گوناگون

نشانه های هشداردهنده از آغاز نسل کشی شیعیان در پاکستان

شفقنا (پایگاه بنی المللی همکاری های خبری شیعه) - پروفسور "وارث حسین" استاد حقوق در دانشگاه هوارد واشنگتن در یادداشتی در وب سایت خبری "دیپلمات" به بررسی نشانه های نگران کننده ای پرداخته است که نشان از آغاز نسل کشی شیعیان در پاکستان دارد:

به گزارش شفقنا در این مقاله آمده است: ماه گذشته جهانیان به مناسبت بیستمین سالگرد نسل کشی رواندا، مراسم یادبود برگزار کردند. چهره های عالی رتبه از سراسر جهان در یادآوری این رویداد سخنرانی کردند، اما شاید سخنرانی "بان کی مون" دبیرکل سازمان ملل مهمترین سخنرانی بود، که تاکید کرد سازمان ملل به خاطر ناکامی اش در جلوگیری از کشتارهای جمعی "شرمسار" است. در همان ساعتی که بان بیانیه اش را ارائه می داد، تروریست های فرقه گرا یک پزشک شیعه را در کراچی، پاکستان به رگبار بستند. این ترور بخشی از جنبشی است که هدف از آن را "تبدیل پاکستان به گورستانی" برای همه شیعیان اعلام کرده اند.

علیرغم افزایش کشتار هدفمند رهبران شیعه و بمبگذاری های گسترده در مناطق شیعه نشین، دولت پاکستان و جامعه بین الملل از نمونه هایی چون رواندا عبرت نگرفته اند، و نشانه های هشداردهنده ای را که از یک قتل عام قریب الوقوع به دست گروه های تروریستی فرقه گرا حکایت دارد نادیده گرفته اند. اگرچه نرخ کشتار شیعیان در پاکستان ابدا به رقم 800 هزار توتسی که در رواندا کشته شدند نزدیک نیست، اعضای جامعه بین الملل موظفند که از کشتارهای جمعی پیش از وقوع آن جلوگیری کنند.

رنج شیعیان را بایستی در زمینه ی جایگاه پاکستان درون یک جدال فرقه ای وسیع تر بین اهل تسنن، که عمدتا از سوی عربستان سعودی و کشورهای حاشیه ی خلیج فارس حمایت می شوند، و شیعیان، که از سوی ایران و متحدان نزدیکش حمایت می شوند، بررسی کرد. پاکستان که هم مرز با ایران است اما متکی به کمک و حمایت سیاسی عربستان سعودی است، در این جدال روی طنابی نازک قدم بر می دارد. این تنش بین المللی پیامدهایی داخلی برای پاکستان در پی دارد، و با توجه به اینکه 20درصد از جمعیت پاکستان را شیعیان تشکیل می دهند، روی هم رفته 25 میلیون نفر را در معرض خطر کشتار به دست گروه های فرقه گرا قرار می دهد.

برای فهم خطری که شیعیان پاکستان را تهدید می کند، بایستی نگاهی به "کنوانسیون مجازات و پیشگیری از قتل عام" انداخت که پاکستان یکی از امضاکنندگان آن است. طبق این کنوانسیون، قتل عام زمانی اتفاق می افتد که یک گروه در صدد نابودی یک گروه دینی، قومی، یا نژادی "به طور کلی، یا جزئی" است و در راستای این هدف با قتل، زخمی کردن، یا ایجاد عامدانه شرایطی که منجر به تخریب فیزیکی آن گروه می شود، اقدام می کند.

این کنوانسیون همه ی افراد را شامل می شود، از جمله گروه های خصوصی که درون یک کشور بدون کمک مستقیم حکومت، مرتکب اعمال مرتبط با قتل عام می شوند. طبق طرح "مسئولیت حفاظت" (R2P)، همه کشورها موظفند که چنین اقداماتی را در صورت وجود شناسایی کنند و برای مجازات تخلفات گذشته و پیشگیری از اعمال مشابه در آینده، اقدام لازم به عمل آورند.

در زمینه پاکستان، دو عنصری که قتل عام را ثابت می کنند کاملا مشخص است: گروه های تروریستی همچون "لشکر جنگوی" (LeJ) آشکارا و با هدف اعلام شده ی "پاکسازی پاکستان" از حضور شیعیان، به کشتار بی رحمانه آنها پرداخته اند. حملات علیه شیعیان به طور کلی در سه شکل صورت پذیرفته است. اول، چهره های مطرح جامعه همچون پزشکان، وکلا، و قضات هدف تیراندازی از خودروی تروریستها در کراچی قرار گرفته اند. دوم، صفوف مذهبی و عزاداری شیعی مکررا هدف رگبار گلوله قرار گرفته است. سوم، شیعیان هزاره در شهر کویته به طور جمعی مورد حمله قرار گرفته اند، و بر اثر انفجارهای متعدد خودرو طی سه سال گذشته صدها نفر کشته شده اند.

این مسئله منجر به مهاجرت دسته جمعی هزاره ها از منطقه بلوچستان شده است، و طبق برخی تخمین ها، نزدیک به 30هزار نفر طی پنج سال گذشته این منطقه را ترک کرده اند. بسیاری از افراد خانه خود را ترک کرده اند چرا که به باور آنها دولت تلاش هماهنگی که علیه آنها سازماندهی شده است نادیده می گیرد، و بنابراین برای حفاظت از آنها کاری نمی کند.

گروه های فرقه گرا همچون "لشکر اسلام" (LI) و "لشکر جنگوی" از روش های مختلفی برای ارهاب در بین شیعیان و وادار کردن آنها به ترک وطنشان استفاده می کنند، از جمله توزیع نشریات تهدیدآمیز؛ نمونه ای که در 16 آوریل 2014 در پیشاور رخ داد. به علاوه، این گروه ها اغلب مسئولیت حملات رذیلانه علیه شیعیان را بر عهده می گیرند، و اهداف خود را برای قتل عام در حملات محتمل آینده بیان می کنند. بی شک، نمونه ای از این دست پس از حمله ای بود که طی آن هشت هزاره به قتل رسیدند و "رییس لشکر جنگوی" نامه ای سرگشاده صادر کرد و در آن اعلام کرد که تمام شیعیان "واجب القتل" هستند.

علیرغم این تاکیدات آشکارا خشونت بار، دولت پاکستان همچنان وجود قتل عام علیه شیعیان را نادیده می گیرد. به خودی خود، هیچ آمار رسمی از تعداد قربانیان موجود نیست، آماری که عنصری کلیدی در فهم مقیاس و کثرت اعمال خشونت آمیز از سوی نظامیان فرقه گرا خواهد بود. بررسی میزان پشتیبانی سیاسی یا نظامی که یاریگر این گروه های فرقه گرا است دشوار است؛ با این حال، مسائلی وجود دارد که در گذشته نگرانی برانگیخته است.

اول اینکه قوای قضائی پاکستان به شکل تاسف باری در مجازات اقدامات تروریستی، خصوصا وقتی قربانیان آن اقلیت های مذهبی بوده اند، غیر موثر بوده است. کافی است نگاهی به مورد "مالک اسحاق" یکی از بنیانگذاران و رهبران "لشکر جنگوی" بیاندازیم، که علیرغم دخالتش در کشتار صدها شیعه، بارها زندانی و آزاد شده است. گروه های فرقه گرا غالبا قضات و دادستان ها را هدف حمله قرار می دهند تا دادگاه و مسئولان آن را بترسانند.

ثانیا، بسیاری از افراد، ژنرال "ضیاء الحق" را به خاطر تاسیس این گروه های جنگ طلب و فرقه گرا برای استفاده به عنوان نائب در کشمیر و پاکستان دهه 1980 مقصر می دانند. این گروه ها مدتهاست که خشونت خود را به سمت داخل و به سوی اقلیت های مذهبی و قومی معطوف کرده اند. بسیاری از این مسئله ترس دارند که چه بسا الگوی دهه 1980 اکنون خود را در سوریه تکرار کند، همچنانکه موجی از پاکستانی ها برای جنگ در کنار نظامیان ضد شیعه و مخالف دولت بشار الاسد وارد این کشور می شوند. هنگامی که این نیروهای جنگ دیده به وطن باز می گردند و سلاح خود را به سمت اقلیت ها، از جمله شیعیان می گیرند، این مسئله می تواند پاکستان را به ویرانی بکشاند.

به علاوه، "نواز شریف" نخست وزیر پاکستان که از هواداران ضیاء است، متهم شده است که علیرغم رهبری حزب سیاسی محافظه کارش، نسبت به این گروه ها سستی به خرج می دهد. این ادعا وقتی قوت گرفت که مشخص شد در مدتی که مالک اسحاق به خاطر یکی از جرایم مختلفش در طول چهل سال در زندان به سر می برد، حزب نواز مواجبی ماهانه به خانواده او پرداخت می کرده است.

همچنین، برخی باور دارند که ادبیات ضد شیعه در حال رسوخ به جریان اصلی سیاست در پاکستان است. برای نمونه، "مولانا لودهیانوی" رهبر "اهل سنت و جماعت" (ASWJ) اخیرا به یک کرسی در شورای ملی دست یافته است. زمانی که لودهیانوی برای این کرسی فعالیت می کرد، وعده داد که "در این لحظه من می توانم ندای ماموریت ضد شیعه را تنها در یک سطح محلی و از مسجد محلی خودم سر دهم. اما وقتی به میکروفون شورا[ی ملی] را به دست آورم، تمام ملت و تمام جهان خواهند شنید..."

تمامی این نمونه ها، مطابق با نشانه های هشداردهنده قتل عام است که دانشمندان حقوق بین الملل همچون "باربارا هارف" شناسایی کرده اند. او روالی تحلیلی را تعریف کرده است که "رویدادهای محرک" برای قتل عام را می آزماید، رویدادهایی همچون قتل رهبران یک گروه، معافیت برای مباشران قتل عام، یا بی ثباتی سیاسی. از این رو، هارف در فهرست سالیانه "دیده بانی جهانی" اش، بارها پاکستان را به عنوان کشوری با ریسک بالای کشتارهای جمعی که هدف آن اقلیت های مذهبی، از جمله جامعه شیعیان است، شناسایی کرده است.

اگرچه دولت هنوز به طور صریح احتمال قتل عام علیه شیعیان را تایید نکرده است، نشانه هایی در دست است که دولت، یا بخش هایی از آن، در حال توجه به این مشکل فزاینده است. برای مثال، وزیر داخله اخیرا در مجلس سنا تایید کرده است که طی پنج سال گذشته بیش از 2هزار شیعه در حملات فرقه ای کشته شده اند. به طور مشابه، پلیس استانی پنجاب اخیرا به پیگرد "گروه های فرقه گرا" پرداخته است، که تاکنون منجر به بازداشت مظنونانی شده است که متهم به مشارکت در 18 حمله و قتل 16 شیعه هستند. به علاوه، دولت هم اکنون در جریان تصویب لوایح ضد ترور همچون "قانون آیین نامه حفاظت و دادرسی عادلانه" است، که می توان از آن برای پیگرد موثر جنگ طلبان فرقه ای در آینده بهره گرفت.

پاکستان و جامعه بین الملل به طور کلی برای حفاظت از گروه هایی که در معرض خطر قتل عام قرار دارند، مسئول هستند، و اولین قدم در راستای این حفاظت، درک مقیاس این معضل است. اگر قرار بود دولت پاکستان متوجه شود که حملات ضد شیعه، هشدارهای اولیه ی یک حرکت است که استعداد به خطر انداختن جان بیش از 20 میلیون شهروند شیعه را دارد، می توانست جمع آوری آمار رسمی درباره نرخ کشتار شیعیان را آغاز کند. دولت همچنین می توانست از قوانین فعلی که جرائم مبتنی بر نفرت مذهبی و نژادی را ممنوع می کند، برای پیگرد اعضای این گروه ها استفاده کند. به علاوه، دولت می تواند از اختیاراتی که اخیرا و در نتیجه قوانین ضد ترور به او واگذار شده، برای رسیدگی به خشونت های فرقه ای بهره بگیرد.

در عین حال، جامعه بین الملل می تواند همزمان با یاری رسانی از طریق منابع و توصیه های علمی، دولت پاکستان را با فشارهای دیپلماتیک مجبور کند که با حساسیت بیشتر به مجازات و بازداشت تحرکات ضد شیعی از سوی گروه های تروریستی بپردازد. اگر سازمان ملل واقعا از ناکامی اش در جلوگیری از نسل کشی در رواندا "شرمسار" است، باید از این نشانه های هشداردهنده و فشارهای دیپلماتیک استفاده کند تا شعار جلوگیری از قتل عام را محقق کند: "دیگر هرگز".

ارسال نظر

  • ناشناس

    شیعیان پاکستان باید هرچه سریعتر تفرقه رو کنار بذارن و باتشکیل ساختاری مشابه حرکت المحرومین و امل لبنان و در ادامه حزب الله به خودکفایی اقتصادی و امنیتی برسن.

  • ناشناس

    برادران اهل تسنن

  • محمد عزیزخانی

    تنها راه حل این موضوع و جلوگیری از کشتارها تاسیس شاخه نظامی حزب الله در پاکستان است و لاغیر.

  • ناشناس

    خداوندشهدای شیعه پاکستان راغریق رحمت بفرمایدودشمنان آنها خواروذلیل نماید.برای شادی روح شهدای شیعه الفاتحه

  • امیرطاها

    شیعیان جهان از 1300 سال پیش مورد شکنجه و کشتار بیرحمانه امویان وتروریستها بوده این حیوانات دشمنی عمیقی نسبت به امام علی دارن اینان میخاهند نور خدا را خاموش کنند اما بدانند نور خدا خاموش نشدنیست. جانم فدای شیعیان

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار