان آن را از مهم‌ترین اقدامات دولت تدبیر و امید به‌شمار آورد.

دولت در کدام بخش ضعیف عمل کرده است؟
دولت در مسائل اقتصادی هنوز نتوانسته موفقیتی را به‌صورت کامل کسب کند البته طبیعی هم است. بحث اقتصادی، بحث میان‌مدت و بلندمدت را به خود می‌گیرد یعنی مبحثی نیست که در کوتاه‌مدت مطرح شود. زمینه اجرایی برای اینکه کشور از یک رکود مزمن خارج شود هنوز دیده نمی‌شود.

آقای جهرمی شما را مقصر می‌دانم؛ به‌دلیل اینکه به گفته خودتان در دولت نهم که وزیر بودید، چهار بار استعفا دادید. چرا در همان زمان نقاط ضعف دولت را مطرح نکردید تا جامعه با آگاهی بیشتری در انتخابات دهم ریاست‌جمهوری به پای صندوق‌های رای برود؟
همان زمان هم من انتقادات شدیدی به برخی سیاست‌های پولی و بانکی و واردات بی‌رویه شکر و مجموعه برخوردهایی که در مسائل اقتصادی داشتم و مطرح کردم، در آن زمان به‌قدری نسبت به مسائل اقتصادی انتقادات شدید وارد می‌کردم که حتی به من گله می‌کردند که چرا به این اندازه شدید انتقاد می‌کنم. من حتی در مصاحبه‌ای خیلی صریح و علنی گفتم؛ «این سیاست‌هایی که بانک مرکزی به عهده گرفته، تیر خلاص به تولید است». انتقاد بیشتر از این را انتظار داشتید؟ یا در رابطه با واردات بی‌رویه شکر، اولین کسی که انتقاد کرد، بنده بودم و این انتقاد خیلی هم علنی بود. انسجام نظام، انسجام دولت، انسجام مجموعه‌های کشور در ابتدا باید با انتقادات خصوصی و در یک جلسات غیرعلنی صورت بگیرد چرا که انسجام نظام مهم است و انسجام ملی نیزمهم است. من همه این کارها را که می‌کردم و زمانی که به نتیجه نمی‌رسیدم انتقادات را به نحو دیگری بیان می‌کردم؛ حتی من نامه به بزرگان کشور درباره نوع عملکردها هم می‌نوشتم.

پس چرا این انتقادات، تاثیرگذار نبود؟
مگر الان هرچه گله و انتقاد کنم، موثر است؟
در مصاحبه‌های قبلی چند مرتبه عنوان کرده بودید که «ترسیدید دست اطرافیان رو بشود»، بالاخره این اطرافیان را چه زمانی می‌خواهید معرفی کنید؟
من مواردی را که می‌دانستم گفتم. من گفتم «می‌ترسم که اینطور بشود»، دلیل آن نمی‌شود که من همه را بشناسم. البته اسامی چند نفرشان رو شد که حتی پرونده تشکیل دادند و حکم هم گرفتند که حتی بعضی از این افراد معاون وزیر حتی از افراد مدیرکل راه و ترابری هم بود.

آقای دکتر شما در کارنامه کاریتان سابقه چندسال استانداری در بخش مدیریتی و شهرهای مختلف داشته‌اید.عملکرد وزارت کشور در دولت یازدهم را چگونه می‌بینید؟
وزارت کشور تحولات مختلفی را در کشور داشته است. وزارت کشور نهاد بسیار حساسی به‌شمار می‌آید. هر چقدر استانداری‌ها قوی‌تر و شخص استاندار قوی باشد، دولت در اجرای سیاست‌هایش راحت‌تر عمل می‌کند، در استان‌ها آرامش بیشتری حاکم می‌شود و همچنین توسعه آن استان‌ها بیشتر مدنظر قرار می‌گیرد. من افرادی را به‌عنوان استاندار می‌شناسم که با همان هدف، اقتدار نظام و دولت منصوب شدند بعضی‌ها را هم نمی‌شناسم، امیدوارم استانداران بتوانند نقش‌آفرینی بهتری را در رابطه با سیاست‌های کلی کشور و دولت دنبال کنند. یک مقدار هم حق را به استانداران فعلی بدهید. من در دوران‌های مختلفی استاندار بودم از اول انقلاب، از سال 61 استاندار بودم، پیش از آن هم معاون سیاسی بودم و در دولت‌های گوناگون با وزرای مختلف همکاری کردم. در نوسانات مختلف حوادث سیاسی و اقتصادی کشور بودم مثلا در زمانی که بحث منافقین و فرار بنی‌صدر و موضوع جنگ و کم‌شدن بنزین و کوپنی‌شدن و... وجود داشت، در بسیاری از مجموعه‌ها حضور داشتم. شرایط را اگر ببینید، الان شرایط استانداران، شرایط متعادلی نیست.

منظورتان چیست؟
الان پولی ندارند که کار عمرانی انجام دهند. الان دولت در رابطه با تامین مالی زیرساخت‌ها با مشکلاتی رو‌به‌رو است. جاده‌های نیمه‌کاره دوباره نیمه‌کاره می‌ماند و مجموعه کارهای عمرانی باید توسعه پیدا کند. نرخ بیکاری کم نمی‌شود مخصوصا در استان‌هایی که بحران بیکاری در آن وجود دارد مثل لرستان و کرمانشاه که این استان‌ها با بحران بیکاری مواجه هستند. به نظر من، الان وضعیت کار در استان‌ها اگر سخت‌تر از گذشته نباشد، آسان‌تر هم نیست.

شما موافق هستید که هر دولتی باید استاندار را از طیف خودش انتخاب کند؟
بله. من از ابتدا هم می‌گفتم استاندار نماینده دولت در آن منطقه است. استاندار نماینده دولت به‌شمار می‌آید و نماینده وزارت کشور هم نیست. درست است که وزارت کشور، مجموعه سیستم ارتباطی با استانداران و مجموعه کار خدمات اداری آنها را پیگیری می‌کند اما استاندار منتخب دولت است.

شایعه شده بود شما 29 میلیون حقوق می‌گرفتید؟
این رقم دروغ بود.الان بنده بازنشسته‌ام و حقوقم طبق قانون بازنشستگی کشور پرداخت می‌شود.

الان حقوق‌بگیر کدام نهاد هستید؟
سازمان بازنشستگی کشور و بدانید که بیش از 3-4 میلیون تومان نمی‌تواند حقوق بدهد.

یعنی شما از این دفتری که مشغول کار هستید و مصاحبه ما با شما در آن انجام می‌شود، هیچ حقوقی دریافت نمی‌کنید؟
نخیر، ما الان طبق قانون جزو سازمان بازنشستگی هستیم.

آخرین تماسی که با آقای خاوری داشتید، چه زمانی بود؟
همان موقع که فرار کرد، بنده تماسی با او نداشتم.

آقای خاوری برای توجیه عملکرد خود از شما کمکی نخواست؟
شما فکر می‌کنید بنده ‌می‌توانم این نقش را داشته باشم. بنده، کسی بودم که این مجموعه را به قوه قضائیه، وزارت اطلاعات و مراجع ذیصلاحش معرفی کردم بالاخره آقای خاوری هم در این قصه فرار کرد. پس معلوم است که با بنده تماس نخواهد گرفت.

فکر می‌کردید که در این پرونده اسم شما نیز مطرح شود؟
نه به هیچ عنوان! طبیعی است که الان گله‌مند باشم. من یک‌بار گفتم یک کسی یک نفر دیگر را زیر کرده بود، اما به‌جای آنکه فرد متخلف و ضربه‌زننده به عابر را بگیریم، با آن فردی برخورد شد که مصدوم را به بیمارستان رساند. من فکر می‌کنم هم قوه قضائیه و هم جامعه تا حدودی به این نتیجه رسیده است.

وضعیت پرونده شما به چه صورت است؟
این پرونده همچنان باز است و هنوز هم ما را نخواسته‌اند. مراجع ذی‌ربط عنوان می‌کنند که می‌خواهند محاکمه بکنند ما هم آماده هر نوع محاکمه علنی هستیم.

اتهام شما چه بود؟
اول گفتند شما اهمال کردید ولی فعلا که ما را نخواسته‌اند. اگر بخواهند هم ما آمادگی داریم که حتی به صورت علنی موضوع را پیگیری کنند. کمک می‌کنیم زوایای پنهانی از این پرونده اگر باقی مانده باشد، روشن بشود.

زوایای پنهانی دارد؟
نمی‌دانم، عرض کردم اگرمانده باشد.

شما مخالف جدی نحوه اجرای یارانه‌ها بودید؟
الان هم هستم.

به‌نظر شما دولت یازدهم مجبور شد اجرای یارانه‌ها را ادامه بدهد یا می‌توانست آن را قطع کند؟
دولت یازدهم اشتباه آقای احمدی‌نژاد را تکرار کرد.

به نظر شما چه کار باید می‌کرد؟
یارانه‌ها درحال حاضر، نزدیک به 48هزار میلیارد تومان در سال هزینه دارد. این مجموعه برای تعدادی از خانوارها خوب است مثل بخش روستایی، بخش شهرهای کوچک یا مجموعه افراد آسیب‌پذیری که تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد هستند و این افراد قابل شناسایی هستند. چه کسی می‌گوید که این افراد قابل شناسایی نیستند؟ بعضی از مسئولین دولتی می‌گویند این افراد 14 میلیون هستند یا 15 میلیون یا 10 میلیون، فرق نمی‌کند ولی 70 میلیون نفر نیستند الان دولت وضع خوبی ندارد. شما وقتی بودجه عمرانی به استان‌ها نمی‌دهید یا درمجموع، سرمایه‌گذاری‌های جدید نمی‌کنید، اشتغالتان هم حل نمی‌شود، تولید حل نمی‌شود، می‌گویید تورم را پایین آوردیم. درست است ولی در هر زمانی شوک اقتصادی در یک کشوری اتفاق بیفتد، سال‌های بعد تورمش مستهلک می‌شود. دولت یازدهم هم نبود و یک دولت دیگری در کسوت دولت یازدهم بود، همین اتفاق رخ می‌داد. زمانی که بالاتر از 30 درصد رشد نقدینگی دارید، نمی‌توانید بگویید من عوامل تورم را پایین آوردم. حق را در یک قسمت به دولت می‌دهم، آن بخش که در کاهش و ثبات نسبی قیمت ارز، تاثیر دارد ولی چقدر تاثیر دارد؟ در حد 42 درصد تورم بیاید 19 درصد؟ رکود دارد شدیدتر می‌شود. حرفی که بعضی از مسئولان می‌زنند مبنی بر اینکه کشور دارد از رکود خارج می‌شود، قبول ندارم. شاید آمار درست باشد و به مرکز آمار و بانک مرکزی خدشه وارد نمی‌کنم ولی شما چرا آن قسمت پنهان را نمی‌گویید که ما هنوز به تولید سال 90 هم نرسیده‌ایم. یک‌باره تولید خودرو از یک میلیون و 100 و یک میلیون 200 هزار تا از سال 92 به 300-400 هزار رسید.

دلیلش چه بود؟
مشکلات تحریم و هم مشکلات دیگر در کشور. حالا این در طول سال شد 400 هزار ولی ماهانه می‌شود حدود 37تا 38 هزار عدد پس نسبت به سال 90 هنوز خیلی فاصله دارد. چرا آن قسمت را نمی‌گویید؟ هنوز رکود خیلی زیاد است. دولت در بخش‌هایی موفق بوده ولی در بخش‌های اقتصادی هنوز موفقیتی ندارد. احساس می‌کنم که باید در میان‌مدت و بلندمدت انتظار داشته باشیم. روند، روند درستی نیست. در رابطه با مساله نقدینگی سال گذشته یا حتی نقدینگی همین 6 ماهه اول رشدی نداشته است و اینها را باید تحلیل کرد که اگر رکود فعلی نبود، تورم چقدر بود.

منظورتان این است که دولت در برخی امور، کم‌کاری می‌کنید؟
نه اما همه مطالب را کامل نمی‌گوید.

پس امید است که مثل دولت قبل نیست؟
بعضی از مجموعه‌ها مشکلش همین است و می‌خواهند آن امیدی که در جامعه هست، کم نشود.

برخی می‌گویند دولت یازدهم ویرانه تحویل گرفت که کمی بی‌انصافی است. پاسخ شما به این منتقدان چیست؟
باید دید در چه قسمت‌هایی ویرانه تحویل گرفته است .
منظورشان بیشتر در قسمت اقتصادی است.
این حرف‌ها را اکثر مسئولین نسبت به مسئول قبلی می‌گویند.
ولی آقای خاتمی پس از تحویل گرفتن دولت از آقای ‌هاشمی این حرف را نزد!
افرادی که کار اداری و مدیریتی کرده باشند، این حرف را نمی‌زنند.

یعنی می‌خواهید بگویید رئیس‌جمهور کار اداری نکرده است؟
من کاری به فرد ندارم، کار به حرف دارم. من واقعا کسی بودم که به دولت رای دادم، به آقای روحانی رای دادم و امیدوارم سیاست‌های بین‌المللی را بتواند پیش ببرد و اعتقادم هم همین است که ان‌شاا... بتواند مشکلات اقتصادی را حل کند. چون تیم اقتصادی دولت، تیم تجربه‌داری است. آن انسجام لازم را باید پیدا کند و سیاست‌های لازم در برنامه لازم را هم به‌دست بیاورد.

به بحث یارانه‌ها برگردیم. با توجه به مواردی که اشاره کردید، راه‌حل چیست؟
آقای احمدی‌نژاد در سهام عدالت و استراتژی اقتصادی‌اش در یارانه‌ها اشتباه کرد. وقتی تورم بالا می‌رود، قدرت خرید مردم نسبت به گذشته زیاد نمی‌شود حتی بعضا کسی درآمدش ثابت باشد، قدرتش کم می‌شود. اگر درآمدش با آن تورم بالا برود، همان وضعیت را دارد. شما وقتی که می‌آیید قیمت‌های حامل‌های انرژی را بالا می‌برید، تورم را به جامعه تزریق می‌کنید. بعد می‌گویید یک کمکی به ملت کردیم، چه کمکی کردید؟ شما ببینید تورم چقدر از آن کمک را بلعید. من یک‌دفعه گفتم شما 45 تومان می‌دهید به مردم ولی 450 هزار تومان از جیبشان می‌گیرید. این فایده ندارد 45 هزارتومان ندهید 400 هزارتومان هم نگیرید. یکی از وظایف مهم بانک مرکزی و دولت‌ها، این است که بتوانند قدرت خرید مردم را حفظ کنند. شما الان ببینید که در زمان شهید رجایی، بنزین یک تومان بود. حتی قسمتی از این یک تومان را آورد و در کارهای عمرانی هزینه کرد. آن موقع، مشکل جنگ و جبهه بود .الان شما ببینید آن یک تومان با قیمت فعلی ما چه تفاوتی دارد؛ برداشتید قیمت بنزین را هزار تومان کردید و تورم را بالا می‌برید. البته مخالف افزایش قیمت بنزین نیستم ولی مخالف افزایش قیمت گازوئیل هستم چون گازوئیل، حمل‌ونقل کشور است. بنزین هم است ولی نه به آن اندازه که مازوت گازوئیل است. در تولید از مازوت استفاده زیادی می‌شود، اینها را باید با هم ببینید چون یک سیکل به هم پیوسته است. شما تورم را بالا بردید، قیمت ارز یک موقعی هزارتومان بود، حالا شده 3000 تومان. همین الان هم باز می‌گویید که ما بیش از یکصدهزار میلیارد تومان داریم، یارانه می‌دهیم وقتی این تورم بالا می‌رود، قیمت ارز به نسبت قدرت پول ملی ما پایین می‌آید یعنی ارزش پول ملی ما پایین می‌آید و این فاصله بیشتر می‌شود به عبارتی به‌جای 45 تومان باید 450 هزارتومان بدهد. این نوع سیکل اشتباه است مثل این است که ما یک نقطه مرکزی داریم که مدام شعاعمان را اضافه می‌کنیم. از این نقطه مرکزی به‌جای اینکه وصل بشویم، شعاع را اضافه ‌می‌کنیم و دورتر می‌شویم.

اگر شما جای دولت بودید چه تصمیمی برای یارانه‌ها می‌گرفتید؟
بعد از آقای احمدی‌نژاد خیلی رک و پوست‌کنده صحبت می‌کردم، فقط افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی و بعضی‌ها که باید یارانه دریافت کنند، تحت پوشش قرار می‌دادم.

فکر می‌کنید مردم به این تصمیم قانع می‌شوند؟
فکر می‌کنم بعضی موقع‌ها باید مسئولان ما جرات داشته باشند، جرات اجرای بعضی از کارهای اساسی و زیربنایی. من دنبال این رای اگر باشم، مثل بعضی از مسئولان مختلف در مجموعه می‌روم پول توزیع می‌کنم ولی اگر بخواهم کشور و مردم را نجات بدهم و شغل ایجاد کنم، این پول را می‌برم در کارهای اساسی و زیربنایی، تولید و اشتغال و مجموعه‌هایی که باعث رشد صادرات شود.

قبول دارید عملکرد 8 ساله دولت آقای احمدی‌نژاد، مردم را بدبین کرده است و به این راحتی‌ها قانع نمی‌شوند؟
البته بدبین کردن، سلیقه‌ای است. یکسری بدبین هستند و یکسری نیز خوشبین. رای‌گیری نکردیم که ببینیم مردم خوشبین هستند یا بدبین. ولی من خودم مثل بعضی‌ها مخالفم.

نقش برخی نمایندگان مجلس در این هیاهوهای اقتصادی را چطور ارزیابی می‌کنید؟
متاسفانه در کشورمان نهادی نیست که نظارتی بر مجموعه حرف‌های مسئولان و بعضی سایت‌ها، خبرنگارها و مجموعه نمایندگان داشته باشد. اگر اینطور باشد خیلی از مسائل حل می‌شود. اگر بتوانیم صداقت را در کشورمان در مجموعه مسئولان، خبرنگاران، رسانه ملی و مجموعه سایت‌ها افزایش بدهیم، مملکت بسیار رشد می‌کند.

پایان موفق مذاکرات هسته‌ای چقدر می‌تواند در تحریم‌ها تاثیرگذار باشد؟
بسیار موثر است، میز مذاکره نباید ترک شود.

در دوره احمدی‌نژاد میز مذاکرات ترک شد.
من نظر خودم را می‌دهم. میز مذاکره نباید ترک بشود. فکر می‌کنم، اینطوری قشنگ‌تر باشد. دو طرف کوتاه بیایند، به قول آقای ظریف باید طرف مقابل تصمیم شجاعانه‌ای بگیرد آنها هم در کشورهایشان با مخالفینی رو‌به‌رو هستند.

سوم آذر را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟
یا توافق نمی‌شود یا توافق شکننده کم‌حجمی اتفاق می‌افتد.

پیش‌بینی شما چیست؟
برداشت من این است که بالای 50 درصد تمدید می‌شود. ولی از آن طرف هم اگر تمدید نشود یا به توافقی برسند، زمانبندی برای رفع تحریم‌ها خیلی زمان کوتاهی نخواهد بود.

این مشکلات اقتصادی چقدر به تحریم و چقدر به بی‌تدبیری مدیران برمی‌گردد؟
80 درصد بی‌تدبیری است. ما می‌توانیم با تحریم زندگی کنیم نه اینکه من قبول داشته باشم که کشور ما کشور ثروتمندی است، مردم ما مردم باهوشی هستند اینها را می‌گوییم ولی از این ثروت استفاده نمی‌کنیم، یک نعمت خدادادی است، مردم استفاده نمی‌کنند. بسیاری از مردم ما توان کارآفرینی دارند. دنیا مگر چطوری رشد کرده است؟ الان از لحاظ علمی جوان‌های بسیار خوبی که داریم، کم نیست. اینها باید تبدیل به تجلی‌سازی ایده‌ها بشود. شما 4 داروی درست و حسابی بسازید، خیال می‌کنید داروسازی آلمان یا داروسازی آمریکا که درآمدشان به 45 یا 46 میلیارد یورو رسید که به اندازه پول نفت ماست، چه کار کردند؟ مگر غیر از این است شما در داروسازی می‌توانید پیشرفت بسیار خوبی داشته باشید؟

دولت تدبیر و امید چقدر تدبیر را در پیش گرفته است؟
هنوز نمی‌شود نظر داد ولی در بعضی مسائل نشان داده و در بعضی مسائل هم تدبیری نشان نداده است.

بیشتر در کدام مسائل؟
در مسائل اقتصادی خیلی عقب هستیم. مسکن مهر شاید یک طرح عجولانه‌ای باشد. ولی مسکن مهر به اشتغال کمک کرد، به رونق اقتصادی کمک کرد، یک تعدادی را درست عمل کرد و مردم خانه‌دار شدند. یکسری هم در جاهایی اشتباه کرد و درست عمل نکرد. زیرساخت‌ها قبل از اینکه درست شده باشد، آمدند و تصمیم‌گیری کردند. یک دفعه رفتند شهرک پایین تهران و قرار بود برای 20هزار متقاضی ساخت مسکن درنظر گرفته شود اما 100هزار نفری کردند. اینها را من قبول دارم ولی بالاخره یک کمک‌هایی هم کرد. البته تورم را هم بالا برد که من قبول دارم ولی بالاخره یک طرحی است یا مثبت یا غلط ولی از وزارت مسکن فعلی هیچ طرحی نمی‌بینم و مشاهده نمی‌شود که کاری بکند. یک صندوق دارند درست می‌کنند که این صندوق ان‌شاءا... 10 سال دیگر به نتیجه برسد که نمی‌گویم بد است ولی زمان‌بر است.

در مصاحبه‌های قبلی‌تان از مسکن مهر دفاع کردید؟
الان هم می‌گویم نکات مثبت و نکات منفی دارد شما هم کاری بکنید نکات مثبت داشته باشد ان‌شاا... نکات منفی نداشته باشد ولی خوب وزارت مسکن فعلی را من می‌بینم هیچ کاری نمی‌کند.

انتخابات مجلس دهم را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟
الان که زمان زیادی تا برگزاری انتخابات مجلس باقی مانده است. اگر دولت موفقیت‌های اقتصادی داشته باشد، همراهان دولت می‌توانند به مجلس بروند.

یعنی طیف میانه‌روها؟
بله، ولی اگر موفقیت اقتصادی در دولت نباشد، این اتفاق رخ نخواهد داد. هیچ مجلسی را نمی‌توانید پیدا کنید که همه طیف‌ها در آن نماینده نداشته باشند. ما نه دوره از مجلس را طی کردیم و هیچ مجلسی نیست که از اصلاحات و اصولگراها در آن نباشد حتی از مستقل‌ها هم نباشد یعنی همه طیف‌ها در آن حضور دارند حالا یک زمانی اصواگراها اکثریت پیدا می‌کنند، زمانی هم اصلاح‌طلبان و میانه‌روها. فکر می‌کنم که مجلس آینده با دولت همراه‌تر است.
*آرمان

ارسال نظر

  • داریوش

    رو که نیست سنگ پای قزوینه خدااااااااااااا

  • ناشناس

    چرت نگین بابا هر چی بود اوضاع فعلی خیلی بدتره

  • ضحاک

    "پارسینه" من در همین تریبون اعلام میکنم که آماده محاکمه شدن هستم، حتی علنی تا سیه روی شود هر که در او غش باشد!

    من، ضحاک اتابکی عضو باشگاه ابومسلم، نام سابقم علینقی بوده، یه دفعه زده به سرم که "سید محمد" بشم. بعدش گفتم ولش، ضحاک و عشق است! من با این که دیپلمه مردودی بودم، هر جا که میرفتم میگفتم مهندسم! بعد دیدم به هر "غضنفری" میگن آقای دکتر! گفتم ما چیمون کمتر از دیگرونه؟! خلاصه جونم واسطون بگه از طریق یه "دانشگاهی" نمیدونم اسمش چی بود "هاوایی" و یا "آکسفورد" یه مدرک "دکترا" برام دست و پا کردم! تو یه دوره ای هم با یه محمود نامی آشنا شدم، گاهی همکار هم بودیم ولی اون هواشو داشتند یه دفعه یه کاریر بزرگ کرد، مارم گذاشته سر کار! دیگه دوران طلاییم شروع شده بود. دیگه نمیتونستم با این شغلهای پر آب و نون و خصوصاً مدرک "دکترا" به تلکه گیری ادامه بدم. گفتم اینهمه رو برای روز مبادا سامان دادند، خیلیشون بیکارند! یه کاری بکنم که اونا هوای منو داشته باشند! به همین خاطر "ایجاد بنگاه های اشتغالزای زود بازده" زد بسرم که هر کدوم از اونا سه و نیم میلیون تومان وام گرفتند، البته بدون برگشت! اون زمونا ارزشش بیش از امروز بود. البته تعدادی بیکاران "معمولی" هم وام گیرشون اود، البته با برگشت! دیدم ای دل غافل 5 میلیون شناسنامه "افراد متوفی" هنوز تو دم و دستگاه ها در جریانند. از اونا مثه آچار فرانسه استفاده میکنند، مخصوصاً هر چهار سال زنده میشند! چرا این زبون بسته ها وام نگیرند. بعد از دادن وام به این "متوفی" ها شناسانامه هاشون رو باطل کردم! خوبیش این بود که نمیشد وامو ازشون پس گرفت! فکر بکری بود نه؟! حالا "غضنفر" ها به عقل ما شک میکنند!
    من مثه او دوتا "دکتری" که یکیشون عمرشو داده به شما (ع-ک) و دیگری (م-ر-ر) نبودم که به این سادگی ها دم به تله بدم! راز موفقیت من این بود که به فبلمهای "راز بقا" و سایه خیلی علاقه مند بودم و مخالف آفتاب(ی شدن!). بهمین خاطر با اینکه یکی از معماران اصلی اون موضوع "سه هزار میلیاردی" بودم کسی نتونسته بمن بگه بالای چشمت ابروست! البته فقط به خاطر زرنگی من نبود بلکه تو همون نوزده سالگی دوماد یه خانواده "خیلی مهم" شدم!
    مخصوصاً وقتی یاد اون یار قدیمی که چندین گونی دلار رو گذاشته رو کولش، رفته تو کانادا و داره حال میکنه، میوفتم، کلی میخندم! یادش بخیر وقتی اونو سفیدپوش در حال بیعت تو خیابون بخاطر میارم! واقعاً که چه نالوطی! انیشتن باید جلوش لنگ بندازه!
    از بد شانسی ما این دست و دلبازی ها هیچ تأثیری در رفع بیکاری نداشت و این جماعت بیکار تو "سازمان مدیریت و برنامه ریزی" رفته بودند تواعصابمون. خلاصه به رئیس فهموندیم که کرکره این دکه رو بکشه پایین! یه تیغی هم رو صورت "شورای عالی پول"، "شورای اقتصاد" و ... انداختیم و فاتحه شون رو خوندیم. عوضش یه تیمی از معتمدان رئیس برای رسیدگی به اقتصاد و مدیریت، خصوصاً از نوع جهانیش، تو اتاق در و سر بسته راه انداختیم که تو اون همه کارها رو بنفع همگی با روش مدرن کدخدامنشی لفت و لیس میکردیم! تو اون اتاق هنوز چراغ روشن میکردیم چون هنوز از "هاله نور" خبری نبود!
    همه این اقدامات مدیریتی جواب نداد و کار بیخ پیدا کرد. مجبور شدیم در"صندق تعاون" رو مهر کنیم و بذاریمش تو "صندوق مهر امام رضا" که دستپخت خودمون بود. از یه طرف مشکل حساب پس دادن به دیوان حسابرسی مالیده شد چون این دومیه حسابش خیلی پاکه و به هیچ نهادی حساب پس نمیده! به این ترتیب دست مجلس و قوه قضائیه رو گذاشتیم تو پوست گردو! اینهمه خدمت بی اجرت نماند و رئیس یه دستخوش 500 میلیونی به ما عیدی داد!
    دوباره رفنم تو لاک خودم، همون شیوه ای که تا حالا بهترین جوابو داده! البته یه پست هایی دوباره به ما پیشنهاد شد. مثلاً رباست یه سازمان بازنشستگان بنام "پارسینه"! بعدش گفتم ولش، گنجیشک چیه که کله پاچه اش باشه!

    دیگه وضعم توپ توپه، هرکی رو بخوام میتونم بخرم! بهمین خاطر از محاکمه و اینجور چیزا واهمه ای ندارم! صدها از اون 140 هزار سند تخلف علیه 314 نفر گنده منده ها که رئیس میگفت "بگم بگم" پیش منه! این گوی این میدان!

  • سامان میرزائی

    شعر طنز "محکمه الهی"
    اونـــا کــه میــمیرن مـیرن تــــو بــرزخ
    قـاطـی میشـن اهــل بهشت و دوزخ
    کـــار همـــــه اونجــــا بخـور خـــوابــه
    تــــا روز آخــــر ، کــه حساب کتــابــه
    اونجــــــا یـــــــه سـیستم اداری داره
    واســــــه خودش ســاعت کاری داره
    سیـستِم اونجــــارو میگـــن عــالیــه
    کـــلِّ لـــــــوازمــــش دیجـیـتــا لـیــــه
    فــرشتــه ای هست کـه کارش اینه
    صُب تـــاشـب اونجـا بگیـــره بشینه
    کـارکـه نباشه حــوصله ش سرمیره

    میشـینه بـا کــــامـپیــوتــــر ور مـیره
    مـیخواس تــــوی کـامپـــیوتـر بگــرده
    رف تـــو پــــروفـــایل یــه پیره مــرده
    کــــامپیوتــر یکی دو دفه گف: دینگ
    پـــرید توی گــزینه ی " دیپورتینگ "فرشته هه دسپاچه شد کلیک کــــرد
    کامپیوتر بدجوری جیکّ وجـیک کـــــرد
    یهــــو در یـــــــه قــبر کهــنــــه وا شد
    یـــــه پیــــره مـرد بـــــــا شکـوه پا شد
    ازش ســـوال کـــــــردن اسـمت چیـــه
    گفـت: ابــوالقــــــــــاسم فـــردوسیـــه
    یکـی دوروز نشس تـــــوی یــــه میدون
    دیـد نمیشه پـــا شـد اومــد تـــو تهرون
    زمـین نفس کشـــید و بــرفــا آب شــد
    بهـــــــار اومـد دوبـــــــاره انقــلاب شـد
    هـــوای تهــــرون یــه نمه ملــس بــــود
    مــزّه ی زنـــدگی حســابی گــــس بود
    باز شب عــید اومــد و رختــا نـــــو شد
    فصـــل شلــــوغــی و بـــدو بــدو شــد
    شاعر شـــــــاهنــامه خوشحـــال شد
    دستـای اون رو شـونه هاش بــال شد
    بعــد هـــــــزار و چــند ســـــــال دوری
    اومده بود چهـــــار شنــبه ســــــــوری

    آتــیـش روشــن جـــوونهـــــارو دیـــد
    اونم یه بــــار از روی آتیــــش پـــــریــد
    مـــامـــورا اومـدن بهـش گیــــر دادن
    چن نفـــری دور و ورش واســتــــادن
    بــا حـرفاشـون کلی بهش نیــش زدن
    گـــــرفــتــنــو ریشــــشو آتـیـش زدن
    شاعــر شاهنـــــــــامه بـــا حــــال بــد
    رفت و نشــس ریشـــشو بــــا تـیــغ زد
    خـلاصــــــه، تصـمیـــم گـرف نــــو بشه
    صــاحب کت شلـــــوار و پالتـــــو بشـه
    رف جلـــــو مغـــــازه پشـت ویتــریـــــن
    دیـد همه ی لبـــاسا هَـس میـدین چین
    مـو بـه تنـش همـون دقیقه سیــخ شد
    یـه خورده واستاد به لبـاســـا میخ شد

    مغــــازه داره گفــت : عــزّت زیـــــــــاد
    دایــی ، بــــرو کنــــار بذار بــــاد بیــــاد
    بـــــا اینــکه چــرت و پـرت گفت یــــارو
    شـاعـر شاهنـــــــامه رفـت اون تــــــو
    بــــه قـول مــا یـه خورده پالتار خریـــــد

    شــال و کـلاه و کـت و شلـوار خریــــد
    دستــشـو تـــو جیب بغـل فـــرو کــــرد
    اشــــرفــی قـــــــرن چهــارو رو کــــرد
    شـــــاعـــر مــــــا بعد خـــــرید هنگفت
    به شیوه ی خودش به اون جوون گفت:
    شمـا را چه رفته ست کاینسان خـُلید؟
    چــــــرا جــمــلـــه ژولـــیده و بُنجـُلید؟
    چــــرا سیــخ سیـخــی شــده مویتان؟
    چـــــرا مــثل زنهـــاست ابـــــرویتـــان؟
    تـو مردی اگــــر، چیست آن موی مِش؟
    بـــرو از سیــــــاوش خجــــالت بکـــش
    هــــزاران چــو تــــو لندهــــــــــور پلیـد
    نیرزد بــه یک مــــــــوی گـــُرد آفــریـــد
    اگــــر لشکــــر انگيـــــزد اسفنـديـــــار
    دگـــر مـــــوی مِش کرده نــايد به کــار

    تــورا پــــاردم گــــردد آنگـــــه عِنـــــان
    همی می کنی پشـت بــــر دشمنــان
    تــــویی کـــه بـــــه مـن تکّه انداخــتی
    گمـــــــانم مــــــرا خــــــوب نشناختی
    ابـــوالقــــــــــــاسمم بنده ، فردوسیََم

    حکیـــــــــــم زبــــــان آور طــــــوسیَم
    کنون زیـــــــــــر این گنبد نیـل فــــــام
    همــــه مــر مـــرا می شناسند نــــام
    یــــه لحظـــه بعــــدِ اون صـدای کلفت
    مــــرد فروشنده بــه فــردوسی گفت:
    خودت که نـــــه، میدونتــو میشناسـم

    از تـــو کسی چیـــزی نگفتــه واســم
    ببینمت، تــــــو شاعــری راس راسی؟
    "مــــریم حیـدر زاده" رو میشنـــاسی؟
    راستی یه چی بخوام، ازت بر میـــــاد؟
    ترانـــــه ی رپ از کارات در میـــــاد؟

    پسر خالـه م میخواد کاست جم کنــه
    یه چیزایی میخواد سر هـــــــــم کنــه
    میخوام بـــــراش چیــزای مشتی بگی
    هفش تـا شعـر شیش و هشتی بگی
    بیـــــا ، اینم یـــه کـــاغذ و یـه خودکــار
    یــــه چی بگوتومایه های " شاهکــــار"
    امّـــا تــورو جـــون مـــامــانت استـــــاد
    چیزی نگی که گیــــر بــدن تو ارشـــاد
    شاعــر شاهنــــامه ســر تکـون داد

    هیچّی نگف، فقــط پـــا شد راه افتـاد
    دید نمیتـونـه بـــــا همــــه بجنگــــــه
    هرجـــا کـــــه میره آسمـون یــه رنگه
    بنـده خـــدا دلش میخواس خیلی زود
    دوبــــــــاره بــــرگـرده همونجــا که بود
    طفلی نشس همینجوری غصّه خورد
    یه روز نوشتند ، کــه دق کـــرد و مـرد

    نکنه :
    شیراز و پدیده و.......... که کامنت فقط یکیست و نام ها عوض میشه مطالب را بخون بعد نظر دهید انتقاد و پیشنهاد آزاد ولی ارجییف بی مورد از قبیل بدون درک مطلب که ارتباط ندارد و کپی پیست خیر فقط مطمئن شوید و منبع بزارید که کاربران محترم مطلع شوند . همین ...........

    سامان میرزائی بوشهر

  • شباب

    به من هم ماهی ده درصد اون 25 میلیون حقوق جهرمی داده میشد میشدم تئورسین .بسه آقه جهرمی تو اگه چیزی بلد بودی تو زمان خودت انجام میدادی .گوش نمیدادن و نمیزاشتن و.... حرف اضافست

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار