خاک بر سرت!
پارسینه: یکی از کاربران پارسینه ماجرایی تاملبرانگیز را روایت کرده و نوشته:
مدتی قبل به شیراز سفر کرده بودم.
یک روز هنگام ظهر داخل یک بنگاه معاملات املاک نشسته بودم و از پشت شیشه بیرون را نگاه میکردم. در همین لحظه خانم جوانی را دیدم که در بلوار اصلی شهرک گلستان زیر آفتاب داغ منتظر تاکسی ایستاده بود. متوجه شدم که او به مسافرکشهای شخصی اعتماد ندارد و فقط مقصد مورد نظرش را به رانندههای تاکسی میگوید.
این وضعیت حدود 10 دقیقه ادامه داشت. آن خانم با مسافرکشهای شخصی کاری نداشت و تاکسیها هم که همهشان خالی از مسافر بودند، به او پاسخ منفی میدادند. از تماشای سرگردانی مسافر بینوا کلافه شدم و میخواستم خودم را با خواندن روزنامهای که روی میز بنگاه بود مشغول کنم، اما ناگهان دیدم یک اتومبیل فورد پلاک موقت کمی جلوتر از آن خانم توقف کرد و شروع کرد به بوق زدن...
خانم مسافر توجهی نکرد و به سمتی دیگر نگاه میکرد و همچنان منتظر تاکسی بود، اما راننده فورد اصرار داشت که او را سوار کند.
من از سماجت راننده عصبانی شدم و تصمیم گرفتم از بنگاه بیرون بروم تا شاید جوان فوردسوار خجالت بکشد و برود.
هنوز پایم را در پیادهرو نگذاشته بودم که دیدم راننده فورد شیشه را پایین داد و سرش را بیرون آورد و رو به خانم مسافر فریاد زد: «خاک بر سرت!»، سپس گاز داد و رفت.
من که از دیدن این صحنه شوکه شده بودم، وقتی فورد هنوز دور نشده بود و مطمئن بودم راننده صدایم را میشنود، داد زدم: «خاک بر سر خودت!»
در همین هنگام خانم مسافر به سمت من برگشت و با لحنی عصبی و ناراحت، گفت: «اینجا این چیزها عادی است! تاکسی فقط مال مرکز شهر است، نه شهرک گلستان که جزو شیراز به حساب نمیآید.»
پاسخی نداشتم که به او بدهم. خودم با چشمهایم دیدم که رانندههای تاکسی تمایلی به سوار کردن مسافر غیردربستی نداشتند و رفتند و آن خانم هم برای حفظ امنیت و جان خود سوار مسافرکشهای شخصی نمیشد و علاوه بر تحمل گرما، فحش و توهین هم شنید.
وقتی درباره این موضوع با صاحب بنگاه صحبت کردم، او گفت که تاکسی از کوچکترین مشکلات آنها به شمار میآید، زیرا وضعیت شهرک گلستان در همه حوزهها افتضاح است و اگر فروشگاه هایپراستار در نزدیکی آن نبود، این منطقه برای همیشه به شکل یک روستا وسط بیابان باقی میماند و همین اندک امکانات کنونی را هم نداشت.
توضیح: سایت پارسینه مشتاقانه منتظر پاسخ شهرداری شیراز درباره وضعیت تاکسیرانی در شهرک گلستان است.
جمعیت افزایش پیدا کنه مشکلشون حل میشه...
خیلی قبل تر از اینها این اتفاق در مشهد افتاده بود و هنوز هم می افتد
شهرک گلستان واقعا فاجعه است اصلا تاکسی پیدا نمیشه توصیه میکنم هرگز برای زندگی کردن به اونجا نرید
چرا ان غیرتمندان سیاسی ازدیدن وشنیدن اینگونه مسایل مبتلا به مردم دلواپسی نشان نمیدند لابد ازای قضایا ابی برایشان گرم نمشود یا اصولا اینها رجزنوامیس نمیدانند
اين وضعيت همه ايران است برادر!