گوناگون

پیام کتبی یک مسافرکش به مسافران!

پیام کتبی یک مسافرکش به مسافران!
عکس:امیررضا طاهری

ارسال نظر

  • بوشهر

    پس از کشمکش های فراوان نرخ کرایه تاکسی دوباره در دست بررسی بیشتر قرار گرفت که در این بین مردم عزیز دلفانی قربانی آزمون و خطای مسئولین شده اند.
    و اما طنز…
    راننده(قبل از گرانی): بنزین سینه ی آسمونو گرفت ما هنوز کرایمون 300 تومانه
    فرماندار: الو، الو، صدا میاد؟ از امروز کرایه تاکسی 5000 ریاله؛ چه 6 متر، چه 60 متر و چه 6 کیلو متر وسلام.
    راننده (بعد از وقوع واقعه):از امروز با مردم طبعم شاعرانه میشه، ترمزم رو برای سوار کردن مردم(عزیز و غیورو …) میخ میکنم
    مسافر با هوش: از این به بعد یا سوار تاکسی نمیشم یا یه کیلو متر بیشتر سوار میشم که لااقل راننده کمتر سود کنه!
    دانش آموز مسافر: یه لیوان شیر و دوتا شکلات در دست، بی منت میرم مدرسه.
    مسافر( جوان دم بخت): امروز دلمو به دریا میزنم و به نامزدم میگم ماه عسل یه تاکسی دربست میگیرم که دور تا دور شهرو با تاکسی بگردیم!
    مسافر(دختر خانم جوان): یعنی میشه یه روز مرد روئیاهام با یه تاکسی زرد بیا خواستگاریم؟!!!
    مسافر(صاحب خانه): خیالم راحت شد الان میرم کرایه خونه رو به طرز عجیب تری بالاتر می برم!
    مسافر(مستاجر):خیالم راحت شد،میرم خونه پدرزن تلپ میشم!
    مسافر(کودک کژخلق): بابا…. بابا ….. تاکسی سواری…. آن آن…. بیب… بیب…!
    مسافر (کهنسال): همه اقشار مردم می تونن سوار تاکسی نشن ولی من باید سوار بشم، یارانمو که بگیرم میرم تا سرکوچه به یاد قدیم خاطرات تاکسی سواری پسرعموی بابای زنم رو واسه دوستام تعریف می کنم!
    مسافر(بی پول): اینم یه کار خوب از دولت! اکثر مردم مثل من دیگه به تاکسی فکر نمی کنن.
    شهردار: یعنی میشه مام پولدار شیم؟!! دو سه تا شیر سنگی دیگه بیاریم چی میشه!؟
    شورای شهر: پشت میز شورا که تصویبش کردیم انقد صدا نداشت.
    تاکسی رانی: رانندگان عزیز بر سر مسافر با هم دعوا نکنید.
    جلوی اسم تاکسی شلوغا رو ضربدر خواهیم زد!!!
    معلم کم بضاعت؛ چنین شخصی در شهرستان وجود ندارد، مگر میشود معلم باشی و بی پول؟!!!
    پس معلم بی ماشین: همین الان رابطه ام را با (دوست و همکار عزیزتر از جانم) گرم میکنم، چرا که ماشین دارد!!
    پزشک حریص: ای کاش راننده تاکسی می بودم!
    بابک زنجانی: هنوز دو تاکسی در دلفان دارم!!!
    مسافر(شاد و بی کله): آقای راننده بفرمایید این دو نفر را هم حساب کن!!!
    رانند(دست و دلباز): قابل نداره! مهمون ما باش!!!
    و در ادامه….
    (جدیداً) فرماندار: الو، همه بیائید فرمانداری تا با هم تدبیری بیندیشیم و کلید گمشده ی قفل نرخ کدایه را بیابیم….
    مسافر(پولدار): خیالم راحت شد، دیگه از جیبم صدار خش خش بقیه پول خورد تاکسیا نمیاد.
    مسافر(بیکار): امروز 66 تا، تاکسی شمردم! تازه پولم ندادم !!

  • ناشناس

    مسافرای کمی به این چیزا فکر میکنن چون کلی مشغله ذهنی دارن

  • anna

    kheeeeeeeeeeeili ghashang boooooood.

  • ناشناس

    مسافر: کرایه چند شد؟
    راننده: 600تومان
    مسافر یک 10هزاری خشک به راننده می دهد
    راننده: پول را نمی گیرد و می رود
    ...

  • محمد

    ممنون ز مسافرکشی که از پیش
    نرخ کرایه اش نکند زیاد از خویش
    وقتیکه سوارمیشویم کمی بخندد
    بر جدو آباد ما فحش نبندد

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار