گوناگون

خنده انفجار بمب های ناشی از ترس!

خنده انفجار بمب های ناشی از ترس!

پارسینه: تاتر به عنوان یک هنر عمیق و یک نهاد مدنی در جامعه ی امروز ایران هنوز جایگاهی ندارد و در بسیاری موارد ظرف مظروف را تعریف می کند. اگر نمایشی در فلان سالن اجرا شود زرق و برق ان امتیازهای مثبت برای تاتر می آورد و اگر در بهمان سالن اجرا شود...

و این یعنی نگاه همراه با پیش داوری و با کمال تاسف باید گفت که این خصوصیت ناپسند در اغلب ما رخنه کرده است.

خرمگس نمایشی است که روزهای پایانی اجرای خود را پشت سر می گذارد ,اما هیچکس نمی پرسد که چرا یک نمایش با انبوه جمعیت تماشاگر باید به آخر خط برسد آن هم نمایشی که چنان جذاب و با معناست که توان چندین ماه اجرا باسالن مملو از تماشاگر را دارد به شرط آنکه به اندازه ی بقیه تاترهای روی صحنه تبلیغ داشته باشد و مردم بدانند که چنین نمایشی هم در حال اجراست.

فضای تخیلی و بدون زمان و مکان معین که توسط گروه بازیگران , کارگردانی ,متن و البته طراحی صحنه ایجاد می شود , پنجره ای می گشاید که ما یکدیگر را باور می کنیم.

جهان نه چندان واقعی چنان عطر واقعیت می گیرد که گویی تماشاگر هم بخشی از جهان خیالی نمایش است و چه تعریفی بهتر از این برای تاتر.به ویژه آنکه ما امروز در برهوت تاتر از لحاظ تاریخی قرار داریم.جامعه چنان به مسایل مادی و اقتصادی دلبسته شده که تاتر برایشان شوخی بیش نیست غافل از آنکه تاتر به عنوان یک هنر چقدر می تواند کیفیت زندگی را تغییر دهد.

نمایش خرمگس با بازی بسیار زیبا و به یادماندنی و ایجاد ضرباهنگ منطقی و صحیح در فضای خیالی و استفاده بهینه و چند پهلو از واژگان مترادف که هر روز بین مردم در فضای عادی جامعه دست به دست می شود و نهایتا معنایی خاص و فراتر از انتظار را به تماشاگران منتقل می سازد.

به صراحت باید اذعان کرد که تاتر ابزورد در ایران کمتر فهمیده و اجرا شده است, این نمایش چنان عوامل تاتر ابزورد را گرد هم آورد که جداسازی آنها تقریبا غیر ممکن است.شخصیت های نمایش دقیقا ویژگی های تپیکال درام ابزورد را دارند که آدم هایی هستند جهانی و در عین حال خاص و منحصر به فرد,مربوط به همه ی تارخ و البته زمان حال ,نمادی کلی از یک جز و جزیی از یک کل.

دیالوگ ها مانند بازی پینگ پنگ بین بازیگران چنان رد و بدل میشد که در کمتر مواقعی توپ از روی میز به زمین می افتاد.فضای سمبلیک وپر از وهم و خلاقیت از روی صحنه به تماشاگر به راحتی انتقال داده می شد بی آنکه بازیگران اصرار و عمدی داشته باشند.حرکت های افقی و عمودی بازیگران ترسیم کننده زندگی پیچیده ی شهری امروز بود.

چیزی که در این نمایش کاملا مشهود بود ترسیم فضای پایان ناپذیر جنگ بود , که چگونه در جنگ آدم ها یکدیگر را گم می کنند و عواطف و احساسات قربانی وظیفه می شوند و مردها و زنها از یکدیگر دور می شوند و همین دوری باعث ایجاد رعب و وحشت در مواجهه با یکدیگر می شود.

فروید می گوید"آدم ها از چیزی فرار می کنند که به شدت به آن نیاز دارند" همچون پیرمردی نامه رسان که از زن فرار می کرد او به شدت نیاز داشت مانند دختر جوانی که فکر می کرد هر مردی حتی جنازه هم می تواند برای او جذاب باشد.

نمایش خرمگس به درستی یک کمدی - تراژیک از نوع درام های خوش ساخت (wellbeing) می باشد که صد البته نوشتن و کارگردانی و بازیگری این گونه ی خاص درام که محصول وقایع هولناک قرن بیستم به ویژه پس از دو جنگ جهانی می باشد کار راحتی نیست ,اما تمامی عوامل نمایش توانستند با فهم مشترک از این منطقه صعب العبور گذر کنند.

جدای از دقایق پایانی نمایش که می توانست نباشد تا همان ساختار پر از تناقض و تخیل نویسنده و گروه محفوظ بماند, درباره ی دیگر قسمت های نمایش نمی توان اشکالی وارد ساخت .آرزومی کردم کاش همان دقایق پایانی که قصد بر پیام رسانی و داستان گویی داشت را در این اجرا نمی دیدم. ضد داستان و ضد تاتر بودن یکی از ویژگی های تاتر ابزورد است که در لحظات پایانی به راحتی نقض شد و البته تاثیر منفی بر نمایش نیز نهاد .با توجه به این شرایط می توان گفت که بخش هایی از نمایش اضافه دارد که با ساختار کلی این گونه نمایش ها همخوانی ندارد , نه آنکه چیزی کم داشته باشد.امید می رود که کارگردان که نویسنده هم هست در آثار بعدی به این مهم نیز توجه داشته باشد.

و اما ... سالها بود که چنین بازی های شیرینی در تاتر ایران ندیده بودم و چنین هماهنگی و همفکری در گروه غنیمتی است که باید پاس داشته شود .به یکایک بازیگران مرد نمایش که نشان دادند ,بدن , بیان و تخیل ابزار سه گانه و اصلی ترین هستند برای بازیگری , وبازیگران زن نیز که کمتر توانستند با بدن نقش ها را بازی کنند اما به جایش از بخش های دیگر مایه گذاشتند.خرمگس نمایشی است که هرکس را به تفکر وا می دارد و زوایای گوناگونی دارد به ویژه آنکه قصد اصلی از منطقه ی جنگی و شرایط جنگی چیست؟ در خرمگس همه می جنگند و هر کس برای چیزی در این جهان سرگردان و پر التهاب.

افشین جعفری خواه/ کارگردان و پژوهشگر

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار