جنایت برای رسیدن به ارثیه میلیاردی
پارسینه: مردی که برای تصاحب اموال پیرمرد ثروتمند، قاتل اجیر کرده بود، دستگیر شد.
کشف جسد در آپارتمانی در خیابان فاطمی ساعت21 روز پنجمتیر به پلیس اعلام و در بررسیهای اولیه مشخص شد مردی 80ساله که تنها زندگی میکرد، به قتل رسیده و تمامی اموال و مدارک داخل گاوصندوق خانهاش سرقت شده است. کارآگاهان در گام اول به تحقیق از خدمتکار مقتول، پرداختند. این شخص گفت: «طبق روال همیشه، ساعت20 به خانه مقتول رفتم ابتدا تصور کردم او در حال استراحت است اما پس از گذشت مدتی، وقتی برای دادن دارو به اتاق خواب رفتم متوجه شدم، او فوت شده است.» کارآگاهان اطمینان پیدا کردند قتل توسط فرد یا افرادی آشنا انجام شده است. همچنین معلوم شد پسر و دختر مقتول خارج از کشور زندگی میکنند و مقتول مدتها پیش، به دلیل اختلافات شدید خانوادگی بهتنهایی به ایران بازگشته بود. ماموران در این میان مردی 50ساله به نام حسین را شناسایی کردند و مشخص شد، مقتول به واسطه اعتمادی که به حسین داشت، کلید خانهاش را در اختیار وی قرار داده بود. حسین در اظهارات اولیه عنوان کرد چندروز قبل از کشف جسد همراه اعضای خانواده و تعدادی از بستگانش، برای گردش و تفریح به شمال کشور رفته بود و مدارک موجود، صحت گفتههای این مرد را ثابت میکرد. در حالیکه تمامی
اسناد و مدارک املاک متوفی به ارزش تقریبی پنجمیلیاردتومان سرقت شده بود، معلوم شد مقتول پیش از مرگ خود اسناد را به نام حسین کرده بود. کارآگاهان تحقیقات گستردهای درباره «حسین» انجام دادند و به نحوه ارتباط او با یکی از کارگرانش به نام مجید (27ساله) مشکوک شدند. مجید در بازجوییهای اولیه آشنایی با مقتول و اطلاع از جنایت را منکر شد اما مدارکی به دست آمد که ثابت میکرد او روز جنایت، در خانه مقتول حضور داشت. مجید سرانجام به قتل اعتراف کرد و گفت: «نقشه جنایت توسط حسین ریخته شد و قرار بود پس از ارتکاب جنایت 15میلیونتومان به من پرداخت کند اما چون نتوانست این مبلغ را یکجا بپردازد، قرار شد حقوق ماهانه مرا به میزان 300هزارتومان افزایش دهد.» متهم ادامه داد: «پس از مشخصشدن زمان جنایت، حسین همراه خانوادهاش از تهران خارج شد. من نیز ساعت14 روز حادثه با اطلاع از اینکه مقتول پس از خوردن دارو در حال استراحت است به خانهاش رفتم و پس از جنایت، تمامی اسناد، مدارک و وجوه نقد گاوصندوق را سرقت کردم. وجوه نقد را برای خودم برداشتم و اسناد و مدارک را به حسین تحویل دادم.» به این ترتیب حسین نیز دستگیر شد و به جرمش اعتراف کرد.
*شرق
ارسال نظر