درباره سحنان دلسرد کننده چند مقام نهاد ریاست جمهوری/صادق جنان صفت
پارسینه: سخنان نهچندان كارشناسانه و بدون پشتوانه علمي از سوي برخي مقامهاي ارشد نهاد رياست جمهوري نيز نوعي دلسردي ايجاد ميكند.
متغيرهاي كلان اقتصادي مثل توليد ملي، پسانداز كل، سرمايهگذاري، اشتغال و تراز تجارت خارجي هنوز در مدار رشد شتابان قرار ندارند. از طرف ديگر ضعف شديد تقاضاي موثر براي سرمايهگذاري از سوي خارجيها در ايران به رغم اشتياق نخستين نيز كاملا محسوس است.
سكون بازار مسكن، افت شديد و حمايت غيرمعقول دولت از بازار سهام، تلاطم در بازار ارز، نافرماني بازار خودرو از بازار و پناه بردن به شوراي دولتي رقابت و مكدر شدن رييسجمهور نيز چهره خوبي از روزگار اقتصاد نشان نميدهد.
سخنان نهچندان كارشناسانه و بدون پشتوانه علمي از سوي برخي مقامهاي ارشد نهاد رياست جمهوري نيز نوعي دلسردي ايجاد ميكند.
وقتي معاون اول رييسجمهور ميگويد: سه راه براي تامين مالي تدارك ديده شده و اتفاقا هر سه راه مسدود است و يا معاون برنامهريزي رييسجمهور ميگويد كه 10 هزار ميليارد تومان به 81 هزار بنگاه تسهيلات داده ميشود و ميداند كه به هر بنگاه فقط 120 ميليون تومان ميرسد.
اقتصاددانان و فعالان اقتصادي ميفهمند كه دولتي يازدهم در مسير ناهمواري حركت ميكند. به نظر ميرسد اجتناب از سخنرانيهاي اقتصادي پيدرپي از سوي برخي مسوولان ميتواند به كاهش التهاب منجر شود مجموعه شرايط موجود و فقدان انسجام كامل نزد مديران ارشد دولت و مديران مياني و روساي بنگاههاي بزرگ دولتي و شبهدولتي منجر به اين شده كه تصميمهاي ناسازگار اتخاذ شود.
اين تصميمهاي ناسازگار به ويژه وقتي به قيمت كالاهاي حساس ميرسد موجي از نارضايتي در ميان مردم و مديران ايجاد ميكند. اينگونه است كه رييسجمهور از قيمتگذاري شوراي رقابت براي خودرو مكدر ميشود. رييس شورا رقابت هم مكدر ميشود، مصرفكنندگان مكدر شده و توليدكنندگان نيز مكدر ميشوند. چگونه است كه دولتي با اين ميزان تجربه و رصد رفتارهاي دولت نهم و دهم در دخالتهاي گسترده باز هم از همان چشمهاي آب مينوشد كه دولت قبلي مينوشيد.
آيا اين كار سختي است كه اجازه دهيم بازار خودرد - به مثابه يك بازار پر از ساختارهاي نادرست - آزاد شود. آيا نبايد از گذشته درس بگيريم و اجازه ندهيم ذهنيتهاي غلط در اين شرايط موجب تكدر خاطر شوند؟
محمدصادق جنان صفت/ روزنامه تعادل
نویسنده محترم به گمانم کمترین تجربه اجرایی در اقتصاد و مدیریت کشور را ندارد و مقداری از تئوریهای بازار آزاد را خوانده و اینجا بازخوانی کرده است.
در سال 78 من دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بودم و قرار بود تا به توصیه استاد درس "اقتصاد توسعه" در رابطه با حذف یارانه در اقتصاد ایران مقاله ای بنویسیم.مقاله من سراسر انتقاد از حذف یارانه بود و استاد با تعجب به من نگاه میکرد و می گفت انگار با مزایای اقتصاد ازاد اصلا آشنا نیستی.به ایشان عرض کردم با کمال پوزش انگار شما هم با شرایط خاص کشور ما بیگانه هستید که چنین نسخه ای را می پیچید که اگر اتفاق بیفتد کمر مردم ضعیف را خرد خواهد کرد.و امروز شاهدیم که نسخه هدف مندی یارانه ها چه بر سر اقتصاد و مردم کشورمان آورده است.
حالا هم نویسنده عزیز با کمک از تئ.ری های اقتصاد ازاد و حذف نظارت دولت بر اقتصاد فکر کرده که دارد به مملکت کمک می کند در حالی که در کشور ما به لحاظ شرایط خاص عدم نظارت دولت مساویست با سوء استفاده های کلان بخش سودجوی خصوصی.
جناب جنان صفت اقتصاد دانی برجسته هستند.
این متن را قبول ندارم . فقط حمله دولت است