ردپای عجیب «مرد وام مسکن ایران» در ورزش
پارسینه: او در سال 85 تصمیم به حضور در ورزش میگیرد و با توجه به سابقه اندک در بسکتبال و داشتن ارتباط با برخی مربیان و دست اندرکاران، وارد تیمداری در این رشته میشود.
پارسینه: در حالی که به تازگی ابعاد تازهای از فعالیتهای یک مفسد اقتصادی در رسانهها مورد بررسی قرار گرفته، کشف ردپای این شخص در ورزش هم به ابهامات پرونده او اضافه شده است.
در همین راستا، روزنامه ایران ورزشی روز یکشنبه 4 اردیبهشتماه در مطلبی به قلم «محسن آجرلو»، نوشت:
طی هفتههای گذشته پرونده راکد و خاک خوردهای دوباره بازخوانی شد که جنجال زیادی را به همراه داشت. نام پرونده، «مرد وام مسکن ایران» است. فردی که در یک دهه گذشته وامهای بدون برگشت زیادی را در پرونده داشته و اتهامات زیادی در زمینه پولشویی و کلاهبرداری در پرونده دارد. نخستینبار در شهریورماه 1390 چند خبرگزاری و روزنامه، «مرد وامخوار ایران» را به جامعه معرفی کردند؛ کسی که پس از تشکیل یک مافیای کوچک، موفق شده بود تا با همکاری عوامل خود در شعبه یکی از بانکهای خصوصی کشور، 47 فقره وام مسکن به مبلغ بیش از 80 میلیارد ریال دریافت کند در حالی که روی 30 فقره از آن، وام دیگری نیز به صورت مازاد اختصاص یافته بود.
بازخوانی دوباره با پیگیری پلیس ترکیه
این پرونده با خبر پیگیری پلیس ترکیه دوباره خبر ساز شد. این فرد با نام اختصاری «ک.ش» در یکی از سفرهای خود به ترکیه، نمایندگی یکی از کمپانیهای ورزشی آمریکایی را که در حال ورشکستگی بود، خرید تا پولشوییها را با حسابهای این شرکت به انجام برساند اما این مجموعه پس از مدتی به دلیل بدهیهای کلان تعطیل شد و دولت ترکیه نیز اموال آن را ضبط و مصادره کرد. به این ترتیب پس از متواری شدن او از ترکیه، پلیس این کشور نیز در پی پیگیری این پرونده در پی یافتن ردی از این کلاهبردار بزرگ است.
سکانس دوم حضور در ورزش
او در سال 85 تصمیم به حضور در ورزش میگیرد و با توجه به سابقه اندک در بسکتبال و داشتن ارتباط با برخی مربیان و دست اندرکاران، وارد تیمداری در این رشته میشود. او در سال 85، تیم بسکتبال آتشنشانی را که به تازگی از لیگ دسته دوم، به دسته اول صعود کرده بود خریداری میکند و نام آن را به کاوه تغییر میدهد. کاوه پس از یک سال حضور در دسته اول، جواز حضور در لیگ برتر را میگیرد و راهی سطح اول بسکتبال ایران میشود.
او در آن سال، با برنامههایی بلند مدت و چشمنواز، وارد لیگ میشود و یکی از مربیان درجه یک بسکتبال و چند بازیکن خارجی خوب را به تیم کاوه اضافه میکند. قول ساخت مدرسه بسکتبال با برنامه اولیه پنج ساله و برنامه سه ساله برای تیم بزرگسالان تنها گوشهای از برنامه او برای کاوه بود. کاوه در سال اول در لیگ شرکت میکند و لیگ را به پایان میبرد اما در زمان آماده سازی برای فصل دوم، با یک تلفن منحل میشود! این شخص با یک تماس تلفنی با سرمربی تیم اعلام میکند که دیگر قصد تیمداری در بسکتبال را ندارد و به او میگوید که تمرینات را تعطیل کرده و فعلا دست نگه دارد!!
او این تیم را همینطور به حال خود رها میکند. آن هم با مبالغ زیادی بدهی به مربیان و بازیکنان. تنها یکی از بدهیهای او در تیم کاوه، 30 الی 40 درصد قرار داد سرمربی تیم و برخی بازیکنان است. بازیکنان و مربیانی که هیچ گاه به بدهی خود نرسیدند و مالک باشگاه پس از آن تماس تلفنی، برای اکثر نفرات تیم کاوه، فردی غیر قابل دسترسی بود! جالب اینجاست که کارها و برنامههای این شخص بسیار موجه و دقیق به نظر میرسیده و حتی اکنون هم هیچ یک از اهالی بسکتبال حتی فکر نمیکنند که ممکن است در این جریان بازی خورده باشند! او زمانی که صحبت از مدرسه بسکتبال میکند، یک ساختمان دو طبقه در الهیه تهران را به سرمربی تیم نشان میدهد که دو سالن بسکتبال دارد و قول خرید یا اجاره این ساختمان را به او میدهد. نکته اینجاست، او با توجه به علاقهای که به این رشته نشان میداد چگونه باشگاهی را از دسته اول به لیگ برتر میآورد و آن را به حال خود رها میکند؟
60 پرونده در حال رسیدگی دارد!
جالب است بدانید که او در سال 89 به مدت هشت ماه در بازداشتگاه اوین به سر برد و سپس با قید وثیقهای سنگین آزاد شد و پس از آن دوباره اداره مافیای خود را از سر گرفت.
اکنون با شکایت خریداران و کسانی که با این فرد ارتباط کاری داشتهاند، حدود 60 پرونده در مجتمع قضایی شهید بهشتی تهران علیه او در حال رسیدگی است و متهم بیشتر روزهای هفته در دادگاههایی که در شعبههای مختلف برگزار خواهد شد، حاضر میشود اما هنوز حکم مشخصی برای او صادر نشده است.
کاوه؛ بهانهای برای وامهای بیشتر؟
مدارکی وجود دارد که نشان میدهد این فرد، از قِبل تیم بسکتبال کاوه وامهای زیادی دریافت کرده و از نام و برند این باشگاه استفادههای زیادی داشته است. اینجاست که با توجه به سبقه اقتصادی این فرد، این گمان به وجود میآید که شاید تمام ماجرای خرید این باشگاه و تیمداری در بسکتبال، حربهای برای دریافت وامهای بیشتر بوده باشد؟! آیا واقعا تمام ماجرای ورود و خروج او به بسکتبال نمایشی اقتصادی بوده و در این میان تنها چیزی که عاید ورزش شده بار منفی مضاعفی به بدبینیهای موجود در برابر اسپانسرهای ورزشی و ضرر عدهای مربی و بازیکن بوده است؟
منبع: روزنامه ایران ورزشی
بانک ها بر اساس چه قانونی به این افراد وام میدهند ؟بدون شک مقصر اصلی بانکها هستند .اگر به هرکسی بین 50 تا 150 میلیون براساس درآمد و منطقه جغرافیایش وام بدهند به هر کسی مقداری از این وام ها میرسه نه اینکه یک نفر وام هزارن نفر بگیرد و هزارن نفر در به در دنبال خانه باشند این انصاف نیست
این چیه که از دولت احمدی نژاد مد شده که هر کی بیشتر دزدی میکنه نامش مجهول تر و اختصاری تر میشه ، شما این همه از دزدی این.. نوشتید و نوشتید که تیم آتش نشانی را خرید و اسمش را کرد کاوه و ... ولی اسم این دزد را نمیبرید ، چرا؟ با این گره هایی که میدید بسکتبالیها که می شناسند طرف رو ، مسئولان و دولتمردان و قوه قضاییه و پلیس و مطبوعاتی ها و ... میشناسنش و فقط و فقط این مردم عادی هستند که نامحرمند و هر روزه با دهها نام با الفبای فارسی برخورد میکنند. از شما دیگه بعیده پارسینه
معوقات بانکی 100 هزار میلیارد تومانی و وثایق مرتبط
افراد و گروهای دیگری هم هستند که اتفاقا پاتق آنها نیز اطراف میدان فاطمی و یوسف آباد است ، آنها نیز با تشکیل شرکتهای متعدد کاغدی( حدود 15 شرکت ) به شیوه ای کاملا مشابه ک.ش ، وام های کلان دریافت کرده اند و وثیقه ها را با تبانی بنگاه به مردم فاقد اطلاعات حقوقی فروخته اند .
به طور حتم وصول 100 هزار میلیارد معوقات بانکی ، روزی تبدیل به فاجعه ای بزرگ خواهد شد و قربانیان زیادی خواهد گرفت.
اصرار بانکها برای حل موضوع توسط خودشان ، به این فاجعه بیشتر دامن خواهد زد
در واقع بانکها بدنبال حل موضوع با اجرای اسناد رسمی از طریق اجرای ثبت هستند. تا از طرح ابعاد موضوع در محاکم قضایی در امان بمانند و البته بدهکار بانکی هم کاملا با روش اجرای اسناد رسمی موافق و برنده بی چون چرا خواهد بود.
در زمان احمدی نژاد بانکها به هر دلیلی معوقات را پیگیری موثر نکردند ، ولذا معوقاتی که سابق بر این با تاخیر یکماهه پیگیری میشد با تاخیر چند ساله ( بعضا 8 ساله ) پیگیری نشد.
بدهکاران بانکی آنجا که پای اجرای اسناد رسمی و وثایق بمیان آید برنده اند ، چرا که در این وثایق ذینفع نیستند ،و عمدتا وثایق را فروخته اند یا متعلق به ثالث است.
نکته حائز اهمیت اینکه معمولا در قراردادهای اعطای وام، وام گیرنده قطعا آدرس وثیقه را نداده است تا از وضعیت معوقات، ذینفع وثیقه مطلع نشود
و لذا ذینفع وثیقه زمانی مطلع می شود که وثیقه به اجرا گذاشته شده است و بعضا به فروش رفته است .
نمونه آنرا می توانید در آدرس زیر ببیند ، که هست و نیستش را برده اند و دستش به هیچ جایی نمی رسد
چرا که همه چیز از قبل حساب شده عمل شده است( با سو استفاده از حمایت قانون از حقوق مرتهن +با تبانی بنگاه گنجاندن جمله اطلاع خریدار از در رهن بودن ملک ).
http://solookesalek.blogfa.com/post/3
اگر قانون اصلاح نشود ( در صورت فروش وثیقه ، وام نیز به ثالث منتقل شود و سند رسمی صادر شود + بانک مکلف شود تمامی اخطارها را به آدرس وثیقه هم ارسال نماید ) فاجعه ای بزرگ رخ خواهد داد و قربانیان زیادی خواهد گرفت .
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
معوقات بانکی 100 هزار میلیارد تومانی و وثایق مرتبط
افراد و گروهای دیگری هم هستند که اتفاقا پاتق آنها نیز اطراف میدان فاطمی و یوسف آباد است ، آنها نیز با تشکیل شرکتهای متعدد کاغدی( حدود 15 شرکت ) به شیوه ای کاملا مشابه ک.ش ، وام های کلان دریافت کرده اند و وثیقه ها را با تبانی بنگاه به مردم فاقد اطلاعات حقوقی فروخته اند . از قضا آنان نیز خط و ربطی به ورزش از طریق د.س دارند .
به طور حتم وصول 100 هزار میلیارد معوقات بانکی ، روزی تبدیل به فاجعه ای بزرگ خواهد شد و قربانیان زیادی خواهد گرفت.
اصرار بانکها برای حل موضوع توسط خودشان ، به این فاجعه بیشتر دامن خواهد زد
در واقع بانکها بدنبال حل موضوع با اجرای اسناد رسمی از طریق اجرای ثبت هستند. تا از طرح ابعاد موضوع در محاکم قضایی در امان بمانند و البته بدهکار بانکی هم کاملا با روش اجرای اسناد رسمی موافق و برنده بی چون چرا خواهد بود.
در زمان احمدی نژاد بانکها به هر دلیلی معوقات را پیگیری موثر نکردند ، ولذا معوقاتی که سابق بر این با تاخیر یکماهه پیگیری میشد با تاخیر چند ساله ( بعضا 8 ساله ) پیگیری نشد.
بدهکاران بانکی آنجا که پای اجرای اسناد رسمی و وثایق بمیان آید برنده اند ، چرا که در این وثایق ذینفع نیستند ،و عمدتا وثایق را فروخته اند یا متعلق به ثالث است.
نکته حائز اهمیت اینکه معمولا در قراردادهای اعطای وام، وام گیرنده قطعا آدرس وثیقه را نداده است تا از وضعیت معوقات، ذینفع وثیقه مطلع نشود
و لذا ذینفع وثیقه زمانی مطلع می شود که وثیقه به اجرا گذاشته شده است و بعضا به فروش رفته است .
نمونه آنرا می توانید در آدرس زیر ببیند ، که هست و نیستش را برده اند و دستش به هیچ جایی نمی رسد
چرا که همه چیز از قبل حساب شده عمل شده است( با سو استفاده از حمایت قانون از حقوق مرتهن +با تبانی بنگاه گنجاندن جمله اطلاع خریدار از در رهن بودن ملک + مجهول المکان شدن ).
http://solookesalek.blogfa.com/post/3
اگر قانون اصلاح نشود ( در صورت فروش وثیقه ، وام نیز به ثالث منتقل شود و سند رسمی صادر شود + بانک مکلف شود تمامی اخطارها را به آدرس وثیقه هم ارسال نماید ) فاجعه ای بزرگ رخ خواهد داد و قربانیان زیادی خواهد گرفت .
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی