گوناگون

محبیان: جبهه پایداری باعث شکست نشست وحدت شد

با «امیر محبیان»، استاد دانشگاه، موسس حزب نواندیشان و مدیرعامل خبرگزاری آریا در خصوص همایش دوهفته پیش و جوانب آن صحبت کرده‌ایم.

در همایشی که نام وحدت اصولگرایی را یدک می‌کشید بیشتر چهره‌ها و طیف‌هایی خاص از اصولگرایان دیده می‌شدند. چهره‌های شاخص و معتدلین این جناح از غایبان همایش بودند. با توجه به اینکه حجت‌الاسلام تقوی که مسوول گردهم‌آوردن اصولگرایان برای وحدت شده، گفته بود که دعوت به‌صورت‌عام انجام شده است به‌نظر شما چرا چهره‌های شاخص حضوری در این همایش نداشتند؟
من از دلایل عدم‌حضور افراد دعوت‌شده اطلاعی ندارم و طبیعی است که در این مورد خودشان دلایل عدم‌حضورشان را اعلام کنند، ولی می‌توانم حدس بزنم که این کارشان اعتراضی به حجت‌الاسلام تقوی نبوده است، همه ما ارزش کار آقای تقوی را می‌دانیم. به‌ویژه زمانی‌که ایشان داغدار بودند و با بزرگواری و با آرامشی که ناشی از تربیت دینی‌شان بود مراسم را برگزار کردند، اما زمانی‌که قرار شد این همایش برگزار شود، تعدادی از چهره‌های پایداری با تبلیغات کوشیدند اینگونه وانمود کنند که این نشست به‌نوعی برای تغییر محوریت رهبری در جناح است، طبعا در این شرایط هرچند واقعیت غیر از این بود، این ابهام در وضعیت محتمل باعث احتیاط چهره‌های معتدل و موثر شد، آنها نمی‌خواستند که در برابر عمل انجام‌شده قرار گیرند.

طیف جبهه پایداری و نزدیکان احمدی‌نژاد بالای 70 تا 80 درصد شرکت‌کنندگان این همایش را تشکیل می‌دادند. با توجه به اینکه سخنران و محور اصلی همایش آیت‌الله مصباح‌یزدی بوده ‌است آیا می‌توان گفت که این همایش بیش از اینکه متصف به نام همایش وحدت اصولگرایی باشد همایشی برای جلب نظر آیت‌الله مصباح از سوی یاران و نزدیکانش بوده است؟
خیر، تا آنجا که اطلاع دارم هدف برگزارکنندگان همایش با نمایشی که بعضی‌ها در پی القای آن بودند، کاملا متفاوت بود. آیت‌الله«مصباح» نظیر سایر بزرگوارانی بود که در همایش‌های پیشین برای سخنرانی دعوت شده بودند. در مورد ترکیب شرکت‌کنندگان هم نباید اغراق کرد، اینکه کسانی در دوره‌ای در دولت دکتر«احمدی‌نژاد» فعال بوده و مسوولیت داشته‌اند، به معنای آن نیست که آنها نیروی بلااختیار احمدی‌نژاد هستند.

از پیش، برخی چهره‌های اصولگرایی بر محوری‌نبودن، نقش، شخصیت و چهره مصباح‌یزدی در بین اصولگرایان صحبت‌هایی کرده بودند آیا عدم‌شرکت افرادی مانند ناطق‌نوری، لاریجانی و طیف جبهه رهروان ولایت، قالیباف، ‌آیت‌الله‌یزدی، ولایتی، پورمحمدی، محسن رضایی و... که چهره‌های شاخص اصولگرایان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال‌های اخیر هم بوده‌اند حامل و حاوی پیام خاصی نیست؟
در تحلیل وقایع نباید احساسی برخورد کرد، چنین هماهنگی‌ای برای ارسال پیام نبوده است، اما به‌نظر می‌رسد که معتدلین جناح که اکثریت نیز هستند به‌مرور دارند خطر جریانات تندرو را احساس می‌کنند و توقعات روزافزون آنها را می‌بینند، شاید الان وقت آن رسیده که معتدلین شعار «معتدلین اصولگرا متحد شوید» سردهند.

با توجه به اینکه آیت‌الله مصباح‌یزدی در این همایش هم باز بر همان مواضع پیشین خود تکیه کرد و نشان داد که قرار نیست از اصول و ارزش‌های خود کوتاه بیاید و در یک جمله کلیدی گفت: «تصورمان این است که جمع حاضر افرادی هستند که می‌خواهند خود را از این سقوط‌ها حفظ کنند، اگر می‌خواهند اینطور باشد شرطش این است که اصول بینشی، ارزشی و روشی داشته باشند. اگر بنا را بر رعایت اصول گذاشتیم 99درصد از سقوط مصون می‌شویم، اما اگر امروز یک‌حرف زدیم و فردا گفتیم حالا که دوستان سلیقه‌شان عوض شده طور دیگری رفتار می‌کنیم درست نیست.» با این مواضع آیا باز هم می‌توان انتظار وحدت داشت؟ به‌نظر می‌رسد وحدت تنها زمانی امکان‌پذیر است که اصولگرایان به اصول و شروط آیت‌الله مصباح تن دهند.

اساس سخن ایشان درست است، خاصیت اصول آن است که تابع شرایط تغییر نکند. داشتن اصول بینشی و ارزشی و... هم کاملا درست است. این سخنان درست است و مانع وحدت نیست. اشکال در آنجاست که در تعامل درونی اصولگرایان فرد یا گروهی خود را معیار اصولگرایی بداند و از همه بخواهد که خود را با او یا آن گروه تنظیم کنند. اختلاف میان جریانات اصولگرایی حول محور حق و باطل نیست، بر سر روش‌ها و سلیقه‌هاست. سلیقه‌ای باید پذیرفته شده و ملاک حرکت شود که در عمل موثر‌تر و با نگاه اکثریت همخوان‌تر باشد. والا مطابق حق و شرع‌بودن که شرط لازم تمامی تصمیمات اصولگرایان باید باشد.

عدم‌شرکت چهره‌های شاخص اعتراضی نسبت به کلیدی‌نبودن و محوری‌نبودن شخصیت آیت‌الله مصباح نیست؟ غیبت چهره‌های شاخصی مثل «قالیباف» و «ولایتی» که زمانی حذف این دو شرط حضور مصباح و حامیانش در طرح وحدت برای مجلس نهم بودند آیا معنی‌دار نیست؟
تمامی چهره‌ها و جریانات اصولگرا حق دارند که در نشست‌ها حضور داشته و نظر دهند، گرایش و منش اصولگرایان محصول این تعامل فکری و سیاسی است، هیچ‌کس نمی‌تواند حذف دیگری را درخواست کند مگر آنکه پیشاپیش دو نکته را اثبات کند: اول اینکه خودش به‌دلیل صحت نگرش ملاک حق است و دیگری آنکه انحراف طرف دیگر از حق را اثبات کند. هیچ‌کس نمی‌تواند با ادعای ادراک شهودی از انحراف دیگران خواهان حذف فرد یا جریانی شود. هر ادعایی برای اثبات باید مراحل کامل قضاوت را از جهت صحت شهود و مدارک و نهایتا قضاوت افکار عمومی طی کند. ادعا ملاک نیست. ما معتقد به حذف سر خود نیستیم، نه حذف پایداری و نه حذف احمدی‌نژاد یا قالیباف یا هرکس دیگر، اصولگرایی یک گرایش فکری است، نه ملک شخصی فرد یا جریانی که دیگران را از آن اخراج کند.

چطور می‌شود که همایشی با عنوان اصولگرایی و وحدت برگزار شود اما از افراد به صورت عام دعوت شود. اینکه گفته شده بود از اشخاص و گروه‌ها با عنوان خاص دعوت نشده و هرکس خود را اصولگرا می‌داند شرکت می‌کند چه معنا و پیامی می‌تواند داشته باشد؟ آیا بابت این نبوده است که بعدا مشخص نشود آنها که شرکت نکرده‌اند مخالف چنین همایشی بوده‌اند؟ و از سویی دیگر همایش در هر صورت به نام اصولگرایی تمام شود حتی اگر چهره‌های و جریان‌های شاخص هم غایب باشند؟ مثلا جامعه مدرسین گفته بود از ما دعوت نشده بود و حضور افراد با توجه به شخصیت حقیقی‌شان بوده نه شخصیت حقوقی.
نه، با این تحلیل موافق نیستم، از لحاظ عملی امکان دعوت‌کردن همگان به‌صورت رسمی نبوده است، اگر دعوت رسمی می‌کردند افرادی از قلم می‌افتادند و این خود باعث اختلاف می‌شد.

شما به عنوان تحلیلگر جناح اصولگرا چرا در این همایش شرکت نکردید و برآورد شما از دستاورد برگزاری همایشی با چنین نامی اما در این شرایط و با این کیفیت در نهایت چیست؟
همان شبهه‌ای که قبلا گفتم برای من هم وجود داشت، تبلیغات پایداری‌ها و نوعی سکوت ناگزیر گردانندگان همایش برای من این شبهه را به‌وجود آورد که مبادا در همایشی حضور یابم که با نوعی بازی تعدادی افراد تندرو مسیر نادرستی شکل گیرد و ناخواسته سیاهی‌لشکر یک مسیر ناخواسته شویم، هرچند شخصا برای حجت‌الاسلام تقوی احترام قائلم ولی بازیگردانی بعضی چهره‌ها، این تبعات را هم به دنبال داشت.
منبع: روزنامه شرق

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار