گوناگون

۷ماه اجاره‌خانه مربی خارجی‌ام را خودم دادم

پارسینه: پرافتخارترین دونده ایران که کشمکش زیادی بر سر اعزام او در بزرگ‌ترین رویداد ورزشی قاره کهن به راه افتاده بود، حالا از ناگفته‌هایی حرف می‌زند که فدراسیون دوومیدانی را متهم می‌کند.

به گزارش پارسینه، سجاد مرادی؛ همچنان در‌گیر حواشی بازی‌های آسیایی «اینچئون» است. پرافتخارترین دونده ایران که کشمکش زیادی بر سر اعزام او در بزرگ‌ترین رویداد ورزشی قاره کهن به راه افتاده بود، حالا از ناگفته‌هایی حرف می‌زند که فدراسیون دوومیدانی را متهم می‌کند. او می‌گوید نه به‌خاطر اینکه دست خالی از این بازی‌ها برگشته و بخواهد خودش را توجیه کند، بلکه حرف‌هایی را باید بزند تا به گوش مسوولان برسد؛ حرف‌هایی که هیچ‌وقت آنها را رسانه‌ای نکرده و تا الان سعی کرده با خود فدراسیونی‌ها حلش کند اما به نتیجه‌ای نرسیده است.
بیشتر ناراحتی سجاد از افشین داوری، رییس فدراسیون است که در یک‌سال پرتنشی که برای حضور در بازی‌های آسیایی پشت‌سر گذاشته حمایت مالی خوبی از او نکرده و مجبور شده تمام هزینه‌هایش را خودش بپردازد. طوری که از فدراسیون نزدیک به 15میلیون‌تومان طلب دارد.
مرادی به «شرق» می‌گوید: «پارسال وقتی مربی خارجی برایم آوردند، قرار شد اولین اردو را در کرمان برگزار کنیم. وقتی به کرمان رفتیم، دیدیم هیچ هماهنگی‌ای از طرف فدراسیون انجام نشده. به همین دلیل مجبور شدم از جیب خودم برای مربی‌ام هتل بگیرم و خودم به خوابگاه بروم. بعد، یک «اسپانسر» از کرمان پیدا شد و چون مسابقه‌های مرا دیده و خوشش آمده بود گفت هزینه‌های تغذیه هردوی ما را در طول مدتی که در این شهر هستیم می‌دهد. از کرمان به اصفهان آمدیم و برای اینکه مشکل قبلی به جود نیاید، به فدراسیون گفتم برای «سمیر خدار» (مربی الجزایری مرادی) خانه اجاره کنید و ماهانه یک‌میلیون‌و500تومان برای خورد‌و‌خوراکش به او بدهید تا متحمل هزینه سنگین هتل نشوید. اما فقط اجاره‌خانه او را دادند و من مجبور شدم نزدیک به شش، هفت‌ماه خودم یک‌میلیون‌و500هزارتومان را بدهم.»
قهرمان بازی‌های آسیایی 2010 «گوانگجو»، رفتن «سمیر خدار» را هم به همین مشکلات مالی ربط می‌دهد: «در همین حین بود که فدراسیون حقوق مربی‌ام را هم پرداخت نکرد و او هرروز روی اعصاب من راه می‌رفت و تمرکز تمرین را از من گرفته بود که چرا حقوق مرا نمی‌دهید. بعد از چهار‌ماه یکسری به او حقوق دادند و سری بعد هم دو‌ماه قبل از بازی‌های آسیایی بود که او تسویه‌حساب کرد و رفت. جالب اینجا بود که 10درصد از قراردادش را کم کردند و من مجبور شدم این 10درصد را هم خودم بپردازم. «خدار»، مربی خیلی خوبی بود و از او راضی بودم اما چون دیدم هرروز باید سر مسایل مالی با او درگیر شوم، گفتم بهتر است برود و تنهایی تمرین کنم.»رکورددار دو800متر ایران بر این باور است که هزینه‌های درمان مصدومیت پایش را هم در طول این مدت خودش داده؛ مصدومیتی کهنه که طی چندماه گذشته بدجور گریبانش را گرفت و نتوانست در اینچئون روی پیست برود.
«به تهران آمدم تا پایم را درمان کنم. فدراسیون پزشکی مرا به مراکزی معرفی کرده بود که روزی دوجلسه در آنجا پایم را فیزیوتراپی کنم که هروز باید 330هزارتومان پرداخت می‌کردم اما فدراسیون پول اینها را هم به من نداد تا دوباره 9میلیون از جیب خودم هزینه کنم.»
مرادی ادامه داد: «اگر باشگاه ذوب‌آهن با من قرارداد نمی‌بست، نمی‌توانستم هزینه درمان و اردوهایم را بپردازم. من نفر اول تیم‌ملی دوومیدانی ایران در دوهای 800 و 1500متر هستم چرا باید یک‌سال حقوق نگیرم. مگر چه منبع درآمدی دارم. فاکتورهای هزینه‌های اردوهای اصفهان را به امور مالی فدراسیون دادم به من می‌گویند آقای‌داوری گفته به جای یک میلیون‌و500هزارتومان، 800هزارتومان بدهند.»
دارنده مدال طلا و نقره بازی‌های آسیایی 2010 «گوانگجو» که پرافتخارترین ورزشکار ایران در کاروان بود، در حالی به بازی‌های آسیایی این دوره اعزام شد که داوری اعتقادی به اعزام او نداشت چون اعتقاد داشت مرادی با پای آسیب‌دیده در این دوره هیچ شانسی ندارد و در آخر هم همان‌طور شد که رییس فدراسیون فکرش را می‌کرد. مرادی در پاسخ به این سوال که چرا اصرار داشتی با این پای آسیب‌دیده به «اینچئون» بروی»؟ دلیل قانع‌کننده‌ای نیاورد و گفت: «من تا یک هفته قبل از مسابقات نمی‌دانستم که اعزام می‌شوم یا نه. هرروز یک چیز می‌گفتند. من مدال تمام مسابقات را دارم. یک تلنگر برای من کافی است که بی‌انگیزه شوم. صبح روز مسابقه پایم درد گرفت و پزشکان آمپول بی‌حسی تزریق کردند که راحت بدوم اما بدتر شدم و نتوانستم مسابقه بدهم. دوستان گفتند که من پیر شده‌ام و باید دو را کنار بگذارم اما همین من پیر فعلا نفر اول ایرانم و تا زمانی که یک‌نفر جایگزین نیاورند با قدرت به کارم ادامه می‌دهم. دوومیدانی ما دارد نابود می‌شود و کسی می‌خواهد که آن را نجات بدهد.»
---------------
اظهارات سجاد مرادی در حالی است که افشین داوری، رییس فدراسیون بیشتر ترجیح می‌دهد پاسخی برای آن در رسانه‌ها نداشته باشد. رییسی که گفته می‌شود مسوولان وزارت ورزش از عملکرد تیم 21نفره او در اینچئون که تنها دو مدال گرفت رضایت ندارند. به‌طوری که شایعه برکناری‌اش هم بر سر زبان‌ها افتاده است. داوری گفت: «من دوست ندارم اصلا به این مسایل بپردازم و این بچه‌ها را مقابل خودم قرار دهم. من حکم پدر آنها را دارم. سوال من اینجاست که اگر آقای مرادی مطالباتی دارند چرا به فدراسیون نمی‌آیند و با رسانه‌ها تماس می‌گیرند. من در تمام این مدت یک‌بار بیشتر با سجاد تلفنی حرف نزدم. سجاد قرار نبود در اردوی کرمان به هتل برود اما با وجود اینکه رفت تمام هزینه‌ها را به هیات کرمان دادیم تا آنها به هتل بدهند. اصلا امکان ندارد که ما 10درصد از مبلغ قرارداد را کم کرده باشیم. ما فقط 10درصد مالیات کم کردیم. در مورد اردوی اصفهان هم او هیچ فاکتوری به فدراسیون نداده که من بخواهم یک‌میلیون‌و500هزارتومان را 800هزارتومان کنم. ضمن آنکه هزینه‌های درمان سجاد را هم تمام و کمال پرداخت کردیم. سجاد علاوه بر خودش، همسر، فرزند، بردار و ماساژورش را هم به تهران آورده بود که ما تازه خرج آنها را در این مدتی که در تهران بودند دادیم. فدراسیون، نه تنها با سجاد بلکه با همه ملی‌پوشان 20روز قبل از اعزام به «اینچئون»، تسویه‌حساب کرده و حقوق‌ها را داده. به جز احسان حدادی الان هیچکس از ما مطالبه‌ای ندارد.» فرشید شیرزادی، مسوول امور مالی فدراسیون دوومیدانی نیز در تماس تلفنی با «شرق» کلیه اظهارات داوری را تایید کرد.
*شرق

ارسال نظر

  • سامان میرزائی

    ضرب المسکن طنز

    کم کم تب اجاره خانه شروع به بالا رفتن می کند و ما مستأجرها هم چاره ای جز تمکین نداریم. پس چند ضرب المثل مسکنی برای مقابله با تورم خدمت صاحب خانه ها پیشکش می کنیم باشد که رستگار شویم.

    1. اجاره خونه که وقت اش گذشت چه یک روز، چه سی روز.

    2. صاحب خونه که دوتا شد، اجاره رو یا اصلاً نمی گیرن یا دو بار می گیرن.

    3. مستأجر از مستأجر بد میگه، صاحب خونه از جفتشون.

    4. مستأجر از صاحب خونه بدش می آد، همیشه در خونه اش هم سبز می شه.

    5. اجاره خونه که بالا می ره، صاحب خونه ابوعطا می خونه.

    6. از مستأجری نترس که های و هوی دارد، از آن بترس که سر به تو دارد.

    7. از این اجاره تا اون اجاره، هیچ فرجی نیست پس بریز به حساب صاحب خونه.

    8. مستأجر در خواب بیند شده صاحب خانه، گهی بشکن زند گاهی چغانه.

    9. صاحب خونۀ بد آفت ندارد.

    10. مستأجر بد به آخر قرارداد نمی رسد.

    11. بسیار اجاره پرداختن باید، تا پوست کلفت شود مستأجر.

    12. به همسایه می گم که مستأجر بشنود.

    13. خانه ات را به اندازۀ پولت اجاره کن.

    14. مستأجر را باید دم اولین اجاره کشت.

    15. تَرک مستأجری موجب مرض است.

    16. اجاره بهایی را که مستأجر بریزد، هر صاحب خانه ای بخورد خانه اش بسوزد.

    17. هیچ صاحب خانه ای نمی گوید خانۀ من نمور است.

    18. هرکه متراژ خانه اش بیش، اجاره خانه اش بیشتر.

    19. خواهی نشوی رسوا، اجاره خونه ات رو به موقع بده.

    20. در نا امیدی بسی امید است ولی، صاحب خانۀ ما ندید بدید است.

    21. خانۀ مجانی نشستن که پله هایش را نمی شمارند.

    22. صاحب خانه آن باشد که گیرد دست مستأجر، در پریشان حالی و درماندگی؛ و بیرون اندازد از خانه با اردنگی.

    23. ماه از نو و اجاره خانه از نو.

    24. سرکوفت صاحب خانه از زخم شمشیر بدتر است.

    25. ز گهواره تا گور خانۀ مستأجری بجوی.
    سامان میرزائی بوشهر

  • شیراز

    آقای میرزایی عزیز ظاهرا جناب عالی پتانسیل بوشهر شدن رو دارید یا شاید تنتون به تن ایشون خورده

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار