آخر سریال مدینه!
پارسینه: مدینه برای پابرجا نگه داشتن زندگی بهمن و کارخانه، اقدام به اخذ وام از موسسه مالی و اعتباری در شرف بانک! میکند، تا نزول را از زندگی بهمن پاک کند.
نزولی که زندگیاش را به آتش کشیده است. این موسسه نقش حامی فعالیتهای فرهنگی و سریالسازی در مذمت ربا و نزول را در صدا و سیما ایفا میکند.
چون مبلغ وام بالا بوده است خانه و کارخانه به عنوان ضمانت در اختیار موسسه قرار میگیرد.
کارشکنیها و ... در کارخانه بالا میگیرد و عملا تولید متوقف میشود.
ثانیه شمار قسطهای بانک کار میکند. یک ماه میگذرد. پیامکی به تلفن همراه مدینه ارسال میشود:"مشتری گرامی نظر به سررسید قسط شما خواهشمند است نسبت به پرداخت قسط خود اقدام نمایید." کارخانه تعطیل است و پولی برای پرداخت قسطها نیست. طی یک فرآیند طبیعی از این ماه روزانه جریمه دیرکرد! هم به پرداخت قسطها اضافه میشود. ماه دوم و سوم هم میگذرد...
زمان به سرعت میگذرد. موسسه مالی و اعتباری وام دهنده با توجه به نبود توانایی مدینه برای پرداخت وام، خانه و کارخانه را تملیک میکند. مدینه و بهمن و هانیه و بهار هم بعد از اجبار به ترک خانه و واگذاری کارخانه برای ادامه زندگی به مسافرخانه بلبل میروند.
تیتراژ. صحنه پایانی. دریا. حبابهایی که به ساحل میآیند و میترکند...
امیر اسماعیلی/کارشناس ارشد علوم ارتباطات و رسانه
عالی... چقدر خوب بود.
مزخرفترین سریال از نوع سیروس مقدم.بجز پایتخت تمام سریالهاش یک محتوی و تلخ...اینجا به وجود باارزش محسن تنابنده در پایتخت پی میبریم ...
واقعن که.....یک موسسه نزول خوار مالی .اسپانسر یک سریال .در مذمت نزول خواری......بعد میگیم چرا سزیالهای ما تاثیرکذار نیست...
مهمترین اموزه ی فیلم نبایستی دختر به بچه ننه داد.توی فیلمی که صاحبان یه کارخونه ی چندین میلیاردی سوار یه ماشین کمتر از10میلیونی بشن کلا کشکه ودر ثانی بهمن به کارخونه خودشون چه گلی زده بود که دختره ازش میخواس که توی اداره کارخونه مدیرش بشه.
ماجرای فیلم بیشتر حالت تخیلی داره