گوناگون

لشکر ۱۷ علی­ بن ­ابیطالب(ع) در عملیات بدر

پارسینه: مهم­ترین ویژگی و برجستگی عملیات بدر، توانایی و جسارت رزمندگان اسلام در بهره‌گیری از تدابیر و راهکارهای جدید برای درهم‌شکستن خطوط دفاعی دشمن در خط و عمق بود و این ویژگی در طراحی و اجرای مأموریت واگذار شده به لشکر17 علی­ابن­ابیطالب(ع) به وضوح دیده می‌شود. نوشته حاضر برگرفته از روایت لحظه به لحظه عملیات لشکر توسط راوی، شهید حسین الله‌داد است که در آن به مقاومت رزمندگان لشکر و عملکرد یگان­ها در مقابل پاتک‌های پی‌درپی و سنگین دشمن، برجسته‌تر پرداخته شده است.


نادر زارع زاده *

چکیده


مقدمه

عملیات بدر با هدف قطع جاده بصره-العماره و تهدید بصره از شمال طراحی شد. منطقه عملیاتی با وسعت بیش از 800 کیلومتر مربع در شرق رودخانه دجله با نام هورالهویزه و حد فاصل بین قلعه صالح و القرنه قرار داشت. (1) عملیات بدر از دو محور عمده در حد فاصل العزیر تا القرنه طراحی شد و در کنار آن یک تلاش کمکی از سمت شمال و دو حرکت فریب در شلمچه و غرب اروند (جنوب) و گیسکه در غرب کشور در نظر گرفته شد. (2) در طراحی این عملیات منطقه مورد نظر به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شد. محور شمالی به قرارگاه نجف و محور جنوبی به قرارگاه کربلا واگذار شد و قرارگاه نوح نیز مأموریت شکافتن کانال سوئیب و انداختن آب به سمت بصره را بر عهده داشت. در مجموع چهار لشکر و یک تیپ از ارتش و نُه لشکر و نُه تیپ از سپاه در عملیات شرکت داشتند. (3) عملیات در ساعت 23 روز 19 اسفند 1363 با رمز یا فاطمه الزهراء (س) آغاز شد. در محور قرارگاه کربلا در همان ساعات اولیه مهم­ترین مسئله یعنی شکستن خط که موجب نگرانی بود، به وقوع پیوست. فقط نیروهای تیپ قمر بنی‌هاشم که مسیر را گم کرده بودند، نتوانستند در ساعت اول خط را بشکنند که در ساعت 50 دقیقه نیمه شب خبر داده شد تیپ قمر بنی­هاشم نیز خط را شکسته است. با شکسته شدن خط اول یگان‌‌ها خیلی سریع به سوی خط دوم پیشروی و آن را تصرف کردند. (4)

به طور کلی عملیات بدر پس از هشت روز جنگ و مقاومت با آزادسازی روستا و پاسگاه ترابه و کوک و نهروان و فجیره و نیز تصرف بیش از 800 کیلومتر مربع از اراضی هور و تصرف جاده خندق به طول 13 کیلومتر و تثبیت موقعیت در 6 کیلومتری جاده عماره-بصره به پایان رسید. (5) لشکر 17 علی­ابن­ابیطالب (ع) با 8 گردان و 2 گروهان مستقل در قالب 3 تیپ تحت امر قرارگاه کربلا با هدف شکستن خط دشمن در 4کیلومتر محدوده خط فجر * و تأمین جناح شمالی قرارگاه کربلا با هماهنگی قرارگاه نجف وتثبیت دشمن در محدوده واگذاری در عملیات شرکت کرد. (6)

دریافت مأموریت و شناسایی منطقه

لشکر17 علی­ابن­ابیطالب (ع) پس از شهادت سردار رشید اسلام، مهدی زین­الدین، در آبان 1363 و منتفی شدن مأموریت لشکر در شمال غرب کشور به عنوان یکی از یگان­های قرارگاه کربلا به منطقه خوزستان منتقل شد تا خود را برای عملیات آینده مهیا سازد. همچنین مسئولیت پدافند از پد 7 و قسمتی از پد 8 واقع در ضلع غربی جزیره مجنون شمالی به این لشکر واگذار شد. به تدریج نیروهای پشتیبانی و خدمات رزم وارد منطقه شده و در محدوده واگذاری مستقر گردیدند. این نیروها ضمن انجام فعالیت­های ویژه خود برای آماده­سازی منطقه عملیاتی، پدافند از مواضع استقراری را هم به صورت پاسگاهی اجرا می­کردند. (7) در تابستان 1363 به اطلاعات لشکر ابلاغ شد تعدادی از عناصر خود را به قرارگاه اطلاعاتی نصرت که تحت امر قرارگاه کربلا بود اعزام نماید. متعاقب این دستور 4 نفر از نیروهای اطلاعاتی لشکر به منطقه تبور واقع در ساحل شرقی هورالهویزه عزیمت کردند. پس از گذراندن دوره آموزشی یک ماهه، نیروها بلافاصله به جزیره شمالی اعزام و مأموریت شناسایی آبراه‌های منطقه غربی هور الهویزه را با نظارت مسئولین قرارگاه نصرت آغاز نمودند. پس از مشخص شدن خط حد لشکر 17، به لشکر برگشته و 60 نفر از نیروهای اطلاعات عملیات را برای شناسایی برگزیدند آنان ابتدا به چند دسته کوچک تقسیم و سازمان­دهی شدند. سپس کار شناسایی آبراه‌های اصلی و فرعی منطقه را با استفاده از بلم آغاز نمودند. فاز اول شناسایی تا فاصله 400 الی 500 متری خطوط اول دشمن طی چندین روز و ساعت‌ها تلاش تقریباً بدون بروز حوادث ناگواری انجام شد. در فاز دوم، شناسایی کاملی از آبراه‌های مختار، جمل، علق و طور که به عنوان سه پل و راه­کارهای مهم تلقی می­شدند، صورت گرفت. در مجموع واحد اطلاعات لشکر در این منطقه حدود60 نوبت به شناسایی مواضع و استعداد دشمن در آبراه‌های منطقه پرداخت و کار شناسایی را با موفقیت به پایان رساند. (8)

سازمان­دهی واحدها و گردان‌ها

یگان‌های پیاده سپاه از جمله لشکر17 علی­ابن­ابیطالب (ع) متناسب با هر نوع ماموریتی که به آنها واگذار می‌شد، اقدام به سازماندهی نیروهای تحت امر می‌نمودند. وجود انعطاف در امر سازماندهی و ابتکار و خلاقیت فرماندهان و مسئولین لشکر، زمینه‌هایی را فراهم می‌کرد تا یگان را برای قبول و اجرای مأموریت‌های خطیر آماده نماید. یکی از مهم­ترین نکات در امر سازمان­دهی مسئله جایگزینی است. چرا که در هر عملیاتی خواه ناخواه تلفات و ضایعاتی به یگان وارد می­شد که عملیات بعدی باید جایگزین و جبران می­شد. برای رفع این مشکل در سال‌های گذشته دو کادره کردن گردان‌های رزمی و گاهی جا به ­جایی مسئولان بین واحدهای لشکر و سپاه منطقه یک و نواحی پشتیبانی کننده در دستور کار قرار گرفته بود. لشکر17 در عملیات خیبر بیش از 10 نفر از بهترین و مجرب‌ترین فرماندهان خود را، از جانشین لشکر گرفته تا فرماندهان گردان و مسئولان واحد را از دست داده بود. علاوه بر این در اواخر آبان 1363 فرمانده شجاع و شایسته خود، مهدی زین­الدین را نیز تقدیم انقلاب اسلامی کرده بود. این ضایعات برای لشکر سنگین بود و مضاف بر این جدا شدن نیروهای استان زنجان و بخشی از نیروهای قزوین موجب کاهش توان رزم لشکر شد. با تمام این مشکلات، مسئولان لشکر در امر سازماندهی دست به ابتکارات ویژه‌ای زدند که عبارتند از:

الف) سازمان­دهی گردان مستقل حضرت رسول (ص) : این گردان با سازمان مستقل و آموزش‌دیده تحت هدایت و کنترل مستقیم فرمانده لشکر برای شکستن خط دشمن ایجاد شد.

ب) سازمان­دهی گردان دریایی: یگان دریایی لشکر در خرداد ماه 63 با 30 نفر کادر تشکیل و با 820 نفر پاسدار و 30 نفر بسیجی و تعدادی پاسدار وظیفه، مأموریت نقل و انتقالات لشکر را در عملیات بر عهده داشتند.

گروهان ویژه موتورسوار ذوالجناح: در عملیات بدر برای اولین بار گروه موتورسوار تشکیل و با 10 دستگاه موتورسیکلت تریل 125 با خورجین‌های آهنی وظیفه تأمین نیازهای ضروری نیروهای عملیاتی را بر عهده داشتند. (9)


سازمان رزم یگان (10)

آموزش

متعاقب دستور فرماندهی لشکر مبنی بر آمادگی هر چه بیشتر برای عملیات، واحد آموزش نظامی کار برنامه‌ریزی شده را پیرامون آموزش نیروها به اجرا گذاشت که در جدول پیوست به عناوین آن پرداخته شده است. علاوه بر این مهم­ترین مأموریت این واحد، اجرای برنامه آموزشی برای گردان ویژه حضرت رسول (ص) بود که مأموریت مهم خط‌شکنی لشکر را بر عهده داشت. نیروهای این گردان پس از گذراندن 2ماه آموزش‌های سنگین و طاقت‌فرسا در نقاط مختلف و تمرین‌های مداوم در حضور فرماندهان، آمادگی لازم را برای اجرای عملیات کسب نمودند. با نزدیک شدن عملیات و انتقال نیروها به منطقه عملیاتی، ضرورت مانور آموزشی از نظر فرماندهی بسیار با اهمیت بود. لذا در تاریخ 18 اسفند 1363 در حضور فرمانده لشکر و در روز 19 اسفند 1363 در حضور جانشین فرمانده قرارگاه کربلا برادر عزیز جعفری مانور به نمایش در آمد. در این مانور از هر 3 گروهان خط‌شکن (شهید رجایی، شهید باهنر، شهید بهشتی) یک دسته سوار شناور در حالی­که پیشاپیش آن­ها نیروهای نفوذی و غواص در آب شنا می‌کردند، آهسته آهسته خود را به مواضع فرضی دشمن نزدیک می­کردند. آنان مطابق اصول و فنون آموخته، با بریدن سیم‌های خاردار و عبور از موانع مصنوعی خود را به زیر سیل‌بند رسانده و در یک تهاجم غافل­گیرانه، سنگرهای فرضی دشمن را ساقط و نفرات آن را معدوم یا به اسارت در می­آوردند. پس از پایان مانور در حالیکه فرماندهی لشکر رضایت خود را اعلان نمود، تذکرات لازم را به مسئولین گردان‌ها و گروهان‌ها گوشزد نمودند. (11)

سازمان گردان‌ها

محور

فرمانده

جانشین

نام گردان

فرمانده

جانشین

استعداد

تعداد نفرات

تیپ یکم

(محور یکم)

عبدالله عراقی

جواد عابدی

گردان روح الله

گردان سیدالشهداء

گردان امام رضا (ع)

مرتضی آهنگران

مصطفی کلهری

احمد اللهیاری

بهرام شیخی

اکبر غلامپور

احمد حیدری

3 گروهان

3 گروهان

3 گروهان

395

320

318

تیپ دوم

(محور دوم)

محمود اخلاقی

کاوه نبیری

گردان علی ابن ابیطالب (ع)

گردان موسی بن جعفر

گردان کربلا

گردان حضرت رسول (ص)

بشیر روشنی

مهدی مهدوی‌نژاد

علی معروف‌خانی

محمد میرقیصری

-

ترحمی

-

حسین عروجی

3 گروهان

3 گروهان

3 گروهان

3 گروهان

311

310

315(احتیاط)

تیپ سوم

(محور سوم)

یوسف سجودی

-

گردان ولی عصر (عج)

گروهان مستقل جندالله

گروهان مستقل امام حسین (ع)

مهدی ناصری

مجید امینی

اسماعیل نادری

-

-

سعید فرداد

-

-

فرماندهی و ستاد

نام واحد

فرمانده

جانشین

نام واحد

فرمانده

جانشین

فرمانده لشکر

غلامرضا جعفری

احمد فتوحی

ستاد

اسماعیل صادقی

محمدحسین آل اسحاق

عملیات

یحیی محمدی

_

تدارکات

محمد صدرپور

محمود اصفهانی

اطلاعات

محمد میرجانی

_

مهندسی رزمی

محرمعلی رموک

حسینعلی امینی

آموزش

مهدی صباغ

_

پرسنلی

جواد صالحی

احمد یارمحمدی

تعاون

محمدحسین شکارچی

محمود کیایی‌نژاد

تبلیغات

علیرضا کربلایی

_

ادوات

مجید آیئنه

علی عالمی

یگان دریایی

اکبر خردپیشه

محمدباقر لکزایی

زرهی

رحمت‌الله نبی

_

توپخانه

غلامحسین مقدسی

علی مهتدی

بهداری

نقی خلفی

_

تخریب

محمدرضا ملکی

خانی

نوع آموزش

مکان

مدت

عوامل شرکت کننده

قایقرانی- بلم‌رانی- شنا

اطراف شادگان

2 ماه

گردان‌های عمل کننده

شنا- غواصی

تبریز-مشهد-قزوین

2 ماه

گردان‌های عمل کننده

ادوات

انرژی اتمی

_

گردان‌های پیاده

سلاح-تخریب-قایقرانی-امداد-بهداشت-مخابرات

سد دز

1 ماه

گردان‌های پیاده

ش.م.ر-نقشه‌خوانی-قطب‌نما

اندیمشک پایگاه بدر

2 ماه

گردان‌های پیاده

اجرای میدان تیر و رزمایش آبی-خاکی

سد دز اندیمشک انرژی اتمی

در طول آموزش

گردان‌های پیاده

توپخانه

طلائیه

45 روز

واحدهای تخصصی

دیده‌بانی و هدایت آتش و قبضه

طلائیه

45 روز

واحدهای تخصصی

ادوات

جاده آبادان-اهواز

45 روز

نیروهای ادوات

پدافند

انرژی اتمی-پادگان شهید صدوقی

45 روز

عوامل پدافند

احداث خاکریز-پل سازی-سنگرسازی

_

75 روز

گردان مهندسی

غواصی ویژه

انزلی

45 روز

30 نفر یگان غواصی

تخریب

اندیمشک

2 ماه

27 نفر یگان تخریب

سکٌانداری ویژه

سد دز

2 ماه

200 نفر عوامل یگان دریایی

تعمیر موتور قایق و نگهداری

پادگان سفینه النجاه

ق. نوح

2 ماه

واحد پشتیبانی


آماده‌سازی منطقه تجمع و استقرار واحدها و گردان‌ها در مواضع آماده شده

مسئولین لشکر تدابیری را برای آماده‌سازی منطقه تجمع اتخاذ کردند که از سوی مهندسی لشکر به اجرا در آمد. واحد مهندسی رزمی لشکر، برای آماده‌سازی منطقه تجمع، دست به دو اقدام متفاوت زد. یک اقدام در خشکی بود که با نصب تعدادی سنگر سوله‌ای بر روی پد هشت جزیره شمالی و احداث تأسیسات، خاکریز، جاده، سنگر و سوله‌های تدارکاتی و اجتماعی در منطقه مرکزی جزیره شمالی، امکان استقرار حمام، آشپزخانه، بنه تدارکاتی، اورژانس و بهداری و واحدهای مختلف را فراهم نمود. اقدام دیگر مهندسی احداث 3 کیلومتر پل شناور بر روی هور بود که با اتصال قطعاتی به طول 5/2 و عرض 1 متر به یکدیگر صورت پذیرفت. این پل عمود بر پد هشت و در آبراه خیبر و غدیر احداث گردید و نام مبارک علی­ابن­ابیطالب (ع) بر روی آن نهاده شد. همچنین در امتداد پل، تعدادی پد فرعی منشعب شد که از وصل کردن قطعات به یکدیگر ایجاد می­شد. هدف از احداث این پل، علاوه بر ایجاد منطقه تجمع خارج از دید دشمن برای استقرار یگان‌های رزم و رها شدن نیروهای خط شکن، کم کردن فاصله نیروهای عمل­کننده به مواضع دشمن در ساحل غربی هور بود. زیرا پیمودن فاصله 13 کیلومتری بر روی آب، توان نیروها را تقلیل داده و زمان بیشتری را می‌طلبید.

پس از آماده‌سازی منطقه تجمع و نزدیک شدن زمان عملیات، واحد تدارکات به منظور تسهیل در امر پشتیبانی سریع نیروها با احداث بنه‌های تدارکاتی در جزیره شمالی و بنه‌های شناور در آبراه‌ها نسبت به ذخیره‌سازی مهمات و آذوقه به مقدار کافی اقدام نمود. بخشی از یگان دریایی در آماده‌سازی منطقه تجمع به خصوص نصب پل به کمک برادران مهندسی شتافتند. واحد بهداری لشکر نیز تمامی استعداد خود شامل گروه بهداشت، پشتیبانی، گروهان ش.م.ر، گروهان ویژه امداد و انتقال را به مرکز تجمع منتقل نمود و با احداث اورژانس و تعدادی پست امداد در نقاط مختلف منطقه عملیاتی آماده­ی مداوا و امدادرسانی به نیروهای لشکر در عملیات شد. گردان پدافند هوایی نیز با اعزام و استقرار آتشبارهای خود، پوشش هوایی منطقه تجمع و منطقه عملیاتی لشکر را به عهده گرفت. واحد توپ­خانه تعدادی از قبضه‌های خود را از منطقه طلائیه به منطقه عملیاتی بدر منتقل کرد و به همراه دیگر قبضه‌هایی که از قبل در جزیره شمالی داشت، آماده­ی پشتیبانی از نیروهای عمل‌کننده در عملیات شد. گردان ادوات هم با استقرار 2 قبضه مینی کاتیوشا بر روی پل‌های شناور و 5 قبضه تیربارهای سنگین دوشکا بر روی قایق‌های عساکره در منطقه عملیاتی استقرار یافت تا رزمندگان لشکر را از نزدیک پشتیبانی نماید. (12)

طرح‌ریزی عملیات

در روزهای آغازین اسفند 1363 مأموریت لشکر در قالب طرح عملیاتی حیدر قرارگاه کربلا به شماره 31/30/13/3001 مورخ 3 اسفند1363 در سه مرحله به صورت کتبی ابلاغ گردید:

مرحله1: پس از اجرای عملیات نفوذی، تک نموده، خط فجر را در منطقه محوله تأمین نمایید، جناح شمالی قرارگاه کربلا را حفاظت نمایید و با قرارگاه نجف هماهنگی به عمل آورید.

مرحله2: بنا به دستور، تک را برای تأمین خط سبز * در منطقه محوله ادامه دهید.

مرحله3: به تثبیت دشمن ادامه دهید.

به دنبال مشخص شدن خط حد لشکر از رده بالاتر و با توجه به استعداد رزمی و پشتیبانی و گزارش­های تیم‌های شناسایی فرمانده لشکر با هم­فکری مسئولین اطلاعات طرح و عملیات ستاد فرماندهان محورها و گردان‌ها طرح مانوری را با عنوان طرح عملیاتی ذوالفقار طراحی و برنامه‌ریزی کردند. در این طرح که به شماره 1024-ط17 مورخ 17 اسفند1363 به رده‌های تحت امر ابلاغ شد، مأموریت لشکر به سه بخش تقسیم می‌شد:

در بخش اول مأموریت شکستن خط به گردان حضرت رسول (ص) واگذار شد که مستقیماً با هدایت و کنترل فرماندهی لشکر عمل می‌کرد و مقرر شد طبق برنامه زمان­بندی شده گروهان‌های این گردان (شهید رجایی، شهید بهشتی و شهید باهنر) ساعت 15:30 روز 19 اسفند 1363 به ترتیب از خط تماس آبراه‌های جمل3، مختار و طور رها شده و ضمن عبور از موانع و رخنه در مواضع دشمن درگیری را شروع و با تصرف سنگرهای خط اول راه را برای عبور آسان گردان‌های موج دوم و استقرار آنان بر روی سیل‌بند مهیا سازد.

در بخش دوم مأموریت، پاکسازی سیل‌بند اول و پیش‌روی به سوی سیل‌بند دوم و پاکسازی آن از عناصر دشمن به تیپ یکم واگذار شد. این تیپ ماموریت داشت تا با به کارگیری گردان‌های سیدالشهداء (ع) ، روح‌الله و امام رضا (ع) با عبور از آبراه‌های نینوا یا مختار و جمل2 و طور با استفاده از سر پل به دست آمده، ضمن پاکسازی سنگرهای دشمن در محدوده‌ای به وسعت 4 کیلومتر بر روی سیل‌بند دوم گسترش یافته و در ادامه با گردش به راست بر روی سیل‌بند و جاده النهیر (خط ذوالفقار) پدافند نمایند.

بخش سوم مأموریت شامل پاکسازی و پیشروی به سوی دجله (تامین خط فجر) می‌شد که به تیپ دوم واگذار شد. این تیپ با به کارگیری گردان‌های علی­ابن­ابیطالب (ع) و کربلا و موسی­ابن­جعفر (ع) تلاش می‌کرد تا ضمن پاکسازی مواضع متفرقه با عبور از جاده و کانال خود را به ساحل دجله رسانده و خط پدافندی تشکیل دهند (تأمین خط فجر) و در فاز بعد چنان­چه شرایط مساعد بود گردان کربلا بنا به دستور از رودخانه عبور کرده و در آن سوی دجله موضع پدافندی اتخاذ نماید. (13)

توجیه مسئولین

با ابلاغ طرح عملیاتی ذوالفقار، فرمانده لشکر بر آن شد تا در فرصت باقیمانده (15اسفند1363 تا 19اسفند1363) فرماندهان و مسئولین واحدها و گردان‌ها را نسبت به جزئیات طرح توجیه نماید. این جلسات با تمام مسئولین واحدها و محورها و گردان‌ها برگزار و مأموریت ها یک­بار دیگر مرور شد.

آخرین جلسه در روز 19 اسفند 1363 قبل از حرکت نیروها برگزار شد و در آن آخرین هماهنگی‌ها برای زمان­بندی حرکت گردان خط‌شکن و گردان‌های موج دوم صورت گرفت و افراد حاضر در جلسه پس از انجام آخرین هماهنگی و دریافت دستورات لازم به همراه نیروهای تحت امر خود آماده حرکت به سمت مواضع دشمن برای شروع عملیات شدند. (14)

انتقال نیروها و ابلاغ زمان عملیات

فرماندهی لشکر که در تلاطم آمادگی یگان، لحظه‌ای آرام و قرار نداشت، با سرکشی‌های مداوم و تلاش خستگی­ناپذیر کار آماده نمودن گردان‌ها و واحدها را تعقیب و پیگیری می‌نمود. سرانجام با نزدیک شدن روز عملیات دستور انتقال نیروها را از عقبه (دارخوین) به محور عملیاتی صادر کرد.

فرماندهان گردان‌ها به دنبال وصول پیام، یک یک آماده اعزام به منطقه شدند. در فاز اول گردان حضرت رسول الله(ص) در ساعت 12 نیمه شب 16 اسفند 1363 با اتوبوس از دارخوین حرکت کرد و پس از 5 ساعت در پد شماره 8 جزیره شمالی استقرار یافت. سپس با استفاده از تاریکی سحرگاهی به سرعت به روی پل‌های شناور که توسط واحد مهندسی از قبل در آبراه‌های هور احداث شده بود منتقل شدند.

سه روز بعد در تاریخ 19 اسفند 1363 سه گردان محور دوم در مرحله اول در وضعیت مشابه وارد منطقه شدند. درحالی­که دو گردان امام موسی­ابن­جعفر (ع) و کربلا در روز روشن وارد منطقه عملیاتی شدند. با پایان یافتن کار نقل و انتقال گردان‌ها، برادر جعفری ضمن فراخوانی همه­ی مسئولین گردان‌ها و واحدها و کسب آخرین وضعیت آن­ها زمان عملیات را 20 اسفند 1363 ابلاغ کرد. (15)

در آستانه عملیات

ساعت 9:20 صبح اوضاع منطقه همانند روزهای قبل آرام ولی بی­قرار به نظر می‌رسد. در شرایطی که در منطقه خودی یگان‌های رزمی در پوشش نیزارها بر روی پل‌های شناور مشغول آماده‌سازی خود می‌باشند، مسئولین واحدها و گردان‌ها در حال برآورد آخرین نیازها و رفع مشکلات و کمبودها هستند. از جبهه دشمن یک فروند بالگرد کمی بالاتر از آبراه انفاق به پرواز درآمده و مشغول شناسایی آبراه هجرت است و نیروهای پدافند طبق روال معمول به سوی او شلیک می‌کنند. آتش توپ­خانه دشمن نسبت به روز قبل کاهش محسوسی داشته است. به نحوی که منطقه را سکوتی سؤال برانگیز در برگرفته بود.

ساعاتی بعد حوالی ظهر، هواپیماهای جنگی دشمن سکوت را در هم شکستند و جاده‌های منتهی به جزیره و اطراف بنه‌های تدارکاتی را بمب­باران کردند. لیکن این سلسله اقدامات در اندیشه فرماندهان عادی تلقی شده و آن­ها را ناشی از حساسیت و یا احتمال هوشیاری دشمن نمی‌پنداشتند.

بعد از ظهر روز دوشنبه نوزدهم اسفند 1363 فرماندهان گردان خط­شکن حضرت رسول (ص) دستور حرکت به طرف مواضع دشمن را دریافت کردند. سفارش اکید برادر محسن رضایی فرمانده وقت کل سپاه این بود که فرماندهان موظفند به هنگام حرکت نیروهای خط­شکن، سوره مبارکه فتح را قرائت کرده و آنها را از زیر قرآن رد کنند که این عمل توسط جانشین فرماندهی لشکر انجام می‌گرفت. این نیروها با سرعت و ذوق و شوق خاصی سوار بر بلم‌ها شده و رأس ساعت15:30 حرکت خود را به سمت مواضع دشمن آغاز کردند. پس از عزیمت گردان خط­شکن، گردان‌های روح‌الله و سیدالشهدا (ع) و گروهان یکم گردان امام رضا (ع) از محور یکم و گردان‌های موسی­ابن­جعفر (ع) و کربلا از محور دوم طبق برنامه زمان‌بندی و با همان حال و هوای گردان قبلی سوار بر قایق‌ها شدند. برای هر دسته دو فروند قایق، برای فرماندهی هر گروهان یک فروند و برای فرماندهی گردان‌ها دو فروند، جمعاً 23 فروند قایق برای عبور گردان‌ها از منتهی الیه جزیره مجنون شمالی در هورالهویزه (پل علی­ابن­ابیطالب (ع) ) تا سیل‌بند غربی هور (خط اول دشمن) در نظر گرفته شده بود. وقتی که گردان‌های موج اول آماده حرکت شدند عناصری از دیده‌بانان توپ­خانه برای درخواست آتش پشتیبانی و اطلاعات برای هدایت گردان‌ها تا مواضع دشمن و تخریب برای باز کردن معبر و پاکسازی موانع به آنها ملحق شدند. با فرمان فرماندهی، گردان‌‌ها بر مبنای طرح عملیاتی قایق‌ها به حرکت درآمدند. فاصله بین خط تماس خودی و دشمن حدود 10 کیلومتر بود. پوشش گیاهی این فاصله در ابتدا نیزار و سپس بردی و بعد چولان بود و هر چه به منطقه دشمن نزدیک می‌گردید از این پوشش‌ها کاسته می‌شد، به طوری­که در آب‌های ساحلی دشمن هیچ اثری از پوشش گیاهی نبود. در خط حد هر لشکری آبراه‌هایی برای عبور و مرور در نظر گرفته شده و برای هر آبراهی اسمی انتخاب کرده بودند. ابتدا گردان‌های روح الله و سیدالشهدا (ع) و گروهان یکم گردان امام رضا (ع) به حرکت در آمدند. به دنبال آن­ها گردان‌های موسی­ابن­جعفر (ع) و کربلا نیز به راه افتادند. این گردان‌ها در فاصله زمانی 17:30 تا 18:30 در کنار نیزارهای آبراه جمل و غدیر اقدام به انجام فریضه نماز و صرف شام نمودند. فرمانده لشکر برای نظارت بهتر بر نحوه حرکت نیروها و نیز کنترل و هدایت عملیات به همراه مسئولین اطلاعات و عملیات، دو نفر پیک و دو نفر بیسیم‌چی سوار بر یک قایق موتوری ریجندر شده و پس از گذر از آبراه غدیر وارد آبراه جمل شده و در کنار یک سنگر شناور پهلو گرفتند. گردان‌های مستقر در کنار نیزارها با دستور فرماندهی لشکر و با خاموش کردن موتور قایق‌ها پاروزنان به حرکت خود ادامه داده و در ساعت 19:30 به نقطه رهایی در فاصله 2 کیلومتری خط اول دشمن رسیدند. غواصان و نیروهای گروهان خط‌شکن با کمک غواصان اطلاعات و خط‌شکن‌ها در حال گذراندن موانع و نزدیک شدن به خط اول دشمن بودند که فرمانده لشکر در ساعت 22 برای اولین بار توسط بیسیم با فرمانده گردان تماس گرفت و وضعیت گروهان یکم را جویا شد. فرمانده گروهان برادر میرقیصری در حالی­که فاصله زیادی با سنگرهای خط اول دشمن نداشت به آرامی وضعیت خودش و نیروهایش را رضایت‌بخش توصیف کرد. پس از این تماس فرمانده لشکر غلامرضا جعفری از طریق تماس بیسیمی آمادگی سایر گردان‌ها را نیز خواستار شد. در همین حال ناگهان اوضاع منطقه دگرگون شد و آرامش و سکوت شبانه جای خود را به شلیک ناگهانی و یکپارچه تیربارهای دشمن داد و فضای تاریک منطقه به واسطه منورهای شلیک شده از سوی دشمن روشن شد. دشمن متوجه تحرکاتی در ورودی یکی از آبراه‌ها شده بود. حدود 20 دقیقه این آتشباری ادامه یافت. با فروکش کردن آتش معلوم شد که دشمن افرادی از نیروهای ما را دیده و تصور کرده که نیروهای گشتی شناسایی هستند. آن­گاه با زیر آتش گرفتن منطقه مطمئن شد که آن­ها را کشته یا فراری داده است. با برطرف شدن این مشکل نیروها به آرامی به پیشروی خود ادامه داده و خود را به سیل‌بند اول که سنگرهای دشمن بر روی آن قرار داشت چسباندند. با اعلام رمز عملیات و شروع درگیری در حدود ساعت 23 گروهان‌های اول و دوم خط‌شکن وارد عمل شدند. بلم‌ها را پشت سیم خاردارها رها کرده و داخل آب پریدند و با اتکا به خداوند متعال و به لحاظ اینکه آماده شهادت بودند هرچه در توان داشتند به کار گرفتند و با شنا کردن و حرکت به سمت مواضع دشمن ضمن عبور از موانع با استفاده از تمام سلاح‌های موجود اعم از تیربار، آرپی‌جی و کلاشینکف به سمت دشمن تیراندازی می‌کردند.

اما گروهان سوم به دلیل پوشش آبراه مختار که با فاصله زیادی از دشمن تمام می‌شد در دید و تیر دشمن قرار گرفته و با آتشباری دشمن در همان لحظات اولیه برادر غلامحسین عسگری که هدایت نیروها در سمت جنوبی آبراه را بر عهده داشت به شهادت رسید. فرمانده گروهان هم مجروح شد و تعدادی از نیروهایش هم به شهادت رسیده یا زخمی شدند. با پیدایی این وضعیت سازمان گروهان از هم پاشید و خط دشمن در مقابل آبراه مختار شکسته نشد. با این حال فرمانده لشکر به کریمی دستور داد که به هر طریق ممکن نیروهایت را جمع‌آوری کرده و از طریق آبراه‌های دیگر به کمک گروهان‌های اول و دوم بفرستد. خودت هم با مراقبت کامل به عقب بیا. در این حال گروهان‌های اول و دوم خود را به خشکی رسانده و سنگرهای اجتماعی و تیربارهای دشمن را منهدم کردند. حدود نیم ساعت طول کشید تا خط دشمن شکسته و سنگرهای اجتماعی و تیربارهای دشمن بر روی سیل‌بند اول منهدم شود. وقتی نیروهای خط‌شکن سقوط مواضع دشمن را به فرماندهی اعلام کردند ابتدا فرماندهی لشکر، غلامرضا جعفری، تردید داشت که نیروها با این سرعت خط را شکسته و مواضع مربوط به خودشان را تصرف کرده باشند. با اعلام مشخصات زمین منطقه فرمانده لشکر مطمئن شد که رزمندگان به اهداف خود دست یافته و قسمت‌هایی از خط اول دشمن سقوط کرده است. موضوع شکستن خط در این عملیات به قدری مهم بود که توجه فرماندهان لشکرها و حتی قرارگاه‌ها را تا حد زیادی به خود معطوف کرده بود. اهمیت شکستن خط در عملیات بدر در مدت کوتاه و با تلفات کم به قدری زیاد بود که صبح روز بعد جانشین قرارگاه کربلا برادر پاسدار عزیز جعفری در کنار رود دجله خطاب به فرمانده لشکر17 غلامرضا جعفری گفت: چه کسی فکر می‌کرد خط این­طور شکسته شود. خدا می‌خواهد که ما پیروز شویم. (16)(17)

پاکسازی گسترش و الحاق با یگان‌های همجوار

با گذشت 40 دقیقه از درگیری­ها، فرمانده لشکر غلامرضا جعفری به فرمانده محور یکم عبدالله عراقی دستور داد به سرعت گردان روح‌الله به فرماندهی مرتضی آهنگران برای پاکسازی خط اول دشمن به سمت اهداف از پیش تعیین شده پیشروی نماید. در همین حین فرمانده گردان حضرت رسول (ص) سید محمد میرقیصری با فرمانده لشکر تماس گرفت و اظهار داشت لشکر همجوار ما با مشکل مواجه شده و موفق به الحاق به ما نشده است. فرمانده لشکر که می‌دانست تسامح در رفع مشکل وضع را بحرانی‌تر خواهد کرد فوراً به فرمانده گردان سیدالشهداء (ع) مصطفی کلهری دستور داد تا به کمک گردان‌های حضرت رسول (ص) و روح‌الله بشتابد. سپس طی تماس با فرمانده گردان امام رضا (ع) به فرماندهی احمد الله­یاری از وی خواست تا مطابق طرح مانور به سوی سیل‌بند دشمن حرکت کرده و ضمن پاکسازی سنگرهای دشمن مبادرت به پیشروی تا جاده اول نموده و در آن­جا خط پدافندی مطمئنی تشکیل دهد.

ساعت حدود 12 شب یکی از گروهان‌های گردان روح‌الله به قسمت شرقی پد دشمن بر روی سیل‌بند اول رسیدند. نیروهای گروهان دوم به فرماندهی برادر فتح­الله ذاکری گرفتار کمین جمل2 و گشتی‌های دشمن که هوشیار شده بودند شده و قایق‌هایشان مورد اصابت گلوله‌های دشمن قرار گرفت به طوری­که سازمان گروهان از هم پاشید. عده‌ای از نیروها شهید و مجروح شده و تعدادی هم بر روی آب سرگردان مانده و روز بعد به سیل‌بند دشمن رسیدند.

نیروها به پیشروی بر روی جاده آسفالت دشمن که به خط اول منتهی می‌شد، ادامه داده و با مختصر درگیری از طریق این جاده به یک پارک موتوری نیروهای عراقی رسیده و مشغول انهدام خودروهای مستقر در آن شدند.

هم­زمان با شکسته شدن خط توسط نیروهای گردان حضرت رسول (ص) ،‌ رزمندگان گروهان یکم از گردان امام رضا (ع) از طریق آبراه طور در منتهی الیه سمت چپ خط حد لشکر وارد عمل شده و بر روی سیل بند اول با عناصر باقیمانده دشمن درگیر شدند. این نیروها موفق گردیدند ضمن پاکسازی سیل بند اول ، با تیپ 44 قمربنی­هاشم (ع) که در جناح چپ لشکر وارد عمل شده بود الحاق نمایند. پس از گسترش گردان های روح الله و سیدالشهدا (ع) و امام رضا (ع) بر روی سیل بند دشمن و پاکسازی آن ، فرماندهی لشکر برادر غلامرضا جعفری متوجه شد که نیروهای گردان روح الله به دلیل ناامن بودن جناح چپ از پیشروی در عمق باز مانده­اند. لذا مشغول پی­گیرى اوضاع شد و ضمن تأکید به فرمانده گردان روح الله ، از وى مى­خواست که به سمت اهداف خود بر روى جاده پیش روى نماید. در ساعت 2:45 بامداد در حالی که عملیات شدت بیشتری گرفته بود بر احساس نگرانى فرماندهى از مشکل عدم الحاق در جناحین افزوده مى­شد. وی ضمن تماس­های مکرر، به فرمانده گردان روح الله، مرتضی آهنگران، تأکید کرد که مأموریت گردان روى سیل­بند خط اول نیست و باید به عمق برود. با تأکیدات صورت گرفته نیروهای این گردان با دمیدن فجر صبحگاهی بر روی سیل­بند دوم دشمن با یکدیگر هماهنگ شده و حرکت خود را از طریق جاده به طرف دجله ادامه دادند و با رسیدن به رودخانه دجله در حاشیه جاده آسفالت و سیل­بند شرقی رود، پدافند نمودند. گردان سیدالشهدا (ع) نیز هم­زمان با توسعه رخنه و پاکسازی خط اول دشمن، با به کارگیری گروهان سوم خود، عملیات در عمق را شروع کرده و خط دوم دشمن را از رو به رو و از جناح راست مورد حمله قرار داد و دشمن را وادار به شکست و عقب نشینی نمود و به این ترتیب خط دوم هم سقوط کرد و رزمندگان گردان پس از دو ساعت و نیم رزم بی امان در ساعت4:30 بامداد به اهداف تعیین شده برای گردان رسیده و به اعمال تحکیم و تثبیت و هدف پرداختند. گردان سیدالشهدا (ع) می­باید در سیل­بند دوم از جناح راست با گردان روح الله و از جناح چپ با تیپ 44 قمر بنی­هاشم (ع) الحاق می­نمود. الحاق با گردان روح­الله در همان لحظات اولیه به راحتی انجام شد و پس از مدت زمان کوتاهی الحاق با تیپ 44 قمر بنی­هاشم (ع) در خط دوم هم صورت پذیرفت. با الحاق نیروها در خط دوم زمینه برای ادامه عملیات فراهم آمد. با فراهم شدن زمینه ادامه عملیات، گردان­های کربلا به فرماندهی علی معروف­خانی و موسی بن­جعفر (ع) به فرماندهی مهدی مهدوی­­نژاد وارد عمل شدند تا عملیات در عمق را با هدف رسیدن به رود دجله و تشکیل خط پدافندی فجر ادامه دهند. (18)

روز اول (20 ادریبهشت1363)

صبح روز اول عملیات حجه الاسلام بشر دوست فرمانده قرارگاه کربلا در تماسی با فرمانده لشکر 17 برادر غلامرضا جعفری بر ادامه پیشروی هر چه سریع­تر نیروها به سمت اهداف از پیش تعیین شده تأکید کرد. فرمانده لشکر نیز بلافاصله در ساعت 06:05 بامداد طی تماسی با فرمانده محور دوم، برادر محمود اخلاقی دستور داد با اعزام سریع گردان­هاى موسى بن­جعفر (ع) و کربلا و گسترش آنها در منطقه، زمینه الحاق با تیپ 44 قمر بنی­هاشم (ع) را فراهم سازد و تأکید مى­کند که تماس بعدى شما باید ساعت 8 صبح از روستاى النهیر در کنار رود دجله باشد. فرمانده گردان موسی بن­جعفر (ع) می­گوید: «فرمانده لشکر ضمن دستور به مسئول محور دوم ، مجدداً با من و فرمانده گردان کربلا تماس گرفت و از ما خواست که حرکت در عمق را برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده ادامه دهیم. به ایشان گفتم نیروهایم شهید و مجروح و پراکنده شده اند. وی تأکید کرد هر طور شده باید خود را به سیل­بند لب دجله برسانید. لذا نیروهای خود را جمع آوری و مجدداً سازماندهی کردم . یکی از گروهان ها را به فرماندهی علی رضایی جلو فرستاده و به دو گروهان دیگر دستور دادم تا با آتش خود آنها را پشتیبانی نمایند . علی رضایی نیز در مانور گروهانی که برای نیروهایش طراحی کرده بود دو دسته را برای پیشروی به سوی دجله در نظر گرفت و یکی از دسته هایش را مأمور کرد تا به مقر عراقی­هایی که بر سر نیروها آتش می ریختند حمله برده و ضمن انهدام آن­ها به سمت دجله حرکت کند. هنگامی که این نیروها به مقر عراقی­ها حمله کردند تعدادی از نیروهای گردان سیدالشهدا (ع) که از آتشباری نیروهای عراقی به خشم آمده بودند به طور خود جوش به این مقر حمله کرده و به اتفاق این دسته عراقی­ها را به هلاکت رسانده یا فراری دادند. برادران گردان­های کربلا و سیدالشهدا (ع) نیز با آتش پشتیبانی خود، این نیروها را حمایت کردند. با سقوط این مقرکه به سرعت انجام شد گردان­های کربلا و موسی بن­جعفر (ع) با سرعت هر چه تمام­تر خود را به سیل­بند شرقی رود دجله و روستای النهیر در کنار این رود رساندند.»

روز دوم (21 اسفند1363)

برادر جواد عابدی که پس از مجروحیت برادر عراقی مسئولیت محور یکم را عهده­دار شده بود طى تماس­هاى مکرر با فرماندهى لشکر و اعلام نگرانی از مشکل الحاق نشدن یگان عمل­کننده در جناح راست لشکر و در نتیجه تهدید از این جناح خواستار تقویت این محور شد. از سویى، مسئولین قرارگاه هم نگران این موضوع بودند و مصمم شدند تا با اجراى عملیاتى، خطر را دفع نمایند. لذا با هماهنگى فرماندهان لشکرهای17 و 7 مقرر شد، 2 گروهان از لشکر 17وارد عمل گشته و الحاق بین دو لشکر را تأمین نمایند. بدین ترتیب گروهان­ها در تاریکی شب با پشتیبانى آتش توپ­خانه تک خود را بر علیه مواضع نیروهای عراقی آغاز کرده و موفق شدند با انهدام بخشى از تجهیزات آن­ها، دشمن را وادار به عقب­نشینى کنند. با گسترش نیروهای لشکر در این جناح، موضع پدافندی ضعیفی بر روی جاده منتهی به روستای النهیر که در جناح راست خط حد قرارگاه کربلا و در جهت شرقی غربی بود تشکیل شد و بدین ترتیب خط ذوالفقار که به خط النهیر هم معروف شد به وجود آمد. ضمن این­که الحاق کامل با لشکر7 ولی­عصر (عج) حاصل شد.

روز سوم (22 اسفند1363)

پس از موفقیت نیروهاى خودى طى دو شب گذشته و عدم تحرک جدى از سوی دشمن که ناشى از تحلیل قوا و توان او بود، مقرر شد رزمندگان لشکر به منظور تحکیم و تثبیت خط پدافندى، یک حمله ایذایى تدارک ببینند تا ضمن به هم ریختگى بیشتر آرایش و سازمان رزم دشمن، تأمین مناسبى را براى خط حد لشکر فراهم سازند. به همین منظور براساس طرح تنظیمى مقرر شد لشکر 17حمله برق آسایى را در مقابل خط النهیر به منظور انهدام نفرات و تجهیزات عراقی­ها و نزدیک­تر کردن خط خودی به مواضع دشمن انجام داده و با بهره­گیرى از تجهیزات مهندسى (یک دستگاه لودر و یک دستگاه کانال کن) خط تأمینى دیگرى را به موازات کانال صفین برای جلوگیرى از پاتک دشمن احداث نماید. در همین راستا، فرماندهى پس از برآورد آخرین وضعیت، گردان­های سیدالشهدا (ع) و روح­الله و گردان امام رضا (ع) را براى انجام این تک ایذایى در نظر گرفت. همچنین مقرر شد واحد تخریب لشکر با پشتیبانی گردان امام رضا (ع) پل روی نهر عمود بر کانال صفین را که خودروهای دشمن از روی آن عبور کرده و خود را به خط مقدم می­رساندند منهدم نماید. با فرا رسیدن تاریکی شبانه نیروهای گردان سیدالشهدا (ع) به ستون یک به طرف خط ذوالفقار حرکت کرده و در آن استقرار یافتند تا در عملیاتی که برایشان طرح­ریزی شده بود شرکت کنند. در حالی­که زمان چندانی به نیمه­های شب باقی نمانده بود نیروها تک خود را آغاز کردند.گردان‌های سیدالشهدا (ع) و روح‌الله در یک هجوم سراسری و برق‌آسا موفق شدند ضمن رخنه به مواضع دشمن، تلفاتی را بر نیروی انسانی دشمن وارد نمایند. در این فرآیند آنان 25 تانک را منهدم کردند و به سرعت به مواضع قبلی خود بازگشتند. تنها حادثه غیرمترقبه، شهید و مجروح شدن تعدادی از نیروهای گردان امام رضا (ع) بود که به دلیل نبود اطلاع‌رسانی و شناسایی نکردن سنگر کمین دشمن، مورد تهاجم غافل­گیرانه نیروهای آنان قرار گرفتند. در مجموع لشکر17 توانست به جز انهدام نکردن پل، به اهداف خود دست­رسی پیدا کرده و خاکریز بریده بریده‌ای به صورت ناقص در حاشیه کانال صفین (حدود 2 کیلومتر جلوتر از خط ذوالفقار که به خط النهیر معروف بود) احداث کند و نیروهای لشکر را برای پدافند مطمئن‌تر در مقابل دشمن به آن­جا منتقل نماید. خط ذوالفقار که در طراحی اولیه منطبق بر جاده النهیر بود با دو کیلومتر پیشروی به کناره جنوبی کانال صفین انتقال یافت.

روز چهارم (23 اسفند1363)

در این روز روند عملیات از سوی گردان روح­الله ادامه پیدا کرد. نیروهای این گردان به نبرد شدید با نیروهای عراقی که وارد محدوده استقراری آن­ها می­شدند پرداخته و ضمن وارد کردن تلفات زیادی به آن­ها مواضع خود را تثبیت کردند. گردان امام رضا (ع) هم در محدوده شمال­غربی خط صفین و نزدیک به رود دجله مستقر و گردان­های سیدالشهدا (ع) و عناصری از گردان حضرت رسول (ص) هم در قسمت میانی خط مستقر شدند.

در این روز گردان علی­بن­ابیطالب (ع) از حاشیه جاده ساحلی هور به طرف منطقه مورد نظر حرکت نمود و پس از حدود 4 کیلومتر پیاده روی به منطقه مأموریتی خود رسید و پشت خاکریز خط النهیر مستقر شد. در این روز گردان ولیعصر (عج) به فرماندهی مهدی ناصری که در جفیر مستقر بود نیز به منطقه عملیاتی وارد شدند.

روز پنجم (24 اسفند1363)

با نزدیک شدن سحر، صداى غرش تانک­هاى دشمن که در آن سوی دجله در حال تردد و جا به جایى بودند توجه نیروها را به خود جلب کرد. رزمندگان لشکر17 با مشاهده وضع فوق نسبت به کسب آمادگى جبهه خودى اهتمام بیشترى ورزیده و با دقت تحرکات دشمن را زیر نظر گرفتند.

در این وضعیت نیروهای گردان علی­بن­ابیطالب (ع) بنا به دستور یک گام به جلو برداشته و در قسمت­های شمال شرقی و میانی خط صفین مستقر شدند. نیمی از نیروهای گردان جایگزین گردان روح­الله در محدوده میانی خط شدند و مابقی نیروها هم در قسمت شمال شرقی خط صفین مستقر شدند. اهمیت این قسمت از خط به این علت بود که اگر سقوط می­کرد اکثر یگان­هایی که در منطقه درگیری بودند به محاصره نیروهای عراقی در می­آمدند. نیروهای گردان این موضوع را به خوبی درک کرده و می­دانستند که با سقوط این خط اتفاقات ناگواری خواهد افتاد. لذا آماده دفاع از محدوده استقراری خود شدند. پس از گذشت یکی، دو ساعت از روز مشخص شد که دشمن با استفاده از یگان های زرهی قصد تهاجم به مواضع رزمندگان را دارد. تانک­ها با جا به جایى­هاى مکرر و گرفتن آرایش­هاى متفاوت آشکارا قصد خود را عیان مى­ساختند. ساعت به ساعت بر تعداد تانک­ها افزوده می­شد. شواهد و قراین حاکی از این بود که دشمن بعد از ظهر امروز یا صبح فردا قصد تهاجم به مواضع رزمندگان اسلام را دارد. تعداد تانک­ها و نفربرها به حدی زیاد شد که در عرض 5/3 تا 4 کیلومتر از منطقه، 4 تا 5 ردیف تانک با فاصله نزدیک به 50 متر از یکدیگر به صورت زیگزاگ مستقر شده بودند. ادوات زرهی دشمن را بیشتر تانک­های T-72 تشکیل می­داد که از بهترین نوع تانک­های بلوک شرق و پیشرفته­ترین تانک شوروی سابق به حساب می­آمد­. سرانجام تانک­ها و نفربرها درحالی که نیروهای پیاده را در پناه خود داشتند پاتک خود را در حدود ساعت 13 روز پنجم با پشتیبانی حجم سنگین آتش توپ­خانه، موشک، بالگرد و هواپیما شروع کردند. دشمن سرا پا مسلح، ابتدا بیشترین تلاش خود را در قسمت شمال­غربی خط صفین و بر روی مواضع گردان امام رضا (ع) در نزدیکی رود دجله متمرکز نمود و این در حالی بود که تعداد زیادی از نیروهای داوطلب گردان روح­الله که روز قبل به عقب رفته بودند پس از سازمان­دهی مجدد و استماع سخن­رانی اسماعیل صادقی فرمانده ستاد مبنی بر نیاز به نیرو در خط مقدم، مجدداً به پشت خاکریز خط صفین رفته و آماده مقابله با پاتک دشمن شدند. خاکریزی که گردان امام رضا (ع) پشت آن مستقر بود ناتمام مانده و نیروهای مهاجم با سنجش صحیح از این نقطه ضعف سعی نمودند با جناح­گیری از آن، رخنه­ای را در مواضع خودی ایجاد نمایند. از طرفی گردان در نبردهای چند روز گذشته متحمل تلفاتی شده و نیروی کافی برای پدافند از مواضعی که به طور تعجیلی اشغال کرده بود نداشت. فرمانده گردان نیز مجروح گشته و به عقب منتقل شده بود. با این حال نیروهای این گردان به مقابله با نیروها و تانک­های دشمن پرداختند تا این­که ماشین جنگی دشمن از نقاطی که آسیب­پذیرتر بود خود را به مواضع رزمندگان رساند و نیروها را در پشت خاکریز مورد هدف تیربار قرار داد. از سوی دیگر حوادث خط مقدم که لحظه به لحظه توسط فرمانده محور یکم به رده بالاتر منعکس می­شد، فرمانده لشکر را بر آن داشت تا بی­درنگ با اتخاذ تدابیری مانع از سقوط خط شود. لذا از طریق بی­سیم به فرمانده محور دوم محمود اخلاقی دستور داد تا باقی­مانده گردان­های زخم خورده کربلا و موسی بن­جعفر (ع) را که در کنار روستای النهیر مستقر بودند به کمک گردان امام رضا(ع) بفرستد. محمود اخلاقی می­گوید:‌ «متعاقب این دستور باقی­مانده نیروهای گردان کربلا و موسی بن­جعفر (ع) را که حدود 270 نفر می­شدند به سمت مواضع گردان امام رضا (ع) روانه کردم. لکن به دلیل این­که هیچ جان پناهی نداشته و باید برای رسیدن به دشمن و مقابله با او در دشت باز حرکت می­کردند، تعداد زیادی از نیروها شهید و مجروح شدند. اما حضور به موقع و رزم و مقاومت چشم­گیر این دو گردان باعث شد دشمن در تحقق اهداف خود ناکام مانده و از مواضع متصرفه عقب­نشینی کند.»

تهاجم دشمن تمامی خط ذوالفقار (صفین) را در برگرفته بود. در قسمت شمال­شرقی خط صفین و نزدیک به منطقه میانی صحنه نبرد، رزمندگان گردان علی­بن­ابیطالب (ع) * در مقابل دشمن تا دندان مسلح موضع گرفته و با پایمردی و رشادت نیروهای فداکار، در برابر حملات تانک­ها و نیروهای عراقی مقاومت می­کردند. دشمن پس از ریختن آتش توپ­خانه بر روی مواضع گردان علی­بن­ابیطالب (ع) و کوتاه کردن ارتفاع خاکریز توسط آتش تانک­ها، یورش خود را آغاز کرد. تانک­ها در حالی که در چند ردیف آرایش گرفته بودند به هم­راه نیروهای پیاده و هدایت بالگردهای فرماندهی در بالای سر، حرکت به سمت خاکریز را ادامه دادند. لکن وقتی به نزدیکی­های خاکریز رسیدند با مقاومت شدید رزمندگان گردان روبرو شدند. درگیری بسیار شدید شد. تانک­ها به کانال صفین رسیده و با لوله­های خود از بالای خاکریز شلیک می­کردند. حتی دو دستگاه نفربر پی.ام.پی دشمن از خاکریز عبور کردند که بلافاصله توسط رزمندگان اسلام منهدم شدند. با ادامه­ی نبرد و مقاومت جانانه دلیر مردان گردان علی­بن­ابیطالب (ع) ، تانک­ها و نیروهای دشمن مجبور به عقب­نشینی شده و پس از آرایش مجدد حملات خود را آغاز می­کردند. این جنگ و گریز تا نزدیکی­های غروب آفتاب ادامه پیدا کرد و سرانجام با فرا رسیدن تاریکی تانک­های دشمن عقب­نشینی کرده و به مواضع قبلی خود بازگشتند.

هم­زمان تانک­های دشمن تمامی مواضع رزمندگان لشکر را در طول خط صفین هدف تهاجم سنگین و بی­امان قرار دادند. در منطقه میانی خط صفین هم رزمندگان گردان­های روح­الله و حضرت رسول‌ (ص) دوش به دوش رزمندگان گردان سیدالشهدا (ع) به دفاع جانانه در مقابل دشمن پرداختند. بچه­های گردان حضرت رسول (ص) که با ایمان و رشادت، در شب اول عملیات خط دشمن را شکسته بودند در مقابل حملات تانک­ها به خط ذوالفقار نیز جوانمردانه جنگیدند. به طور کلی از جان گذشتگى نیروها و رغبت و تلاش آنان در عقب راندن دشمن به اندازه­اى کارساز بود که نیروهاى عراقی تعدادى از تانک­ها و نفربرهای خود را در حالی که روشن بود جا گذاشته و فرار کردند. رزمندگان اسلام هم از فرصت استفاده کرده و با کسب تکلیف از فرماندهى آن­ها را منهدم نمودند. هنوز ساعتى از فراغت نیروها پس از نبرد سنگین در روز جارى نگذشته بود که دشمن با سازمان­دهى مجدد واحد­هاى زرهى و به پرواز در آوردن بالگردهای خود و نیز شلیک منورهاى رنگى تظاهر به پاتک نمود. لیکن این سلسله اقدامات و تحرکات دشمن با توجه به زمان انجام آن به نظر مسئولین لشکر چیزى جز یک مانور به حساب نیامد. چون معتقد بودند که دشمن به هنگام شب مبادرت به انجام عملیات علیه نیروهاى ما نخواهد کرد که همین طور هم شد. (19)

تغییر مأموریت لشکر 17 و انتقال به قرارگاه ظفر به عنوان یگان احتیاط

آسیب پذیرى خط صفین، تظاهر دشمن به پاتک و جایگزینى نیرو و تقویت منطقه عملیاتى از سوی دشمن باعث شد مسئولین قرارگاه کربلا و قراگاه خاتم طرح تأمینى براى حفظ مواضع خود تهیه نمایند. به همین منظور قبل از به ثمر رسیدن تحرکات عراق، جلسه­اى متشکل از فرماندهان قرارگاه­های خاتم، نجف و کربلا در جزیره مجنون شمالی تشکیل شد. در این جلسه تشکیل قرارگاه ظفر اعلام شد و لشکر على­بن­ابیطالب (ع) به همراه لشکر ولى­عصر (عج) (این لشکر از روز سوم عملیات تحت امر قرارگاه کربلا در آمده بود) و تیپ المهدى و تیپ 55 هوابرد ارتش از قرارگاه کربلا جدا شده و زیر امر قرارگاه ظفر قرارگرفتند تا به همراه یگان­هاى دیگر این قرارگاه در شب ششم تک را از خط صفین تا جاده خندق ادامه داده و این جاده را تصرف نمایند.

طرح کلی مانور قرارگاه ظفر در تاریخ 24 اسفند1363 طی چند جلسه مشترک با حضور فرماندهان قرارگاه­های خاتم، کربلا و نجف تهیه شد. در صفحه­ی 183 گزارش عملیاتى بدر به شماره­ سند 625 مرکز اسناد دفاع مقدس یگان­هاى تحت امر قرارگاه ظفر برای اجرای عملیات به این شرح معرفی شده­اند: تیپ­های المهدى، ویژه شهدا، 55 هوابرد و 23 نوهد هر کدام به استعداد 3گردان، لشکرهای على­بن­ابیطالب (ع) و ولی­عصر (عج) به ترتیب با 2 و 3 گردان.

خط و حد قرارگاه ظفر نیز از مقابل پل الصدیقیه * به سمت شمال تا جاده خندق تعیین شد که بعد از رسیدن به جاده، ادامه­ی مأموریت به طرف العزیر را قرارگاه نجف انجام می­داد. بر اساس طرح عملیاتی قرار بود تیپ المهدى با 3گردان، 5/2 کیلومتر از دجله به سمت شرق را پاکسازى کرده و ضمن انفجار پل خندق پشت این جاده پدافند نماید. تیپ ویژه شهدا نیز با عبور از رود دجله در غرب این رود از نهر الهدامه تا نهرالصدیقه را تصرف و بر روی سیل­بند هورالعظیم در غرب دجله پدافند نماید. مقرر شده بود تیپ 55 هوابرد هم از سیل­بند اول به سمت غرب در حد فاصل تیپ المهدى، تا جاده خندق عمل کرده و در پشت جاده پدافند نماید. لشکر7 ولى­عصر (عج) و لشکر 17 علی­ابن­ابیطالب (ع) هم در احتیاط قرارگاه ظفر قرار داشتند. به طور کلی در این جلسات دو موضوع مهم مورد بحث و بررسى قرار گرفت. یکى تدبیر براى حفظ و نگه­داری خط صفین و دوم طرح مانور شب ششم. نگه­داری و تثبیت خط صفین اساساً از این جهت داراى اهمیت بود که دشمن در هر دوره از پاتک­هایش عمده تلاش خود را متوجه تصرف خط مذکور نموده و تا اندازه­اى هم موفق به رخنه در آن شده بود، که به همت و مقاومت نیروها به عقب بازگردانده شد. اما احتمال بروز پاتک­هاى مجدد دشمن از همین محور بسیار قوی بود. به ویژه این­که فرماندهان لشکر 17 و تى23 نوهد با توجه به آرایش دشمن، ضریب درصد حمله دشمن را بسیار بالا و قطعی بیان می­داشتند. برادر رحیم صفوی پس از استماع گزارش فرماندهان یگان­ها، از آن جهت که آسیب­پذیرى خط و حد سابق لشکر 17را جدى­تر تلقى مى­کرد، خطاب به سرهنگ صیادشیرازى (فرمانده وقت نزاجا) پیشنهاد کرد که از امشب حداقل یک گردان از تیپ 55 هوابرد به خط لشکر 17برود. لیکن این امر به دلیل مخاطره­آمیز بودن و وارد آمدن تلفات نیروى انسانى و خدشه­دار شدن آمادگی رزمی گردان مذکور پذیرفته نشد. دشمن با پشت سر گذاشتن روز پنجم که حوادث تلخ و ناگوارى را برای نیروهای ما به همراه داشت توانست ضمن تحمیل تلفاتى بر نیروهاى خودى، رخنه­اى جدید در صفوف رزمندگان خط صفین ایجاد نماید که به همت رزمندگان لشکر تا حدودی ترمیم شد. تصرف مجدد فرو رفتگى دجله (کیسه­اى) از سوی دشمن در محور لشکر عاشورا و اقدام به ایجاد رخنه در خط صفین می­رفت که موقعیت محور عملیاتى را برای پدافند متزلزل نماید. لذا با توجه به وضعیت پیش آمده آن­چه بیشتر مورد توجه طراحان عملیاتى قرار گرفت، به کارگیرى تمهیداتى به منظور تثبیت و حفظ وضع موجود بود. مطابق تصمیمات فرماندهان قرارگاه که در آخرین ساعات شب ششم اتخاذ شد، مقرر شد یگان­هاى رزمی نسبت به ترمیم رخنه دشمن در خط صفین و پاکسازى منطقه از لوث نیروهاى نفوذى دشمن تا اجراى کامل طرح اهتمام ورزند. در این راستا بنا شد برای کاهش آسیب­پذیرى لشکر17، تیپ­های 55 هوابرد ارتش و 33 المهدی سپاه جایگزین شوند. نیروهاى تخریب لشکر هم موظف شدند به منظور جلوگیرى از تعرض احتمالى دشمن، در منطقه­ای که رخنه ایجاد شده بود جلوتر از خاکریز را مین­گذارى کنند. بدین ترتیب با جایگزینى نیروهاى ارتش و تحویل خط از لشکر 17 مأموریت این یگان تمام شده تلقى می‌شد. (20)

روز ششم (25 اسفند1363) جنگ تانک در خط صفین

سپیده دم روز ششم عملیات، هم­زمان با روشن شدن هوا تانک­های دشمن آتش پر حجم و دقیق خود را بر روی خاکریز خط ذوالفقار (صفین) متمرکز کردند. تجربه ارزشمند پاتک روز قبل این فرصت را به دشمن داد که تا حد زیادی با توان و روحیه نیروهای خودی آشنا شده و به این نتیجه برسد که اگر بخواهد، خط صفین را شکسته و تصرف و تأمین نماید باید زمان نبرد را طولانی­تر کرده و توان مضاعفی را به کار گیرد. تا این زمان، دشمن قریب به هزار دستگاه تانک و نفربر را به صورت چند لایه در منطقه مقابل خط ذوالفقار مستقر کرده بود. * تجمع این حجم از ادوات زرهی، حاکی از تصمیم قطعی دشمن برای از بین بردن هر چه سریع­تر خط ذوالفقار و پس از آن برچیدن بساط کامل نیروهای ایران در منطقه شرق دجله در روز ششم عملیات بود. در چنین وضعیتی نیروهای تیپ 55 هوابرد ارتش و تیپ 33 المهدی سپاه وارد منطقه شده و در غرب خط صفین به طرف رود دجله مستقر شدند. با استقرار این نیروها باقی­مانده گردان­های کربلا، موسی بن­جعفر (ع) ، امام رضا (ع) و گروهان امام حسین (ع) از لشکر علی­بن­ابیطالب به منطقه النهیر منتقل شده و پس از آن از طریق اسکله پد النهیر و پل ارتباطی منطقه عملیاتی با جزیره شمالی به عقب رفتند. تانک­های دشمن قصد داشتند خاکریزی را که رزمندگان اسلام در پشت آن مستقر شده و در پناه آن از مواضع خود دفاع می­کردند، با شلیک گلوله از بین ببرند. هم­زمان، آتش پشتیبانی دشمن که از سوی توپ­خانه­ها، هواپیماها، بالگردها و سکوهای پرتاب موشک­های تاکتیکی و کوتاه برد اجرا می­شد تمامی عقبه­هایی که رزمندگان در خط را پشتیبانی می­کردند هدف گرفته بود. دشمن برای قطع کامل پشتیبانی­ها، توانی چند برابر روز قبل را در اجرای آتش­ها به کار گرفت. نیروها و تانک­های دشمن پس از چند ساعت اجرای آتش پرحجم و سنگین و در حالی که ارتفاع خاکریز را تا حد زیادی کاهش داده بودند پاتک شدید خود را بر روی خط صفین آغاز کردند. ضمن این­که با آتش و مانور خود یک­دیگر را به شدت پشتیبانی می­نمودند. سرانجام دشمن توانست رخنه­ای به طول 300 الی 400 متر در این محور ایجاد نموده و موقعیت بسیار مثبتی را برای پیشروی گام به گام در مواضع نیروهای خود فراهم آورد. ضمن این­که نیروهای مستقر در خط صفین را در پشت خاکریز مورد اصابت قرار می­داد. با توجه به نفوذ دشمن بر روی سیل­بند شرقی رود دجله و حد غربی خط صفین رزمندگان اسلام مجبور بودند بدون داشتن جان پناه با تانک­های عراقی بجنگند. رزمندگان لشکر در حالی که دشمن از طریق بلندگو به جنگ روانی پرداخته و از آنان می­خواست تا خود را تسلیم کنند به مبارزه بی­امان خود ادامه داده و با تقدیم شهدا و مجروحین زیادی توانستند مانع از پیشروی قطعی دشمن بشوند.

در حد وسط خط صفین نیز دشمن فشار زیادی بر روی گردان­های مستقر در این خط، از جمله گردان­های علی­بن­ابی­طالب، سیدالشهدا (ع) و عناصر گردان حضرت رسول (ص) وارد می­کرد. هنگامی که نبرد روز ششم به اوج رسید یک تغییر بسیار فاحش و اساسی در طرفین پیدا شد. وضعیت گردان­ها به صورت یک وضعیت کاملاً ویژه در آمده بود. آتش دشمن به دلیل حجم بیش از حد مؤثر افتاد و تمامی مواضع دفاعی و غیر دفاعی گردان­ها را تخریب کرد. به جز پشتیبانی آتش دور برد و سنگین که تا آخرین لحظات و در هر نوع شرایط نبرد ادامه پیدا کرد، سایر پشتیبانی­های گردان­ها به حداقل رسید. نیروهای پشتیبانی کننده به علت این­که گردان­ها در سخت­ترین شرایط نبرد قرار گرفته بودند، از امکان پشتیبانی نیروها مأیوس شدند. حتی اقداماتی که به دفعات از سوی لشکر برای پشتیبانی نیروهای مستقر در خط مقدم صورت می­گرفت قبل از رسیدن به خط، با شهادت نیروهای پشتیبانی کننده یا انهدام وسایل نقلیه مانند خودروها و موتورسیکلت­ها به نتیجه نرسید. لذا ذخائر مهمات در حال اتمام بود و سلاح ها به دلیل نبودن مهمات کافی ارزش خود را از دست داده بودند. تعدادی از سلاح­ها نیز خسارت دیده و قابل استفاده نبودند. نیروها در حالی که گرسنه بودند، نه فرصتی برای غذا خوردن داشتند و نه آذوقه­ای برای آن­ها مانده بود تا استفاده کنند. به دلیل گرمای شدید منطقه و فعالیت فوق­العاده نیروها و نبود آب، تشنگی طاقت­فرسایی همه را فرا گرفته بود. شهدای گردان­ها بر زمین مانده و مجروحین نقطه امنی برای استقرار تا زمان تخلیه را نداشتند و تعدادی از آن­ها به دلیل تیر و ترکش­های مجدد به شهادت می­رسیدند. ارتباط بی­سیمی اغلب گردان­ها در بعضی مواضع مختل و هیچ کس برای برقرار نمودن ارتباط حضوری و پشتیبانی و هدایت نیروها بیش از ده متر قادر به حرکت نبود و در این مسافت حتماً مجروح یا شهید شد. گردان­ها از هر سو در مخمصه و فشار بودند و هر کدام از این مشکلات برایشان جنبه حیاتی داشت، خصوصاً اینکه لحظه به لحظه این فشارها بیشتر می­شد و این سیاهی فراگیر، فراگیرتر و ظلمانی­تر می­گشت . انهدام کامل از هر سو گردان­ها را فراگرفته بود . برای دشمن غیرقابل باور بود که آن همه فشار نتواند عده­ای قلیل را که با آتش محدود پشتیبانی می­شدند و بیشتر سلاح و تجهیزات خود را از دست داده بودند از پای در آورد. هر چند یقین داشت که شکست رزمندگان اسلام آسان نبوده و باید برای آن سرمایه­گذاری زیادی نماید. به همین دلیل با هزار تانک در میدان نبرد حضور پیدا کرد. ولی باز هم در برآوردهایش دچار اشتباه شده و در رویارویی با نیروی مقابل خود محدود فکر کرده بود، لذا توانایی تصرف و اشغال خط ذوالفقار را به آسانی پیدا نمی­کرد. ساعت 10صبح روز 25 اسفند 1363 فرا رسید. به نظر می­آمد که همه چیز تمام شده است. فشار بی­سابقه دشمن گردان­ها را به صورت کامل منهدم می­کرد. هر چند که گردان­ها در مقابل دشمنی با ده­ها برابر توان خود قرار گرفته بودند. نبرد تن با تانک از سوی نیروها شروع شد. دشمن در نبرد شرق دجله و در سمت راست خط صفین واقعاً از یک طرح ریزی و هدایت برجسته­ای برخوردار بود ولی برای مقابله با نبردی که تا به حال نه مطالعه و نه تجربه کرده بود فاقد ابتکار بود. یکی از گردان­هایی که در نبرد روز ششم به دفعات مورد هدف سنگین­ترین پاتک­های دشمن قرار گرفت و متحمل تلفات زیادی از جمله شهادت فرمانده جدید گردان شد گردان سیدالشهدا (ع) بود. نیروهای این گردان همانند دیگر گردان­ها دست به مقاومت کم­نظیری در برابر دشمن زده و تا آخر ایستادگی نمودند. نیروهای عراقی را متحمل تلفات و خسارات زیادی نموده و آن­ها را به عقب­نشینی وا می­داشتند. قبول این­گونه نبرد از سوی دشمن که تمام لحظات رزمش به همراه طرح­هایی دقیق، صحیح و از پیش تهیه شده بود، دلیل بر وجود روحیه­ای خارق­العاده در نیروهای مقابلش بود که با همه فشارها نتوانست مواضع آن­ها را منهدم و خاکریز را تصرف نماید. هجوم حدود هزار تانک و نفربر دشمن تنها به قسمت­های میانی و شمال­غربی خط صفین محدود نمی­شد. این تانک­ها و نفربرها سرتاسر خط تقریباً چهار کیلومتری صفین را مورد تهاجمات سهمگین خود قرار می­دادند تا از هر جا که بتوانند به مواضع رزمندگان لشکر و سپس به عمق منطقه عملیاتی نفوذ کرده و تمامی نیروهای جمهوری اسلامی را به محاصره درآورند. رزمندگان لشکر هم این نکته را به خوبی دریافته و دست به مقاومت جانانه­ای زدند. در قسمت شمال شرقی نیز نیروهای گردان ولی­عصر (عج) که از روز قبل در آن­جا مستقر گردیده و متحمل تلفاتی هم شده بودند در مقابل دشمن ایستادگی کرده و به کمک نیروهای گردان علی­بن­ابیطالب(ع) که در سمت چپ آن­ها و نزدیک به منطقه میانی نبرد مستقر بودند تهاجمات تانک­ها و نیروهای عراقی را دفع و سرکوب می­کردند. نبرد تن با تانک تا عصر روز 25 اسفند1363 ادامه پیدا کرد و دشمن قبرستانی از تانک­ها و خودروها و نفرات تلف شده خود را به جای گذاشته و به مواضع خود برگشت،‌ تعداد تانک­ها و خودروهای به جامانده از دشمن به حدی زیاد بود که تشخیص سالم یا ناسالم بودن آن­ها بسیار مشکل بود. پاتک دشمن در روز 25اسفند1363 در حالی به اتمام رسید که از گردان­ها به جز نزدیک به دو یا سه دسته نیرو، توان دیگری باقی نمانده بود. امکانات گردان­ها از کار افتاده و یا منهدم شده و یا به دلیل نبودن مهمات، سوخت، باطری و امثال آن قابل استفاده نبودند. هر چند فرماندهان و نیروهای رزمنده از چنان روحیه­ای برخوردار بودند که با عده قلیلی حاضر بودند به نبرد با دشمن ادامه دهند، اما به دلیل این­که بیش از بیست درصد از توان گردان­ها باقی نمانده بود چاره­ای جز عقب­نشینی وجود نداشت. پایان مأموریت لشکر17 از همان روز پنجم اعلام شده بود، ولى فرماندهان و رزمندگان لشکر به دلیل احساس مسئولیت تا آخر در منطقه عملیاتى بدر مانده و دیگر یگان­هاى درگیر را با حداکثر توان یاری کردند. از ساعت 9 صبح به فرماندهان واحدهای پشتیبان رزم و پشتیبان خدمات رزم دستور دادند که حتی المقدور نیروهایی را که کارایی کمتری دارند به طرف اسکله هدایت نمایند. از حدود ظهر به بعد نیز عناصر گردان­های مستقر در پشت خاکریز در محدوده سمت راست دجله در حالی که به مقاومت در برابر دشمن ادامه می­دادند موظف شدند تا به مرور زمان و به صورت تک به تک عقب آمده و به سوی اسکله بروند. نیروهای واحد ادوات نیز تا آخرین لحظات بر روی مواضع و نیروها و تانک­های دشمن اجرای آتش نموده و سپس با انهدام و از کار انداختن قبضه­ها به طرف اسکله رفتند. به همین ترتیب همه­ی نیروها تا قبل از تاریک شدن هوا ضمن ادامه مقاومت در برابر دشمن به عقب آمده و امکان محاصره نیروها را از دشمن گرفتند. (21)

پایان عملیات

پس از تاریک شدن هوا، همه­ی نیروهای لشکر17 و یگان­های همجوار وارد جزیره شده بودند و ازدحام و به هم ریختگی زیادی به چشم می خورد و لذا فرماندهان لشکر بر آن شدند تا از فرصت تاریکی شب استفاده کرده و با در امان ماندن از هجوم هواپیماهای دشمن عمده نیرو را از جزیره خارج کنند. افرادی هم مأمور شدند در جزیره شمالی و آب­های غربی آن مستقر و از تهاجم احتمالی دشمن به مواضع خودی جلوگیری نمایند. فرماندهان لشکر و مسئولین ستاد با هماهنگی­هایی که به عمل آوردند اتوبوس­ها و خودروها را از طریق جاده سیدالشهدا به داخل جزیره هدایت و نیروها را تا قبل از روشن شدن هوا از جزیره خارج و به مقر لشکر در انرژی اتمی منتقل کردند. (22)


* مدیر گروه جغرافیای نظامی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس

* خط فجر را با استفاده از سیل­بند شرقی رودخانه دجله تعیین کرده بودند که به شکل یک خط سراسری به کلیه یگان­های تحت امر قرارگاه کربلا و نجف از القرنه در جنوب تا الغدیر از شمال امتداد داشت.

* خط سبز را با استفاده از سیل بند شرقی هورالعظیم در غرب رودخانه دجله تعیین کرده بودند.

* نگارنده­ی مقاله در مقام نیروی تکاور در گردان علی­ابن­ابیطالب شاهد لحظه به لحظه این مقاومت جانانه و نبرد تن به تن با تانک در مقابل دشمن بود.

* این پل در مقابل روستای النهیر و بر روی نهری که از هورالحمار به رود دجله وصل می‌شد احداث شده بود و جاده ارتباطی بغداد_بصره از روی آن عبور می‌کرد.

* برادر فتوحی جانشین وقت لشکر می­گوید: «براساس اسنادی که بعدها از عراقی­ها به دستمان رسید، حدود هزار دستگاه تانک و نفربر از سپاه­های سوم و چهارم عراق به این منطقه حمله کردند. این تانک­ها از طلوع فجر چنان خاکریزها را هدف آتش قرار دادند که ساعت 10 صبح به صورت خمیده هم نمی­شد در پشت خاکریز حرکت کرد. همچنین در جزوه­ای از دشمن با نام جنگ تانک با خاکریز به عنوان یک تجربه موفق به این پاتک اشاره شده است.»

مراجع

. پوراحمد، احمد، جغرافیای عملیات ماندگار دفاع مقدس ، تهران: صریر، 1386، ص209.

2. درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق؛ از خرمشهر تا فاو ، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1381، جلد دوم، ص103.

3. اردستانی، حسین، تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق؛ تنبیه متجاوز ، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1381، جلد سوم، ص113.

4. همان، ص115.

5. همان، ص118.

6. کارنامه عملیاتی لشکر17. آرشیو مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس

7. همان، ص454.

8. دفترچه راوی، حسین الله‌داد، گزارش عملیات بدر، صص6-5.

9. مأخذ6، صص461-460 .

10. همان، ص463.

11. همان، ص465.

12. همان،ص469.

13. همان، صص470و471.

14. همان، ص 473.

15. همان، صص478و479.

16. همان، ص480.

17. مأخذ8، ص12.

18. مأخذ 6، صص487 و 488.

19. همان، صص 509 - 494.

20. همان، ص510.

21. همان، ص 515-511.

22. همان، ص516.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار